خوش آمديد,
مهمان
|
|
روزنامهنگاری در ایران
روزنامهنگاری در ایران در ایران تاریخچهای دیرینه دارد شروع این صنعت از درباره شاهان قدیم بودهاست و متضمن اخبار مربوط به دربار و خصوصا شخص پادشاه بودهاست. بنابراین میتوان روزنامهنگاری در ایران را به فصل روزنامهنگاری در باستان و روزنامهنگاری در عصر معاصر تقسیم کرد.کلمه روزنامه در زبان فارسی درای ریشهای قدیمی است و در برخی از کتابهای سدههای نخست اسلامی این واژه با شکل روزنامجه دیده میشود. در دوران فتحعلیشاه، محمدشاه و اوان پادشاهی ناصرالدین شاه، اصطلاح «کاغذ اخبار» مورد استفاده مردم بودهاست ولی به مرور زمان روزنامه به معنای قدیم بکار رفته و اصطلاح «کاغذ اخبار» متروک شدهاست]. روزنامهنگاری در تاریخ معاصر چاپ نشریات در دوران معاصر در ۱۹۰ سال پیش به وسیلهٔ میرزا صالح شیرازی کازرونی که خود دوره آموزش روزنامهنگاری را در انگلستان گذارنده بود آغاز میشود. گرچه تلاشهای وی نسل پروری در پی نداشت و گسستگی مطبوعاتی موجب گردید تجربه اول دفن چندان طرفدار نداشته باشد. روزنامههای دوره اول با الگوبرداری از روزنامههای خارجی ایرانیزه شده شروع به فعالیت کردند. از نظر شکل روزنامههای نخست به نوعی ادامه صفحهآرایی نسخههای خطی و کتابهای چاپ سنگی بودند تا اینکه ایرانیان فرنگ رفته به ویژه آنهایی که در عثمانی تجربه کار روزنامهنگاری داشتند پس از بازگشت به خدمت «دستگاه انطباعات» درآمدند و تا حدودی محتوا و شکل روزنامهها را دگرگون کردند. با پایان دوره ناصری پایه روزنامهنگاری دولتی لق شد اما روزنامهنگاری خصوصی حرفهای به وجود نیامد اولین روزنامه چاپی ایران، در دورهً سلطنت «محمد شاه قاجار» به وسیله «میرزا صالح شیرازی کازرونی» در تهران تأسیس شد. اولین شماره این نشریهً ماهیانه که در دوشنبه بیست و پنجم ماه محرم ۱۲۵۳ قمری (اول ماه مهٔ ۱۸۳۷ م.) منتشر شد فاقد نام بخصوصی بود و به ترجمه از واژهٔ فرنگی Newspaper، کاغذ اخبار نامیده میشد..در حال حاضر از این روزنامه هیچ نسخه اصیلی دردست نیست و مطالبی که درباره آن نوشته شده، ذکر دقیقی از مدت و دفعات انتشار آن به میان نمیآورد. ارومیه اولین شهرستانی است که در تاریخ روزنامهنگاری ایران صاحب روزنامه شد. این نشریه که دومین نشریهٔ ایران هم به شمار میرود، به زبان آشوری بود و با نام زاهاریرادی باهارا در سال ۱۲۶۵ هجری قمری (۱۸۴۹ میلادی) آغاز به انتشار کرد. وقایع اتفاقیه که سومین روزنامه ایران به سبک و شکل امروزی است، از سال سوم پادشاهی ناصرالدینشاه یعنی ۱۱۹۰ هجری قمری زیر نظر میرزا تقیخان امیر نظام آغاز به انتشار کرد. این نشریه که به روزنامهٔ وقایع اتفاقیه مشهور بود، به صورت هفتگی منتشر میشد. صفحه اول یکی از شمارههای وقایع اتفاقیه در سال ۱۲۷۷ (قمری) که میرزا ابولحسنخان نقاشباشی ملقب به صنیعالدوله بر انتشرات دولتی و طبع روزنامهنگاری نظارت داشت روزنامهٔ وقایع اتفاقیه پس از ۳ سال انتشار با نام جدید «دولت علیه ایران» شروع به فعالیت کرد. روزنامه دولت علیه ایران، روزنامهای مصور بود که در آن تصاویر بزرگان مملکت، درباریان و شاهزادگان با دقت زیاد به چاپ میرسید[. خود این نشریه بعد از مدتی انتشار به روزنامه دولتی تغییر نام داد. انتشار این روزنامه تا سال ۱۳۲۴ (قمری) تحت عنوان ایران ادامه داشت و بعد از مدتی وقفه در سال ۱۳۲۹ (قمری) با نام روزنامه رسمی دولت ایران منتشر گردید. در سال ۱۲۸۳ هجری قمری روزنامهٔ دیگری به نام روزانه ملتی در تهران انتشار یافت. منظور از واژهٔ «ملتی» نشان دادن تمایز آن روزنامه از روزنامه دولتی بود. نخستین نشریهٔ روزانه (یعنی روزنامه به معنی واقعی کلمه) در ایران به نام خلاصة الحوادث در سال ۱۳۱۶ (قمری) در تهران منتشر شد این روزنامه چهار صفحهای بود و اخبار خبرگزاری رویترز را که به قصد هندوستان مخابره میشد بازمیتاباند. روزنامههای وطن و طلوع نیز از دیگر روزنامههای مهم منتشر شده تا پیش از مشروطیت اند. روزنامه وطن (La Patrie) که در سال ۱۲۹۳ انتشار یافت، اولین روزنامه ایرانی دوزبانه (فارسی و فرانسه) تهران بوده و همچنین نخستین روزنامهای بود که در تاریخ کشور توقیف شد. بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه به نامهای مجلس، ندای وطن، حبلالمتین و صبح صادق، هر روز در ایران منتشر میگردید. روزنامهٔ «مجلس» اخبار مجلس شورای ملی را بازمیتاباند و زیر نظر میرزا محمد صادق طباطبائی اداره میشد. درپی خلع محمد علی شاه از سطلنت، روزنامههای متعدد روزانه دیگری نیز در ایران منتشر گردید. در دوره مشروطیت بیداری افکار عمومی به سرعت و شدت اوج گرفت و روزنامهها نفوذی عظیم و سهم مهمی در تجدید حیات اندیشههای مردم داشتند. از روزنامههای مهم دوره مشروطیت که تأثیر زیادی بر افکار عمومی داشتند میتوان به صور اسرافیل و ایران نو اشاره کرد. در این برهه از تاریخ ایران، مطبوعات به عنوان نمادهای دموکراسی و آزادی نقش بزرگی در گسترش مشروطیت داشتند. درپی اعلام فرمان مشروطیت تعداد و تیراژ مطبوعات افزایش زیادی یافت همانطورکه شمارگان روزنامهٔ مساوات که از جراید مهم و مؤثر انقلاب مشروطه شمرده میشد به ۳ هزار، روزنامه صور اصرافیل به ۵ هزار، روزنامه مجلس به تدریج از ۷ هزار به ۱۰ هزار و روزنامه انجمن ملی به ۵ هزار نسخه رسید. به هنگام صدور فرمان مشروطیت تنها ۲۰ روزنامه و نشریه در ایران منتشر میگردید اما در پی اعلام این فرمان و در مدت زمان مانده از سال ۱۳۲۴ (قمری)، ۹۲ نشریه شامل ۶۴ عنوان در تهران، ۹ عنوان در اصفهان، ۶ عنوان در تبریز، ۴ عنوان در همدان، لاهیجان و ارومیه هر کدام دو عنوان و کرمانشاه، شیراز، مشهد، بندر انزلی و شهر ری هر کدام یک عنوان، منتشر میشد. در دوره دوم مشروطیت قِطع روزنامههای روزانه بزرگتر شد ولی تیراژ آنها کاهش پیدا کرد مثلا روزنامه استقلال ایران از هشتصد تا هزار نسخه و ایران نو که در آن زمان کثیرالانتشارترین روزنامه ایران محسوب میشد بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نسخه تیراژ داشت، کاهش این تیراژ را میتوان در توسعه فقر عمومی به علت حوادث ناگوار در آن مقطع دانست در این دوره معمولاً چندین نفر یک شماره از روزنامه را به شراکت میخرید و با هم مطالعه میکردند. اولینها در صنعت روزنامهنگاری در ایران اولین نشریه به زبان خارجی روزنامه وطن بود. از این روزنامهٔ دو زبانهٔ فارسی-فرانسوی، فقط یک شماره در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) به مدیریت بارون لوئی دونورما بلژیکی منتشر گردید. لوئی دونورما در سال ۱۲۹۲ به همراه ناصرالدین شاه از فرانسه به تهران آمده بود و چون در اولین شماره از روزنامه مقالهای در مورد آزادی نوشت به دستور شاه روزنامه تعطیل و لوئی دونورما نیز از ایران اخراج شد. اولین روزنامهای که از طرف زنان در ایران منتشر شد دانش نام داشت و در سال ۱۳۲۸ (قمری) توسط همسر میرزا حسینخان کحال انتشار مییافت. این نشریه از ۱۰ رمضان ۱۳۲۸ ق. تا ۲۷ رجب ۱۳۲۹ ق. در تهران منتشر میشد. دانش هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد. اولین نشریه علمی که در ایران منتشر شد روزنامه دولت علیه ایران بود بعد از این روزنامه نشریههای دیگری نظیر گنجینه فنون، فلاحت مظفری، مجمع الاخلاق، دعوت الحق، مجمع بهار و آفتاب منتشر شدند. اولین نشریه فکاهی در ایران که در ایران منشر شده طلوع نام داشت که در سال ۱۳۱۸ (قمری) اولین شماره آن بیرون آمد. مدیر این نشریه عبدالحمیدخان متینالسلطنه بود که بعدها نماینده مجلس شورای ملی شد. همانگونه که پیشتر گفته شد، ارومیه نخستین شهرستانی است که روزنامهدار شد. سانسور در تاریخ روزنامهنگاری ایران نخستین فرمان رسمی سانسور در ایران، با توجیه حفظ سلامت اخلاقی کودکان، در رجب سال ۱۲۸۰ ه.ق. از سوی ناصرالدین شاه خطاب به صنیعالملک (برادر کمالالملک) صادر شد. در این دستور، شاه نگرانی خود را پیرامون مطالبی که «گوشزد اطفال» میشود، چنین اظهار داشتهاست: خاصه اطفال که از مبادی احوال به خواندن این حکایات نامربوط میشدند و این روایات منطبعه غیرمستحسنه در جبلت ایشان کالنقشی فی الحجر مرکوز... میگردید و... در گردآب هواجس نفسانی و وسواس شیطانی غوطهور میگشتند. ولی اعمال اولین سانسور در تاریخ روزنامه نگاری ایران، در قالب توقیف یک نشریه، توقیف روزنامه وطن در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) بود که تنها یک شماره از آن چاپ شد. اولین مقررات هم در دوره ناصرالدین شاهی رخ داد و در در ربیعالثانی ۱۳۰۲ (۱۸۸۴ (میلادی)) به دستور شاه اداره سانسور با هدف نظارت مستقیم بر کتابهای فارسیای که در ایران چاپ میشدند یا اینکه از خارج وارد میشدند، تأسیس شد. این اداره زیر نظر وزارت انطباعات مشغول به کار بود. زمینهٔ ایجاد این اداره زمانی رخ داد که یک کتاب به زبان فارسی را نزد شاه بردند و و ناصرالدین شاه از دیدن اهانتهایی که در آن نسبت به رجال، مقامات و علمای ایرانی شده بود ناراحت شد و سپس با کمک و یاری محمدحسن صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره سانسور را تشکیل داد. از « وقایع اتفاقیه » تا تاسیس دایره سانسور در ایران در وبلاگ مطبوعات از درون ، هر جا فرصتی دست دهد ، به گوشه هایی از تاریخچه شکل گیری و سیر تکاملی مطبوعات در ایران می پردازیم . بخش نخست این سلسله نوشتار را در اینجا ملاحظه می فرمایید : بیداری ایرانیان و آگاهی از پیشرفت های مغرب زمین ... ایرانیان مصمم شدند تا از دانش و تکنیک غرب بی بهره نمانند و تلاش هایی را برای نیل به این هدف آغاز کردند . اعزام محصل به اروپا برای آشنایی با علوم و فنون غرب ، دعوت از مشاوران نظامی و غیره نظامی غربی ، ترجمه کتاب های اروپایی ، انتشار روزنامه، تاسیس دارالفنون و مدارس جدید ، دارالترجمه ، دارالتالیف و دارالطباعه ، تاسیس انجمن ها و ... در زمره این تلاشهاست که هر کدام به نوبه خود ، سهم عظیمی در بیداری ایرانیان داشته اند . اما از آنجا که بررسی همه این امور در مقاله حاضر مقدور نیست ، تنها به یکی دو مورد از آنها اشاره می کنیم : انتشار روزنامه و نقش آن در آگاهی دادن به ایرانیان کلمه روزنامه در زبان فارسی ، ریشه ای قدیمی دارد . در بسیاری از کتابهای قرون اولیه اسلامی ، این کلمه با معرب آن به صورت « روزنامجه » دیده می شود. از جمله ذکر گردیده که صاحب بن عباد ، کاتب و وزیر مشهور آل بویه (م ۳۸۵ ه.ق) روزنامه ای داشته و وقایع روزانه را در آن ثبت می کرده است . بنابراین، روزنامه در گذشته های دور به معنی دفتر یادداشت و گزارش های روزانه به کار می رفته است . اما روزنامه به معنی معمول و رایج کنونی ، همان کاغذ اخبار (Newspaper) انگلیسی است . نخستین روزنامه فارسی ، کاغذ اخبار بود که توسط میرزا صالح شیرازی (یکی از دانشجویان اعزامی به فرنگستان) و در عهد محمدشاه ، به سال ۱۲۵۳ تا ۱۸۳۷ هجری قمری و به طور ماهیانه منتشر می شد . دومین روزنامه « وقایع اتفاقیه » بود که به دستور امیرکبیر و از سال ۱۲۶۷ منتشر شد. در این روزنامه علاوه بر اخبار دولت و دربار ، از اوضاع سیاسی و اجتماعی اروپا و آمریکا نیز مطالبی نوشته می شد. این نشریه بعدها به نام روزنامه « دولت علیه ایران » تغییر نام داد. روزنامه های دیگری نیز همچون «روزنامه علمیه دولت علیه ایران»، «روزنامه ایران»، «روزنامه رسمی ایران»، «شرف»، «شرافت»، «تربیت»، «مریخ»، «اطلاع» و ... در تهران و در عهد ناصری و مظفری منتشر می شدند. برخی شهرستانها نیز روزنامه خاص خود را داشتند. از آن جمله اند روزنامه های «تبریز»، «احتیاج»، «الحدید»، «ادب» و «کمال» که در تبریز منتشر می شد و « فارس » که در شیراز و « فرهنگ » که در اصفهان به طبع می رسید. اغلب این روزنامه ها دولتی بودند و طبیعی است که مطالب آنها نیز در راستای تحکیم موقعیت حکومت قاجارها بود، اما در عین حال، اطلاعات مختصری هم درباره اوضاع و احوال کشورهای جهان، به ویژه پیشرفت های اروپاییان در آن ها درج می شد و در آگاه سازی مردم بسیار موثر بود. تاسیس دایره سانسور در ایران بیشترین تاثیر را در این رابطه باید به روزنامه های غیر دولتی نسبت داد که در خارج از ایران و توسط روشنفکران ایران منتشر می شد. چنین روزنامه هایی درباره اوضاع ایران آزادانه سخن می راندند و خواهان اصلاحات و نوگرایی در ایران بودند. اما از آنجا که دربار ایران را آماج حملات منتقدانه خود قرار می دادند، دولت ناصری محمدحسن خان اعتماد السلطنه را مامور ساخت تا به عنوان رییس دارالطباعه و دارالترجمه دولتی، دایره سانسور مطبوعات را زیر نظر وزارت انطباعات به وجود آورد تا ضمن کنترل روزنامه های داخلی، از ورود و انتشار روزنامه های منتشر در خارج نیز جلوگیری کند. یکی از نخستین این روزنامه ها « اختر » بود که از سال ۱۲۹۲ و به مدیریت آقامحمدطاهر تبریزی و در اسلامبول به چاپ می رسید. نویسندگان این روزنامه، افراد روشنفکری بودند و کسانی چون میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدی خان تبریزی، و میرزا علی محمدخان کاشانی با این روزنامه همکاری نزدیک داشتند. «قانون » نیز از دیگر روزنامه های دولتی بود که انتشار آن از سال ۱۳۰۷ ه.ق در لندن به وسیله میرزا ملکم خان آغاز شد. نوشته های این روزنامه سبک ساده و شیرینی داشت و مطالب آن از روی اطلاع نوشته می شد. روزنامه قانون در انقلاب فکری و نهضت سیاسی و اجتماعی مشروطیت نقش و تاثیر زیادی داشت. روزنامه بعدی « حکمت » بود که به سال ۱۳۱۰ ه.ق توسط میرزا مهدی خان تبریزی در قاهره چاپ شد و در نوشتن پارسی سره ، بدون ترکیبات عربی اصرار زیادی داشت. این روزنامه تا اوایل مشروطیت ایران منتشر می شد و مقالات مندرج در آن، در بیداری ایرانیان بسیار موثر واقع گردید. اما از همه این روزنامه ها بنام تر، روزنامه « حبل المتین » بود که انتشار آن از سال ۱۳۱۱ ه.ق در کلکته و توسط سید جلال الدین کاشانی مویدالاسلام آغاز شد. حبل المتین درباره گرفتاری های سیاسی ایران مطالب زیادی می نوشت و راهنمایی های بسیاری می کرد. به خصوص در پیدایی فکر قانون خواهی و مشروطه طلبی ایرانیان تاثیر داشت. از عواملی که مایه رواج و اشتهار روزنامه حبل المتین گردید، این بود که حاجی زین العابدین تقی اف، از روشنفکران ثروتمند ایرانی الاصل منطقه قفقاز، مبلغ زیادی پول برای مویدالاسلام فرستاد تا او، روزنامه را به رایگان برای علمای نجف و سایر مناطق بفرستد. به این ترتیب میان علما و روزنامه حبل المتین پیوستگی به وجود آمد و علمایی همچون شیخ حسن ممقانی و فاضل شربیانی، دو تن از مراجع تقلید، به ستایش آن پرداختند. دولت ایران قرائت و نشر حبل المتین را ممنوع اعلام کرد، اما این روزنامه به اشکال مختلف به کشور می رسید و در اختیار علاقه مندان قرار می گرفت. علاوه بر روزنامه یاد شده، روزنامه دیگری نیز همچون « پرورش » و « ثریا » در مصر منتشر می شد که اینان نیز به نوبه خود در بیداری ایرانیان و رشد تفکر مشروطه خواهی آنان بی تاثیر نبودند. اولين توقيف در تاریخ مطبوعات ايران سوم می روز جهانی آزادی مطبوعات است اما مطبوعات در ایران، بیش از یک قرن است که با طعم تلخ "محدودیت، اعمال سانسور و جلوگیری از انتشار" روبرو هستند. اولین توقیف روزنامه در ایران 39 سال پس از آن كه ميرزا صالح شيرازي روزنامه «كاغذ اخبار» را به عنوان نخستين روزنامه ايراني بنيان نهاد، توقيف گريبانگير مطبوعات شد. 135 سال قبل در تاريخ 17 بهمن 1254 خورشيدي (5 فوريه 1875 ميلادي) اولين قرعه «توقيف» در ايران به نام روزنامه «وطن» افتاد و اين روزنامه پس از انتشار تنها يك شماره از ادامه حيات بازماند. روزنامه وطن قرار بود به دو زبان منتشر شود و نام لاتين آن نيز La Patrie بود كه به معناي «وطن» است. متاسفانه از اين روزنامه و مديران آن اطلاعاتي در دست نيست. تنها اطلاعاتي كه ميتوان با جستوجو در لابهلاي صفحات تاريخ به دست آورد، مربوط به سفرنامهها ميشود. به عنوان نمونه Cala Sirna يكي از سفرنامههايي است كه مي توان اطلاعاتي اندك درباره روزنامه وطن از آن بيرون آورد. افتتاح كانال سوئز در سال 1869 ميلادي سبب سهولت و گسترده شدن ارتباط غرب و ايران شد که اين رخداد افزايش مبادلات تجاري و بازرگاني را نيز در پي داشت. گسترده شدن ارتباطات اروپا و ايران، سبب افزايش آگاهي و آشنايي ايرانيان با مظاهر مدرن غربي نيز شد.پايه گذاري مطبوعات در ايران نيز از اين قاعده جدا نبود و مراودات بين ايرانيان و غربي ها سبب تولد "مطبوعه"در اين کشور گرديد.روزنامه وطن 6 سال پس از آغاز اين تحولات در سال 1875 ميلادي متولد شد. تا پيش از اين اما مطبوعات ايراني بيشتر «وقايع نامه دولتي» بودند. روزنامه هاي انتقادي از زماني متولد شدند كه ايران و اروپا مبادلات تازه اي را تجربه ميكردند. يعني در نيمه دوم سلطنت 50 ساله ناصرالدين شاه، مطبوعات منتقد بروز و ظهور پيدا كردند. «وطن» كه در چنين شرايطي به عرصه مطبوعات پا گذاشت، بيشتر ناشر افكار افرادي مثل "ميرزا حسينخان سپهسالار،صدراعظم" دوره ناصرالدين شاه بود. تاريخ نگاران، سپهسالار را پس از اميركبير، دومين اصلاح طلب بزرگ عصر ناصري مي دانند. او كه طرفدار اصلاحات بود از رفاه عمومي و ريشه كردن فساد دفاع مي كرد. سپهسالار اعتقاد داشت كه ايران بايد خودش را به پيشرفتهاي غرب برساند و بتواند از آنها بهره گيرد. اين صدراعظم دوره ناصري بسيار کوشيد تا ايران را به پيشرفت برساند.او کارش را با برپايي 9 وزارتخانه آغاز کرد.سپهسالار براي نخستين بار کوشيد تا راه آهن را در ايران برپا سازد.او همچنين از شاه خواست تا به سفر اروپا برود تا شايد پيشرفت غرب، شاه ايران را هم به جنبش وادارد.روزنامه «وطن» هم که در همين راستا شعار «ترقي، عدالت و مساوات» را براي خود انتخاب كرده بود، نتوانست بيش از يك شماره دوام آورد و گويا ناصرالدين شاه ادامه حيات اين روزنامه را به مذاق خود خوش نمي بيند و در نتيجه از ادامه انتشارش ممانعت ميكند. اولین قانون سانسور علیه روزنامه ها در ایران سه سال پس از اينكه نخستين بار يك روزنامه در ايران توقيف شد، براي اولين بار قانون «سانسور» نيز وارد ايران شد. در سال 1257 خورشيدي، شخصي به نام Conte De Monte Fert براي نظم دادن به امور داخلي به ايران ميآيد. اين شخص فرانسوي دفترچهاي را كه به نام «كنت» مشهور شد، منتشر كرد. در اين دفترچه عملاً قوانيني مطرح گرديد كه شامل قانون سانسور نيز ميشد. اين دفترچه بيشتر بر مبناي مطبوعات خارج از كشور تنظيم شده بود. به هر حال در اين دوران مساله سانسور در اروپا نيز مطرح بود ولي اين سانسور از قانون پيروي مي کرد و نه فرمان ملکانه و امر شاهنشاهي. در ايران اما مساله سانسور در اين چارچوب قرار ميگرفت كه آيا شخص شاه يا درباريان محتواي روزنامه را ميپسنديدند يا خير. در غرب بيشتر پايبندي به قانون تعيين كننده اين بود كه مطالب يك روزنامه بايد سانسور شود يا نه، ولي در ايران بيشتر سليقهها مطرح بود.شايد از همين رو است كه مطبوعات فارس زباني كه منتقد حكومت بودند، ترجيح مي دادند در خارج از مرزها منتشر شوند. روزنامه هاي «اختر» در استانبول، «ثريا» در مصر و «حبل المتين» در كلكته از جمله نشرياتي بودند كه در نقد و بررسي مسايل داخلي ايران و نفي خودکامگي و در حمايت از حقوق انسانها، پيشرفت، عدالت و ... مطالبي را منتشر ميكردند. درک اين واقعيت که چرا مطبوعات منتقد تحمل نمي شدند،دشوار نيست.مصاديق بسياري در تاريخ وجود دارد که به خوبي نمايانگر فضاي حاکم هستند.در زمان حکومت فتحعلي شاه، «جان ملكم» كه فرستاده انگليس بود براي مذاكره با شاه ايران وارد کشور شد. او در كتاب خود به نام «تاريخ ايران» مينويسد:«هيچ پادشاهي در عالم نيست كه به اندازه شاه ايران داراي قدرت باشد.» ملكم همچنين در کتاب خود به ماهيت خودکامه بودن حکومت نيز اشاره مي کند و مي گويد که تمام سرزمين و مردم ايران متعلق به شخص پادشاه هستند. قاعدتا چنين شرايطي سبب ميشد كه مطبوعات از هيچ گونه پشتوانه و حقوقي برخوردار نباشند و در نتيجه مطبوعاتي ميتوانستند ادامه حيات دهند كه تحت پوشش و حمايت هيات حاکمه قرار داشتند. اولین ها در مطبوعات ایران اولین آگهی ها وضعیت آگهی و رپرتاژهای اقتصادی از آغاز در مطبوعات ایران وضعیت ناخوشایندی داشته است. در روزگار قبل از شهریور بیست، صاحبان جراید به سراغ افراد ثروتمند میرفتند و یک شماره درباره آن ها مبهم مینوشتند تا از این نمد کلاهی برای خود به دست بیاورند. اگر فرد ثروتمند تسلیم خواسته آن ها میشد گزارش در شماره دوم به خوبی و خوشی تمام میشد؛ در غیر این صورت با هدف باجخواهی، حالت افشاگرانه و کوبنده میگرفت و تا رسیدن به منظور به شمارههای دوم و سوم میکشید! در اواسط دهه چهل و برنامه صنعتی کردن و کارخانههای مونتاژی که یکی در پی دیگری تاسیس میشد، وضع به همان صورت بود و روزنامهها و مجلات برای گرفتن آگهی گاه به اشخاص حمله میکردند. در آن روزگار این ثروتمندان پی به اهمیت جراید نبرده بودند و بیشتر با تلویزیون و رادیو کار میکردند. اما پس از این که عکس سوسکی در نوشابه فلان کارخانه نوشابهسازی چاپ شد، یا گزارش کور شدن رانندهای پشت فرمان اتومبیلی به هنگام تصادف و خرد شدن شیشه جلو به چاپ رسید، حساب کار دستشان آمد تا آگهیهای مفصل خود را به جراید سرازیر کنند؛ تا مثلاً فردای آن روز خبر تصادف تکذیب و به خارج انتصاب داده شود و در پی آن گزارش شود که: شیشه جلوی اتومبیلهای فلان کارخانه سکوریت است! به هر حال روزنامهنگاران اقتصادی و بخش آگهیها همیشه به دنبال اینگونه خبرها بودند و گه گاه با گذاشتن سه نقطه در فلان خبر ناگوار، به سراغ صاحبان صنایع میرفتند و حساب را تسویه میکردند تا نشریه از خون اقتصادی برای ابقا عقب نماند. این کار عجیب و غریب نیست. در همه کشورهای پیشرفته روزنامهها و مجلات رپرتاژ آگهی چاپ میکنند و صاحبان صنایع هم داوطلبانه آگهی میدهند. اولین نمونه های شخصی گرایی در حوالی دهه بیست و سالهای بعد از کودتای 1332، اکثر کسانی که درخواست امتیاز نشریه میکردند، در انتخاب نام روزنامه و مجله به مشکل بر میخوردند و در نهایت نام خانوادگی خود را انتخاب میکردند. در این زمینه میشود به مجله طنز «توفیق» اشاره کرد که برادران توفیق نام خانوادگی خود را بر آن گذاشتند. «لطفالله ترقی» (پدر گلی ترقی، نویسنده معروف) با مجله «ترقی»، حبیبالله یغمایی با یغما و ملک الشعرای بهار با روزنامه «نوبهار» از دیگر نمونههای این کار بودند. اولین مجلات طنز از اولینهای مجلات طنز دنیای مطبوعات ما میشود به مجله «بابا شمل» مهندس رضا گنجهای اشاره کرد. این مجله عمر کوتاهی داشت و بعد از آن معروفترین مجله دنیای طنز، مجله «توفیق» بود که برادران توفیق آن را منتشر میکردند و این نشریه دارای شهرت و تیراژ بالایی بود. این نشریه در حوالی سال 1347 گرفتار تیغ توقیف شد و مدیران آن طی اعلانی تیتر زدند: «توفیق تو قیف شد!» یکی دیگر از مجلات معروف طنز مطبوعات در سالهای بعد از انقلاب، مجله «گل آقا» بود که «کیومرث صابری فومنی» آن را منتشر میکرد. تاریخ ارسال: یکشنبه 12 خرداد ماه سال 1387 ساعت 10:56 | نویسنده: ابتهاج عبیدی | موضوع: اولین ها در مطبوعات ایران | چاپ مطلب0 نظر اولین کاریکاتوریست مطبوعات بیشک در این زمینه باید به نام «محسن دولو» اشاره کرد. مطبوعاتیان قدیمی به او لقب «پدر کاریکاتور ایران» دادهاند. او بزرگترین کاریکاتوریست و طراح مطبوعات ایران در دهه بیست و سی بود و علاوه بر طراحی در نشریات، آفیشهای سینمایی را نیز نقاشی کرده و به تصویر میکشید. او برنده جایزه بهترین کاریکاتور در نمایشگاه جهانی مونترال کانادا شد و بعدها مجلهای به نام «کاریکاتور» را نیز منتشر کرد. اولین پاورقی و داستان در نشریات اولین پاورقی معروف مطبوعات ایران داستان «ده نفر قزلباش» نوشته «حسین مسرور» است که برای اولین بار در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. شاید این اولین و آخرین پاورقی در یک روزنامه یومیه بود و بعدها دیگر تکرار نشد و این شکل داستانها به مجلات منتقل شدند. از اولین پاورقینویسان معروف ایران میتوان به «حسینقلی مستعان» و «جواد فاضل» اشاره کرد که در دهههای بیست و سی شمسی خوانندگان بیشماری را با داستانهای خود جذب نشریات میکردند. اولین نشریه و مجله زنان «سیدفرید قاسمی» در کتاب «اولینهای مطبوعات ایران» (چاپ «نشر آبی») درباره نخستین نشریه اختصاصی زنان در ایران، به نشریه «دانش» اشاره میکند. او صاحب امتیاز و ناشر این روزنامه را «خانم دکتر کحال» معرفی میکند و به قلم خود او در معرفی نشریه اش اینگونه مینویسد: «دانش روزنامهای است اخلاقی، علم خانهداری، بچهداری، شوهرداری، مفید به حال دختران و نسوان و به کلی عاری از سیاست و پلتیکهای سیاسی مملکت که از آن ها سخن نمیگوییم. تاریخ انتشار دانش، ماه رمضان 1328 قمری است.» تا قبل از سال 1332 خورشیدی نشریات و مجلهها و روزنامهها به صورت رسمی در اجتماع حضور نداشتند و بیشتر خوانندگان نشریات را طبقه خاصی از جامعه تشکیل میدادند و به قول معروف نشریات بیشتر در میان روشنفکران دست به دست میشد. روزنامه دانش و دیگر جراید عهد قاجار و پهلوی اول نیز از این قاعده مستثنی نبودند و بیشترشان به دلیل کمبود خواننده از بین رفتند و تنها نامی از آن ها باقی ماند. بعد از سال 32 و رونق مطبوعات ایران و همهگیر شدن آن ها در اجتماع، مجله هفتگی «زن روز» توانست جایگاه ویژهای در میان طبقه زنان پیدا کرده و به عنوان اولین مجله حرفهای زنان، نام خود را ماندگار کند. مجلهای که انتشارش تا به امروز ادامه داشته است. مجله هفتگی زن روز در سال 1343 توسط موسسه کیهان منتشر شد. آن هم با سردبیری «مجید دوامی» که تخصصش بالا بردن تیراژ مجلات و روزنامهها بود. این مجله خیلی زود توانست در میان بانوان جامعه - به خصوص زنان شاغل- جایگاهی پیدا کند و خریدن آن در میان زنان به صورت مد درآمد. زن روز پس از آن که رقیبان را پشت سر گذاشت، از مسابقه تیراژ کنارهگیری کرد و به صورت مجلهای لوکس با کاغذ خوب و تصاویر رنگی، پرصفحه و پرآگهی درآمد. اولین مجله کودکان اولین مجله حرفهای کودکان در تاریخ مطبوعات، مجله «کیهان بچهها» است. تا قبل از آن در حوالی سال 1330 شمسی مجلهای به نام «بازی» مخصوص دانشآموزان درآمد که بیشتر از سه شماره دوام نیافت و تعطیل شد. اولین شماره مجله کیهان بچهها توسط موسسه کیهان در تاریخ ششم دیماه سال 1335 در تیراژ بیست هزار نسخه و با قیمت پنج ریال منتشر شد، که مورد استقبال قرار گرفت و فعالیت اش تاکنون ادامه داشته است. کیهان برای جذاب کردن این مجله، بیشتر خطاطان و نقاشان وارد را به کار گرفت و بعد از چند شماره به تیراژ پنجاه هزارتایی رسید؛ مجلهای که با مطالب خواندنی و جذاب مورد استقبال تمام کودکان و دانشآموزان ابتدایی و حتی متوسطه بود. اولین نشریه ادبی اولین مجله ادبی، مجله ادبی «دانشکده» به مدیریت و سردبیری «ملک الشعرای بهار» بود. مجلات «ارمغان» وحید دستگردی و «مهر» مجید موقر نیز در دوره ای کوتاه منتشر شدهاند. اما تنها نشریه ادبی معروف و ماندگار آن سالها مجله «یغما» بود که مدیرش دکتر «حبیبالله یغمایی» سی و پنج سال آن را منتشر کرد و خود در روزهای آخر به صورت دردناکی در اوج فقر جان سپرد. اولین مجله سینمایی اولین نشریه سینمایی ایران را «علی وکیلی» صاحب «گراند سینما»، با عنوان «نمایشات سینما» و در سال 1309 خورشیدی منتشر کرد. این مجله به صورت ماهانه در میآمد و اخبار سینمای ایران و برنامه گراند سینما و «سینما سپه» را اعلان میکرد: «خبرهایی با عنوان سینماهای دایر طهران و پروگرامهای فعلی». این نشریه در شماره دوم همان سال تعطیل شد. «هوشنگ گلمکانی» سردبیر مجله «فیلم»، درباره اولین مجلات سینمایی به مجله «هالیوود» اشاره میکند که «علی اصغر میرمعز» در اوایل دهه بیست به عنوان مدیرمسوول و سردبیر آن را منتشر کرد. این مجله چهار یا پنج سال به صورت نامرتب درآمد و بعد از آن تعطیل شد. گلمکانی همچنین درباره مجلات حرفهای سینمایی، به نشریات: پیک سینما، جهان سینما و تئاتر، ستاره سینما و فیلم و هنر اشاره میکند. اولین جنگ قلمی مطبوعات ایران اولین جنگ قلمی و برخورد مطبوعاتی، بین دو روزنامه کیهان و اطلاعات و بر سر ماجرای تیراژ و مقام اولی به وجود آمد. این برخورد در زمستان سال 1340 اتفاق افتاد و در آغاز خیلی ملایم شروع و بعد خیلی تند و افشاگرانه دنبال شد. این دو روزنامه در سالهای فعالیت خود قبل از این برخورد همواره به دنبال رقابت و برتری خبری از یکدیگر بودند و سعی میکردند تیتر یک خود را با اخبار اختصاصی منتشر کنند و به قول روزنامهنگاران شاغل در هر دو موسسه: به همدیگر بزنند و از یکدیگر خبر نخورند. در زمستان 1340 طی بازدید دانشجویان دانشکده بازرگانی تهران از روزنامه اطلاعات و جلسه پرسش و پاسخ با مدیرمسوول که در سالن کنفرانس موسسه برگزار شد، (عباس مسعودی) درباره تیراژ اطلاعات اعلام کرد که از روزنامه کیهان جلوتر هستند و همین جرقهء اولین جنگ قلمی را زد. سرمقالههایی با عنوان (اشتباه است) و (اشتباه نیست) به ترتیب در روزنامه کیهان و اطلاعات نوشته و پاسخ داده شد و در نهایت حرف به جایگاه رسید. در آن زمان اطلاعات متهم به حمایت از سوی دربار بود و از این بابت کیهانیها نوشتند: (افتخار میکنیم که در پیدایش کیهان همه طبقات و افراد مردم ایران از شخص اول مملکت تا افراد عادی شریک و سهیم بودند. هدف این است که تیراژ کیهان را در بیستمین سال انتشار (سال بعد یعنی 1341) به دویست هزار برسانیم.) عباس مسعودی در جواب نوشت: (ما از خدا میخواهیم به این تیراژ برسید و جواب ما این نبود. ما نوشتیم چاپخانه و سازمان کیهان با هزینه دربار صورت گرفت و جواب دادید به شرکت سهامی شخص اول تا فرد عادی و این جواب ما نبود!) به هر حال این نوشتنها و پاسخها به جاهای باریک و اطلاعات آماری رسید و در آن همدیگر را متهم به جعل اخبار کردند و نمونهها آوردند که خبرها را از اخبار یکدیگر جعل و به صورتی دیگر نقل کردهاند. این ماجرا در بهمنماه همان سال (1340) با پادرمیانی (امیراسدالله علم)، (زینالعابدین رهنم) و چند نفر دیگر از رجال مطبوعاتی فروکش کرد و طی سرمقالههایی با عنوان (عدهای به ما میگویند به این مبارزه خاتمه بدهید) به پایان رسید و مدیران هر دو روزنامه با هم ملاقات و آشتی کردند اولین مجله رنگی (اطلاعات ماهانه) (1327 شمسی). این مجله برای نخستین بار در ایران روی جلد مجله عکسهای تمامرنگی چاپ کرد. اولین مجله (مجله) به نشریهای اطلاق میشود که کوچک تر از روزنامه، با صفحات بیشتر است و روی آن جلد میخورد. سابقه چاپ اولین مجله در ایران به دوره قاجار و مجلهای به نام (فلاحت مظفری) بر میگردد که محتویات آن درباره کشاورزی است. این مجله در سال 1318 قمری برابر با 1900 میلادی از سوی (اداره کل فلاحت) به چاپ رسید. با توجه به این مجله، فلاحت شاید عنوان اولین مجله را یدک میکشد اما به طور کلی اولین مجله سراسری ایران که مورد توجه عموم قرار گرفت و خوانندههای بیشماری داشت مجله (اطلاعات هفتگی) است. این مجله با امتیاز اخذ شده در سال 1319، اولین شمارهاش در فروردین 1320 خورشیدی با سردبیری (احمد شهیدی) و به بهای تک شماره 2 ریال، منتشر شد. اطلاعات هفتگی مجلهای مصور، غیرسیاسی و متین و از آغاز جزو مجلههای پرتیراژ بود. اولین روزنامهنگار ایران بیشک (محمدصالح شیرازی کازرانی) با نشریه کاغذ اخبار به عنوان اولین روزنامهنگار ایرانی نام خود را در تاریخ مطبوعات جاودانه کرده است. او در زمره دومین گروه محصلان اعزام شده به خارج از کشور بود و کاغذ اخبار را در عهد قاجار منتشر کرد. نوشتههای میرزا صالح به ویژه گزارش اش از سفر خود در سال 1227 قمری به اصفهان، کاشان، قم و تهران نشانگر ذوق و دانش و همچنین علاقه او به نگارش و روزنامهنگاری است. او بعدها در سال 1230 قمری برای تحصیل به انگلستان رفت و پس از چهار سال تحصیل در آن دیار و آموختن زبانهای خارجی انگلیسی و فرانسه و تاریخ و فن چاپ و حکاکی و طرز تهیه دوات، به ایران برگشت. او بعدها طی گزارشی با عنوان (سفرنامه انگلیس) به شرح رنجهای خود طی سفر برای تحصیل پرداخت و آن را به چاپ رساند. اولین روزنامه ایران (دوره محمدشاه قاجار) نام نشریه: اخبار شهر، کاغذ اخبار نوع و روش: خبری مدیر: میرزا محمدصالح شیرازی منشی و دستیار مدیر: محمدجعفر شیرازی محل انتشار: تهران زبان: فارسی قطع: طول 40 سانتیمتر و عرض 24 سانتیمتر نشانه و تصویر: مصور نیست ولی در سرلوحه آن نشان دولتی ایران، علامت شیر و خورشید و شمشیر نقش بسته است. تعداد صفحات چاپی: 2 صفحه. صفحه اول اخبار ممالک شرقیه، صفحه دوم اخبار ممالک غربیه خط: تیترها به خط نسخ، متن به خط نستعلیق چاپخانه: میرزا اسدالله باسمهچی (فارسی) چاپ: سنگی فاصله انتشار: ماهنامه وابستگی: دولت ایران تاریخ انتشار: رمضانالمبارک 1252 هجری قمری، اولین شماره در روز دوشنبه محرمالحرام 1253 هجری قمری برابر با اول ماه مه 1837 میلادی توضیحات: این روزنامه تا سه سال عمر کرد و آخرین شماره آن در سال 1256 هجری قمری (برابر با 1840 میلادی) منتشر شد. اگرچه نام (کاغذ اخبار) به عنوان اولین روزنامه ایران ثبت شده و در پی آن نیز روزنامههایی چون: وقایعاتفاقیه، عروهالوثقی و روزنامه دولت عِلیه ایران و بعدها نشریات دیگر که در استانبول و دهلی چاپ میشدند و همچنین روزنامههای زمان رضاشاه؛ اما هیچ کدام به صورت یومیه و رسمی ترتیب انتشار نداشتند و گاه به صورت ماهانه بودند و روزنامه اطلاق میشدند. اولین روزنامههای رسمی کشور که با استقبال مردم روبرو شده و توانستند در تمام طبقات و لایههای اجتماعی برای خود خواننده پیدا کنند روزنامه های (اطلاعات) و (کیهان) بودند که به طور روزانه چاپ و پخش میشدند. شماره اول روزنامه اطلاعات عصر یکشنبه 19 تیرماه سال 1305 خورشیدی منتشر شد و شماره نخست روزنامه کیهان نیز در تاریخ 6 خرداد 1321 وارد جامعه مطبوعات شد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
مطلب بسیار خوبی است ... بهتر بود اگر منابع آن را هم می نوشتید.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|