خبر چيست ؟
پرسشي كوتاه كه پاسخ جويي براي آن بخش وسيعي از ادبيات روزنامه نگاري را شكل داده است .
تعاريف متعددي از خبر وجود دارد :
- خبر گزارش واقعيت هاست اما هر واقعيتي را نمي توان خبر ناميد .
- خبر پيامي است كه احتمال صدق و كذب در آن وجود دارد .
- خبر الزاما گزارش رويداد جاري ( تازه ) نيست .
- خبر رويدادي است كه قرار است اتفاق يبفتد .
- رويدادي كه براي يك نفر يا گروهي " ارزش خبري " دارد و براي ديگران ممكن است بي اهميت باشد .
- اطلاعات مربوط به آنچه رخ داده است ، خبر ناميده مي شود .
- خبر مجموعه اي از لغات و عبارات است كه وقوع يا انجام كاري را اطلاع دهد .
- خبر گزارش يك رويداد است ، آنچه يك گزارشگر مي نويسد خبر ناميده مي شود .
- خبر شامل هر انديشه و عمل واقعي است كه براي عده كثيري از خوانندگان جالب است .
- خبر گزارش مناسب ، خلاصه و دقيق يك رويداد است نه خود رويداد .
- خبر نخستين گزارش از يك حادثه با معناست كه مورد توجه عامه قرار مي گيرد .
- خبر نقل ساده و خالص وقايع جاري است .
- خبر بايد فورا پس از حادثه به جريان افتد ، براي عموم جالب باشد ، حاوي اطلاعات تازه باشد ، خنثي نباشد و ادراكات فرهنگي جوامع خاص خود را منعكس كند .

تعاريف متعددي از خبر در كتابهاي اساتيد فن ذكر شده . بسياري از اين تعاريف بر يك بعد خبر تكيه دارد و با گذشت سالها تحقيق در زمينه خبر هنوز سوال " خبر چيست؟ " وجود دارد .
احتمالا اشكال عمده نداشتن يك تئوري جامع و مانع بوده كه بتواند اخبار را صرف نظر از موضوعهاي مختلف سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي در بر گيرد .
خبر گزارشي از يك رويداد است كه تمامي عناصر خبر در آن وجود داشته باشد و ارزشهاي خبري را نيز در بربگيرد .



ارزش خبری :
مناسب ترین زاویه دید از نظر مخاطب ارزش خبری است. در خبر باید بخشی برجسته شود که ارزش خبری بیشتری نسبت به باقی ارزش‌های خبری داشته باشد. عوامل مختلفی وجود دارد که نشان دهید یک رویداد ارزش خبری دارد یا خیر .
وجود اختلاف نظر و تقابل، بروز رویدادی غیر عادی، شخص، موسسه یا مکان مهم و برجسته‌ای که نامش برای مردم آشنا باشد، مجاورت، علاقه شخصی یا وقتی موضوعی ارتباط مستقیمی با مخاطب پیدا می‌کند، جذابیت انسانی، خطوط زمانی (موضوعی که تازه اتفاق افتاده و شروع به اتفاق افتادن کرده است)، تغییر، تاثیر مستقیم بر زندگی مخاطب، خشونت و درام از مواردی هستند که در مواقع خاص دارای ارزش خبری هستند .

ارزش هاي خبري در خبر تلويزيوني : ü
در تعريف خبر گفته اند: «گزارشي عيني از واقعيت، كه داراي يك يا چند ارزش خبري بوده و تابع عوامل درون و برون سازماني باشد.» منظور از اصطلاح «ارزش هاي خبري» در اين تعريف چيست؟ آگاهي از اين مهم در عين حال كه ما را در شناخت بهتر خبر ياري مي رساند، ملاك و معيار معيني نيز به دست ما مي دهد تا بوسيله آن اقدام به ارزشگذاري برنامه هاي خبري تلويزيون نموده و سره را از ناسره بازشناسيم .

خبر تلويزيوني يك عنوان كلي براي برنامه هايي است كه محوريت آنها با خبر است. اين عنوان، هم شامل برنامه هاي روزانه و ساعتي خبر كه آنها را با نام «اخبار» مي شناسيم مي شود، هم شامل مجله هاي خبري تلويزيوني، هم شبكه هاي تلويزيوني مختص به خبر، مصاحبه ها و برنامه هاي گفتگومحور خبري و هم مستندهاي گزارشي. اين نوشتار از آنجا كه تنها در حكم مقدمه اي براي ورود به بحث برنامه هاي خبري تلويزيون است صرفاً تبيين مقدماتي همين عنوان كلي را مورد نظر و توجه دارد. يعني به جاي ورود به مصاديق و جزئيات، بنا دارد اصلي ترين ملاك ها براي سنجش خوب و بد را معرفي نموده و قضاوت را درباره هر برنامه خبري تلويزيوني به خود مخاطب واگذارد. به عبارتي ديگر ادبيات بياني ما در اينجا بيشتر كارگاهي و آموزشي است تا منتقدانه و مبتني بر قضاوت موردي و مشخص .
براي شناخت خبر تلويزيوني نخست بايد بدانيم كه اساساً خبر چيست و در مقوله رسانه به چه چيز خبر گفته مي شود. در تعريف خبر گفته اند: «گزارشي عيني از واقعيت، كه داراي يك يا چند ارزش خبري بوده و تابع عوامل درون و برون سازماني باشد.» منظور از اصطلاح «ارزش هاي خبري» در اين تعريف چيست؟ آگاهي از اين مهم در عين حال كه ما را در شناخت بهتر خبر ياري مي رساند، ملاك و معيار معيني نيز به دست ما مي دهد تا بوسيله آن اقدام به ارزشگذاري برنامه هاي خبري تلويزيون نموده و سره را از ناسره بازشناسيم. دانش ژورناليسم تلويزيوني 7 عامل اصلي را به عنوان مهمترين عواملي كه براي خبر ايجاد ارزش و اهميت مي كنند برشمرده است .
ارزش هاي خبري در خبر تلويزيوني عبارتند از:
1. تازگي : خبر بايد داغ و تازه و يا به بيان ديگر روزآمد و بروز باشد. خبري كه تاريخ مصرفش گذشته باشد خبري باصطلاح «سوخته» است و بي ارزش تلقي مي شود. مگر اينكه پرداختن به اين خبر سوخته، خود با بهانه اي بروز توجيه شود و از اين نظر تازگي و روزآمدي ديگرگونه اي پيدا كند. تازه بودن، از اصلي ترين عوامل ارزش دهنده به خبر است. خبر لايحه اي را كه ديروز به مجلس ارائه شده نمي توان يك هفته بعد اعلام كرد. گزارش مراسم احيا و شب زنده داري در شب قدر را نمي شود بعد از ماه رمضان پخش نمود. درباره فيلمي كه چند سال پيش روي پرده بوده نمي شود برنامه نقد تلويزيوني با حضور عوامل گذاشت مگر اينكه چنانكه اشاره شد بهانه اي روزآمد براي اين كار وجود داشته باشد. بهانه اي مثل ارتباط مضموني فيلم با مسئله اي كه اخيراً در جامعه مطرح شده. يا بهانه اي مثل مرگ ناگهاني نويسنده يا كارگردان اثر و يا هر بهانه ديگري كه سوژه قرار دادن خبر سوخته را به نوعي توجيه نمايد .

2. فراگيري و گستردگي: عامل ديگر ارزش دهنده به خبر، عموميت آن است. اينكه مربوط به عامه مردم باشد نه گروهي بخصوص. فراقومي، فراطبقه اي و فراجناحي، و حتي فراملي باشد.
ناظر به نيازها و تجربيات مشترك اكثريت جامعه بشري باشد و مخاطبش، خاص، گزينش شده، و معدود و محدود نباشد. خبر شيوع يك بيماري همگاني مثل وبا، به مراتب ارزش خبري بيشتري دارد نسبت به خبر شكستگي دست و پاي يك كودك بر اثر سقوط از ارتفاع. يا مثلاً خبر سهميه بندي بنزين يا هدفمندي يارانه ها و افزايش قيمت كالاها خبري است كه به هيچ رو قابل مقايسه با كم فروشي و گرانفروشي يك فروشنده يا حتي بالارفتن موقتي قيمت چاي و برنج در يك برهه زماني خاص آن هم در يك منطقه بخصوص نيست. هرچه فراگيري و گستردگي موضوع بيشتر باشد خبر مربوط به آن ارزشمندتر و با اهميت تر خواهد بود .


3. بزرگي و عظمت: خبري ارزشمندتر و قابل اعتناتر است كه از واقعه اي مهم و درخور توجه حكايت كند نه از رويداد ساده و كم ارزش روزمره اي كه دانستن و ندانستن آن چندان تفاوتي ندارد يا اگر دارد، در مقايسه با اخبار بزرگتر و مهمتر قابل ذكر نيست. پيداست كه ارزش خبري واقعه اي همچون بمباران اتمي هيروشيما يا جنايات نظاميان در زندان هاي گوانتانامو و ابوغريب به مراتب بيشتر از تعطيلي چند ساعته ادارات دولتي يا گزارش وضع هوا در روزهاي آينده است .

4. معروفيت: از عوامل ديگري كه براي خبر ايجاد ارزش و اهميت مي كند شهرت و معروفيت است. ابعاد زندگي روزمره ستارگان سينما و فوتبال و يا بزرگان علم و ادب و هنر و دانستن اطلاعاتي ساده از چند و چون زندگي آنها داراي ارزش خبري است حال آنكه كسي به ميزان درآمد يا به ساعت مطالعه و كار يك فرد ناشناخته توجهي ندارد؛ هر چند اين شخص گمنام، داراي نبوغ، استعداد و توانايي بيشتري نسبت به آن اشخاص معروف و مشهور باشد. اگر حاشيه هاي زندگي بازيگران سينما و بازيكنان فوتبال اين همه مورد توجه و دقت است و اخبار مربوط به آن گاهي از مهمترين اخبار سياسي و اجتماعي كه سرنوشت ملت ها به آن وابسته است مهمتر به نظر مي رسد دليلش همين معروفيت است. دست كم براي عوام، شهرت و معروفيت از جذابترين مسائل است. حتي اگر اين جذابيت، كاذب باشد و بي اساس. شبكه هاي تلويزيوني سطحي و مبتذل و روزنامه ها و مجلات زرد بيش از همه با همين ارزش خبري چهارم سر و كار دارند آن هم با سوء استفاده از اين ارزش خبري مهم نه با استفاده هوشمندانه، اخلاقي، بجا و مؤثر از آن .

5. همسايگی : الف) همسايگي جغرافيايي: اخبار مربوط به كشورهاي همسايه غالباً ارزش بيشتري نسبت به اخبار مربوط به كشورهاي دور و يا ناشناخته دارند. هم به لحاظ سياسي و هم به لحاظ اجتماعي. سرنوشت اقوام و ملت هاي همسايه به هم وابسته و با هم مرتبط است. به عنوان نمونه سيل خانمان برانداز پاكستان براي ما داراي ارزش خبري بيشتري است نسبت به قحطي در آفريقا. همينطور زلزله در يك كشور آسيايي به لحاظ خبري داراي ارزش بيشتري است نسبت به آلودگي زيست محيطي يك كشور اروپايي .

ب) همسايگي معنوي: كشورها و ملت هاي اسلامي با هر فاصله جغرافيايي، با هم داراي نوعي همسايگي معنوي هستند. همچنين ملت ها و دولت هاي ديگري كه داراي دين يا سنت فكري مشترك هستند. فلسطين همسايه معنوي ماست همانطور كه دولت غيرقانوني اسرائيل هم همسايه معنوي دولت امريكا به شمار مي آيد. از اين رو امروزه اخبار مربوط به فلسطين اشغالي و لبنان نيز در زمره مهمترين اخبار رسانه اي ماست بدون اينكه ايران داراي همسايگي جغرافيايي با اين كشورها باشد .

6. كشمكش يا ستيز: از عوامل ديگري كه براي خبر ايجاد ارزش خبري مي كند كشمكش و درگيري يا جنگ و جدال است. اخبار مربوط به ناآرامي هاي اجتماعي و سياسي از جمله پرمخاطب ترين خبرها هستند؛ همينطور اخبار مربوط به نزاع و درگيري هاي خياباني و بزه هاي اجتماعي و نيز اخبار مربوط به جنگ هاي بين المللي. دليل اصلي پرمخاطب بودن صفحه حوادث روزنامه ها همين ارزش خبري ششم از مجموعه ارزش هاي خبري است .

7. شگفتي يا ندرت: هر رويداد نادر و غيرعادي كه بر هم زننده عادات و نُرم هاي معمول زندگي باشد در خود استعداد تبديل شدن به يك خبر مهم را داراست. رويدادهاي غيرمعمول با خود شگفتي به همراه مي آورند و اين شگفتي و اعجاب بيش از هر چيز توجه مخاطب را به خود جلب مي كند. رويداد نادر مي تواند يك رهيافت علمي باشد مثل توليد خون مصنوعي توسط دانشمندان يا كشف دارويي براي بيماري هاي لاعلاج. يا اينكه واقعه اي طبيعي باشد مثل زندگي پيرمرد يا پيرزني كه بيش از حد معمول عمر كرده اند. مردي كه در تمام طول عمرش آب ننوشيده، زني كه با يك بار زايمان فرزندان متعدد به دنيا آورده، كودكي كه چهره يا اندامي غيرنرمال دارد و... . شگفتي و اعجاب، همچنين مي تواند به طور كلي از توانايي هاي شخصي افراد در امور مختلف فرهنگي، هنري، ورزشي و غيره ناشي شود. گاهي يك ركورد تازه در وزنه برداري يا شنا، به خودي خود اعجاب¬آور است. يا يك اثر هنري نفيس و بي سابقه. يا يك ازدواج متفاوت و خاص. ارزش خبري هفتم يعني شگفتي و ندرت، در مجموع ارتباط تنگاتنگي با ارزش خبري اول يعني تازگي دارد و اين دو عامل در مواردي با هم تداخل يا به اصطلاح، همپوشاني نيز دارند .

سبکهای خبر :
مهمترين قسمت خبر كه در پاراگراف اول آن مي‌آيد، ليد نام دارد. واژه انگليسي ليد Lead به معناي رهبر و هدايتگر است كه به منظور راهنمايي و ترغيب خواننده به خواندن متن آورده مي‌شود.
تعريف ليد: ليد خلاصه‌ي مهمترين قسمت خبر است كه حاوي يك يا دوجمله20 تا40كلمه اي و در برخي تعاريف 30 تا 60 كلمه باشد .
معمولا ليد درشت‌تر از متن خبر است و به اصطلاح فني بلد Bold مي‌كنند و همانطور كه گفته شد جهت ترغيب خواننده به متن است .
در سبك هرم وارونه معمولا پاراگراف اول ليد محسوب مي‌شود .
اما همه خبر‌ها را نمي‌توان هرم وارونه‌اي تنظيم كرد، چراكه در بعضي اخبار زمان و ترتيب نيز اهميت
مي يابد،كه سبك زير پديد آمده است .
سبك تاريخي همراه با ليد :
دراين سبك مجازيم يك بار فقط يك بار مهمترين قسمت خبر را در قالب ليد در ابتداي خبر بياوريم و بقيه آن را تاريخي تنظيم كنيم .
اين سبك بيشتر در خصوص اخبار ورزشي و حوادث به كار مي رود .
يك نكته‌اي كه در خصوص سبك هرم وارونه ناگفته ماند، اين است كه در اين سبك مي‌توان يك خبر را كنفيكون كرد چراكه نظرات در آن دخيلند و خبرنگار قسمتي از خبر را حذف مي كند چون مي‌پندارد كه آن اهميت ندارد و قسمتي را باقي مي‌گذارد و در خبر مي‌آورد، چراكه داراي ارزش مي بيند.


سبك تشريحي :
روزنامه‌ها اين سبك را كمتر كار مي‌كنند و به آن مي‌پردازند و بيشتر مخصوص هفته نامه‌ها و ماهنامه‌هاست كه امكان بازگويي و شرح ماوقع بيشتر است .
اين سبك به اين صورت است كه ابتدا خبر را به سبك هرم وارونه تنظيم مي‌كنند و پس از آن ماوقع را تشريح
مي‌كنند. موضوعات را باز مي‌كنند و علاوه بر شرح موضوع نظرات كارشناسان و متخصصان را مي‌آورند .

سبك بازگشت به عقب :
براي نوشتن اخبار معمولا خبر را از انتها شروع مي‌كنند، از آخر به ابتدا مي‌آيند. به اين صورت كه فرض ما بر اينست كه انتهاي خبر مهمترين قسمت خبر را تشكيل داده است. از نظر زماني معمولا آخرين قسمت خبر تازه‌ترين قسمت خبر است و براي خبرهاي كوتاه بيشتر استفاده مي‌گردد .
به عنوان مثال در مورد انتخابات؛ ابتدا آخرين شمارش آرا گفته مي‌شود و پس از آن به ادامه خبر مي‌پردازيم. لازم به ذكر است كه معمولا سبك بازگشت به عقب ليد ندارد .

سبك پايان شگفت‌انگيز :
كليد ماجرا و حل ماجرا و به اصطلاح آس خبر را عمدا نگه مي‌داريم در انتهاي خبر مي‌آوريم.
سبك هاي خبري بسيار زيادند اما اين چند سبكي كه ذكر شد از مهمترين آنها هستند .




پوشش خبری :
پوشش خبري مجموعه‌اي از فعاليت‌هايي است كه بر روي خبر صورت مي‌گيرد تا ارزش يك خبر و جايگاه آن از وضعيت واقعي آن بالاتر يا پايين‌تر مطرح شود و ارزش آن خبر در مجاورت مطالب ديگر كمتر، بيشتر يا صفر شود .
پوشش خبري، به آرايه‌ها (اضافه‌كردن‌ها) و پيرايه‌ها (كم‌كردن‌ها) كه به اصل خبر يا حواشي و تفسيرهاي آن اضافه و يا كم مي‌شود و قصد و منظور خاصي را به گيرنده القا مي‌كند .
(( فراگرد بازنمايي وقايع و رخدادها از طريق وسايل ارتباطي است))
اين تعريف هرچند كوچك و مختصر مي‌نمايد ولي داراي واژگاني با تعاريف مبسوط مي‌باشد كه به توضيح هر يك پرداخته مي‌شود. بازنمايي (Reprsentation) واژه‌اي است كه پيتر دالگران يكي از دانشمندان ارتباطي در كتاب «تلويزيون و گستره عمومي» اين واژه را كالبدشكافي و تشريح نموده است. وي‌ مي‌گويد: بعد بازنمايي، توجه ما را به توليدات رسانه‌ايجلب مي‌كند .
بعد بازنمایی شامل زمينه‌هاي ذيل مي‌گردد :
نحوه انعکاس موضوعات ،
انواع گفتمان‌هاي مطرح و ماهيت مباحث و مناظرات ارائه شده ،
مطالبي كه رسانه‌ها عرضه میکنند ،
بازنمايي در گستره عمومي به پرسش‌هايي اساسي نظير اينكه «چه مطلبي» بايد برای انعکاس انتخاب شوند و «چگونه» بر مخاطبان عرضه گردند اشاره دارد .


اولین رکن در پوشش خبری :
بازنمايي متمايز از انعكاس محض واقعيات و رخدادهاست يعني در بازنمايي، وقايع و رخدادها از حالت اصلي خود خارج مي‌شوند، حال هرچقدر كه رسانه‌ها و خبرنگاران معتقد به عينيت‌گرايي در انعكاس خبرها باشند، بازنمايي‌هاي انجام شده به واقعيت نزديكتر هستند و هر مقدار كه رسانه‌ها از عينيت‌گرايي به دور باشند، بازنمايي‌هاي آنها نيز دور از واقع خواهد بود .
دومين ركن در تعريف پوشش خبری :
وقايع و رخدادها دومين ركن در تعريف پوشش خبري هستند. رخدادها اتفاقاتي هستند كه در زمان كنوني به وقوع مي‌پيوندند و بيشتر حالت خبري به خود مي‌گيرند اما وقايع موضوعاتي هستند كه از قبل وجود داشته‌اند و منوط به شرايط كنوني زمان نيستند. اصولاً در پوشش‌هاي خبري رخدادها در ابتدا مطرح و وقايع مرتبط با آن در حواشي رخداد قرار مي‌گيرد. به اين ترتيب وقايع بك‌گراند يا زمينه رخداد محسوب شده و رخداد معناي خود را از آن حوزه مي‌گيرد، اما در مواقعي خود وقايع به تنهايي بازنمايي مي‌شوند مانند بازنمايي رفتار رژيم صدام در عراق با مردم آن كشور كه اين رفتار غيرانساني در اكثر رسانه‌ها به صورت برجسته انعكاس يافت. در اين مثال رفتار نامطلوب صدام با مردم عراق موضوعي نو و جديد نبود ولي دستمايه رسانه براي پخش قرار گرفت .
سومين ركن در تعريف پوشش خبری :
سومين ركن، وسايل ارتباطي است. پوشش خبري مختص وسايل ارتباط جمعي همچون مطبوعات، راديو و تلويزيون نيست. رسانه‌هاي همگاني به علت تاثير آني و فوري بر مخاطبان به عنوان ابزارهاي اصلي پوشش خبري تصور مي‌شوند در صورتي كه وسايل ارتباطي علاوه بر رسانه‌هاي همگاني شامل خبرگزاري‌ها و شبكه‌هاي اطلاعاتي نیز میشود .



عناصر خبری :
كجا؟
هر رويدادي از وجه مكاني براي خودش يك محل وقوع دارد. عنصر كجا از آنجا كه محل رويداد را مشخص مي كند از اهميت برخوردار است.همان طور كه در قسمت ارزشهاي خبري بيان شد، عنصر كجا از لحاظ مجاورت در دو شكل جغرافيايي و معنوي بروز مي كند.
اطلاعات مربوط به عنصر كجا به ويژه اگر اين عنصر شناخته شده نباشد ، بايد به طرز تفصيلي تر ارايه شوند. به عنوان مثال اگر محل رويداد در كشور كوچك و گمنام "بوركينافاسو" است ، بايد به مخاطب توضيحاتي در مورد موقعيت جغرافيايي آن ارايه شود .
كي؟
در اين بخش بايد به اين مساله توجه داشته باشيد كه اگر اتفاقي تازه رخ داده باشد ارزش خبري "تازگي" در آن وجود دارد، حتما بايستي زمان آن را در همان پاراگراف اول به خواننده متذكر شويد. در مجموع ، رويدادها را نبايد بدون زمان ارايه كرد. خواننده بايد از زمان وقوع رويداد (گذشته ، حال ، آينده) اطلاع داشته باشد .
چه؟
اين عنصر عمدتا بر ماهيت رويدادي كه قرار است به خبر تبديل شود ، متمركز است. اين عنصر و عنصر پيشين كه معمولا از مهمترين عناصر خبري هستند. به در خبر نويسي عنصر (چه؟) به "ماهيت و فعليت" رويداد مربوط مي شود ، خواه فعلي صورت پذيزد يا نپذيرد .
در يك خبر چند عنصر (چه؟) ممكن است وجود داشته باشد. از ميان مطالب متعدد (چه ها؟) بايد آن موردي را انتخاب كرد كه داراي ارزش خبري بيشتري داشته باشد. به عنوان مثال ، اگر رويداد حاوي ارزش در برگيري است بايد كوشيد آن را به طرز روشني در ليد نشان داد.
به اين مثال كه توسط دكتر"نعيم بديعي" و" دكترحسين قندي" در كتاب روزنامه نگاري نوين ارايه شده توجه كنيد.سوژه مدير نمايشگاه بازرگاني ايران در كويت است .
كه؟... (نام و نام خانوادگي) مدير نمايشگاه بازرگاني
چه؟ پايان كار نمايشگاه
چه؟ فروش بالغ بر 5 ميليون دلار كالا در محل نمايشگاه
چه؟ امضاي قرار داد صدور بيش از 450 ميليون دلار كالا به كويت
چه؟ بازديد بيش از 650 هزار نفر از مردم كويت از نايشگاه
چه؟ اعلام خبر برگزاري نمايشگاه ديگري در كويت
در اين مصاحبه ، مطالب متعددي (چه؟) بيان شده است اما با توجه به ارزشهاي در برگيري ، فراواني و تعداد و تازگي ، مطلب "‍فروش بالغ بر 5 ميليون دلار كالا در محل نمايشگاه" و سپس "امضاي قرا داد صدور بيش از 450 ميليون دلار كالا به كويت" از ديگر مطالب مهمتر است .
چرا؟ چگونه؟
اين دو عنصر جنبه هاي تحليلي و توصيفي رويداد را تبيين مي كنند. چرا؟ و چگونه؟ در بيشتر مواقع با ديدگاههاي شخصي خبرنگار – خواسته يا ناخواسته –آميخته مي شوند. در واقع همه آنچه درباره بي طرفي خبري ، عيني گرايي و پرهيز از جانبداري خبري بيان مي شود از همين دو عنصر ناشي شده است .
ممكن است روزنامه نگار از چگونگي و نحوه بروز يك رويداد خبر داشته باشد اما از چراي آن چيزي نداند و يا بر عكس از چراي اتفاق مطلع باشد اما از چگونگي وقوع آن بي خبر باشد. در اين مورد ، روزنامه نگاران مجرب و ورزيده تلاش مي كنند تا جامع ترين اطلاعات را در مورد تك تك عناصر خبري به دست آورند و بهترين و جذاب ترين اين اطلاعات را در پاراگراف نخستين خبر و يا در يتير آن به كار گيرند ، تا خوانده را به خواندن آن ترغيب كنند .