شنبه, 22 ارديبهشت 1403

 



موضوع: اقدام پژوهي و روش اجراي آن

اقدام پژوهي و روش اجراي آن 9 سال 5 ماه ago #105891

مقدّمه
با توجه به اينكه روش تحقيق «اقدام پژوهى» در سطح جهان و به ويژه در محافل علمى ايران، شيوه اى جديد است، لازم به نظر مى رسد كه اين شيوه پژوهشى از لحاظ پيشينه، تعريف، مراحل، اهداف و ساير جنبه ها مورد بررسى قرار گيرد تا پژوهشگران در موارد مقتضى از اين روش تحقيق به نحو مناسب استفاده كنند.
1. پيشينه روش اقدام پژوهى
لوين (Kurt, Lewin; 1947) اولين كسى بود كه با بيان اين عقيده كه اگر تحقيق نتواند فايده عملى داشته باشد تحقيق ناكافى است، زمينه لازم را براى تحقيق عمل نگر يا اقدام پژوهى فراهم ساخت. به نظر او، هدف اصلى تحقيق تنها درك و تفسير رويدادها نيست، بلكه تغيير آنها نيز هست. تحقيق عمل نگر ابزار نيرومندى براى تغيير و بهبود رويدادها در سطح محلى است.
يكى از محققان در معرفى اين روش مى نويسد:
متخصصان پژوهشى، روش هاى پژوهشى را به دو دسته بزرگ كمّى و كيفى تقسيم كرده اند. يافته هاى پژوهش هاى كمّى حاصل مطالعات نظام دار و قانونمندى است كه به شيوه كل از جزء به دست مى آيند. اما يافته هاى پژوهش هاى كيفى، حاصل مطالعات و بررسى هاى فارغ از قانون هاى تغييرناپذيرى است كه به شيوه جزء به كل به دست مى آيند. انجام دادن پژوهش كيفى نوعى چالش است كه نتايج آن به صورت مجموعه اى به هم پيوسته و ناشى از خلّاقيت و سخت كوشى پژوهشگر به دست مى آيد.
در زمينه تاريخچه كاربرد اين روش پژوهش نيز چنين آمده است:
توجه به پژوهش هاى كيفى، در برابر پژوهش هاى كمّى، روز به روز فزونى گرفته است. اين توجه، جان تازه اى به روش تحقيق در عمل دميده و از دهه 70 ميلادى به بعد جاى ويژه خود را به دست آورده است.
پس از مقدّمه مزبور كه به اجمال روش اقدام پژوهى معرفى شد، هم اكنون به تعريف، مراحل انجام، و ساير مباحث آن مى پردازيم. پيش از پرداختن به تعريف روش «اقدام پژوهى» لازم است به اين نكته اشاره شود كه متخصصان فن در برابر نهاد فارسى اصطلاح «action research» از واژه هاى «اقدام پژوهى»، «تحقيق در عمل»، «تحقيق توأم با عمل» و «تحقيق عمل نگر» استفاده نموده اند; اما به دليل كثرت استفاده از واژه «اقدام پژوهى» در منابع نسبت به ديگر واژه ها، در اين تحقيق كاربرد واژه «اقدام پژوهى» ترجيح داده شده است.

2. تعريف اقدام پژوهى و تبيين جايگاه آن در ميان ساير روش هاى پژوهش
تعاريف گوناگونى از «اقدام پژوهى»، از سوى متخصصان فن ارائه شده است كه در اينجا به اختصار به برخى از آنها اشاره مى شود:
كميز و مك تگارت (Kemmis & Mc Taggart; 1982) در تعريف اقدام پژوهى گفته اند:
با پيوند دو اصطلاح «اقدام» و «پژوهش» چهره اصلى اين روش نمايان مى شود. آزمون نظر در حين عمل، به عنوان وسيله اى است براى بهبود كار، و ابزارى براى ارتقاى سطح دانش.
در تعريفى ديگر آمده است:
اقدام پژوهى فرايند جستوجوى منظم مشاركتى براى «مشخص كردن يك موقعيت نامعين» و كوشش جهت كاهش يا رفع آن است.
اقدام پژوهى نوعى تحقيق است كه توسط خود افراد درگير در يك مسئله و براى حل يا كاهش آن انجام مى گيرد. عمل، محور اساسى در اين نوع تحقيق است.
در تبيين جايگاه روش اقدام پژوهى در ميان ديگر روش هاى پژوهش بايد گفت:
چنانچه نوع داده هاى مورد نياز تحقيق را ملاك دسته بندى روش هاى تحقيق قرار دهيم، مى توان روش هاى يادشده را به سه دسته تقسيم كرد: تحقيق توصيفى، تحقيق آزمايشى و تحقيق تاريخى.
داده هاى لازم براى تحقيق تاريخى كه مربوط به رويدادها و وقايع گذشته است، از قبل وجود دارد. در اين مورد پژوهشگر بايد به جستجو بپردازد تا داده هاى مورد نياز را بيابد; در حالى كه براى تحقيق آزمايشى، پژوهشگر بايد با كنترل متغيرهاى ناخواسته به دست كارى متغيرها پرداخته و از اين طريق داده هاى لازم را توليد كند. در تحقيق توصيفى، پژوهشگر قادر به كنترل متغيرهاى ناخواسته نبوده، ولى سعى دارد «موقعيت نامعين» را شناسايى كند. در تحقيق توصيفى، پژوهشگر متغيرها را بدون كنترل مورد بررسى قرار مى دهد تا وضعيت موجود را شناسايى كند. تحقيق توصيفى را مى توان به پنج دسته تقسيم كرد: 1. پيمايشى; 2. همبستگى: 3. پس رويدادى (علّى ـ مقايسه اى); 4. بررسى موردى (موردپژوهى); 5. اقدام پژوهى.
نتيجه آنكه اقدام پژوهى در زمره روش هاى تحقيق توصيفى است. هدف اين دسته از پژوهش هاى آموزشى، توصيف شرايط يا پديده هاى مربوط به نظام آموزشى مى باشد. با استفاده از اقدام پژوهى مى توان موقعيت هاى مربوط به اقدام ها و عمليات آموزشى را مشخص كرد و در بهبود آن كوشيد.
3. مراحل اقدام پژوهى
از نظر متخصصان فن اقدام پژوهى به هر شكلى كه صورت بگيرد، مستلزم طى هفت گام به اين شرح است:
1. انتخاب موضوع اقدام پژوهى;
2. مشخص كردن مبانى نظرى اقدام پژوهى كه شامل تعيين ارزش ها، باورها و ديدگاه هاى نظرى پژوهشگر درباره موضوع انتخابى است;
3. تعيين سؤال ها يا مسائل اقدام پژوهى كه پژوهش را رهنمون مى سازند;
4. گردآورى داده ها و اطلاعات;
5. تحليل داده ها كه در اقدام پژوهى از تحليل هاى ساده تر و عملى تر استفاده مى شود;
6. گزارش نتايج و يافته هاى اقدام پژوهى در جلسات، سمينارها، كنفرانس ها و نشريات (بدين سان، پژوهشگر مى تواند دامنه ارتباط خود را براى حل كردن مسائل موردنظر گسترش دهد);
7. برنامه ريزى عملى و مبتنى بر نتايج پژوهش; مانند استفاده از نتايج اقدام پژوهى در تهيه طرح درس و برنامه آموزشى كه سبب مى شود معلم نقاط ضعف كار خود و نيز دانش آموزان را به درستى و بدون آزمايش و خطا برطرف كند تا اشتباهات گذشته تكرار نگردد.


4. اهداف اقدام پژوهى در گستره تعليم و تربيت
در اقدام پژوهى، هدف پى بردن به روابط پديده ها و يا ـ به اصطلاح ـ متغيرها نيست، بلكه بررسى موضوعاتى است كه فرد در محيط كار و در حيطه شغلش با آنها درگير است و مى خواهد پاسخشان را به صورت علمى و از راه پژوهش بيابد. پس ايجاد تغيير، تعديل يا اصلاح در وضعيت موجود هدف عمده در اين پژوهش است.
سه هدف عمده را مى توان براى اقدام پژوهى يادآور شد:
1. تربيت معلمان پژوهشگر;
2. پيشبرد هدف هاى مدرسه;
3. بناكردن فرهنگ حرفه اى در ميان معلمان.
ايزاك (Stephen Isaac) در خصوص هدف از روش تحقيق اقدام پژوهى مى نويسد:
گسترش مهارت ها يا رويكردهاى جديد و حل مسائل با استفاده از كاربرد مستقيم روش ها و مهارت ها در مراكز آموزشى و يا محيط هاى واقعى و شغلى، و به دست آوردن اطلاعات براى استفاده در كلاس هاى درس محلى و دادن آموزش ضمن خدمت به معلمانى كه درگير تدريس هستند.
همچنين در زمينه هدف از روش اقدام پژوهى مى توان گفت:
پژوهش در اينجا به معناى آنچه در دانشگاه ها و مراكز عالى انجام مى پذيرد و داراى مراحل ويژه و پيچيده مى باشد نيست، بلكه منظور بررسى راه هاى گوناگون ممكن براى تغيير وضعيت نامطلوب موجود توسط خود افراد درگير در آن مسئله در محيط كلاس و آموزشگاه با در نظر گرفتن مراحل ساده مى باشد.

5. گستره اقدام پژوهى
«اقدام پژوهى» مى تواند در همه عرصه هاى زندگى حرفه اى، يعنى هر جا كه تربيت و آموزشى جريان دارد، كاربرد داشته باشد. بنابراين، متخصصان شاغل در خدمات بهداشتى، امور رفاهى، آموزش و پرورش، و حتى خدمات پليسى و نظامى و نيز متخصصان شاغل در ساير سازمان هاى مذهبى، فرهنگى، و اجتماعى مى توانند از اقدام پژوهى بهره بگيرند.
درباره گستره اقدام پژوهى بايد گفت:
تحقيق عمل نگر ممكن است تقريباً در تمام موقعيت هايى كه مسئله اى براى افراد پيش مى آورد، مانند: يك كلاس، بيمارستان، صنعت، زندان و از اين قبيل به كار گرفته شود تا مسئله پيش آمده را حل كند. اين روش ممكن است توسط يك معلم، گروهى از معلمان يك مدرسه، تعدادى از معلمان و پژوهشگران، و همكارى معلمان و تعدادى از استادان دانشگاه انجام شود. تحقيق عمل نگر (اقدام پژوهى) در حوزه هاى زير بيشتر مورد استفاده قرار مى گيرد:
1. روش هاى تدريس: براى مثال، جايگزين كردن روش سنتى با روش اكتشافى; 2. راهبردهاى تدريس: براى مثال، اتخاذ يك روش يكپارچه براى يادگيرى; 3. روش هاى ارزشيابى; 4. نگرش ها و ارزش ها; 5. رشد حرفه اى و مداوم معلمان: براى مثال، بهبود مهارت هاى تدريس، توسعه روش هاى جديد يادگيرى، افزايش قدرت تحليل و بالابردن خودآگاهى معلمان.

6. ويژگى هاى اصلى اقدام پژوهى در تعليم و تربيت
1. در اقدام پژوهى، معمولا معلم خود پژوهشگر است و نقش اصلى پژوهشى به عهده او مى باشد; چه به اين وسيله معلم به عنوان مجرى اصلى تحقيق اقدام پژوهى، مى تواند مسئله ملموسى را كه با آن روبه روست حل كند يا بهبودى امور را ميسّر سازد; مثلا مشكلات فرايند تدريس را به طور گام به گام در طول يك مدت معين و با استفاده از سازوكارهاى گوناگون پژوهشى (پرسشنامه، مصاحبه و مانند آن) مورد كندوكاو قرار دهد.
2. در اين روش پژوهشى از روش هاى تجزيه و تحليل ساده استفاده مى شود و تأكيد بر معناداربودن عملى است تا معنادار بودن آمارى.
3. تحقيق عمل نگر (اقدام پژوهى) فاقد سخت گيرى و روش عملى است، بلكه پژوهشى است كه در مقايسه با ساير روش هاى علمى از انعطاف پذيرى و قابليت انطباق بالايى برخوردار است.
4. اقدام پژوهى موجب مى شود كه افراد درباره موقعيت هايى كه در آن كار مى كند (كلاس درس، مدرسه، نظام ها) به تحليل هاى انتقادى دست بزنند و همچنين پژوهشگر نسبت به حرفه خود نگرش عينى به دست مى آورد و ويژگى هاى آن را مى شناسد.
5. در حقيقت، اقدام پژوهى پاسخى است به انتقادهايى كه از كاربردى نبودن اغلب پژوهش هاى مرسوم به عمل مى آيد.
6. تحقيق عمل نگر فاقد سخت گيرى و روش علمى است، بلكه پژوهشى است كه در مقايسه با ساير روش هاى علمى از انعطاف پذيرى و قابليت انطباق بالايى برخوردار است.
7. تحقيق در عمل (اقدام پژوهى) معلمان را درگير مسئله مى كند. معلمان در عمل مهار تمام مراحل پژوهش را در دست مى گيرند و به دوباره سازى مهارت هاى حرفه اى خود مى پردازند.
8. در اقدام پژوهى لازم نيست كه همه داده ها و شواهد متكى بر اعداد يا به عبارتى، كمّى باشند. اظهارنظر همكاران، والدين، دانش آموزان، متخصصان فن و ديگران تأييدى بر اصلاح و تغيير است.


7. اهميت و ضرورت استفاده از روش اقدام پژوهى در تعليم و تربيت
به باور برخى صاحب نظران، تا خود معلمان وارد ميدان پژوهش نشوند نمى توانند فقط به اتكاى يافته هاى پژوهشى پژوهشگران دانشگاهى و مرسوم تحول چشمگيرى در آموزش و يادگيرى به وجود آورند. براى نمونه، پرينگ (Pring)، آورده است كه در كشور آمريكا براى پژوهش هاى آموزشى سالانه بيش از يك ميليارد دلار از وجوه فدرال و دولتى هزينه مى شود. از سوى ديگر، بسيارى بر اين باورند كه اين پول ها خوب هزينه نشده و در گزارش ها آمده است كه اين پژوهش ها پاسخگوى پرسش هايى دولت ها در زمينه هاى آموزشى نبوده و نتوانسته است در مورد مسائل آموزشى ويژه و خُرد، مثل روش هاى تدريس و گروه بندى دانش آموزان مفيد واقع شود.
نكته ديگر اينكه تخصصى بودن پژوهش هاى دانشگاهى نياز به تحقيق به روش اقدام پژوهى را دوچندان نموده است; زيرا پژوهش هاى دانشگاهى مبتنى بر اصول و نظامى است كه هر گام آن مستلزم داشتن دانش و مهارت و تخصص ويژه است; مثل نمونه گيرى هاى آمارى، تجزيه و تحليل آمارى، تهيه پرسش نامه هاى روا و مانند آن. يافته هاى اين نوع از پژوهش ها نيز متأسفانه به گونه اى گزارش مى شوند كه بيشتر معلمان قادر به فهم آن نيستند و در نتيجه، اين پژوهش ها از نظر معلمان چندان مفيد ارزيابى نمى شوند.

در خصوص نياز جامعه آموزش و پروش به روش اقدام پژوهى بايد گفت:
از آنجا كه پژوهشگران كمّى واقعيت هاى تدريس در كلاس درس را تجربه نكرده اند يا نمى كنند، بايد به روش هاى ديگرى دست يازيد تا شكاف ميان پژوهش هاى كمّى و كيفى پرشود.
با مرورى اجمالى بر تاريخ اقدام پژوهى، به دست مى آيد كه معلمان به دليل احساس جدايى بين عمل و نظر همواره نگران ناهمخوانى پژوهش هاى كلاسيك با دنياى واقعى ياددهى ـ يادگيرى مى باشند و از اين رو، از تحقيق به روش اقدام پژوهى حمايت مى كنند. در اين خصوص، مى توان به اين موارد اشاره كرد:
1. معلمان اغلب با ترديد به پژوهش هاى آموزشى مى نگرند.
2. معلمان ترجيح مى دهند از تجربه هاى شخصى يا همكاران خود سود ببرند.
3. حتى معلمانى كه براى استفاده از يافته هاى پژوهشى انگيزه كافى دارند، از اجراى الگوهاى پژوهش عاجز شده اند.
همچنين در مورد نياز آموزش و پرورش به تحقيق به روش اقدام پژوهى بايد گفت:
اين خطر وجود دارد كه تدريس معلمان رفته رفته به نوعى تفكرزدايى تبديل شود; زيرا معلمان نبايد همانند فنورزان (تكنسين ها)، هويت حرفه اى خود را مرهون به كارگيرى قالبى يا مكانيكى يافته هاى پژوهشى علمى بدانند و تصور كنند كه از تفكر بى نيازند. در غير اين صورت، روح آموزش و پرورش و ياددهى يادگيرى، با تمام ظرافت ها و راز و رمزهاى شگفت انگيزى كه دارد، در معرض ورشكستگى قرار خواهد گرفت.

يكى از محققان در مورد ضرورت استفاده از روش اقدام پژوهى درتعيلم و تربيت به اين نكات اشاره نموده است:
1. با درگيرشدن معلم در عمل پژوهش، موضوع جدايى بين نظر و عمل از بين مى رود.
2. اگر معلم خود پژوهنده باشد، نسبت به يافته هاى پژوهش هاى ديگران نيز واكنش نشان مى دهد.
3. معلمان موجّه ترين افراد در تشخيص مسائل و نيازهاى دانش آموزان و در سطحى بزرگ تر، مشكلات آموزشى و پرورشى، هستند; چه بهتر كه اين مسائل به دست خود آنان حل شود.
4. يافته هاى پژوهش هاى آموزشى را در نهايت معلم به كار خواهد برد و از اين رو، بهتر است خود وى از خانواده پژوهشگران باشد.
5. معلم بيش از ديگران در معرض پرسش قرار مى گيرد. والدين علاقه مند همواره پرسش هاى خود را با معلمان در ميان مى گذارند. بهتر است خود معلم درگير پژوهش و حل مسائل مربوط به خود باشد.
6. معلم، ضمن پژوهش رشد مى كند و به بالندگى مى رسد، چاره ياب مى شود و از طريق فعاليت هاى پژوهش گرايانه او نوجويى و نوخواهى اشاعه مى يابد.
7. پژوهش به وسيله معلم پژوهشگر، رنگ و بوى بومى و محلى به خود مى گيرد; چيزى كه جامعه بسيار پراكنده و متنوع آموزش و پرورش به آن نياز بسيار دارد.
8. برترى روش اقدام پژوهى نسبت به ساير روش هاى پژوهشى
اين روش همچون ساير روش هاى معتبر علمى داراى محدوديت هايى است. درباره محدويت داده هاى پژوهش هاى دانشگاهى بايد گفت:
داده هاى پژوهش هاى تربيتى دانشگاهى، اغلب كمّى و مبتنى بر پرسشنامه است. اين داده ها نه تنها در اكثر موارد قابل درك و تحليل توسط معلمان نيستند، بلكه براى پاسخ گويى به مسائل مطرح شده در كلاس درس از كفايت لازم برخوردار نمى باشند; چراكه معلمان در كلاس هاى درس، علاوه بر عدد و رقم، با احساس ها و عواطف و نگرش ها و جنبه هاى كيفى دانش آموزان سر و كار دارند كه داده هاى كمّى مرسوم توانايى تجزيه و تحليل آن ها را ندارد. گفتنى است در كشور ما، استادان و پژوهشگران دانشگاهى بر استفاده از آمار و پژوهش هاى كمّى چنان اهميت و ارزش داده اند كه پژوهش هاى كيفى و غيرآمارى را يا جزو پژوهش به شمار نمى آورند يا آن را از دانشجويان فوق ليسانس و دكترى قبول نمى كنند. اينان آگاهانه يا ناآگاهانه دنباله رو رويكرد پوزيتيويستى يا اثبات گرايى اند كه به غلط معتقدند هر چيزى را كه نتوان به صورت كمّى سنجيد و تجربه كرد بايد در موجوديت آن شك كرد.
كِميس و كرر (Kemis & Carer) در زمينه نقص پژوهش هاى مرسوم مى گويند:
پژوهش هاى آموزشى مرسوم فاقد روش تحقيق ويژه است; زيرا روش تحقيقى كه در پژوهش هاى مرسوم دانشگاهى به كار گرفته مى شود، برگرفته از روش تحقيق علوم اجتماعى و روان شناسى است، نه برآمده از محيط هاى آموزشى و جريان آموزش و يادگيرى. خودِ روش هاى تحقيق در علوم اجتماعى و روان شناسى نيز در اكثر موارد تقليدى است از روش هاى تحقيق علوم طبيعى كه هميشه قابل تعميم و تسرّى به علوم انسانى به ويژه كلاس هاى درس نيستند.

مك نيف و همكاران او در مورد برترى هاى اقدام پژوهى در قلمرو آموزش و پرورش اين گونه مى گويند:
طرف داران پژوهش در عمل، از جمله پژوهش در عمل آموزشى، بر اين باورند كه پژوهش بايد از انحصار نخبگان درآيد و به صورت مشاركتى ـ يا فردى ـ جزو وظايف همه دست اندركاران آموزش و پرورش، به ويژه معلمان، قرار گيرد.


9. پيامدهاى مثبت اقدام پژوهى
نوفك و زيچنر (Noffke & Zeichner) معتقدند كه تحقيق عمل نگر براى معلمان داراى اين پيامدهاى مثبت است:
1. در تعريف و برداشت معلمان از مهارت هاى حرفه اى و نقششان تغييراتى ايجاد مى كند.
2. احساسات خودارزشى و اطمينان آنها را افزايش مى دهد.
3. آگاهى آنهارا ازموضوع هاى كلاسى افزايش مى دهد.
4. آمادگى آنها را براى تفكر و تعمق بهبود مى بخشد.
5. ارزش ها و باورهايشان را تغيير مى دهد.
6. همخوانى بين نظريه هاى كاربردى و شيوه هاى عملى را بهبود مى بخشد.
البته به برخى ديگر از فوايد استفاده از اين روش نيز مى توان اشاره نمود; از جمله:
1. دلنشين ترين فايده پژوهش در عمل ـ اقدام پژوهى ـ معلم اين است كه نتايج پژوهش از بالا، يا بيرون كلاس و مدرسه، صادر نمى شود، بلكه به همت خود معلم و همكاران او به دست مى آيد.
2. حاصل پژوهش هاى معلمان كاملا جنبه كاربردى پيدا مى كند; چون معلم فقط براى حل مشكلات كلاس يا مدرسه خود دست به پژوهش مى زند و در نتيجه، يافته هاى پژوهش هاى آموزشى را در نهايت معلم به كار خواهد برد.
3. معلم، ضمن پژوهش رشد مى كند و به بالندگى مى رسد، چاره ياب مى شود و از طريق فعاليت هاى پژوهش گرايانه او نوجويى و نوخواهى اشاعه مى يابد.
4. وقتى معلم دست به پژوهش مى زند و مشكل يا مسئله خودش را حل مى كند، نسبت به يافته هاى خود احساس تعلّق حرفه اى پيدا مى كند.
5. پژوهش هاى معلم پژوهنده، در مقايسه با هزينه هاى هنگفت در زمينه هاى گوناگون كه اغلب ناموفق هم هستند بسيار مناسب و منطقى تر است.
6. مشاركت معلمان در پژوهش سبب مى شود اعتماد به نفس و خودباورى آنان تقويت شود.
7. چون داورى در مورد درستى يا نادرستى پژوهش به وسيله خود معلم انجام مى گيرد، زودتر به توانمندى حرفه اى دست مى يابد.
جمع بندى
با تبيين روش اقدام پژوهى از جهات گوناگون روشن گرديد كه قلمرو پژوهش اختصاص به متخصصان و پژوهشگران دانشگاهى ندارد; بلكه كارگزاران عملى آموزشى و پرورشى، يعنى معلمان كه از نزديك با مسائل و مشكلات فراگيران در ارتباط هستند هم مى توانند در نقش پژوهشگر ظاهر شده و به صورت علمى و روشمند به حل مسائل حرفه اى خود كه به طور ملموس و عينى با آنها سرو كار دارند اقدام نمايند.
با توجه به آنچه گفته شد، در صورتى كه دست اندركاران تعليم و تربيت زمينه هاى لازم را فراهم كنند، معلمان مى توانند همزمان با عمل تدريس با انجام تحقيق به روش اقدام پژوهى كه نوعى وارسى در كار حرفه اى با هدف بهبود آن است، در جهت كارايى هرچه بيشتر فرايند تعليم و تربيت نقش مهمى را ايفا كنند و علاوه بر آن، به رشد و ترقّى حرفه اى نايل آيند.
ه
انجمن روانشناسی ایران
مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
http://tjj.blogfa.com/post/1
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی