شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: برنامه ریزی برای اوقات فراغت

برنامه ریزی برای اوقات فراغت 9 سال 5 ماه ago #105024

زندگي و سرمايه عمر براي انسان نعمتي بي بديل و فرصتي بي نظير است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نيست. ما بايد براي ثانيه هاي عمرمان حساس باشيم و آن را مفت و رايگان از دست ندهيم. بخش هايي از اين سرمايه ارزشمند و خدادادي، مثل جواني و دوران تحصيل، اهميت بيشتري دارد. زيرا آمادگي و فراغت انسان براي بهره برداري مناسب و سودمند بيش از مواقع ديگر است. به همين جهت ما به سؤال شما که حاکي از حساسيتتان به اين موضوع است ارج مي نهيم و نشانه هوشياري و توجه شما مي دانيم گرچه بسياري از افراد از اين موضوع غافلند و دنبال اين هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند.
اولين قدم براي استفاده بهينه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن يک برنامه کارآمد و درست است. زيرا از يك سو به ما شيوه صحيح به كار گرفتن فرصت‏ها را مى‏ آموزد و از سوي ديگر با نيل به هدف‏هي كوتاه‏مدت و ميان‏مدت، رضايت خاطرمان را فراهم مى‏سازد. براي اينكه چگونه يك برنامه‏ريزي مناسب بري نيازهي خود تنظيم نماييم منوط و مشروط به تحقق موارد ذيل است:
1. تعيين هدف. هدف ها دو قسمند. گاهي کلي اند مثل رضاي خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهي و امثال آن و گاهي جزئي اند مثل تخصص در يک رشته خاص مثل حساب داري، مطالعه يک کتاب، نوشتن مقاله يا امثال آن.
لازم است هر دو هدف را مشخص کنيم؛ يعني همان طور که يک هدف کلي در نظر داريم، اهداف جزئي را هم دقيقا مشخص کنيم و آن را محور فعاليت هايمان قرار دهيم.
2. تشخيص نيازها وکاستي ها و نواقص احتمالي. بايد خواست‏ها و احتياجات اساسي خود را در آن زمينه به خصوص روشن كنيم. به عنوان مثال: در يك مقطع مشخص، چه درسي را نياز داريم بياموزيم تا تسلط بر آنها پيدا كنيم.
3. فرصت‏ها و اوقاتي كه بايد صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه ميزاني است؟
4. چه روشي مطلوب‏ترين شيوه بري دست‏يابي به اهداف مورد نظر مى‏باشد.
5. در مرحله اجرا نيازمند به چه ابزار و كاربرد چه وسايلي هستيم؟
6. پس از اجرا به ارزيابي فعاليت‏هي انجام شده مي ‏پردازيم تا ميزان دسترسي به اهداف مشخص شود و ميزان عدم موفقيت در رسيدن به برنامه را نيز معلوم نماييم. اين مرحله كه تحت عنوان بازخورد(فيدبك) ناميده مى‏شود، فرصتي به ما مى‏بخشد تا بتوانيم عوامل ناكامي احتمالي را نيز بشناسيم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پيشگيري نماييم.
از آفات برنامه‏ريزي، فقدان تلاش و پشتكار در دستيابي به هدف برنامه است. و شايد در ابتدي فعاليت به همه موارد مورد نظر دست نيافته و دلسرد شويم و از ادامه راه باز بمانيم. و بي ترديد عمل به برنامه، مستلزم چشم‏پوشي از برخي فرصت‏هي فراغت، سرگرمى‏ها و تفريحات مى‏باشد، در اين صورت بايد خود را سازگار با برنامه مى‏نماييم تا بتوانيم به نتيجه مطلوبي دست يابيم.
ممكن است در ابتدا، برنامه‏ريزي با كندي مواجه شود ولي در جريان عمل به برنامه به آن عادت مى‏كنيم و به مرور زمان جزء شخصيت ما مى‏شود. برنامه‏ريزي علاوه بر صرفه‏جويي در وقت و فرصت‏هي زندگي، موجب مى‏شود تا خود را و نيازهايمان را بهتر و بيشتر بشناسيم. لازمه برنامه‏ريزي موفق، انعطاف‏پذيري در عمل به برنامه است و نيز نگاه واقع‏بينانه به كاستى‏ها و ضعف‏هي موجود در زمينه‏ي است كه برنامه تنظيم مى‏كنيم. برنامه‏ريزي تفكر ما را نسبت به زندگي شكل مى‏دهد و تفكّر منسجم منتهي به عمل در زندگي ايجاد مي کند.
به منظور داشتن يك برنامه منظم، لازم است جدولي تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب در ستون افقي و عمودي) يادداشت كرده و بري هر ساعتي در هر روز از ايام هفته كار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. مثلاً چه ساعتي از خواب بيدار شويد؟ ساعتي را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و ديگر كارها اختصاص دهيد، ساعات درس و كلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نيز دقيقا در جدول بنويسيد و خود را موظف كنيد طبق جدول تهيه شده كه متناسب با توانايى‏هي خودتان است عمل نماييد. در اين مسير نياز به يك عزم و اراده جدي هست كه انشاءالله در شما وجود دارد.
به جهت تأکيد بر نقش نظم در پيشرفت و تکامل علمي و انساني و... توجه شما را به سخنان علي(ع) پس از ضربت خوردن به دست ابن‏ملجم «لعنه ‏الله» به فرزندان خود حسن و حسين(ع) جلب مي کنم که حضرت چنين فرمود:«اوصيكما و جميع ولدي و اهلي و من بلغه كتابي بتقوي الله و نظم امركم؛ شما و همه فرزندان و كسانم و هر كسي را كه نوشته‏ام به او مى‏رسد، به تقوي خدا و نظم داشتن در كارتان سفارش مى‏كنم».
نكته مهم اين است كه اولين جمله‏ي كه در وصيت‏نامه خود به فرزندان خود در آن حالت خاص پس از توصيه به تقوا و دوري از گناه، توصيه به نظم در امور و كارها فرمود و اين نشانه اهميت نظم و نقش آن در سعادت و موفقيت انسان است و بدون آن کسي به جايي نمي رسد.
بعد از طرح و برنامه آنچه اهميت دارد و بايد عملياتي گردد پر کردن برنامه و طرح تهيه شده است محتواي برنامه براساس دو عامل پر و به اصطلاح تعيين مي شود:
1. هدف.
2- نيازها، کاستي ها و نقص ها.
شما بايد براساس هدف خودعمل کنيد و در صدد مرتفع ساختن نيازها و کاستي ها باشيد و در اين راستا گام بردايد و ما چون از هدف شما خبر نداريم و يا با نيازها و کاستي ها و نواقص زندگي فردي و اجتماعي و تحصيلي و خانوادگي و اقتصادي و... شما آگاهي نداريم نمي توانيم محتواي برنامه شما را تدارک نماييم اما يکي دو چيز را مي دانيم. اولين نکته اي که مي دانيم آن است که شما يک مسلمان هستيد و اين مسلماني مسؤوليتي را متوجه شما مي کند لذا بخشي از اين برنامه بايد مطابق آنچه مسلماني اقتضا مي کند پر شود. برخي از اين محتوا همانا اعمال عبادي شماست مانند اين که بايد بخشي از برنامه شما به خواندن نماز، قرآن، اطلاع از احکام دين و عمل به آنچه دين بر دوش شما گذارده است اختصاص يابد. البته مسلماني فقط در عبادت جلوه نمي کند و تمام زندگي ما بايد متکي بر اسلام باشد.
نکته دوم آن است که شما يک دانشجو هستيد لذا بايد بخش ديگري از برنامه شما با مطالعه مواد درسي رشته تحصيلي شما پر شود شايد بيشترين نيازها، کاستي ها و اساسي ترين اهداف شما همين تحصيل باشد و بايد بيشترين محتواي برنامه شما نيز امور درسي و تحصيلي باشد کار را از مواد درسي ضروري، مواد درسي که در آنها احساس ضعف مي کنيد وکاستي را در تحصيل شما ايجاد کرده است شروع کنيد. گمان نمي کنيم جز دو برنامه فوق برنامه اساسي ديگري وجود داشته باشد مگر برنامه هاي ريز و جزئي البته خوب مي دانيد وجود تفريح و گردش و برنامه هاي نشاط آور نيز يکي از ضرورت هاي زندگي انساني است. آنچه گفته شد از محتواي برنامه برگرفته از حديثي است از امام کاظم(ع) که مي فرمايند بکوشيد برنامه و ساعت زندگي خود را در چهار بخش تنظيم کنيد:
1- بخشي را به مناجات.
2- بخشي را به کسب معاش و روزي.
3- بخشي را نيز به معاشرت با برادران ديني مخلص و مورد وثوق که عيب شما را مي نمايانند، اختصاص دهيد.
4- بخشي را نيز به تفريح بپردازيد.
در مورد شما معاش و روزيتان در ادامه تحصيل نهفته است.
برنامه عبادي زير را نيز عمل كنيد كه بري ياد خدا بسيار مؤثر است:
1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر كاري كمي مكث كنيد اگر واجب است حتما انجام دهيد اگر حرام است حتما ترك كنيد و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترك آن مختاريد اين سه چيز را قبل از انجام هر كاري مشخص كنيد سپس انجام دهيد. اصل اين توجه و مراقبه چندين فايده دارد اولاً انسان به حرام نمى‏افتد و نيز واجبي از او ترك نمى‏شود. ثانيا: انسان را از غفلت شبانه‏روزي مى‏گيرد. ثالثا: ترك حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مى‏آيد مى‏توان فعل تمام واجبات و ترك تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتي افعالي كه نه واجب هستند نه حرام مى‏توان با قصد قربت آنها را عبادي كرد مثلاً خوابيدن با اين قصد باشد كه تجديد نيرو شود تا انسان عبادت خدا كند و... شب به محاسبه بنشيند كه آيا مراقبه طول روز را خوب انجام داده يا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر كاري مراقبه‏اش را انجام داده بلكه آن كار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهميد فلان كار حرام است در عمل هم آن را ترك كرده يا اگر در اول فهميد واجب است در عمل آن را انجام داده اينجا شكر خدي را هر چند زباني به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علت‏يابي كند تا به مرور نقص‏ها و علت عدم موفقيت را كشف كند تا بعد از سال‏ها به جايي برسد كه حتي يك گناه از او صادر نشود و خلاصه اين كه مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترك محرمات مى‏باشد.
حضرت علي(ع) مى‏فرمايند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الي المآثم؛ همانا اين نفس پيوسته به بدي و زشتي امر مى‏كند پس هر كسي آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولي او انسان را رها نمى‏كند و) او انسان را به سمت گناهان مى‏كشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد علي سعادت‏پرور، ج 1، ص 305، روايت 20). بنابراين مراقبه و محاسبه را بايد جدي گرفت كه از اساسى‏ترين دستورات اخلاقي و سازنده مى‏باشد.
1- نماز اول وقت: اگر كار اهمي با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترك نكنيد. روايات و نيز بزرگان نماز اول وقت را اكيدا سفارش كرده‏اند. امام صادق(ع) مى‏فرمايند: «لكل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و ليس لاحد ان يتخذ آخر الوقتين وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمريض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ بري هر نمازي دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضيلت‏تر است و بري كسي نشايد كه آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ كند مگر از روي علتي و آخر وقت فقط بري شخص بيمار و ناتوان و كسي كه داري عذري است مى‏باشد و اول وقت خشنودي خدا را دربردارد ولي آخر وقت عفو خدا را»، (ميزان‏الحكمه، ج 5، ص 401، روايت 10390).
3- مستحبات نشاط‏آور: از ميان مستحبات از نمازهي نافله گرفته تا دعي كميل و ندبه و... فقط و فقط آنهايي را انجام دهيد كه بري شما نشاط‏آور است و از تحميل نفس بر مستحبات پرهيز كنيد فقط به اقبال قلب بنگريد هر عمل مستحبي كه قلب بدان اقبال داشت و برايتان نشاط‏بخش و حال‏آور بود به همان اكتفا كنيد، حتي نسبت به نماز شب كه سفارش زيادي شده است اگر نشاط نداشتيد يا اصلاً نخوانيد يا خيلي خيلي خلاصه در ظرف ده دقيقه تمام يازده ركعت را با حذف مستحبات بخوانيد.
4- توسل به ائمه معصومين(ع): گاه گاهي مخصوصا به اقتضي حال و اقبال قلب به ائمه معصومين(ع) توسل جوييد و توفيق و حاجات خود را از آن معادن كرم بخواهيد.
5- دائم‏الوضوء: سعي كنيد هميشه وضودار باشيد واگر بري شب قبل از خواب وضو بگيريد كافي است و چنانچه نيمه‏شب بري كاري برخاستيد و خواستيد دوباره بخوابيد وضو لازم نيست اگر آب وضو را با حوله خشك كنيد از جهتي بهتر است.
6- زيارت اهل قبور: هفته‏ي يك بار به زيارت اهل قبور مؤمنين و شهدي عزيز برويد و اگر وقت خلوتي را انتخاب كنيد تا تأمل بيشتري كنيد و گذرا بودن دنيا بيشتر در دلتان جا افتد خيلي بهتر است هدف اين است كه دل تكان بخورد و رغبت خود را به دنيا كم كند و به فكر آخرت و عالم قبر و قيامت بيفتد.
يک دانشجوي جوان، جهت استفاده‏ي بهينه از پتانسيل جواني و بكارگيري آن در مسير رشد و توسعه خود و جامعه اش بايد به تدبير زير عمل نماييد.
1. شناخت هويت فردي و شخصي:
دانشجوياني كه دقيقا مى‏دانند در چه موقعيتي از زمان، جامعه، تاريخ و عمر خود واقع شده‏اند، تدبير مناسب‏تري بري رشد و توسعه‏ي زندگي خواهند داشت.
شناخت هويت ملي، فرهنگي و اسلامي نيز مكمّل هويت فردي و شخصي است، در اين مقطع، دانشجو، عارف به فرهنگ، مكتب و ملت خويش است و به مباني فرهنگ اسلامي و ملي و آسيب‏ها و دردهي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه‏ي خويش، معرفت قابل قبولي پيدا مى‏كند. چنين معرفتي كه مولد درك فرهنگ خودي (اسلامي و ملي) و شناخت دردهي اجتماعي است، راه را به روي عامل نفوذ بيگانه و فرهنگ و سياست مهاجم مى‏بندد و مصونيت پذيري از آسيب‏هي فرهنگي و اجتماعي به وجود مى‏آورد، البته نيل به اين مرحله، مستلزم درك بهتر جامعه نسبت به هويت جوانان و دانشجويان است.
2. دانش‏اندوزي:
تحصيل علم، اولين و مهم‏ترين تكليف شب و روز يك دانشجو است. اگر شرح حال زندگاني مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسي قرار دهيم. خواهيم ديد كه تلاش در راه تحصيل دانش، چه ميزان در سعادت و نيك‏بختي جامعه و جاودانگي آنان تأثير داشته است.
در گذشته دانشمندان بزرگي نظر اديسون، مخترع برق و گاليله، مخترع تلسكوپ و كاشف مسايل مهمي در علم هيئت و رازي كاشف الكل و هشام در علم شيمي و گوتمبرگ مخترع چاپ و... گام‏هي مؤثري در راه رفاه، آسايش و خدمت بشر برداشته‏اند. بنابراين، اساسى‏ترين وظيفه‏ي دوره‏ي دانشجويي، تلاش بى‏حد و اندازه در مسير كسب سرمايه‏ي دانش است و دانشجو بايد تلاش كند تا سطح دانش خود را افزايش دهد و تحصيلات خود را در ترم‏هي مختلف و مقاطع بالاتر و تخصّصى‏تر، بدون هيچ وقفه‏ي ادامه بدهد و هرگز اين احساس را به خود راه ندهد كه قادر به ادامه‏ي تحصيل در مقاطع بالاتر نيست و در اين خصوص با افراد آگاه مشورت كند.
شايسته است كه يك دانشجو در كنار متون درسي و امتحاني خويش، ساير منابع را مورد مطالعه قرار دهد تا اندوخته‏هي خويش را غنى‏تر سازد و سعي كند در پايان هر هفته ايده‏هي جديدي كه بدست آورده است مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار دهد و سعي كند از آن چيزهي آموزنده فرا گيرد و سپس به نحو جالبي آنها را به صورت كاربردي آماده كند.
3. وقت‏شناسي:
اگر جواني، بهار عمر است، وقت سرمايه‏ي همه فصول عمر است. و به تعبيري، وقت طلاست بلكه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروين اعتصامي، در باب ارزش وقت چنين مى‏سرايد:
گهر وقت، بدين خيرگي از دست مده
آخر اين درّ گرانمايه، بهايي دارد
از منظر دين نيز، اولين پرسش‏هايي كه در قيامت از انسان مى‏شود از چند چيز است از جمله:
1. از عمرش كه در چه راهي فنا كرده است،
2. از جواني كه در چه چيزي گذرانده است،
3. از مال كه از چه طريقي بدست آورده است،
4. از محبّت اهل بيت (امام‏شناسي). (خصال صدوق، ج 1، ص 253)
با نگاهي اجمالي به سخن گران‏سنگ معصومين(ع)، جايگاه و اهميت دو سرمايه‏ي جواني و عمر به خوبي، آشكار مى‏شود و هر كس كه بتواند در دريي زندگي شنا كرده و اين دو گوهر گرانبها را صيد كند، قطعا به ساحل نجات و رستگاري دست خواهد يافت. بزرگان چون چنين بودند، گشتند آنچنان.
البته در ارج گذاري به وقت، علاوه بر وقت خويش بايد بري وقت ديگران نيز ارزش قايل شد، و همه‏ي اين مراحل به سرانجام نمى‏رسد مگر اين كه فرهنگ‏سازي كنيم و همگان به اين نكته برسند كه وقت‏سوزي، گناهي است بس بزرگ و نابخشودني، و اين شعار جا بيفتد كه: وقت‏سوزي يعني خودسوزي.
3.فراگيري روش تحقيق: يك دانشجوي كارآمد بايد اصول روش تحقيق در علوم مختلف، مخصوصا روش مطلوب و مناسب بري تحقيق در عالم طبيعت را فرا گيرد.
در اهميت و ارزش روش تحقيق همين بس كه امروزه پيشرفت علوم و توسعه‏ي جوامع پيشرفته، مرهون آن است و هر روز بر ابعاد آن افزوده مى‏شود.
گرچه امروزه در بسياري از رشته‏هي دانشگاهي، روش تحقيق به صورت چند واحد گنجانده شده است اما اين مقدار قطعا بري موفقيت‏هي راهبردي كافي نيست و بايد در اين زمينه چاره‏ي انديشيد.
4. برنامه‏ريزي صحيح: برخي از مردم و به ويژه دانشجويان عزيز، در تنظيم زندگي و فعاليت‏هي تحصيلي خويش دچار ابهام و سرگشتگي هستند و نمى‏توانند تعادل لازم را ميان خواست‏ها و امكاناتشان بوجود بياورند. اصولاً، برنامه‏ريزي، زمينه ساز كاميابي و موفقيت‏هي همگان به ويژه جوانان و دانشجويان است، زيرا از يك سو به آنان شيوه صحيح به كار گرفتن فرصت‏ها را مى‏آموزد و از سوي ديگر با نيل به هدف‏هي كوتاه مدت و ميان مدت، رضايت خاطرشان را فراهم مى‏سازد. برنامه‏ريزي مناسب مشروط به تحقق موارد زير است:
1. هدف‏هي ما مشخص شود و اين كه هدف اصلي ما چيست؟
2. نيازهي ما كدامند؟ به عنوان مثال: در يك مقطع مشخصي، علاوه بر متن درسي، چه كتاب‏هايي را بخوانيم تا تسلّط بر آنها پيدا كنيم.
3. فرصت‏ها و اوقاتي كه بايد صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه ميزاني است؟
4. چه روشي، مطلوبترين شيوه بري دست‏يابي به اهداف مورد نظر مى‏باشد؟
5. در مرحله اجرا نيازمند به چه ابزار و كاربرد چه وسايلي هستيم.
6. پس از اجرا به ارزيابي فعاليت‏هي انجام شده بپردازيم تا ميزان دسترسي به اهداف مشخص شود و ميزان عدم موفقيت در رسيدن به برنامه را نيز معلوم نماييم. اين مرحله كه تحت عنوان باز خورد (فيدبك) ناميده مى‏شود، فرصتي به ما مى‏بخشد تا بتوانيم عوامل ناكامي احتمالي را نيز بشناسيم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پيشگيري نماييم.
البته، برنامه‏ريزي آفاتي هم دارد كه از جمله آن، فقدان تلاش و پشتكار در دستيابي به هدف برنامه است. و يا آنكه در ابتدي فعاليت منطبق با برنامه، چنانچه به همه موارد مورد نظر دست نيافتيم، ممكن است دچار دلسردي شويم و از ادامه‏ي راه باز بمانيم. و يا اينكه عمل به برنامه‏ريزي جدّي، مستلزم چشم‏پوشي از برخي فرصت‏هي فراغت، سرگرميها و تفريحات مى‏باشد، در اين صورت خود را سازگار با برنامه مى‏نماييم تا بتوانيم به نتيجه‏ي مطلوبي دست يابيم.
از مزايي برنامه‏ريزي اين است كه بر حس اعتماد به نفس مى‏افزايد و هسته مركزي اطمينان به شخصيت را رشد مى‏دهد و موجب مى‏شود با نگاهي اميدوارتر به جهان بنگريم. از نگاه ديگر، برنامه‏ريزي در ابتدا با كندي ممكن است مواجه شود ولي در جريان عمل به برنامه به آن عادت مى‏كنيم و به مرور زمان ملكه شخصيت ما مى‏شود. برنامه‏ريزي علاوه بر صرفه‏جويي در وقت و فرصت‏هي زندگي، موجب مى‏شود تا خود را و نيازهايمان را بهتر و بيشتر بشناسيم. همچنين برنامه‏ريزي، تفكر ما را نسبت به زندگي شكل مى‏دهد و تفكّر منسجم منجر به عمل موفق در زندگي فردي و اجتماعي مى‏شود.
البته عوامل ديگري وجود دارند كه در رشد و كارآمدي يك دانشجو و در نتيجه رشد و كارآمدي جامعه نقش دارند از جمله:
شناخت راه‏هي اعتماد به نفس، اصول نويسندگي و سخنوري، با دقت گوش كردن به سخن اساتيد و ساير افراد، توسعه‏ي روابط مفيد با ديگران و پيدا كردن دوستان قابل اعتماد و ايجاد يك رابطه‏ي بسيار دوستانه با آنان، رعايت نظم در رفت و آمدها و نشست و برخاست‏ها بويژه در محيط دانشگاه و سركلاس درس، تقويت راه‏هي تفكر و افزايش خلاقيت خويش، انتقادپذيري و خود انتقادي (انتقاد از خود = Autocritics)، همچنين انتقاد درست و سازنده از ديگران، برخورد منطقي با مخالفان خود، پذيرش عيوب ديگران، كنترل خشم خود، ورزش عاقلانه به صورت منظم و افزايش نيرو و توان خويش از راه ورزش عاقلانه و به صورت منظم و كسب سلامتي جسمي و انبساط روحي و تداوم آن، خود را به طور مؤثر نشان دادن و هدايت جلسات مفيد و ثمربخش و در نهايت و مهم‏تر از همه تداوم سلامتي روحي و هدايت معنوي خويش از طريق رعايت حقوق خداوند حكيم و بندگي او كه همه راه‏هي توفيق و كارآمدي فردي و اجتماعي به او ختم مى‏شود.
به راستي، اگر يك دانشجو، يا جمعي از آنان، يا اكثر دانشجويان و يا... اين گونه باشند، آيا جامعه شاهد مديران موفق، كارآمد و خدمتگذار و در نتيجه شاهد جامعه‏ي پيشرفته نخواهيم بود؟ حتما چنين هدفي با شرايطي كه مطرح شد قابل تحقق است.
به طور كلي در رابطه تقسيم ساعات و فراغت، اعتقاد ما بر اين است كه آن چه در راستي هدايت انسان لازم است باشد، در كتاب گفتار و روش زندگي معصومين آمده است. مثلاً امام علي(ع) در تفسير آيه‏ي شريفه‏ي: «لاتنسَ نَصيبَك من الدّنيا»؛(قصص، آيه‏ي 77؛ بهره خود را از دنيا فراموش نكن)مى‏فرمايد: «لاتنسَ صِحّتك و قوّتك و فراغك و شبابَك و نشاطك ان تَطلُبَ بهاالآخرة؛ ...». پيام‏هي اين سخن عرشي اين است: قدر چند چيز را بدان و در جهت رسيدن به آخرت كه بهترين چيزهاست، از آن‏ها بهره بگير.(معاني الاخبار، ص 325)
1ـ صحت بدن و عافيت.
2ـ قوّت و نيرو.
3ـ فراغت: اوقاتي كه در آن مشغول به كاري نيست.
4ـ جواني.
5ـ نشاط و شادابي.
پيامبر خدا(ص) فرمود: «در صحف ابراهيم آمده است كه خردمند، مادامي كه خردش از او گرفته نشده، بايد ساعاتي را بري خود در نظر بگيرد. زماني بري مناجات با پروردگارش و زماني بري حساب كشيدن از خويش و زماني بري انديشيدن در نعمت‏هايي كه خدي عزّ و جلّ به وي ارزاني داشته است و زماني بري بهره‏مند ساختن نفس خود از حلال. زيرا اين زمان كمكي است به آن سه زمان ديگر و مايه آسودگي و رفع خستگي دل‏ها».(الخصال، ص 525، ح 13)
مشابه اين تعبير از ديگر امامان نيز به ما رسيده است. امام كاظم(ع) فرمود: سعي كنيد اوقات خود را به چهار قسمت كنيد: «زماني بري مناجات با خدا، زماني بري كسب و كار، زماني بري معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادي كه عيب‏هايتان را به شما گوشزد مى‏كنند و در باطن، خيرخواه شما هستند و زماني بري بهره‏مند شدن از لذت‏هي غيرحرام».(بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18)
از مجموع اين فرمايشات اين بهره را مى‏بريم: همين ساعت آسايش است كه موجب استفاده‏ي بهينه از بقيه ساعات مى‏شود، هم عبادت را نشاط مى‏بخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه نفس مى‏شود و هم قوه تفكر را از خطا باز مى‏دارد و هم نيروي لازم را بري فعاليت و كار فراهم مى‏سازد.
اصل برنامه ريزي و تقسيم ساعت هاي شبانه روز و مراقبت از خود کار خود را خود شما انجام مي دهيد. کمکي که از ما برمي آيد برشماري اصولي است که لازم است در برنامه ريزي رعايت شود. اين اصول به قرار زير است:
1. برنامه بايد در حد توان باشد نه خارج از توان، همانطور که گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. پس بايد مطابق طاقت و توان جسمي و روحي تان برنامه را طرح ريزي و اجرا کنيد و از حد تعادل خارج نشويد.
2. هر روز فعاليت هاي روزانه خود را ارزيابي کنيد و پايان روز و قبل از آن که به بستر برويد بررسي کنيد که کدام يک از کارها و وظيفه هاي مقرر شده را انجام دادهايد و کدام يک را نيمه کاره رها کرده و انجام نداده ايد، نسبت به فعاليت هاي انجام شده خود را تشويق کرده و به خود آفرين بگوييد و پاداشي را در نظر بگيريد و نسبت به انجام نداده ها خود را تنبيه کرده مثلا خود را جريمه مالي کنيد و صدقه اي را به مستمندان بدهيد و يا ....
3. ايده آل نگر و مطلق گرا نباشيد، يعني نخواسته باشيد تمام خواسته ها و آرزوهايتان فوري و به شکل کامل و تمام برآورده شود هر چند در راه به دست آوردن آن تلاش مي کنيد ولي اگر از دسترسي به برخي از آنها ناتوان بوديد و شرايط فراهم نبود، نگوييد به طور کلي بايد آن را رها کرد بلکه در تلاش هاي بعدي در پي نيل به آن باشيد و خسته نشويد.
4. اراده خودتان را تقويت کنيد اين امر هم نيازمند رعايت برخي نکاتي است که مقاله ضميمه (پيش شماره پرسمان 5) را بخوانيد و به راهکارهاي آن عمل کنيد. اميد است به شما کمک کند.
دوست عزيز! چنانچه در مسير برنامه ريزي مشکل ضعف اراده وجود داشته باشد تجربه نشان داده است، بري حل اين مشكل نمى‏توان تنها به رهنمودهي كتبي و غيابي بسنده كرد و اين مسأله، مانند بسياري از مشكلات رواني ديگر، به ارتباط مستمر با مشاور نيازمند است; ولي اجري توصيه‏هي زير در نابود سازي اين پديده سودمند مى‏نمايد.
1. بايد علل و عوامل ضعف اراده خويش را بشناسيد . توجه كنيد ضعف اراده غالبا در عدم اعتماد به بينش و تفكر، عدم شناخت‏خويش، با ارزش تلقي نكردن خود، عدم امنيت رواني، عدم تدبير عقلاني در تشخيص امور و تميز اهم و مهم، شكست‏هي گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محروميت، سرزنش و رنج‏هي مستمر ريشه دارد. زدودن هر يك از اين عوامل در پرتو سرمايه گزاري و برنامه ريزي ممكن است.
2. بايد باور كنيد چون ديگر انسان‏ها از توانمندى‏هي بسيار برخورداريد و از ديگران كم‏تر نيستيد. فراموش نكنيد نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بيش‏تر است و نبايد خود را دست كم بگيرد. تصميم خوب در پرتو تكيه بر قوت‏ها، جبران ضعف‏ها و احساس توانمندي شكل مى‏گيرد.
3. پس از مشورت با افراد ذي صلاح، با توجه به امكانات و توانمندى‏ هي واقعي خود، بري زندگي تان برنامه ريزي كنيد و بكوشيد هرگز بي جهت از آن برنامه و نظم سر نپيچيد. اوقات استراحت و تفريح و عبادت و همه‏فعاليت‏ها را در اين برنامه بگنجانيد تا زماني خالي نماند و توجه به فرصت‏ بيكاري شما را سمت تأخير انداختن كارها سوق ندهد.
4. بكوشيد بري هر رفتاري انگيزه‏ي قوي داشته باشيد و به ويژه از آثار مثبت تصميم‏گيرى‏ها و رفتارهي خاص خويش به طور كامل آگاه شويد.
5. محيط زندگي و موقعيت كاري خود را تغيير دهيد و موانع بروز اراده و فعاليت را نابود سازيد; بري مثال در موقعيتي كه به سرزنش و متهم شدن به ناتواني و ناپختگي مى‏انجامد، قرار نگيريد . بري تصميم‏گيرى‏ها و اقدامات خويش امنيت رواني فراهم آوريد تا بتوانيد به آرامي در برابر ديگران يا همراه آنان ابراز وجود كنيد و برجستگي فكري و فعاليت‏به جا را از طريق تصميم آشكار سازيد .
6. هر كاري را آسان تلقي كنيد; زيرا در برابر اراده پولادين انسان همه سختى‏ها آسان مى‏گردد . به استقبال كارهي به ظاهر دشوار برويد و به خود تلقين كنيد مى‏توانيد در اين امور درست تصميم بگيريد و افتخار موفقيت در انجام آن‏ها را به دست آوريد.
7. رضايت‏خداوند را ملاك هر رفتار و گفتار قرار دهيد و از تسليم شدن در برابر تمايلات پوچ و هواهي نفساني بپرهيزيد. اين تسليم شدن‏ها اراده را ضعيف و متزلزل مى‏سازد. تقوا و رعايت‏حرمت دستورهي پروردگار بري آرامش رواني و تقويت نفس و اراده بسيار سودمند است.
8 . مدتي برنامه ريزي و تصميمات خود را با فردي ذي صلاح در ميان بگذاريد و از وي بخواهيد مراقب باشد تا در شما دو دلي پيش نيايد و اجري تصميمات خويش را به تاخير نيندازيد.
9. از خواب زياد، پرخوري و ديگر اسباب تنبلي و سستي اراده بپرهيزيد و نگذاريد ديگران به جي شما تصميم بگيرند.
10. با كساني كه روحيه و اراده قوي دارند، دوست‏شويد تا اراده شما نيز قوي گردد.
11. بكوشيد تصميم‏هاتان را با فردي با تجربه در ميان نهيد تا از قوت و درستي شان اطمينان يابيد. پس از مشورت با اين فرد، بر اساس تدبر و انديشه خود تصميم بگيريد و بدون از دست دادن فرصت اقدام كنيد.
تصميم بايد بر تدبير و انديشه و آگاهى‏هي لازم استوار باشد و به عمل بينجامد . تخلف از اين امر جز تلف كردن وقت، پيروي از افكار پوچ و سستي در عمل دستاوردي ندارد و فرد را با زيان‏هي مادي و معنوي روبه رو مى‏سازد. از اين رو، امور ياد شده گناه به شمار مى‏آيد.
ترديد در تصميم‏ گيري و تاخير در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوي و مادي فراوان مى‏شود و زيان‏هي بسيار را به ارمغان مى‏آورد.
12 . تصميمات به جا و پر ارزش گذشته‏ خود را به ياد آوريد و توجه كنيد كه چون گذشته بري انجام دادن كارهي مهم آمادگي داريد.
13. در تصميم‏ها و فعاليت‏هي اسوه‏ها دقت كنيد، در همسان سازي و الگوپذيري جدي باشيد تا جرات انجام كار يابيد و توان تصميم‏گيري و اجرا در شما تقويت‏ شود.
14. ورزش مستمر و منظم را كه در تقويت اراده بسيار مؤثر است، فراموش نكنيد.
15. با تصميم‏هي آسان در كارهي ساده، به تدريج ‏خود باوري و توانمندي را در خويش پديد آوريد و راه را بري تصميم‏گيري در امور مشكل و پيچيده هموار سازيد.
16. در موضوع مورد نظر تمركز پيدا كنيد و از اشتغالات ذهني متعدد بپرهيزيد تا تصميم‏گيري آسان‏تر صورت پذيرد.
17. پس از تدبير و مشورت از عواقب تصميم‏ هي خود هراسناك نباشيد و به خدا توكل كنيد . پيامدهي تصميم‏هاتان را كه از قلمرو انديشه‏تان بيرون است و با سامان دادن احتمال‏هي ضعيف سبب ترديد و تزلزل شما مى‏گردد، به خداوند متعال كه به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذاريد و به آنچه پروردگار پيش مى‏آورد، خشنود باشيد. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعى‏تان رهنمون شود
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
مدیران انجمن: فوزیه خالدی