خوش آمديد,
مهمان
|
|
CONVERSATION BETWEEN WIFE AND HUSBAND’S
H: Hello good morning. Who did send you a message last night? مرد : سلام صبح بخیر کسی دیشب برات پیغام فرستاد W: Hello. Yes that’s right زن: سلام. آره چطور Husband’s mother: goo morning my child. مادر شوهر: سلام بچه های من H: who did send you message that’s time? مرد : چه کسی برات اون موقع شب پیغام فرستاد؟ W: one of my friends. She had a question for me? زن: یکی از دوستام . اون یک سئوال داشت. M: (he was angry) where is your self phone? مرد : مرد عصبانی بود. موبایلت کجاست؟ W: here. It is on the table. What you want? زن: اینجاست. روی میز. برای چی میخوای H: I want to know, who did send you massage? مرد : می خوام بدونم چه کسی برات پیغام فرستاده W: realy! You doubt me? I haven’t problem. Go for it! زن: جدی! تو به من شک داری. مشکلی نیست. برو بردار H: The message (please come on the dot here) you have meet with someone. Where are you going? مرد : متن پیغام. لطفاً سر موقع اینجا باش. تو با کسی قرار ملاقات داری کجا می خواهی بروی؟ W: I have met with my friend of University . زن: من با یکی از دوستان دانشگاهم قرار ملاقات دارم H: you met with your ex fiancé? His love is blind you! مرد : تو با نامزد قبلیت قرار داری؟ عشق اون تو را کور کرده W: You repeated this word always. Why you make a mountain out of a molehill. زن: تو همیشه این کلمه را تکرار می کنی. چرا از کاه کوه می سازی Husbands mother: she told to her son.” Please it takes two a tango” .مادر شوهر: به پسرش می گوید (تو کش نده) W: You till your blue in the face! I didn’t made mistake.. زن: اینقدر بگو تا جونت در بیاد . من اشتباهی نکرده ام.. H: “A picture is worth a thousand words”. It is my believe about you! مرد : دیدن بهتر از شنیدن. این عقیده من در باره توست.
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|