خوش آمديد,
مهمان
|
|
شبکه های اجتماعی و پیامدهای آن بر سبک زندگی
اگر در رسانههای فضای سایبر، به شبکههای خبری و شبکههای اجتماعی به دقت نگاه کنیم، نقش گسترده آنان را در ترویج سبک زندگی غربی به گزارش پایگاه خبری هرمز پرس ، اگر در رسانههای فضای سایبر، به شبکههای خبری و شبکههای اجتماعی به دقت نگاه کنیم، نقش گسترده آنان را در ترویج سبک زندگی غربی و در برخی مواقع برنامهریزی از طریق این شبکهها برای براندازی حکومتهایی که در برابر سبک زندگی غربی مقاومت میکنند را شاهد هستیم. جنگ نرم و عملیات ورانی – سبک زندگی یا «Life Style» مقولهای است که امروز تنها با تعاریف سیاسی قابلتعریف و توجیه است.اگر به دقت به زندگی اجتماعی ایرانیان مسلمان نگاه کنیم، تأثیر تبلیغات قطره چکانی دشمنان را که در پسواژههایی زیبا اما فریبنده مانند «زندگی متمدن بشری» و «حقوق بشر» پنهان شده است بهخوبی مشاهده میکنیم.وقتی میتوانیم این امر را به روشنی تعریف کنیم، که با مباحثی چون «جنگ نرم» و «جنگ فرانرم» در قرن حاضر بهخوبی آشنا باشیم. باید توجه کنیم سهم رسانههای دیجیتال در عصر حاضر، بیشترین سهم، برای ترویج سبک زندگی غربی است و فضای سایبر مقام نخست این تزریق قطره چکانی را برای تسخیر قلبها و ذهنهای افراد در جوامع داراست و ماهوارهها و رسانههای همراه و دیجیتال دیگر نیز، ادامه این روند را بهصورت چند رسانهای بر عهده دارند.در این مقاله ابتدا به چیستی اجتماعی مقوله سبک زندگی میپردازیم و سپس به چگونگی نفوذ شبکههای اجتماعی غربی مانند «فیسبوک» و «گوگل» در جوامع، و تغییر نرم سبک زندگی مردم آن اجتماع خواهیم پرداخت. در قدم نخست باید ببینیم جامعه شناسان چه مسائلی را در مبحث ساخت اجتماعی که از پایههای اصلی سبک زندگی مردم در جوامع است، تعریف میکنند.جامعهشناسان ساخت اجتماعی را به چهار دسته اصلی تقسیم میکنند:این چهار اصل به روشنی به ما میگوید که هویت، از مقولات ساخت اجتماعی، طبقه اجتماعی، جنسیت، سن، قومیت و مذهب است. سبک زندگی نیز مانند هویت است. یعنی اینکه سبک زندگیای که مردم دارند بخشی از هویتشان است. برخی مانند چنی (chaney) میگویند: سبک زندگی مهمترین منبع هویت است. یعنی اینکه مهم است که شما چه میپوشید چه فرشی دارید و چه ذائقهای نسبت به موسیقی دارید. این اهمیتش مانند تعلق شما به طبقه اجتماعی در روزگاران گذشته است.» در مجموع میتوان سبک زندگی را مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی از موسیقی گرفته تا هنر و تلویزیون و سبکدادن به باغچه (گلکاری) و دکوراسیون و فرش کردن خانه و… دانست. در این مبحث درمییابیم سبک زندگی اجزای رفتارهای شخصی نیست؛ لذا، غیرمعمول نیست. اما بیشتر مردم معتقدند که آزادانه باید سبک زندگیشان را انتخاب کنند.در بیشتر مواقع عناصر یک سبک زندگی، به شکلی جمع میشوند و شماری از افراد در یک نوع سبک زندگی، مشترکاتی پیدا میکنند. بهعبارت دیگر گروههای اجتماعی، اغلب مالک یک نوع سبک زندگی میشوند و یک سبک را تشکیل میدهند مفهوم سبک زندگی؛ یعنی انطباق دادن یک رهیافت سبک داده شده در زندگی. مثلا برای فرد مهم است که مانند فلان خواننده معروف باشد حتی اگر آن خواننده غذای هندی بخورد، دیوار خانهاش را فلان رنگ کند، یا در خانه تفریح کند نه بیرون… . آگهی، تلویزیون، روزنامهها، اینترنت و… تصویرهای جدید سبک زندگی را دائما منتشر میکنند. بنابر این، دردنیای ما ارتباطات از این جهت مهم هستند سبک زندگی غربی، تبلیغات برای مصرفگرایی در جهان شرق است. بخشی از سبک زندگی، با مصرف کالاها و خدمات از انواع مختلف به دست میآید. شیوه انتخاب کالاها از سوی مردم نیز با شیوههای تبلیغی – رسانهای صورت میگیرد و در واقع رسانهها، نقش فریب آشکار افکار عمومی را برای متوجه شدن به یک سوی خاص بر عهده دارند.افراد در اجتماع، کالاهایی را خریداری میکنند تا سبک زندگیشان را نشان دهند. در حالیکه ساختن یک سبک زندگی بهوسیله کالاهای مصرفی، یک نوع نشان دادن یا تظاهر انتخاب فرد است، در عینحال، یک الگو اجتماعی نیز هست. به همین خاطر نیز صنعتی ایجاد شده تا به این نیازها پاسخ دهد : یعنی مصرف اوقات فراغت، دخانیات و الکل… . باید دقت داشت که برخی، واژه جامعه مصرفی را برای نشان دادن شیوه و سبک زندگی و شکلگیری آن استفاده میکنند؛ پس اندیشه جامعه مصرفی، هم کالاهای اوقات فراغتی را نشان میدهد؛ هم تعلق خاطر اصلی درزندگی، هم اشتغالات اصلی مردم به سبکهای زندگی.برای ورود به شکل جدید جامعه اجتماعی، باید چند عامل مهم را بررسی کرد که بهصورت خلاصه به بیان آنها میپردازیم: ۲ ۱-توسعه سبک زندگی در پهنه جامعه مدرن. رابطه مصرفگرایی و سبک زندگی؛ یعنی اینکه چطور سبک زندگی و مصرفگرایی تحقیقات زیادی را بر آن داشته تا نشان دهند، استفاده از کالاهای مصرفی برای تمایز هویتها بهکار میرود. ۲- مرور کار نظریهپردازان اجتماعی که کوشش میکنند معنای سبک قابلمد در فرهنگ مدرن را توضیح بدهند. ۳- توضیح موضوعات مشخص سبک زندگی مانند احساسات و فردها و خودها ۴- زیباشناختی شدن زندگی روزمره در اینجا برای شکلگیری شکل جدید اجتماع، باید با انواع رسانههایی که وظیفه تبلیغ این سبک از زندگی را دارند آشنا شویم: تعریف رسانه: رسانه وسیلهای است که انتقالدهنده فرهنگ و افکار باشد. انواع رسانهها: الف- رسانههای چاپی (printed media): مانند روزنامه و مجله؛ ب- رسانههای الکترونیک (electronic media): مانند رادیو، تلویزیون و ماهواره؛ ج- رسانههای دیجیتال (digital media): مانند سیدی، دیویدی، هارد دیسک، فلاپی دیسک و فلش دیسک؛ د- رسانههای فضای سایبریcyber) media): خبرگزاریها، سایتهای خبری، شبکههای اجتماعی، وبلاگها، میکرو بلاگها، انجمنهای گفتوگو؛ ه- رسانههای همراه: تبلتها، نوت بوکها، موبایلهای هوشمند نسل سوم و چهارم، تجهیزات کنترلی. رسانههایی که در این دستهها معرفی شدهاند، هرکدام یک مأموریت خاص را در ترویج سبک زندگی غربی بر عهده دارند، بهعنوان مثال موبایلهای هوشمند نسل ۳ و ۴ علاوهبر اینکه به گمان غلط برخی از افراد در سطح کشور از وسایل ضروری در مد و به روز بهحساب میآیند؛ اما وظیفه اصلی آنها، ترویج مصرفگرایی و انتقال دادههایی است که مدتها توسط برخی از دشمنان داخلی و خارجی تهیه شده و راه آسان برای انتقال این دادهها همین موبایلها با صفحات شفاف و ارتباطهای بیسیم بسیار قوی و سریع هستند. رسانهها از طریق تکنیکهای عملیات روانی به صورت نرم در زندگی افراد وارد شده و آنها را تسخیر میکنند. همچنین اگر در رسانههای فضای سایبر، به شبکههای خبری و شبکههای اجتماعی به دقت نگاه کنیم، نقش گسترده آنان را در ترویج سبک زندگی غربی و در برخی مواقع برنامهریزی از طریق این شبکهها برای براندازی حکومتهایی که در برابر سبک زندگی غربی مقاومت میکنند را شاهد هستیم.در این راستا بررسی چگونگی حضور شبکههای اجتماعی سایبری و ترویج خزنده و نرم سبک زندگی غربی توسط آنان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. نسل جدیدی از وبسایتها هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکه جهانی اینترنت قرار گرفتهاند. این گونه سایتها بر مبنای تشکیل اجتماعات آنلاین فعالیت میکنند و هر کدام دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگی خاصی را گرد هم میآورند. شبکه های اجتماعی را گونهای از رسانههای اجتماعی میدانند که امکان دستیابی به نحوه جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری محتوا در اینترنت را فراهم آوردهاند. صدها میلیون نفر از کاربران اینترنت عضو صدها شبکه اجتماعی مختلف هستند و بخشی از فعالیت آنلاین روزانهشان در این سایتها میگذرد . “شبکه اجتماعی“، مفهومی است که پیش از طرح در عرصه فضای مجازی، در فضای واقعی جوامع نیز دارای مفهوم است. اما مسئلهای که باعث مطرح شدن چنین مفهومی در فضای جامعه ایران در ماه های اخیر شده است، نقش ویژهای است که شبکه های اجتماعی اینترنتی در تحولات سیاسی یک سال اخیر و یا به عبارت دقیقتر چند سال اخیر ایران، ایفا کردهاند.تقریباً میتوان گفت که بیشتر شبکه های اجتماعی مطرح در دنیا، از سوی مؤسسات مطرح و وابسته به ایالات متحده تأسیس و حمایت شدهاند و سهم دیگر کشورها در ایجاد و توسعه جهانی شبکههای اینترنتی بسیار کم بوده است. به طوری که کاربران در اقصی نقاط دنیا رغبتی برای عضویت و فعالیت شبکه های اجتماعی داخلی نداشتهاند. تولد شبکه های اجتماعی هرچند که سایت های شبکهی اجتماعی در چند سال اخیر است که در دنیای اینترنت جایگاه قابل توجهی پیدا کردهاند، ولی قدمت آنها به بیش از یک دهه پیش برمیگردد. از سایت SixDegreeسیکسدگری بهعنوان نخستین شبکهی اجتماعی یاد کردهاند. این وبسایت در سال ۱۹۹۷ راهاندازی شد و بهکاربرانش اجازه میداد پروفایل (صفحهای شخصی شامل مشخصات و تصاویر فردی) بسازند و لیستی از دوستانشان ایجاد کنند. نخستین تجربهی شبکهی اجتماعی موفق نبود و این سایت سه سال بعد تعطیل شد. اما در این فاصله چند سایت دیگر نیز با چنین رویکردی راهاندازی شدند. از جمله این سایتها میتوان به اشیناونیو (AsianAvenue) و بلکپلنت (BlackPlanet) اشاره کرد. اغلب شبکه های اجتماعی اولیه با هدف دوستیابی و سرگرمی راهاندازی میشدند. لایوژورنال (LiveJournal) و رایز (Ryze) از جمله اولین شبکه های اجتماعی با اهداف حرفهای بودند. لایوژورنال شبکهی اجتماعی مبتنی بر مرور ژورنالها بود و در رایز نیز کاربران میتوانستند حول فعالیتهای تجاریشان شبکهسازی کنند. راهاندازی شبکهی اجتماعی رایز در سال ۲۰۰۱ شروع دومین موج از شبکه های اجتماعی بود که فعالیت این نوع وبسایتها را از تمرکز بر حوزهی سرگرمی خارج کرد. در ادامهی همین موج بود که سایت لینکداین (LinkedIn) نیز راهاندازی شد که هنوز فعالیت آن بهعنوان مهمترین شبکهی اجتماعی حرفهای و تجاری ادامه دارد. در این سالها شبکههای اجتماعی، وبسایتهای حاشیهای در دنیای مجازی محسوب میشدند و هنوز وبسایتهای کلاسیک «وب ۱»ی در اینترنت حرف اول را میزدند. اصطلاح «وب ۱» اشاره به اینترنت در قرن گذشته دارد که کاربران نقشی کمرنگ در دنیای مجازی داشتند و استفاده از وبسایتهای ایتترنتی اغلب فرآیند ارتباطی یکسویه از جانب رسانه به مخاطب بود. از سالهای آغازین هزارهی جدید دنیای اینترنت وارد دورهی «وب ۲» (Web 2.0) شد که در آن پایگاه های تعاملی اهمیت بیشتری پیدا کردند و نقش کاربران برجستهتر شد. در دورهی «وب ۲» وبسایتهای تعاملی که فعالیتشان برمبنای حضور کاربران پیش میرفت بهتدریج اهمیت بیشتری پیدا کردند و شبکه های اجتماعی یکی از انواع این وبسایتها بودند. با گسترش فضای وب ۲یی کمکم سروکلهی شبکه های اجتماعی جدیتر پیدا شد که در سالهای بعد هر کدام به غولهای اینترنتی تبدیل شدند. اورکات (Orkut)، هایفایو (Hi5)، مایاسپیس (MySpace) و فیسبوک (Facebook) مهمترین این سایتها بودند که همگی در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ شروع به فعالیت کردند شبکه های عمومی و تخصصی شبکه های اجتماعی را در سادهترین تقسیمبندی میتوان در دو گروه عمومی و خاص قرار داد. در شبکه های اجتماعی عمومی کاربران اینترنتی با انگیزهها و اهداف مختلف حضور دارند و شبکهسازی مجازیشان را از طریق این وبسایتها دنبال میکنند، ولی شبکه های اجتماعی خاص حول موضوعی ویژه شکل گرفتهاند و تعداد کاربرانشان نیز کمتر است. فیسبوک، اورکات و مایاسپیس مهمترین شبکه های اجتماعی عمومی در دنیای اینترنت هستند. اما این شبکههای اینترنتی عمومی نیز اغلب در ابتدای فعالیتشان با تعریف محدودی آغاز بهکار کردهاند و بهتدریج عمومی شدهاند. چنانکه فیسبوک که امروزه به بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا تبدیل شده است در سال ۲۰۰۴ شبکهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه هاروارد بود. دایرهی کاربران فیسبوک در چند مرحله گسترش پیدا کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۶ به همهی کاربران اینترنت رسید. مایاسپیس نیز در ابتدا با تمرکز بر جذب کاربران نوجوان و جوان شروع به فعالیت کرد و «بند»های موسیقی از جمله گروههایی بودند که از این وبسایت استقبال کردند. در شبکه های اجتماعی عمومی هر نوع کاربری حضور دارد و اغلب دوستان و آشنایان آنلاین را میتوان در آنها پیدا کرد، تعداد کاربران معروفتترین این نوع شبکهها اغلب به چندصد میلیون نفر میرسد. علاوه بر اینها، شبکه های اجتماعی خاصی نیز وجود دارد که بر محوریت موضوعی مشخص فعالیت میکنند. بهعنوان مثال لست اف.ام (Last.fm) از جمله معروفترین آنهاست که علاقهمندان به موسیقی را گردهم جمعکرده، یا گودریدز (GoodReads) که شبکهی اجتماعی مخصوص علاقهمندان به کتاب است و فلیکر (Flickr) که وبسایتی برای علاقهمندان به عکاسی است. گاهی نیز فعالیت شبکه های اجتماعی بر محوریت کاربران متعلق به کشور یا زبان یا نژاد یا دین خاصی متمرکز است. مثلا کیو.زون (Qzone) که از بزرگترین وبسایتهای دنیاست، شبکهی اجتماعی چینیهاست. دربارهی طیف گستردهای از موضوعات، شبکه های اجتماعی خاص ایجاد شده است که از طرفداران یک تیم فوتبال تا فارغالتحصیلان یک دانشگاه را شامل میشود. حتی دربارهی سگها و گربهها نیز شبکه های اجتماعی راه اندازی شده است و صاحبان آنها میتوانند با حضور در این وبسایتها برای حیواناتشان پروفایل ایجاد کنند. تولد داگزتر (Dogster) و کتزتر (Catster) نشان داد که شبکه های اجتماعی نه تنها بر ارتباطات انسانی بلکه بر ارتباطات انسان با حیوان نیز تاثیرگذار هستند. شبکه های اجتماعی و سواد رسانه ای در سیاست گذاری های رسانه ای و اجتماعی در دنیا سال هاست که مسئله ای باعنوان “سواد رسانه ای” مطرح شده است. سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند. پس از چند دهه پژوهش و نظریه پردازی در مراکز دانشگاهی و پژوهش درباره سواد رسانه ای، سال هاست برنامه های عملیاتی آموزشی بر این اساس طراحی شده است. در اغلب کشورهای دنیا با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم دولتی، آموزش های لازم از طریق رسانه ها و برقراری دوره های آموزشی به شهروندان ارائه می شود تا نحوه مواجهه با رسانه ها را فرابگیرند. در برخی کشورها این سطح آموزش حتی به کتاب های درسی مدارس نیز رسیده است و شهروندان از همان سنین کودکی و نوجوانی به سلاح سواد رسانه ای مجهز می شوند. در ایران اما سواد رسانه ای هنوز از سطح یک شوخی آکادمیک فراتر نرفته و مشخص نیست چه زمانی آموزش آن در سطح گسترده و عمومی مورد توجه قرار خواهد گرفت تا شاهد تحولی در استفاده از رسانه ها باشیم. با پیشرفت رسانه های جدید ارتباطی از قبیل اینترنت در تکمیل مبحث سواد رسانه ای، مباحث جدیدی از جمله «سواد دیجیتالی» و «سواد اینترنتی» مطرح شده اند. شهروندان تنها با فراگیری سواد دیجیتالی است که می توانند استفاده مناسبی از تکنولوژی های جدید دیجیتالی داشته باشند. این سواد شامل اطلاعات اولیه درباره قابلیت ها، فرصت ها و نحوه به کارگیری تکنولوژی های جدید و آسیب های احتمالی و نحوه مقابله با آنهاست. لزوم فراگیری سواد دیجیتالی در استفاده از وبسایتهای شبکه اجتماعی اهمیتی دوچندان پیدا می کند. شبکه های اجتماعی امکانات و فرصت های بسیار گسترده ای را در اختیار کاربران قرار می دهند که تاکنون در هیچ رسانه ای سابقه نداشته است. تنها اطلاع درست از این امکانات و فرصت هاست که امکان مقابله با تهدیدها و آسیب ها را محدود کرده و خطر سوءاستفاده های احتمالی را کاهش می دهد. آمارها نشان می دهد که اغلب کاربران شبکه های اجتماعی آشنایی کافی با امکانات این وب سایت ها ندارند. آنها تنها با امکاناتی از قبیل جست وجو برای یافتن دوستان، افزودن دوستان به لیست، عضو شدن در گروه ها و صفحات هواداری، نوشتن متن های کوتاهی درباره وضعیت شخصی و قراردادن عکس در آلبوم تصاویر آشنا هستند. در شبکه های اجتماعی بخشی برای تنظیمات مربوط به حریم خصوصی وجود دارد که مشخص می کند به کدام بخش از اطلاعات و تصاویر شخصی، کدام گروه از دوستان دسترسی داشته باشند. تعداد قابل توجهی از کاربران از وجود چنین امکاناتی در شبکه های اجتماعی بی اطلاع هستند و یا کار با این قسمت ها را بلد نیستند. در نتیجه کاربران اطلاعات و تصاویر شخصی مربوط بهخود را در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند در حالیکه برخی از آنها نمی دانند این اطلاعات در دسترس عموم قرار می گیرد و ممکن است مشکلاتی برای آنها ایجاد کند. انتشار اطلاعاتی از قبیل آدرس و شماره تلفن یا تصاویر شخصی در شبکه های اجتماعی بدون توجه به عواقب آن، تاکنون باعث سوءاستفاده های بسیاری شده است. از شروع موج اول فراگیر شدن شبکه های اجتماعی در ایران که به استقبال از وب سایت «اورکات» برمی گردد تا سال های بعد که شبکه های اجتماعی متعدد ایرانی و خارجی زیادی بین کاربران ایرانی محبوبیت پیدا کرده اند، همواره سوءاستفاده هایی نیز از این محیط ها به عمل آمده است. سوءاستفاده های زیادی از طریق ایجاد هویت های جعلی در شبکه های اجتماعی و انتشار اطلاعات و تصاویر شخصی در این وب سایت ها صورت پذیرفته که برخی از آنها به طرح شکایت در دستگاه قضایی منجر شده است. ویژگی مشترک تعداد قابل توجهی از آسیب دیدگان شبکه های اجتماعی، ناآشنایی آنها و نداشتن اطلاعات کافی درباره قابلیت ها و امکانات این تکنولوژی های جدید ارتباطی است. اطلاعاتی که با عملکرد مناسب تر رسانه ها و بخش های آموزشی می تواند در اختیار شهروندان قرار گیرد تا بهره مناسب تر و مطمئن تری از این امکانات جدید ارتباطی ببرند آمارهایی دربارهی شبکه های اجتماعی فیسبوک بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا در حال حاضر حدود ۴۰۰ میلیون نفر کاربر دارد. اگر فیسبوک بهجای دنیای مجازی در دنیای فیزیکی حضور داشت این تعداد جمعیت آنرا به یکی از چند کشور پرجمیعت دنیا تبدیل میکرد. بهجز فیسبوک چندین شبکهی اجتماعی دیگر نیز کاربران چند صد میلیون نفری دارند. در ردهبندی برترین وبسایتهای دنیا بر اساس آمار الکسا، فیسبوک در ردهی دوم قرار دارد و در لیست ۱۰۰ وبسایت برتر نام چندین شبکهی اجتماعی دیگر نیز به چشم میخورد. فیسبوک در بسیاری از کشورها پربینندهترین وبسایت محسوب میشود و در بیش از ۱۰۰ کشور محبوبترین شبکهی اجتماعی است. فیسبوک در سه سال اخیر با رشدی جهشی به چنین جایگاهی رسید و توانست سایر رقبا را در بازار شبکه های اجتماعی پشت سر بگذارد. در فاصله زمانی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ زمانی که کاربران در سایت فیسبوک صرف کردند رشدی ۵۶۶ درصدی پیدا کرد، این در حالی بود که زمان صرف شده در کل فضای اینترنت تنها ۱۸ درصد افزایش پیدا کرده بود. آمارهای اعلام شده از طرف گوگل نیز نشان میدهد نسبت تعداد بازدیدکنندگان مستقل از فیسبوک و سایر شبکه های اجتماعی به تعداد صفحات بازدید شدهی آنها حدود ۱۰۰ برابر است. آمار بیانگر این است که شبکههای اجتماعی نه تنها به پربینندهترین وبسایتهای اینترنتی تبدیل شدهاند، بلکه کاربران اینترنتی بیشتر زمان حضورشان در فضای مجازی را نیز در این وبسایتها میگذرانند.آمارهای مربوط به استقبال از شبکه های اجتماعی همچنان رو به رشد است. در هر روز حدود ۸۰۰ هزار نفر عضو جدید به فیسبوک میپیوندند، حدود سه میلیون عکس در فلیکر آپلود میشود، حدود ۳۰ هزار ساعت ویدئو در یوتیوب مشاهده میشود و آمارهای مربوط به سایر شبکه های اجتماعی نیز بدین ترتیب رو به افزایش است. با چنین آمار و ارقامی بی اغراق نیست اگر آیندهی اینترنت را در سلطهی شبکه های اجتماعی بدانیم. قابلیتهای شبکه های اجتماعی استقبال از شبکه های اجتماعی از آنروست که کاربران اینترنتی میتوانند برای اغلب نیازهای آنلاین خود در این وبسایتها پاسخ مناسب بیابند. در شبکه های اجتماعی کاربران میتوانند پروفایلهای شخصی برای خودشان بسازند که شامل مشخصات، تصاویر، علاقهمندیها و سایر موارد اینچنینی است. اما شبکهایشدن این وبسایتها از جایی آغاز میشود که هر کاربر لیستی از دوستان تهیه میکند و این پروفایلهای شخصی به یکدیگر متصل میشوند. هر کاربر میتواند دوستان و آشنایانی که در همان شبکهی اجتماعی حضور دارند را به لیست دوستان خود بیفزاید. همچنین کاربران میتوانند با جستوجو در پروفایلهای کاربران و مشاهدهی مشخصات آنها با افراد جدیدی آشنا شوند و لیست دوستان خود را گستردهتر کنند. اینها ابتداییترین امکانات شبکه های اجتماعی است و این وبسایتها در سالهای اخیر تلاش کردهاند، تا گزینههای بیشتری در اختیار کاربران خود قرار دهند. امکانی شبیه به وبلاگها و میکروبلاگها برای نوشتن مطالب کوتاه و یادداشتهای روزانه و فضایی شبیه به سایتهای عکس برای قرار دادن تصاویر شخصی، ایجاد فضایی شبیه به چت برای گفتوگوهای فوری میان کاربران، قابلیت ساختن اتاقهای گفتوگو و صفحات هواداری شبیه به فرومهای اینترنتی از جمله سادهترین این امکانات است. شبکه های اجتماعی متناسب با نوع موضوع فعالیتشان امکانات دیگری از قبیل خبرخوانهای اینترنتی، بازیهای آنلاین، قابلیت آپلود کردن ویدئوها و فایلهای کامپیوتری و برقراری ارتباط با سایر رسانههای شخصی را نیز در گزینههایشان دارند. بدین ترتیب میبینیم که اغلب امکاناتی را که کاربران اینترنتی پیش از این از طریق مراجعه به چندین وبسایت کسب میکردند، یکجا در شبکه های اجتماعی دریافت میکنند. پس بیدلیل نیست که کاربران بخش قابل توجهی از زمانی را که در اینترنت بهسر میبرند در شبکه های اجتماعی حضور دارند. شبکه های اجتماعی در ایران کاربران اینترنتی ایرانی در استفاده از شبکه های اجتماعی همپای کاربران سراسر جهان حرکت کردهاند. همانطور که زمانی ایرانیها در زمینهی وبلاگنویسی از جمله کشورهای پیشرو در دنیا محسوب میشدند، در استفاده از برخی شبکه های اجتماعی بینالمللی نیز ایرانیها زمانی در ردههای بالا قرار داشتند. نخستین موج جدی فراگیر شدن شبکه های اجتماعی در ایران به استقبال از وبسایت اورکات (Orkut) بر میگردد. اورکات شبکهی اجتماعی تحت مالکیت شرکت گوگل است که در سال ۲۰۰۴ بهوسیله یکی از کارمندان این شرکت راهاندازی شد. اورکات بهسرعت مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت و ایرانیها در کنار برزیلیها، امریکاییها و هندیها به چهار ملیت برتر در این شبکهی اجتماعی تبدیل شدند. تنها فیلتر شدن اورکات بود که توانست این وبسایت را از کانون توجه ایرانیان خارج کند. پس از فیلتر شدن اورکات نوبت به شبکه های اجتماعی ایرانی بود تا وارد دنیای مجازی شوند. از میان تجربههای ایرانی راهاندازی وبسایتهای شبکهی اجتماعی، تنها نمونهی موفق و قابل توجه کلوب (Cloob) است که همچنان مورد اقبال کاربران داخل کشور قرار دارد و در سالهای اخیر همواره از پایگاههای اینترنتی برتر ایران بوده است. علاوه بر چندین شبکه ی اجتماعی عمومی، چند شبکهی اجتماعی تخصصی و حرفهای ایرانی نیز راهاندازی شدهاند که هنوز چندان مورد استقبال کاربران داخل کشور قرار نگرفتهاند. دوره، شبکه ی اجتماعی دانشگاهیان ایران (Doreh) و یو۲۴، شبکهی اجتماعی متخصصان ایران (u24) از جمله دیگر تجربههای ایرانی هستند.شبکه ی اجتماعی فیسبوک نیز که سالها در ایران فیلتر بود در اواسط سال ۱۳۸۷ از فیلتر خارج شد و با استفبال گسترده کاربران در مدت کوتاهی به یکی از پربینندهترین وبسایتها در ایران تبدیل شد. رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و طرح نام فیسبوک و چند شبکهی اجتماعی دیگر بهعنوان متهمان و تاثیرگذاران اتفاقات سیاسی، فیلتر شدن دوبارهی این وبسایت را بهدنبال شد. شبکه های اجتماعی فراتر از ابزارهای تکنولوژیکی شبکه های اجتماعی مجازی تنها ابزارهای تکنولوژیکی جدیدی نیستند که امکانات جالب توجهی را در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده باشند. شبکه های اجتماعی را فراتر از گونهای وبسایت میتوان بهعنوان رسانههای جدیدی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تغییراتی ایجاد کردهاند. چالشهایی که شبکه های اجتماعی در سالهای اخیر با آنها مواجه بودهاند، حوزههایی فراتر از فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داده است. شبکه های اجتماعی از سویی بهعنوان یکی از گونههای رسانههای اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کردهاند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیندها موثر بودهاند. از سویی این شبکهها با آسیبهای گستردهای در حوزههایی از قبیل حریم خصوصی، کپیرایت، اعتیاد مجازی، سوء استفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی اینچنینی مواجه بودهاند. چالش حریم خصوصی از مهمترین مباحثی است که همواره دربارهی شبکه های اجتماعی مطرح بوده است. کاربران اینترنتی در این شبکهها بخشی از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت منتشر میکنند که میتواند مخاطراتی برای آنها به همراه داشته باشد. وبسایتهای شبکهی اجتماعی حجم قابل توجهی از اطلاعات شخصی میلیونها کاربر را در اختیار دارند و امکان سوءاستفاده شرکتهای تجاری و دولتها از این اطلاعات همراه از دغدغههای اصلی مطرح شده دربارهی این شبکههاست. این شبکهها همچنین عرصهی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کردهاند. رویدادهای سیاسی سالهای اخیر از انتخاب باراک اوباما به ریاستجمهوری امریکا گرفته تا ناآرامیهای پس از انتخابات جمهوری اسلامی ایران، همگی متاثر از فعالیتهای کاربران شبکه های اجتماعی بودند. مقایسه کاربران چهارشبکه اجتماعی توییتر، فیسبوک، لینکدین و مای اسپیس فیس بوک(Facebook) همان طور که نتیجه مطالعات قبلی نشان داده بود، نتیجه این پژوهش نیز تایید کرد که کاربران فیسبوک به طور میانگین مسنتر از سایر شبکههای اجتماعی هستند. کاربران این شبکه اجتماعی متأهل (۴۰ درصد)، سفید پوست (۸۰ درصد)، بازنشسته (۶ درصد) هستند و در این زمینه ها از سایر شبکههای اجتماعی آمار بالاتری دارند. کاربران فیسبوک از نظر بیشترین میانگین درآمد با ۶۱ هزار دلار در رده دوم قرار میگیرند. فیسبوکیها به طور میانگین هر کدام با ۱۲۱ نفر در صفحاتشان به عنوان دوست در تماس هستند. برای فیسبوکیها علاقه مشترک عمدهای دیده نمی شود و حوزه علایق کاربران این سایت بسیار متنوع است. دلیل این پراکندگی علایق، تعداد بسیار زیاد کاربران این شبکه اجتماعی با ویژگیهای متفاوت است که بیشترین تعداد در بین سایتهای مشابه است. کاربران فیسبوک همچنین نسبت به این سایت بسیار وفادار هستند. ۷۵ درصد آنها گفتهاند که فیسبوک سایت محبوبشان است و ۵۹ درصد آنها استفادهشان از فیسبوک در شش ماه گذشته افزایش داشته است. مای اسپیس(MySpace) کاربران مایاسپیس جوان هستند و تعداد کمتری کاربر در این سایت نسبت به گذشته فعالیت میکند. کاربرانی که هنوز در شبکه اجتماعی مایاسپیس فعالیت میکنند گفتهاند استفاده آنها نسبت به شش ماه گذشته کاهش داشته است. کاربران این سایت بیشتر به سرگرمی اشتیاق نشان میدهند و مخصوصا سرگرم ساختن دوستان، شوخی، کمدی و بازیهای ویدیویی از علاقهمندیهای اصلی آنهاست.میانگین درآمد مای اسپیسها کمترین مقدار در میان سایتهای مشابه و ۴۴ هزار دلار است. کاربران مایاسپیس سیاهپوست (۹ درصد)، دارای ریشه اسپانیولی (۷ درصد)، مجرد (۶۰ درصد) و دانشآموز (۲۳ درصد) هستند و در این زمینهها آمار بیشتری از سایر شبکههای اجتماعی دارند. توییتر(Twitter) توییتریها در بین کاربران سایتها با ۱۶ درصد، بیشترین تعداد شاغلان پارهوقت را به خود اختصاص دادهاند و میانگین درآمد آنها ۵۸ هزار دلار است. کاربران توییتر به طور خاص به اخبار، رستورانها، ورزش، سیاست، امور مالی شخصی و مذهب علاقهمند هستند. آنها همچنین به فرهنگ مردمپسند و محصولات آن از جمله موسیقی و تلویزیون علاقه نشان میدهند و بیشتر از کاربران سایر سایتها اهل خواندن به حساب میآیند.به طور میانگین پیامهای هر کاربر توییتر را ۲۸ نفر دنبال میکند و هر توییتری پیامهای ۳۲ نفر را دنبال میکند. البته کاربران توییتر چندان به این شبکه اجتماعی وفادار نیستند و ۴۳ درصدشان گفتهاند میتوانند بدون توییتر زندگی کنند. لینکدین(LinkedIn) عجیب نیست که شبکه اجتماعی لینکدین که شبکه کاربران تجاری است، بیشترین میانگین درآمد اعضا را داشته باشد. میانگین درآمد لینکدینیها ۸۹ هزار دلار است. همانطور که اهداف این شبکه اجتماعی مشخص کرده، اعضا اغلب برای تجارت و اهداف کاری به این سایت می پیوندند. آنها مخصوصا برای حفظ تماس با شبکههای تجاری، جستوجوی شغل، استخدام کردن و توسعه تجاری عضو این سایت می شوند. آنها به اخبار، اطلاعات مشاغل، ورزش و سیاست علاقهمندی بیشتری نشان میدهند.کاربران لینکدین بیشتر از سایر شبکههای اجتماعی صاحبان ابزارهای الکترونیکی هستند. آنها به طور خاص به دوربینهای دیجیتالی، دی.وی.آر ها و تلویزیونهای اچ.دی علاقه بیشتری دارند. علاقه به قمار و سریالهای آبکی از دیگر علاقهمندیهای کاربران لینکدین محسوب می شود. اشتراکها و تفاوتها ویژگیهای و علاقهمندیهای متفاوتی در کاربران شبکههای اجتماعی دیده می شود که نشاندهنده شکلگیری اجتماعات آنلاین متفاوتی در این سایتهاست. تفاوتهایی که وبسایتهای شبکه اجتماعی در اهداف اولیهشان تعریف کردهاند و امکانات متفاوتی که در اختیار کاربران قرار میدهند، باعث شده افرادی با ویژگیهای متفاوت به عضویت آنها درآیند. البته بین استفاده از این سایتها همپوشانی هم دیده می شود و اغلب کاربران اینترنتی عضو بیشتر از یک شبکه اجتماعی هستند. بیشترین اشتراک بین کاربران توییتر و فیسبوک وجود دارد و ۹۱ درصد کاربران مورد پرسش قرار گرفته، عضو هر دو سایت هستند. پس از آن کاربران مشترک لینکدین و فیسبوک در رده دوم قرار میگیرند. کمترین مقدار اشتراک را هم کاربران مایاسپیس و لینکدین دارند که تنها شش درصد پاسخگویان همزمان عضو هر دو سایت بودهاند. با وجود این اشتراکها، تفاوتهای استفاده از این شبکههای اجتماعی بیشتر جالب توجه است. مثلا لینکدین که شبکه اجتماعی با محوریت مسایل تجاری و کاری تعریف شده در بین کاربرانش هم، چنین علایق و گرایشهایی دیده میشود. وضعیت سایت مای اسپیس هم بدین گونه است و همانطور که امکانات سرگرمکننده بیشتری ارایه میکند و تلاش بیشتری برای جذب کاربران جوان و نوجوان انجام داده توانسته در این زمینه موفق شود و گرایش کاربران آن نیز حول موضوعات سرگرمکننده است. توییتر وب سایت دیگری است که بیشتر در گروه میکروبلاگها دستهبندی می شود ولی به سبب شباهتها، برخی آن را هم به نوعی شبکه اجتماعی میدانند. توییتر نیز از آنجایی که تنها امکان نوشتن و خواندن را به کاربران میدهد و برخی جذابیتهای بصری دیگر سایتها را ندارد، کاربران بیشتر اهل مطالعه را جذب خود کرده است. فیسبوک هم که مدتی است گوی سبقت را از رقبا ربوده و پرجمعیتترین شبکه اجتماعی دنیا شده، مطابق تعریفش حالتی عمومی پیدا کرده و همه نوع کاربر در آن دیده می شود. به همین سبب است که فیسبوک بیشترین تعداد اشتراک را با کاربران سایر شبکههای اجتماعی دارد.بدین ترتیب میتوان گفت هر وبسایت شبکه اجتماعی که یک اجتماع آنلاین محسوب میشود، پاتوق گروهی از کاربران با ویژگیهای خاصی است. توجه به این ویژگیها از سویی برای آگهیدهندگان اینترنتی و بازاریابان مجازی دارای اهمیت است و از جنبه دیگر برای کاربرانی که هر کدام با ویژگیها و علاقهمندیهای متفاوت به دنبال شبکه آنلاین مناسبی برای عضویت میگردند. اینترنت میتواند به عنوان یک فرصت در جامعه مطرح شود، زیرا این دنیای مجازی محصول روابط جدید و تغییر ساختار جوامع در قرن ۲۱ است. در واقع همزمان با تغییرات تکنولوژی محدوده روابط انسانی کاهش یافت و این موضوع موجب شد انسان از ادامه ارتباطات سنتی و چهره به چهره دور شود و در این شرایط تلاش شد ارتباطات مجازی توسعه یابد و از آن استفاده شود.استفاده از اینترنت و برخی سایتها که باعث تعامل افراد در قالب چارچوبی خاص است، اگر کنترل شده و با شناخت باشد تاثیرات مثبتی داشته و سبب تقویت ارتباطات میشود، زیرا تبادل اطلاعات آزاد همواره به دنبال روابط آزاد و در چارچوب مشخص بوده و از نظر تاریخی نیز انسان همواره به دنبال حصول روابطی مبتنی بر تبادل اطلاعات است.نقش شبکههای اجتماعی نقش غیرقابل انکار، مهم و تأثیرگذار در دنیای امروز بویژه در دنیای دیجیتال است.اگر شبکههای اجتماعی با مدیریت، نظارت و کنترل داخلی در کشور با شرایط فرهنگی و بومی خودمان راهاندازی شود، به مراتب می تواند مفیدتر و تأثیرگذارتر از شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک و توئیتر باشد.اکنون بسیاری از مباحثی که در فیسبوک و توئیتر مطرح میشود با فرهنگ دینی، اسلامی و ایرانی ما همخوانی ندارد.البته نمونههای شبکههای اجتماعی داخلی را میتوان در برخی از نهادها، ادارات و مراکز فرهنگی به صورت درون سازمانی مشاهده کرد که آنها از شبکههای اجتماعی خارجی الگوبرداری کردهاند و بسیار در فرهنگ کارکنان، ارتقاء سطح سواد و مشارکتشان در بحث اجتماعی، روابط و تعاملها تأثیرگذار بوده است.ما باید حتماً به این سمت و سو برویم که یک سری نهادهای ذیربط وارد میدان شوند و به توسعه و گسترش شبکههای اجتماعی داخلی بپردازند. اگر انسان در خانهای تنها نشسته باشد، در تخیلش با آدمهای دیگر حرف میزند، حتی گذشتگان خود را در خواب و بیداری در ذهن خود حاضر و تصور میکند، بنابر این برای پاسخگویی به این نیاز فطری، هر نوع ارتباط سالمی که بین انسانی با انسان دیگر باشد، امری ضروری است و باید به آن پرداخته شود.شبکههای اجتماعی هم در همین چارچوب قرار میگیرند؛ انسانها دوست دارند با کمترین زحمت با سایرین ارتباط داشته باشند و شبکههای اجتماعی این امکان را فراهم میکنند.از لحاظ مبانی درون دینی، هم قرآن کریم و هم روایات معصومین(ع) ما را به یک ارتباط سالم با سایرین راهنمایی میکند و اساسا قرآن کریم، گروه گروه بودن انسان را مبنای شناخت متقابل میداند.شبکههای اجتماعی از لحاظ اصل وجودشان مورد تأیید مبانی درون دینی هستند و مهم نحوه ارتباط است که این نحوه ارتباط باید سالم باشد، به گونهای که از اهداف کمال انسانی خارج نباشد و در مسیر هدایت شده باشد. در بحث شبکههای اجتماعی داخلی، ما علاوه بر ضعف مدیریتی، دچار ضعف فرهنگی نیزهستیم. ما به نوعی عادت کردهایم که با هر پدیده نوظهوری که روبهرو میشویم، ابتدای کار به سراغ استفادههای غیرمرتبط، غیرمجاز و به نوعی دنبال یک سری عقده گشاییهای فرهنگی خودمان برویم.در بحث شبکههای اجتماعی داخلی، دچار ضعف فرهنگی و فقر فرهنگی که در طبقات مختلف جامعه موج میزند، هستیم. معمولاً تبلیغات رسانهای که خارجیها با هزینههای گزاف و گستردگی کاری که دارند، از جذابیتهای فرهنگی و غیر فرهنگی در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و بسیار هم این جذابیتها میتواند در اقشار مختلف جوامع تأثیرگذار باشد.شبکههای اجتماعی داخلی به دلیل اشتراکات اجتماعی و فرهنگی جامعه موثقتر خواهند بود و این نقاط اشتراک، کاربران را به هم نزدیک میکند، بنابر این شبکههای اجتماعی داخلی میتوانند از فرصتهای اشتراک فرهنگی استفاده کنند.برای مثال شب یلدا که در فرهنگمان یک امر متداول است، می تواند سوژه و موضوع خوبی برای شبکههای اجتماعی داخلی باشد تا از این شب به عنوان یک ظرف نگاه کنند و ارزشهای فرهنگی را مظروف این ظرف قرار دهند؛ بنابر این شبکههای اجتماعی داخلی هم ضروریاند و هم میتوانند موفقتر باشند. برای مثال، اگر فارغالتحصیلان مقطع لیسانس، در یک دانشگاه در کشور با یکدیگر، یک شبکه اجتماعی کوچک درست کنند، این فارغالتحصیلان هریک در گوشهای از جامعه، شبکه اجتماعی خودشان را تبلیغ میکنند. در این میان شاهد تقویت پیوندهای درونی جامعه خواهیم شد یعنی همان چیزی است که ما را در مقابل تهاجم فرهنگی محافظت میکند.تقویت پیوندهای درونی جامعه ما را در مقابل تهاجمهای فرهنگی، محافظت میکند و شبکههای اجتماعی وسیله خوبی برای این منظور میتواند باشد. خطرات شبکههای اجتماعی خارجی بسیار است و سبب تزلزل بنیان خانواده، تزلزل دینی افراد و تزلزل شخصیتی میشود. همچنین به دلیل نشر اطلاعات، تصاویر و فیلمها در شبکههای اجتماعی با مشکلات بسیاری روبهرو خواهند شد. اگرچه شبکههای اجتماعی داخلی میتواند فوایدی داشته باشد اما خطرات آن بسیار است که مهمترین آن تزلزل بنیاد خانواده است. شبکههای اجتماعی چالش امروز جامعه افزایش توجه کاربران اینترنتی به شبکههای اجتماعی و رشد این سایتها در فضای مجازی در سالهای اخیر موجب شده مطالعات علمی درباره شبکههای اجتماعی در مراکز دانشگاهی و پژوهشی مورد توجه قرار گیرد.انسان، موجودی مدنیالطبع نامیده شده و همواره با همنوعانش در ارتباط بوده است. در واقع این ارتباط ریشه در نیاز او به ارتباطات اجتماعی دارد، همین نیاز سبب شکلگیری اجتماعات انسانی، شهرها و جوامع شده و در گذر زمان و ادوار زندگی انسان متحول گشته است. بشر، در دورههای گوناگون برای تسهیل ارتباطات اجتماعی خود دست به اختراعاتی از جمله، تلفن، تلگراف، تلویزیون، ماهواره و اینترنت زده است. شبکههای اجتماعی هم از همین دست است.حضور در اجتماع یک رابطه دو سویه است، از یک سمت فرد با تمام مختصات فردی خویش، اخلاق، تربیت، روحیات و استعداد و تواناییهایش بر اجتماع خود تأثیر میگذارد و از سوی دیگر، از جامعه خود رنگ میپذیرد و ترکیب این دو ـ خصوصیات فردی و اکتسابات اجتماعی ـ سبک زندگی او را میسازد.ما به راحتی نمیتوانیم ظرفیتهای شبکههای اجتماعی را نادیده بگیریم. هماکنون این امر قشری از جامعه ما را پوشش میدهد و امکان ارتباط کاربران، اشتراک کاربران، آشنایی کاربران و مهمتر از آن اطلاعرسانی سریع آسان و ارزان را فراهم میکند.ما به شبکههای اجتماعی نیاز داریم نه از باب آن نیازهای فوری زندگی و شاید نتوان گفت که از ضروریات اولیه ما به شمار میرود، اما ساختار زندگی بخشی از جامعه ما با شبکههای اجتماعی گره خورده است. جذابیت شبکههای اجتماعی در ایران، بر اساس آمار سایت الکسا، بیشتر از بسیاری از سایت های دیگر بوده و با وجود فیلتر بودن برخی از این شبکهها، آمار مراجعه به آنها همچنان قابل توجه است، نمونه های ایرانی شبکههای اجتماعی نظیر کلوب و فیس نما نیز در کشور ما مورد اقبال بسیار افراد استفاده کننده از اینترنت میباشد. با نگاهی به تعداد کاربران ۲۴ شبکه اجتماعی پرطرفدار دنیا به آسانی می شود، میزان تاثیر گذاری این شبکه ها را درک کرد، آنها در مجموع بیش از یک میلیارد کاربر دارند و اگرچه تعامل زیادی بین کاربران آنها وجود دارد، اما به هرحال رقم فوق العاده ای است.شبکههای اجتماعی را فراتر از گونهای وبسایت میتوان بهعنوان رسانههای جدیدی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تغییراتی ایجاد کردهاند. چالشهایی که شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر با آنها مواجه بودهاند، حوزههایی فراتر از فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داده است. به هر حال با توجه به بالا گرفتن تب شبکه های اجتماعی در میان جوانان، ما باید با برنامه ریزی جامع و دقیق، امکان استفاده از اینترنت و رایانه را برای فرزندانمان فراهم کنیم و با بستر سازی مناسب آنان را با خطرات احتمالی اینترنت و شبکه های اجتماعی آگاه سازیم. از سوی دیگر لازم است که آنها را به حفظ حریم و عفت چه در دنیای حقیقی و چه در دنیای مجازی تشویق و ترغیب نماییم.البته زمانی که میگوییم از شبکه خارجی همچون فیسبوک استفاده نکنیم باید شبکه داخلی را جایگزین کنیم و این شبکه داخلی باید قابل مقایسه و رقابت با ظرفیتهای شبکههای خارجی باشند. البته شبکه های اجتماعی داخلی به سبب اجرای فیلترینگ شبکه های خارجی رونق گرفته که از این میان می توان به شبکه اجتماعی «کلوب» به عنوان نخستین شبکه اجتماعی ایرانی اشاره کرد که پس از فیلترینگ شبکه اورکات ایجاد و مورد استفاده و استقبال کاربران ایرانی قرار گرفت.برای توسعه شبکههای اجتماعی داخلی باید راهکارهای کلی را شورای عالی فضای مجازی بدهد اما نوع کار را باید NGOها و نهادهای غیردولتی انجام دهند. چنین کارهایی وظیفه نهادهای رسمی دولتی نیست، البته دولت هم به سهم خود میتواند در این امر مشارکت داشته باشد..برخی از نهادهای فرهنگی در ایجاد شبکههای اجتماعی داخلی اقدامات خوبی انجام دادهاند اما جا دارد خط و نشان کلی را شورای عالی فضای مجازی معین کند و براساس آن هر شبکهای که توانایی دارد در این فضای رقابتی وارد شود و زمینههایش را فراهم کند.اگر برخی از سرویسهای شبکه اجتماعی به طور قطع و مسلم در کشورمان ساماندهی شوند و مطابق شأن، شرایط و فضای اجتماعی ما ساختار پیدا کنند، بطور طبیعی از بسیاری از خطرات کاسته میشود.اگر امکانات لازم در فضای داخل کشور برای کاربر فراهم باشد، کاربران داخلی کمتر جذب نوع خارجی آن خواهند شد. چرا که به لحاظ فرهنگی تفاوتهای بسیاری را در این فرامرزها شاهد هستیم. بنابراین به شدت ضروری است که شبکههای داخلی شکل بگیرند و تقویت شوند و البته امکانات و شرایط متناسبی داشته باشند. رسانههای جدید و گسترش فرهنگ دموکراتیک رسانههای سنتی مانند تلویزیون، رادیو و مطبوعات به تقویت پوپولیسم و عوام گرایی کمک کردهاند ولی رسانههای جدید فرهنگ دموکراتیک را گسترش می دهند. تمرکززدایی از قدرت از طریق گسترش تعامل آگاهانه شهروندان باهم و با سازمانهای دولتی و مردم نهاد از جمله پیامدهای رسانههای جدید است. در عصر حاضر و با گسترش امکانات جدید رسانهای، سیاستمداران مجبور هستند صادق باشند.جنبشهای اجتماعی جدید که هدف آنها کوششی هماهنگ و متمرکز برای رسیدن به هدف یا اهداف مشترک است، هم به نوعی متأثر از شبکه های اجتماعی هستند. این جنبشهای جدید شکلی از فعالیت مدنی و سیاسی عقلانی هستند.طبق گزارش سال ۲۰۰۹ موسسه تحقیقاتی نیلسون درباره سایت های شبکه اجتماعی و وبلاگ ها، دو سوم از جمعیت کاربران اینترنت در کشورهای مورد بررسی، بازدیدکننده شبکه های اجتماعی یا وبلاگ ها هستند. استفاده از سایت های شبکه اجتماعی و وبلاگ ها در اینترنت رشد داشته و به چهارمین مورد استفاده کاربران تبدیل شده است. در سال گذشته در همه کشورهای مورد بررسی بیش از نیمی از جمعیت آنلاین، استفاده کنندگان از این نوع سایت ها بوده اند. در بین شبکه های اجتماعی محبوب از قبیل مای اسپیس، اورکات، فیس بوک و ببو ، رشد استفاده از فیس بوک بیشتر از سایر رقبا بوده است. آلمان با ۱۲ درصد، انگلستان با ۱۰ درصد و ایتالیا و اسپانیا با همین حدود بیشترین رشد استفاده این سایت ها را داشته اند.در میان کشورهای بررسی شده، کاربران برزیل همچنان صدرنشین استفاده از شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها هستند و بیش از ۸۰ درصدشان از شبکه های اجتماعی و و
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: بهاره همت پور
|