خوش آمديد,
مهمان
|
|
با سلام و خسته نباشیدخدمت استاد عزیز و ارجمند
قات فراغت، میتواند لحظات زیبا و زرّین زندگی هر جوان باشد كه متفاوت از دیگر اوقات، سبب رضایتِ درونی و افزایش شادكامی او شود. فراغت، جوان را از تكرار و یكنواختی نجات میدهد و با جدا شدن از روزمرگى، زمینهساز سلامت او شده، خستگیهای روحى، آسیبهای روانى، افسردگیها، غمها، تلاطمها و درگیریهای متعدد و متفاوت جسم و جانش را برای دقایقی از او دور میكند. در فرهنگ عمید درباره تعریف اوقات فراغت اینطور آمده است: فراغت در فارسی به معنای آسودگی و آسایش از كار و شغل است. فرد در این اوقات میخواهد به اشتغالی بپردازد كه با كمال میل به آنها علاقهنشان میدهد؛ خواه به منظور استراحت و خواه برای ایجاد تنوّع. اوقات فراغت، كاركردهایی دارد كه بعضی از آنها عبارتند از: 1. رفع خستگى: یكی از كاركردهای اساسی اوقات فراغت، رفع خستگى و تأمین استراحت جوان است. كار مداوم، بدون زمانی برای رفع خستگى، موجب پایین آمدن بازده كار و صدمه دیدن سلامت روانی میشود. البته باید توجه داشت كه هدف از این اوقات، بطالت نیست، بلكه زمانی است كه فرد به تمددّ اعصاب میپردازد و نتیجه آن، افزایش بازده اوست.پس از انجام كار در طول مدتی مشخص، جوان نیاز دارد اوقاتی را صرف تفریح سالم كند. بیتردید تفریحهای سالمی چون كوهنوردى، شنا، اسبسواری و مانند آن كه از سوی اسلام نیز تأیید شده است، در برطرف شدن خستگی جوان مؤثر است و به بازده كار او كمك میكند. 2. شكوفایی استعدادها: استعدادهای انسان اگر در زمینه و شرایط مساعدی قرار گیرد، به فعل تبدیل میشود. ازاینرو، شناسایی این زمینهها در زندگی جوان بسیار حیاتی است. اوقات فراغت، یكی از این موقعیتهای بسیار مناسب است كه جوان میتواند با بهرهگیری از آن، به شناسایی و تقویت استعدادهای خود بپردازد. 3. رشد اجتماعى: اوقات فراغت جوان افزون بر تأثیراتی كه بر شخصیت او دارد، به رشد اجتماعى وی نیز كمك میكند. شركت جوان در فعالیتهای اجتماعى، سبب بهبود روابط او با دیگران میشود و به پیشرفت او از نظر اجتماعی یاری میرساند. بسیاری از پیشرفتهای جوان با پیشرفت اجتماعی او پیوند تنگاتنگ دارد؛ زیرا اگر جوان بهترین و ارزندهترین استعدادها را نیز داشته باشد، تا زمانیكه توانایی ارائه آنها را در سطح اجتماع نداشته باشد، چندان موفق نخواهد بود. جوانی و فراغت اوقات فراغت تا چشم برهم بزنى، او رفته است؛ درست مثل یك ثانیه. شاید هم از ثانیه سریعتر میرود. به هر حال گذشتنش را احساس نمیكنى. انگار نمیرود، بلكه میدَوَد. همه به دنبالش هستند. سعی میكنند او را بگیرند. آرزو دارند او را زندانی كنند، ولی یك روز كه جلوی آینه میایستند، میبینند ای واى، او رفته است. او همینطور است. گفتم كه، از دست همه فرار میكند. حالا دیگر حتماً میدانی درباره چه كسی حرف میزنم. بله، جوانی را میگویم. این جوانی شیطان و بازیگوش كه از دست همه میگریزد. گاهی فكر میكنم جوانیِ هركس، یك دونده است؛ دوندهای كه فقط در مسابقات دو سرعت شركت میكند و همیشه هم پیروز است. جوانی هركس، در انتهای مسیر میایستد و به صاحبش میخندد. انگار به او میگوید: «دیدی هر چقدر دنبالم دویدی مرا نگرفتى!» و آن وقت تو دیگر حوصله بحث با او را ندارى؛ آهی میكشى، عصایت را بلند میكنی و میگویى: «جوانی كجایی كه یادت به خیر...!» شاید هم از پشت عینك به خیابان نگاه كنی و با حسرت به بچههای كوچك چشم بدوزی كه شاد و پر نشاط به هر سو میدوند... . ولی نباید بگذاریم جوانی این كارها را بكند؛ چون همه چیز میتواند تغییر نماید. مگر تو كه نوجوان هستى، چند روز پیش كودك نبودى؟ پس چرا كودكیات به تو نمیخندد؟! كودكی معمولاً با خاطرات رنگارنگ به در خانهات میآید و تو را شاد میكند، ولی این جوانى، بس كه مغرور است، دلش میخواهد همه به او افتخار كنند، برایش كف بزنند و... . خیلی دلم میخواهد این جوانی سر به هوا و بازیگوش را تنبیه كنم. فكر میكنی چه تنبیهی برای او مناسب است؟ صدایت را نمیشنوم؛ كمی بلندتر بگو! آها... حالا شنیدم. باشد... پس اگر تو هم موافق هستى، بیا همینجا، همین الان، برای این جوانی شیطان و بازیگوش یك لایحه بیبرو و برگرد تصویب كنیم تا دیگر نتواند از زیرش در برود و قالمان بگذارد: 1. هر چیزی و هر كاری سرجای خودش و به وقت خودش. درس جای خود، گردش و تفریح جای خود، مطالعه آزاد و اینترنت و سفر و موبایل بازى... هم سر جای خودش. 2. وقت تلف كردن ممنوع! به هر شكل و از هر راه و به هر عنوانى. 3. درس خواندن لازم است، ولی كافی نیست. پس مطالعه آزاد، آزاد و ضروری است. 4. همه زندگی كه درس خواندن و كلاس رفتن و كار نیست. پس تكلیف استراحت و اوقات فراغت چه میشود؟ پس یك برنامهریزی اساسی برای اوقات استراحت و فراغت الزامی است. البته به تشخیص خودش و انتخاب خودش (جوانی را میگویم). اجازه تغییر و جابهجایی در برنامهها را دارد، اما اجازه حذف برنامهها را ابداً! این را هم بگویم: آى! جوانى! با توأم. اوقات فراغت را دستكم نگیر. میتوانی خیلی كارهای بزرگ و مهم و اساسی را در این اوقات انجام دهی كه شاید مواقع دیگر نتوانى. خوب... حالا دیگر میشود نگران نبود. یا بهتر بگویم، كمتر نگران جوانى بود. بله. جوانى... همانی كه یك روز، همه ما، بدون استثناء آرزوی بازگشتنش را آه خواهیم كشید... . |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
|