پنج شنبه, 03 خرداد 1403

 



موضوع: بهره وری از اوقات فراغت

بهره وری از اوقات فراغت 9 سال 5 ماه ago #108321

اوقات فراغت(1) یک مفهوم میان رشته ای است که نظر مربیان تعلیم و تربیت و دانشمندان روان شناس و جامعه شناس و علمای اخلاق را به خود معطوف داشته است و هر یک به گونه ای خاص و از زاویه ای، بدان نگریسته، آن را مورد بررسی قرار داده اند. به یقین، این گستره بحث و بررسی، ما را از نگاه محدود و گذرا به این موضوع بر حذر می دارد و به بررسی گسترده تر رهنمون می گردد. از این رو، با بررسی «کلیات بحث»، به تعریف اوقات فراغت و مشخصات، فلسفه، تاریخچه و تبیین حدود معنای آن می پردازیم و در پرتو آموزش و پرورش به اهمیت و نقش آن در تعلیم و تربیت پرداخته آنگاه با بیان کلیات برنامه های اوقات فراغت به سوی طرح جامعی از اوقات فراغت گام بر می داریم و فعالیت های متنوع اوقات فراغت را در یک نظام آموزشی و تربیتی برمی شمریم و در نهایت به مکتب اسلام مراجعه می کنیم و از این زاویه بدان می پردازیم و دیدگاه اسلام را در مورد تأثیر اوقات فراغت و کیفیت بهره برداری از آن و... جویا می شویم.
1. کلیات
11. مفهوم اوقات فراغت
گرچه واژه «فراغت»(3) در لغت عرب، به معنای ناشکیبایی و اضطراب است و «فراغ» به آسایش معنا شده است، فصحای فارسی زبان، فراغت را به معنای آسودگی، استراحت و آرامش آورده اند که منظور آسوده شدن از فعالیت های روزانه و اعمال حیاتی و ضروری است؛ همان طور که گاه آن را به فرصت و مجال هم معنا می کنند. در لغت نامه فرانسوی «لیتره»(4) فراغت را به فرصت و زمانی که پس از انجام کار روزانه (شغلی، تحصیلی و...) باقی می ماند، تعریف می کند و یا «اوژه»(5)، پایه گذار فرهنگ لاروس، برای آن مفهومی محدودتر ارائه کرده، چنین تعریف می نماید که: «فراغت آن سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی است که به هنگام آسودگی از کار عادی، با شوق و رغبت به آنها روی می آوریم.»(6)
بنابراین، اوقات فراغت شامل آن فواصل زمانی می شود که از انجام کارهای ضروری فارغ هستیم و به اعمال دلخواه دست می زنیم و وقت فراغت، فرصت آزادی است که برای انجام کاری خاص مورد بهره برداری قرار نمی گیرد.
در کنار این مفهوم عرفی و لغوی، این واژه معای اصطلاحی گسترده ای را در بطن خود دارد که اینک به آن می پردازیم:
«دو مازیه»(7) همانند گروه بین المللی جامعه شناسی در تعریف اوقات فراغت می گوید: اوقات فراغت مجموعه فعالیت های است که شخص پس از ارزیابی از تعهدات و تکالیف شغلی، خانوادگی و اجتماعی (و تحصیلی) با میل و اشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت و تفریح و توسعه دانش و یا به کمال رساندن شخصیت خویش و به ظهور رساندن استعدادهای بالقوه(8) و خلاقیت(9) و بسط مشارکت آزادانه در اجتماع است.(10) در مجموعه اهداف موردنظر از فعالیت های اوقات فراغت، می توان آگاهی ها، توسعه مهارت های شناختی ارضای تمایلات نهفته، تقویت مهارت های حسی، حرکتی(11)، اصلاح رفتارها، لذت بردن، سرگرم بودن و نهایت مطاف تفکر(12) را برشمرد.
با این بیان، روشن می شود که در فرصت فراغت هرگز بی فعالیتی مدّنظر نیست، بلکه چه بسا فرد پرکارتر و فعال تر باشد ولی باید توجه داشت که فعالیت های اوقات فراغت(13) همراه با میل و اشتیاق انجام می پذیرد و به دلخواه دنبال می گردد و لذت و ارضای تمایلات در پرتو آن حاصل می گردد. از این رو فراغت و اوقات فراغت، کاملاً با بیکاری(14) متفاوت است. از سوی دیگر، فعالیت های اوقات فراغت (اعم از کار، تحصیل و...) با دیگر فعالیت ها از نظر مسئولیت پذیری(15) نیز تفاوت آشکار دارد؛ چون در اوقات فراغت احساس مسئولیت پذیری فرد در پائین ترین سطح خود قرار می گیرد.(16) از این رو مشاهده می کنیم که روان شناسان هرگز اوقات فراغت را به عنوان یک قطعه از زمان نمی شناسند و تعریف نمی کنند، بلکه آن را به اعمال خاص معرفی می کنند و می گویند: اوقات فراغت فعالیتی است که شخص به میل خود در زمانی که از کار و تعهدات اجتماعی فارغ شده است، انجام می دهد تا بتواند خود را سرگرم سازد و استراحت نماید و یا مشغول آموختن گردد. البته، شکل بهره گیری از اوقات فراغت به حسب سنّ، محیط اجتماعی و فرهنگی، و طبقه اجتماعی تفاوت می کند؛ کودک بازی می کند، پیرمرد استراحت؛ ولی یک جوان و نوجوان به مقتضای خلق و خو و محیط و طبقه اجتماعی خود به فعالیت آزاد روی می آورد و کار دستی می سازد، نقاشی می کشد، سیر و سیاحت می کند و...(17)
12. تبیین حدود معنائی اوقات فراغت
با عنایت به آنچه گذشت، در اوقات فراغت حداقل پنج عنصر معنا قابل توجه است؛
1. از تعهدات و الزامات تحصیلی، خانوادگی، شغلی، اجتماعی... (به حسب مورد) است، نه از کمی فعالیت؛ بلکه چه بسا فعالیت او بیشتر نیز می شود.
2. سطح مسئولیت پذیری در این زمان به شدت افت می کند.
3. فعالیت های اوقات فراغت اعمالی ملائم طبع و چه بسا لذّت آور و ارضاء کننده تمایلات می باشد و به هر میزان که لذت بخش تر باشند، دل زدگی و احساس خستگی کمتری را به جا می گذارند.
4. نفس فعالیت های اوقات فراغت، خود مقصود هستند، نه نتیجه (اقتصادی، اجتماعی،..) آنها و لذا ره گشائی و فرح بخش بودن، خصیصه برجسته این نوع فعالیت ها است. البته، با توجه به مثبت یا منفی بودن هدف در این اعمال، ره گشای آنها مشخص می شود توضیح بیشتر در آینده خواهد آمد انشاءالله.
5. با توجه به مدخلیّت سن، طبقه اجتماعی و سطح فرهنگ در نوع فعالیت های اوقات فراغت، هر سن و طبقه ای فعالیتی خاص را می طلبد و چه بسا در جامعه یا طبقه ای خاص، اوقات فراغت آن قدر کوتاه باشد که حتی گنجایش تحصیل استراحت را نداشته باشد.
نیک پیداست که هر گونه برنامه ریزی برای اوقات فراغت، بدون در نظر گرفتن نکات فوق الذکر، نه تنها اعتبار و ارزش علمی آن برنامه را زیر سؤال می برد، بلکه از کارآیی و مفید بودن آن بشدت می کاهد و به جای آنکه زمینه ساز خلاقیت و نوآوری باشد، راه بروز اندک نبوغ را نیز سد می سازد و قوای موجود را سرکوب و یا منجمد می سازد.(18)
13. فلسفه تربیتی و آموزشی اوقات فراغت
دنیای امروز، با سلطه ماشین و ماشین گرایی بر جزء جزء پیکره آن، کار و حتی تحصیل را از روح انسانی تهی ساخته است و خلاقیت و شادی و شادابی را از آن سلب نموده است. در واقع انسان مواظب است که ماشین کارش را درست انجام دهد و تمرکز او بر ماشین استوار است نه بر خود و این حالت شرایطی یکسان، پیش بینی شده و یکنواخت را به وی تحمیل می سازد و چه بسا با گم شدن هدف و نقش او در اعمال و رفتاری که انجام می دهد، خود را از ماشین نیز ناتوان تر ببیند. هر چند که اعمالش تکراری نباشد، پرواضح است که این کیفیت عملکرد باعث انجماد قدرت خلاقیت و عدم ظهور توان و استعدادهای نهفته و جلوه گر شدن هنر و ذوق انسان می گردد. در چنین ساحت و موقعیتی، تنها زمان آزاد و فرصت فراغ است که زمینه طرح توانایی ها و بروز خلاقیت ها را فراهم می آورد؛ چرا که خلاقیت (هنری، ادبی، علمی و عملی و...) جز در میدان وسیع زمان و فضای آزاد از هر مشغله و مستقل از هر برخورد و اصطحکاک بروز نخواهد کرد که در آن نه الزامی در کار است و نه فشاری، و نه برنامه خشک و غیرقابل انعطافی. عقل فعال آنگاه جلوه گاه حقیقت می گردد که از هر برنامه تحمیلی و دستور دیکته شده هر چند در مسیر دریافت حقیقت و تحصیل علم به دور باشد.(19) بنابراین با این بیان به نخستین نظریه در فلسفه اوقات فراغت دست می یابیم که می گوید: اوقات فراغت مولود زندگی پیچیده امروز انسان و طرزکار و فعالیت اوست. در حالی که گروهی دیگر، در فلسفه اوقات فراغت بر باورند که فرصت فراغ ریشه در رسوم مذهبی آدمی دارد، آن گونه که از آداب و رسوم دینی تفکیک پذیر نیست؛ همان طور که در جوامع اولیه باستانی پرداختن به اوقات فراغت جزیی از آئین مذهبی آنها بوده است. در نقطه مقابل این طرز تفکر، عقیده برخی از شعب مسیحیت قرار می گیرد که تفریح و اوقات فراغت داشتن یک نوع معصیت تلقی می گردد؛ به گونه ای که حتی آن را در خور مطالعه و بررسی نمی دیدند. در این دیدگاه، آدمی یک لحظه نباید از آن راهی که باید برود، باز ایستد وگرنه گناهکار محسوب می گردد.(20)
از سه نظریه فوق که بگذریم، نظریه چهارم رخ می نماید که قائل به غریزی و ذاتی بودن تفریح و فعالیت های نشاط آور و فراغت است و آن را به عنوان یک نیاز غریزی برای انسان مطرح می سازد: گویا همان گونه که تأمین غذا برای رفع گرسنگی از یک ضرورت نهفته در نهاد آدمی ناشی می شود، روی آوردن به اوقات فراغت که از هر نوع فعالیت الزام آور خالی است، در نهاد آدمی ریشه دارد.(21)
از این اختلاف در ساحت عقیده یک نقطه اشتراک به دست می آید که همان تأکید بر استفاده مطلوب از اوقات فراغت در جهت آموزش مناسب و مفید و سرگرم کننده و فعالیت های مثبت می باشد که منجر به شکوفا شدن استعدادها می گردد؛ چون تنها اوقات فراغت است که زمینه ساز تعادل روحی و شکوفای روحیه مسئولیت پذیری و قانون مندی رفتار و روابط اجتماعی و همکاری با همسالان و بزرگسالان می باشد. آن گونه که در یکی از اسفار عهد قدیم، حکمت یسوع پسر سیراخ، آمده است، حکمت و فرزانگی کاتب حاصل فرصتی است که در ایام فراغت نصیب او می شود. هنر، فن آوری، معرفت، ادبیات و سیاست تنها به کسانی تعلق دارد که سعادتِ سرنوشت برای آنها فرصت فراغت را فراهم آورده است تا بیندیشند و تأمل کنند وگرنه آنکه همیشه به کارهای یکنواخت و برنامه های از پیش رقم خورده، دل بسته است، هرگز ره به جایی نمی برد و کارش پایانی ندارد و ذهنش پرورش نمی یابد. از این روست که ارسطو از والدین و معلمان می خواهد فرزندان را به راهی بیندازند که با مهمترین تجارب آشنا شوند آن هم در سال هایی که فکر و نیروی خیال، فعال است و تمام وجود فرد درگیر کارهایی می باشد که خود بر می گزیند.(22)
14. مکاتب فلسفی و اوقات فراغت
در اینجا به بررسی کوتاهی پیرامون دیدگاه مکاتب فلسفی در مورد اوقات فراغت می پردازیم:
دیدگاه فلسفه ایده الیسم:
فلسفه ایدالیستی به تفاوت آشکار جسم و عقل تأکید می ورزد و عقل را در مرتبه ای برتر قرار می دهد. در این فلسفه ارزش ها به مسائلی چون حق، خیر و زیبایی مرتبط می شوند و لذا این دیدگاه نسبت به اوقات فراغت، نگرشی اخلاقی و زیباشناختی و منطقی دارد و هدف از سرگرمی و فعالیت های فوق برنامه را رفاه، راحتی، کاستن از رنج و افزایش ارزش ها به ویژه ارزش زیبایی شناختی می داند. از همین رو هر ایده الیست بازی را به عنوان راهی برای بیان درون تعبیر و تفسیر می نماید. افلاطون می گوید: شایسته است بازی را در زندگی خود از بین ببریم و به تعبیر «هربرت رید» در جامعه سالم مشکل اوقات فراغت وجود ندارد. وقت فراغت برای استراحت، تفکر و سرگرمی می باشد و می تواند انواع مختلفی از فعالیت های خلاق را در گیرد.(1) به بیان ارسطو، فعالیت اوقات فراغت کاری است که فقط به خاطر نفس آن کار انجام می پذیرد و لذا جزیی از زندگی ما می باشد. وی نقّاشی را نمونه فعالیت ثمربخش اوقات فراغت می داند.(2)
دیدگاه رئالیسم:
این دیدگاه بر حسب طبیعت نیروهای انسانی و توانایی ها به بهره گیری از اوقات فراغت تأکید می کند. شناخت کلی و آگاهی های حاصل شده از فعالیت های اوقات فراغت، اعم ازمهارت ها، معلومات و یا دیدگاه ها، باید با واقعیت وجود انسان هماهنگ و مرتبط باشد. اهداف اوقات فراغت در این دیدگاه، مبتنی بر استفاده از واقعیت عملی زندگی برای رشد متعادل شخصیت و دستیابی به تکامل و پیشرفت آن است. در این دیدگاه، بر فعالیت های جسمی و تربیت بدنی تأکید شده است. آن گونه که «جان لاک»(3) می گوید، صفحه پاک ذهن کودک به واسطه تجربیات حسی از اندیشه برخوردار می گردد و از خلال مسافرت و مشاهدات به اندیشه نو دست می یابد.
دیدگاه پراگماتیسم:
در یک کلام، می توان نظر این دیدگاه را در همان «کارگرا» بودن خلاصه نمود. این مکتب برنامه اوقات فراغت را از خلال مفهوم «سود عملیاتی» جستجو می کند و فعالیت های اوقات فراغت را بر اساس میزان ارزشمندی و با استناد به نتایج عملی آن ارزیابی می کند. در واقع از نظر این دیدگاه، کلیه افکاری که به کاربرد نظر نداشته باشند، مردود است.(4)
2 - آموزش و پرورش در اوقات فراغت
21 اهمیت اوقات فراغت در تعلیم و تربیت
همان گونه که گذشت، حکمت و فرازنگی محصول فرصت فراغ است و ابتکار و نوآوری، در اوقات فراغت و فضاهای باز فکری فرصت بروز و ظهور می یابد. عنصر اوقات فراغت آن چنان در پیشرفت فردی و اجتماعی مؤثر است که می گویند برای اینکه بدانید یک جامعه و ملت چگونه مردمانی هستند و میزان استعداد آنها چقدر است، به اوقات فراغت آنها توّجه کنید و ببینید چگونه می گذرد وضعیت اجتماع با اوقات فراغت آن به گونه ای گره خورده است که بهترین راه شناخت سلامت روانی، تکامل شخصیّتی و پیشرفت علمی یک جامعه به محتوای فعالیت های اوقات فراغت آن جامعه وابسته است و حتی برخی آن را تنها راه شناخت یک جامعه ایده آل و یک فرد برجسته دانسته، می گویند: بگو اوقات فراغت آنها چگونه می گذرد تا بگویم چگونه ملتی هستند و رشد فکری و توسعه فرهنگی آنها بر چه پایه ای است. ملتی که همیشه سر در لاک فعالیت های پیش پا افتاده دارد و لحظه ای فرصت اندیشیدن ندارد و یا فرصت فراغ خود را با فعالیت های بیهوده و بی ثمر و سرگرم شدن به ساخته های فکری دیگران پر می سازد و گاه دست به اعمال مخرّب می زند، سرچشمه هر نبوغ و ابداعی را در نهاد خود خشک می نماید و اندک اندک سر بر بالین انحطاط فکری و رفتاری می نهد و آرام می گیرد(5) از جانب دیگر متخصصان تعلیم و تربیت و کارشناسان روان شناسی، بویژه روان شناسی پژوهشی،(6) آموزش و پرورش غیر مستقیم را مؤثرترین روش یادیگری می دانند و به بهره گیری از این روش تأکید فراوان دارند. از جمله مصادیق بارز آموزش و پرورش غیر مستقیم که تمام شرائط یک تعلیم و تربیت ایده ال در آن رعایت شده است، همان بهره برداری مطلوب از اوقات فراغت با رعایت اصول آموزشی خاص خود است. به این معنا که اگر برنامه اوقات فراغت به صورت پیشرفته و مطلوب و همانند یک برنامه منظم کاری تنظیم گردد، چون با علاقه و اراده اختیار فرد تنظیم و یا انتخاب شده است و آزادی وی را محدود نمی سازد، یک فعالیت لذت بخش آموزشی و پرورشی خواهد بود و سطح کارآمدی بالایی خواهد داشت که به مراتب از یک برنامه و دیکته شده، خسته کننده و نفرت آور به موفقیت نزدیکتر است، لذا به عقیده تمام کارشناسان تعلیم و تربیت و روان شناسان، اوقات فراغت مناسب ترین فرصت برای آموزش های مفید و سرگرم کننده شناخته شده است و زمینه ای مناسب برای پرورش روحیه مسئولیت پذیری، قانونمندی رفتاری، اصلاح روابط اجتماعی و روش صحیح ابراز احساسات و عواطف، و پرورش نیروهای ذهنی، قوه خیال و... می باشد.
22. کلیات برنامه اوقات فراغت
اوقات فراغت بخش جدایی ناپذیر زندگی انسان، بخصوص زندگی انسان امروزی است که گذراندن آن، هم می تواند باعث سلامت، رشد، کمال و ترقی فرد گردد و هم می تواند موجب کندی حرکت و یا انحراف و انحطاط شود و این تأثیر در گرو کیفیت سپری نمودن اوقات فراغت می باشد. لذا بر والدین، مسئولین تعلیم و تربیت و متولیان اوقات فراغت است که با برنامه صحیح و سالم موجبات رشد و ترقی را در این فرصت به دست آمده فراهم آورند. اینک به اصول، اهداف و راهکارها و برنامه های اوقات فراغت می پردازیم:
2 2 1. اهداف:
هر فعالیتی در اوقات فراغت که برای سن و طبقه ای خاص در نظر گرفته شده باید سه هدف عمده ذیل را تعقیب نماید:
الف) رفع نواقص و کمبودهای گذشته
اولین و اساسی ترین هدف در فعالیت های آزاد، رفع کاستی های قبلی است. این کاستی ها و کمبودها می توانند نارسایی های روحی، روانی، عاطفی، شناختی، حسی حرکتی، انگیزشی، ذهنی، اخلاقی و حتی شغلی باشند. لازم نیست این کمبودها از عدم پیشی بینی در برنامه همیشگی ناشی شده باشند، بلکه چه بسا علی رغم پیش بینی لازم این نواقص و کاستی ها بروز می کنند؛ مثلاً یک دانش آموز، علی رغم پیش بینی لازم برای درس هندسه، در یادگیری این درس احساس کمبود و نقص می کند و یا رئیس یک اداره پیش بینی لازم و کار فشرده، قسمتی از حسابرسی های مربوطه به مسئولیت وی ناتمام باقی می ماند. لذا باید در فرصت فراغت این نقص را جبران نماید تا از این ناحیه دچار آسیب بزرگتر نشود و یک آسیب شناختی و شغلی با گسترده شدن دامنه تأثیرش، عوارض روحی، خانوادگی و... به جا نگذارد و دیگر حوزه های فعالیت را نیز تحت تأثیر قرار ندهد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
مدیران انجمن: فوزیه خالدی