از بين اصول زير اصول اول تا سوم بيانگر هدف و طبيعت برنامه‌ريزي، اصول چهارم و پنجم مربوط به ساختار برنامه و اصول ششم تا نهم مربوط به به رويه‌هاي برنامه‌ريزي است.
1- هماهنگي بين اهداف: هـدف هـر برنامه در سطح کلان و سطوح خرد‌تر آسـان‌سازي دستيابي به اهداف و مقاصد است.
2- اولويت و تقدم برنامه‌ريزي: برنامه‌ريزي به طور عقلايي بر سازماندهي، تجهيز، رهبري و کنترل در جهت دستيابي به اهداف، اولويت دارد.
3- بهره‌وري برنامه‌ها: بهره‌وري يک برنامه از طريق ميزان توانايي در کمک به جبران هزينه‌ها و نتايج کشف نشده‌اي که نياز به معادله سازي و اجراي آن‌ها است اندازه‌گيري مي‌شود.
4- فـرض منطقـي برنامـه‌ريزي: فهـم و درک برنامه توسط افراد جامعه‌اي که براي آن‌ها برنامه‌ريزي شده است ‌و نيز موافقت با ملزومات اجراي آن سبب هماهنگ‌سازي و توسعه برنامه خواهد شد. به عنوان نمونه ملت ايران در جريان انقلاب اسلامي نسبت به اهداف انقلاب آگاه بوده، مـي‌دانستند در جهت تحـقق آرمـان «استقلال، آزادي، حکـومت اسلامي» بايد متحمل هزينه‌هاي سنگيني شوند. با اشراف به اين موضوع و وجود پيوستگي اجتماعي در برابر انواع توطئه‌هاي اجانب و مزدوران داخلي آن‌ها مقاومت کرده سبب پيروزي انقلاب اسلامي شدند.
5- راهبرد و چارچوبهاي سياست: اغلب راهبردها و سياست‌هايي که با دقت توسعه مي‌يابند و به وضوح فهميده مي‌شوند سبب هماهنگي و بهره‌وري برنامه مي‌گردند.
6- محـدوديت تغيير: در انتخـاب از بين گزينه‌هـاي مختلف مـوجود براي تصميم‌گيري در ارتباط بين درک فرد و ميل به دستيابي عوامل محدود، فرد با توجه به وضوح و دقت هر يک از اين عوامل مي‌تواند گزينه مورد علاقه خود را بيابد.
7- التزام: برنامه‌ريزي منطقي، مقطعي از زمان را براي پيش‌بيني در آينده احاطه مي‌کند. اجـراي تعهدات آينده که امـروز براي آن‌هـا تصميم‌گيري مـي‌شود اصـل ديگري از اصول برنامه‌ريزي است.
8- انعطاف‌پذيري: به همان اندازه که انعطاف‌پذيري در شکل‌گيري برنامه مؤثر است کاستن از خطرات رويدادهاي پيش‌بيني نشده داراي اهميت است. لکن هزينه انعطاف‌پذيري بايد در برابر تعهدات ايجاد شده در آينده مد نظر قرار گيرد.
9- مجـراي اعمال تغييرات: بررسـي دوره‌اي رويدادهـا و چشم‌داشت‌هاي برنامه و توجه به خطوط قرمز براي حفظ برنامه در جهت اهداف مورد نظر بسيار لازم و ضروري است