خوش آمديد,
مهمان
|
|
نقش برنامهريزي در موفقيت تحصيلي
چکيده نيل به اهداف و موفقيت در برنامه ريزي درسي از اهميت و ارزش ويژهاي برخوردار است. همچنين کسب دانش و تحصيل علوم، از آرمانها و ايدههاي ارزشمند دانشجويان است. اين مقاله به طور گذرا به اهميت، جايگاه، نقش و تأثير برنامهريزي در پيشرفت تحصيلي و موفقيت دانش پژوهان پرداخته و مراحل و چگونگي برنامهريزي را مورد بررسي قرار داده و به روشهاي مطالعه سودمند و مفيد، زمان و مکان مطالعه و شرايط مطالعه نيز اشاراتي نموده است. کليدواژهها: برنامهريزي، برنامهريزي تحصيلي، آفات برنامهريزي، موفقيت تحصيلي، فنون ايجاد علاقه. مقدمه هريک از ما در طول شبانه روز ممکن است ساعاتي را به کار، مطالعه و ساعاتي را به خواب وساعاتي را به خريد منزل، معاشرت و ميهماني، ورزش، صحبتهاي دوستانه، عبادت و … اختصاص دهيم. اما در لابه لاي اين برنامه ها، لحظات و دقايقي وجود دارند که بيهوده تلف ميشوند. با جمع اين لحظهها و ضرب آنها در ايام هفته و سال، به ارقام قابل ملاحظه اي دست مييابيم. براي مثال، چيده شدن سفره و آماده شدن ناهار و شام، پنج تا ده دقيقه طول ميکشد، همچنين مدت زماني که براي پيمودن مسير خانه تا مدرسه يا محل کار صرف ميشود، ممكن است بسيار قابل توجه باشد. همه اين لحظهها ميتوانند مفيد و قابل استفاده باشند. گاهي اوقات، اتلاف وقت از لحظه و دقيقه فراتر رفته و چه بسا به چندين ساعت و حتي چند روز ميرسد. براي مثال، يک استاد به موقع درکلاس درس حاضر نميشود و يا اصلا سر كلاس حضور نمييابد، و کلاس درس تعطيل ميشود. گاهي اوقات هم مسير منزل تا دانشگاه يا مدرسه يا محل کار به اندازهاي طولاني است که ساعات زيادي را به خود اختصاص مي دهد. هم چنين برخي ايام تعطيلات مانند روزهاي جمعه، شهادت و ولادت هاي ائمه (عليه السلام) بدون برنامه سپري ميشود. همه اين فرصتها قابل کنترل و برنامهريزي است و ميتوان آنها را مورد بهرهبرداري قرار داد. برنامهريزي درحوزهها و ابعاد گوناگون زندگي مطرح است. نميتوان جايي از زندگي را پيدا کرد که نياز به برنامهريزي نداشته باشد. خانهداري، آشپزي، مطالعه، کار، اداره، فروشگاه، کشاورزي، پژوهش، خودسازي، عبادت و… همه وهمه نيازمند برنامهريزي است. گرچه برنامهريزي داراي جنبهها و ابعاد گوناگون فردي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي است، ولي هدف ما از برنامهريزي در اين بحث، بيشتر معطوف به زندگي فردي و اجتماعي، به ويژه برنامهريزي تحصيلي است. برنامهريزي در زندگي فردي و اجتماعي از اهميت بالايي برخوردار است؛ زيرا زندگي فردي و اجتماعي نسبت به ساير ابعاد زندگي، اساسيتر و پايهايتر مي باشد. بيشک افرادي ميتوانند به جايگاه و موقعيت علمي، پژوهشي، معنوي و شغلي نايل شوند که با برنامهريزي صحيح و حساب شده و با روش مطالعه منطقي واصول، مسير را طي کرده باشد. ورزشکار، هنرمند، کارگر، استاد، عالم و امثال آنها زماني ميتوانند درکارشان به توفيق مطلوب نايل شوند که در کارهاي خود برنامه ريزي و تدبير داشته باشند. ممکن است بگوييد افرادي هستند که برنامهاي در زندگي ندارند، ولي موفقيتهاي زيادي هم دارند. در پاسخ بايد گفت: ممکن است گاهي اوقات اينگونه باشد، ولي اين موارد بسيار نادر است؛ ضمن آن که همان افرادي که بدون برنامهريزي به موفقيتهايي نايل ميشوند، در صورت برنامهريزي، از موفقيتي چند برابر برخوردار خواهند شد. برنامهريزي و استفاده بهينه از فرصتها، موضوعي است بسيار مهم. اين موضوع براي دانشجويان و دانشپژوهان و دانشآموزان جوان، بسيار ارزشمند است. درباره اين بحث، سئوالات جدي و زيادي از ناحيه دانشجويان، دانش پژوهان و دانش آموزان مطرح است. برخي از اين قبيل سئوالات عبارتند از: 1. مراد از برنامهريزي، به ويژه برنامهريزي تحصيلي چيست؟ 2. آيا در آموزههاي اسلامي توصيهاي به برنامهريزي شده است؟ 3. چگونه ميتوان از فرصتها استفاده بهينه برد؟ 4. چگونه برنامهريزي کنيم تا با کمبود وقت مواجه نشويم؟ 5. زمان و مکان مناسب براي مطالعه کدام است؟ 6. چرا بسياري از مواقع با وجود برنامهريزي، به اهداف خود نميرسيم؟ مفهوم برنامهريزي «برنامهريزي» از جمله واژگان سهل و ممتنع است؛ زيرا ظاهري ساده و باطني پيچيده دارد. با نگاهي به کتابهاي مربوط به برنامهريزي، در مييابيم که تعاريف زيادي درباره برنامهريزي شده است که، بعضي از آنها ناقص و بعضي نيز با اهداف بحث ما سازگاري نميباشد. در يک تعريف چنين آمده است: «تعيين و اتخاذ شيوه و روشهايي که ما را به بهترين نتيجه مطلوب برساند.»1 در تعريفي ديگر، برنامهريزي عبارت از طرح تدابيري که بتوان به بهترين صورت از منابع موجود براي نيل به اهداف مطلوب استفاده کرد.2 به نظر ميرسد، مناسبترين تعريفي که از برنامهريزي ميتوان ارائه داد اين است: پيشبيني خردمندانه و تنظيم فعاليتها و بررسي نيازمنديها در مدت زمان معين(شبانه روز، هفته، ماه و سال) بر اساس اولويتها و متناسب با توان، استعداد و خواسته خود، در راستاي نيل به اهداف. تعيين برنامهريزي مثالها و نمونههايي از اتلاف وقت گذشت، ولي ميتوان يك گام فراتر گذاشت و با افرادي مواجه شد که در زندگي برنامه خاصي براي کل روزها و شبهاي خود ندارند و نه تنها دقيقهها و ساعاتي را تلف ميکنند، بلکه براي ماهها و سالهاي خود نيز برنامهريزي نداشته و ندارند. حتي کساني هستند که با وجود اشتغال به تحصيل، برنامه صحيح تحصيلي ندارند. کار، تحصيل و زندگي بدون برنامه، به سرانجام خوبي منتهي نميشود و انسان نميتواند به هدفهاي مادي، معنوي و علمي نايل گردد. حضرت محمد (ص) درباره تدبير و انديشهورزي و برنامهريزي در کارها ميفرمايند: اي پسر! هرگاه کاري را انجام دادي، از روي علم، عقل و تدبير انجام ده و برحذر باش از اينکه کاري را بدون آيندهنگري و آگاهي انجام دهي، به درستي که خداوند – جل جلاله- ميفرمايند: «همانند زني که بافته اش را بعد از اينکه محکم گردانيده بود، جاهلانه باز کرد، نباشيد.»3 براستي آيا ممکن است بدون نقشه و تدبير و برنامهريزي به موفقيت رسيد؟! آيا مي توان كسي را سراغ گرفت که در زندگي بدون حساب و کتاب و بدون داشتن طرح و برنامه، توانسته ياشد به کاميابي و مقصد نهايي برسد؟! برنامهريزي چارچوب و پايه اساسي کارها و خواستههاي انسان مي باشد و بدون آن، هيچ کاري سازمان نمي يابد. حضرت اميرالمؤمنين (ع ) مي فرمايند: «بقاي مناسب و دولتها مربوط به برنامهريزي و چاره انديشي در امور مي باشد.»4 اگر برنامهريزي با دقت و درايت انجام گيرد، ميتوان حتي با امکانات كم به اهداف بلندي نايل شد و از فرصتهاي اندک، که بسياري از مواقع براي اکثر افراد جلب توجه نميکند و به غفلت سپري ميشود، بهرهوري كرد. حضرت علي(ع)، درباره دقت و ظرافت دربرنامهريزي ميفرمايند: «ظرافت، دقت و زيرکي در برنامهريزي بهتر از امکانات است.»5 نقل شده است که مرحوم آيت الله گلپايگاني در دقايقي، که استاد با تأخير به کلاس ميآمدند، نصف قرآن را حفظ ميکردند. همچنين نقل شده است که، يكي از بزرگان در ترافيک و پشت چراع قرمزهاي شهرستان، قسمتي از نهج البلاغه را حفظ کردهاند و يا شخص ديگري در اين فرصتها، مقدار زيادي از زبان عربي يا فرانسه را آموخته اند.6 دانشمندي فکر کرد که هر وقت پسرش او را براي شام يا ناهار را ميخواند، او بيدرنگ حاضر ميشود، ولي بايد مدتي منتظر بماند تا سفره چيده شود و غذا مهيا گردد. او با خودش گفت: اين لحظات را اگر جمع کنم ساعات زيادي را تشکيل ميدهد که ميتواند براي او مفيد باشد. او از آن روز تصميم گرفت که در اين فرصتها، هر روز چند صفحهاي کتاب مطالعه کند. به اين کار ادامه داد تا اين که بعد از مدتي، فهميد حاصل اين مطالعات کتاب بزرگي مي شود. آن را به رشته تحرير درآورد و نام آن را «پنج دقيقه قبل از غذا گذاشت.»7 البته، لازم نيست که دراين فرصتها ما هميشه کارهاي فکري يا حفظ کردني انجام دهيم، بلکه با استفاده از فرصتهاي مرده و بيهوده که کم هم نيست، ميتوان جنبه تفريحي، آموزشي، مرور و مطالعه خاطرات، معما، حفظ کلمات قصار بزرگان، حديثهاي کوتاه، عبادات مستحب، اذکار روزانه و ... باشد. در حالات مرحوم علامه طباطبايي((ره) نقل شده است که ايشان هر وقت از منزل خارج ميشوند تا مقصد، نماز نافله ميخواندند و از اين فرصتها، بهره معنوي ميبردند.8 فرصتهاي زندگي بسان ابرهاي آسمان آرام و بيسر و صدا سپري ميشود و طولي نميکشد که روزگار جواني و دوره نشاط و بالندگي نيز به ميانسالي و کهنسالي ختم ميگردد. فرصتها غنيمت است، پس سزاوار است از دوران پويايي و آمادگي جواني و نيروي سرشار و انرژي پرحرارت آن بهره کافي برده شود. دکارت، فيلسوف غربي درباره فرصتهاي جواني ميگويد: استعداد چيزي است که در نوجواني و جواني پيدا مي شود، اگر آن را تربيت کرديد و در صدد تقويت آن برآمديد مانند بذري که در مزرعه کاشته شده باشد محصول خوب خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتيد و تربيت نکرديد مانند بذري که در زمين شوره زار افتاده باشد از بين مي رود و محصول نمي دهد.9 حضرت علي(ع ) درباره ارزش فرصتهاي زندگي ميفرمايند:«حاصل از دست دادن فرصتها، غم و اندوه است.»10 همچنين آن حضرت درجايي ديگر مي فرمايند: «شديدترين وسختترين غصهها و افسوسها، به خاطر از دست دادن فرصتها و لحظات طلايي عمر خواهد بود.»11 حضرت امام حسين(ع)، در حديثي پندآموز و ارزشمند ميفرمايند: «اي انسان! تو همواره از زماني که پاي به عالم وجود و دنيا گذاشتهاي، درحال از دست دادن گرانبهاترين نعمت خداوند، يعني عمرت هستي. پس از اين نعمت که دراختيار تو است، براي زماني که در مقابل نامه عملت بايد پاسخگو باشي، بهره گير. به درستي که، انسان مؤمن خوشه چين اعمال صالح است و از فرصتهاي زندگي استفاده بهينه و مطلوب ميکند و انسان کافر فقط به فکر لذات زودگذر دنيوي است.»12 نگه دار فرصت که عالم دمي است دمي پيش دانا به از عالمي است سکندر که بر عالمي حکم داشت در آن دم که مي رفت عالم گذاشت هرچه بيني در جهان دارد عوض گرچه عوض حاصل ترا گردد غرض بي عوض داني چه باشد درجهان عمر باشد عمر، قدر آن بداند13 اين نگاه به دنيا و فرصتهاي آن، موجب بيداري انسان شده و او را همانند مسافري که هر آن براي او بانگ رحيل و نداي کوچ سرداده و او را به مسافرتي طولاني دعوت ميکند، براي سفر آماده ميکند. عوامل موفقيت در برنامهريزي تحصيلي گرچه برنامهريزي در حوزهها و عرصههاي گوناگون، از جمله برنامهريزي ورزشي، خودسازي و تهذيب، درسي، تحقيقي، امور زندگي، مسايل اجتماعي، و .... مطرح است ولي به دليل اهميت و جايگاه ويژه تحصيل و مطالعه و نقش کليدي آن در ساير عرصهها، در اين مقاله به برنامهريزي تحصيلي عنايت وتوجه بيشتري شده و بيشتر به مباحث برنامهريزي تحصيلي پرداخته شده است. عناصر اصلي و مراحل يک برنامهريزي تحصيلي خوب و منطقي عبارتند از: الف. تعيين هدف برنامهريزي صحيح و کارامد تحصيلي، هنگامي امکانپذير است که هدف به خوبي تعيين و تعريف شده باشد. هر جلسه و دانش پژوهي ميبايست تصوير دقيق و روشني از آن داشته باشد تا کارها و تلاشهاي خود را در راستاي نيل به آن اهداف قرار دهد. هر فرد بايد به اين گونه سئوالات پاسخ دهد که چرا به تحصيل ادامه ميدهد؟ چرا مطالعه ميکند؟ چرا به دنبال تحصيلات عالي است؟ مسير و غايت حركت او کجاست؟ همچنين فرد بايد اهداف خود را به بلندمدت، متوسط و کوتاه مدت تقسيم کرده، آنها را در راستا و طول يكديگر قرار دهد. برخوداري از هدف، موجب تحريک و انگيزه بيشتر در افراد ميشود و آنان را در پيمودن مسيرهاي صعب العبور ياري، اعتماد به نفس آنان را بالا برده و انرژي رواني آنان را افزايش ميدهد، به ويژه اگر فرد هدفي مقدس و الهي داشته باشد، مي تواند با ياري جستن از قدرت الهي و با تلاش و کوشش خستگيناپذير به راه خود ادامه دهد و شهد شيرين پيروزي را براي خود و خانواده به ارمغان آورد. هر هدف ارزشمند و مهم بايد داراي سه جز اصلي مالکيت، واقعبيني، و انعطافپذيري باشد که به اجمال به شرح آنها مي پردازيم. 1. مالکيت: نخستين مشخصه هر هدف مهم اين است كه، از صميم قلب بخواهيم و تمايل داشته باشيم که به آن برسيم. اگر دوستي به شما بگويد: «اين کاري است که فکر ميکنم اگر انجامش دهي مفيد و مثمر ثمر خواهد بود بود»، نميتوان آن را هدف شخصي در نظر گرفت، بلکه اين کار براي خشنود کردن ديگري است! اما اگر خودتان از جان و دل بخواهيد کاري را انجام دهيد، آن گاه ميتوان آن را هدف فردي و شخصي تلقي کرد. و مطئنا به آن هدف خواهيد رسيد. به عبارت ديگر، بايد مالک هدف خودتان باشيد و شخصا آن را برگزيده باشيد و براي آن ارزش قائل شويد. 2. واقع بيني: وقتي هدفي را براي خود تعيين ميکنيد، نه تنها آنچه را ميخواهيد، بلکه آنچه را که واقعا ميتوانيد بدان نايل شويد در نظر بگيريد. بايد توجه کنيد هدف نهايي تا چه حد دستيافتني و تحققپذير ميباشد، يعني بهتر است از خود بپرسيد: «آيا توانايي ذهني و جسمي و نيز استعداد کافي براي دستيابي به هدف خود را دارم؟ آيا منابع کافي مانند: زمان و ساير امکانات را در اختيار دارم؟ آيا عوامل ديگري هم هستند که مانع رسيدن من به هدف مورد نظرم شوند؟ اگر اينگونه است، براي غلبه بر اين موانع، چه کاري مي توان انجام داد؟»14 البته، بايد توجه داشت که واقعبيني به اين معنا نيست که در مقابل مشکلات خود، تسليم شد و هدفنهايي را رها کرد. 3. انعطافپذيري: سومين موردي که براي تعيين يک هدف اهميت دارد، انعطافپذيري است؛ يعني بايد بتوان هدف مورد نظر را دائما ارزيابي، اصلاح و يا تعديل کرد. از آنجا که، اوضاع و شرايط مرتبا درحال تغيير است و موانع پيشبيني نشدهاي برسر راه ظاهر ميشوند، براي نايل شدن به هدف بايستي به طور واقعگرايانه، آمادگي مواجهه با تغييرات و موانع را داشت و هرگونه تغييري را که در راه رسيدن به هدف ضروري است، پذيرفت. درتعيين اهداف، به ويژه هدف بلندمدت بايد به نکاتي توجه داشت: 1. هدف مياني و نهايي به صورت دقيق، مشخص و قابل ارزيابي باشد. مثلا هدف نهايي رسيدن كسب مدرك دكترا است و موفقيت در مصاحبههاي مربوط به دكتري و هدف مياني، موفقيت و قبولي در مقاطع ارشد و كارشناسي است؛ 2. از مشاوره با افراد آگاه نبايد دريغ درك؛ 3. بايد مدت زمان نيل به هريك از اهداف به صورت اجمالي مشخص شود؛ 4. در برنامهريزي هفتگي و ماهيانه، به خواستهها و نيازهاي شخصي، خانوادگي و تفريحات نيز توجه شود؛ 5. به توانايي، استعداد، ذوق، و علايق و ساعاتي که در اختيار داريم توجه کنيم؛ 6. بيش از اندازه و بيرون از حد توانايي خود برنامهريزي نداشته باشيم؛ يعني برنامهريزي بايد واقع بينانه و متناسب با ظرافت و توانايي فرد باشد، نه خيالي و ايده آل که فراتر از ظرفيت فرد باشد. ب. رعايت اولويتها در ميان موضوعات درسي و واحدها آموزشي، که براي طلاب و دانش پژوهان مطرح است، بعضي از آنها از اولويت درجه يک و برخي در اولويت درجه دو قرار دارند. از اين رو، دربرنامهريزي بايد به اولويتها توجه نمود تا در موقع تزاحم يا تداخل با برنامهاي پرداخت که ارزش و اولويت بيشتر دارد و نيازمند انرژي و نشاط بيشتري است. اگر برنامه ريزي براساس اولويت صورت نگيرد، چه بسا کارهاي اساسي و ضروري عقب بيفتد و کارهاي جنبي جلو بيفتد. براي مثال، ممکن است دانشجويي در طول سال تحصيلي، براي خود برنامههاي زير را در نظر بگيرد: گذراندن دروس دانشگاه، شرکت وحضور درکلاس، مطالعات جنبي درباره موضوعات سياسي و فرهنگي، همکاري با دانشگاه و شركت در مراسمات ديني و مذهبي و ... . طبيعي است اگر فرد اولويتبندي نکند، ممکن است زمان بهينه و مطلوب خود را صرف کارهاي جنبي و درجه سوم نمايد. حضرت اميرالمؤمنان علي(ع )، درباره اهميت اولويتبندي در کارها مي فرمايند:«کسي که به غيرمهم مشغول شود، مهمتر را از دست مي دهد.»15 ج. نظم تأثير نظم و پايداري در زندگي و آثار مفيد آن بر کسي پوشيده نيست. نظم و استقامت در زندگي از اصولي است که موقتي نبوده و همواره در زندگي جاري و ساري است و بدون نظم، بسياري از امور به سامان نمي رسد و يا ديرتر از انتظار معمول صورت ميگيرد. اگر با نگاهي دقيق به پديدههاي جهان نگاهي افکنيم، متوجه خواهيم شد که تمام کارها و امور جهان براساس نظمي دقيق اداره ميشود. آيا تا به حال مشاهده شده که خورشيد مقداري ديرتر طلوع کند يا زودتر غروب کند؟ آيا تا به حال ماه وستارگان با هم تصادم داشتهاند؟ همه امور عالم براساس نظم و تدبير است. در آموزه هاي ديني بر اهميت نظم در زندگي سفارش گرديده واين امر مورد تأکيد اولياي دين اسلام بوده است. حضرت اميرالمؤمنين علي (ع)، درآخرين لحظات زندگي، پيروان خود را به دو امر مهم و حياتي، که حقيقتا عامل پيروزي و موفقيت است، سفارش مي کند و مي فرمايند:« شما را به دو چيز مهم سفارش مي کنم: پرهيزکاري و رعايت حدود الهي و نظم در کارها»16 در شرح حال حضرت امام خميني (ره) نوشته اند که، ايشان فوق العاده به نظم اهميت مي دادند به طوري که حتي در مشرف شدن به زيارت نيز به آن توجه داشته و مردم نجف ساعت خود را با ورود ايشان به حرم حضرت اميرالمؤمنين (ع) تنظيم مي کردند. يکي از مصاحبان حضرت امام مي گويد:« به راستي عجيب بود که امام براي مطالعه و قرائت قرآن و کارهاي مستحبي حتي زيارتها، وقت خاصي را تنظيم کرده بودند و هر کاري را روي همان وقت و تنظيم خاص انجام مي دادند.17 دکتر علي لاريجاني، درباره برنامهريزي و نظم استاد چنين مي گويد:« ايشان در تمام شئون زندگي، فرد بسيار منظم و منضبطي بودند. اوقات ايشان با برنامه و نظم خاصي براي کارهاي متعدد تنظيم شده بود. ساعاتي را براي عبادت و ساعاتي را براي استراحت و ساعاتي براي مطالعه و تحقيق اختصاص داده بودند و سعي داشتند تا برنامه طبق نظم و برنامه جلو بروند.18 نظم و انضباط در تحصيل و مطالعه نيز از ساير عرصه ها استثناء نبوده و حتي نظم در مطالعه و تحصيل داراي اهميتي مضاعف است. دانشجو و دانش پژو بايد با برنامه ريزي درست، ساعات مطالعه و ميزان آن را بطور منظم، محاسبه نموده و ساعات لازم را در هر شرايطي به آن اختصاص داده و به دلايل کم اهميت، درس و مطالعه را تعطيل نکند. همچنين حضور منظم در کلاس وجلسات داشته باشد. حضرت آيت الله مصباح يزدي درباره نظم و برنامه ريزي علامه طباطبايي درباره تحصيل مي فرمايند: «ايشان بسيار منظم بودند. غالبا قبل از شاگردان در کلاس حاضر مي شدند و دقيقه اي تخلف نميکردند و تا دقيقه آخر هم درس ميدادند و اين برنامه دايمي بود. در برف، سرما، در طول ده و دوازده سال يادم نمي آيد که ايشان يک دفعه هم درس را تعطيل کنند. نظم و پشتکار زيادي داشتند.19 د. استقامت و پايداري استقامت و ثبات قدم نيز در هر کاري از جمله شرايطي است که در به نتيجه رسيدن کار نقش زيادي دارد. انساني موفق خواهد بود که در اجراي برنامهاي که دارد، پافشاري و مقاومت داشته باشد. اگر انسان بهترين برنامهريزي راداشته باشد، ولي در آن پافشاري و استقامت نداشته باشد، كار به سرانجام نخواهد رسيد. ثبات قدم و پشتکاري نه تنها افراد را به سوي پيشرفت و ترقي مادي رهنمون ميكند، بلکه فشارهاي روحي را کاهش داده و اعتماد به نفس انسان را بالا مي برد. لازم به يادآوري است،: استقامت و پايداري نسبت به برنامه و اجراي آن، بايد تدريجي و مدارم باشد. سرعت افراطي در اجراي برنامه ممکن است نتيجه عکس بدهد. در تحصيل و برنامه تحصيلي حرکت لاک پشتي مطلوب است، نه حرکت خرگوشي! حضرت علي (ع) مي فرمايند: «قليل يدوم خير من کثير لا يدوم»، پس سرعت، عجله و شتاب در تحصيل معمولا نتيجه عکس مي دهد! ه. يادداشت کردن برنامه درسي برنامه ريزي درسي زماني درست اجرا مي شود که عناصر آن را به ياد داشته باشيم و بدانيم در هر روز و در هر ساعت چه کارهايي مي بايستي انجام دهيم. بدين منظور، ميتوان دفترچه يادداشتي همراه خود داشت و عناصر برنامه هاي خود را در آن يادداشت نمود. مثلا سه ساعت مخصوص مطالعه درس رياضي، يک ساعت مطالعه درس علوم، يک ساعت استراحت بين روز و غيره. در هر شب سعي کنيم برنامه هاي خود را چک کرده و ميزان موفقيت در انجام آنها را بررسي نمود. نقش برنامه ها را برطرف نمود. و. شناخت هدر دهنده هاي وقت گاهي اوقات برنامه ريزي صورت ميگيرد، تصميم جدي نيز بر اجرا و عملي شدن آن وجود دارد، اما کارها به شکلي که برنامهريزي شده پيش نمي رود؛ يعني در آن وقفه ايجاد شده، بعضي فرصت ها هدر مي رود. در اينجا بخشي از مشکل مربوط به خود فرد و بخشي ديگر مربوط به اطرافيان است. رايج ترين هدر دهنده هاي وقت، عبارت است از : مهمان هاي ناخوانده، سروصداي همسايه، هم حجرهاي ها، تلفن ها، راديو، تلويزيون، و جر و بحث هاي بي ثمر. براي کنترل و حذف آنها مي توان توصيههاي زير را به خاطر داشت: 1. محل مناسب و خاصي را براي مطالعه انتخاب كرد؛ 2. تلفن همراه را خاموش نمود؛ 3. نه گفتن را بايد آموخت.بايد با شجاعت و کمال ادب به دوستان بگوييم: «کار دارم»؛ 4. برنامه اوقات فراغت را تنظيم کرد؛ 5. در هنگام مطالعه تلويزيون و رايانه و ضبط صوت را خاموش نمود. ز. حضور فعالانه درکلاس درس بخش زيادي از موفقيت تحصيلي، به حضور فعال در کلاس درس بستگي دارد. براي اينکه فرد فعالي باشيم، بايد با دو مهارت مهم مربوط به يادگيري، يعني «خوب گوش کردن» و «يادداشت برداري» آشنا باشيم. البته، اين دو وابسته به يکديگرند. اگر خوب گوش نکنيم، نمي توان به خوبي ياداشت برداري نمود. همچنان که، «يادداشت برداري» نيز مستلزم توجه و گوش دادن دقيق است. خوب گوش دادن موجب تقويت حافظه کوتاه مدت و شفاهي مي شود؛ يعني آنچه از راه شنيدن در حافظه ثبت ميشود. علاوه بر اين، درک معني ومحتواي مطلب را آسان مي کند. کساني که خوب گوش نمي دهند فقط الفاظ را مي شنوند، ولي درک درستي از محتواي لفظ ندارند. پس از دقت لازم درگفته هاي استاد، «يادداشت برداري» از نکات مهم و اساسي درس از راههاي مبارزه، با فراموشي مطالب است. اعتماد بر حافظه و يادداشت نکردن مطالب، شيوه مطلوبي براي يادگيري نيست؛ زيرا بر اساس مطالعات هيرمن ابينگاوس( ؟؟؟؟) در مورد حافظه انسان، انسان ها پس از بيست دقيقه، تقريبا 40/ آنچه را که شنيدهاند يا خوانده اند، فراموش ميکنند و پس از 24 ساعت، نقريبا 70/ مطالب را از ياد مي برند.20 اما با استفاده از مهارتهاي مفيد تحصيل و مطالعه مي توان حافظه خود را طوري تقويت کرد که در موقع لزوم تا 80/ يا بيشتر آنچه را شنيده يا خوانده ايم، به ياد آوريم. براي تقويت حافظه بايد در کلاس درس با دقت به مطالب گوش داد، و سعي نمود از نکات مهم و برجسته يادداشت برداري نمود. سعي کرد تا حواس پرتي ها را به حداقل رساند و عزم خود را در توجه دقيق و عميق به درس جزم کرد و اجازه نداد چيزي حواسمان را از درس منحرف کند. اگر احساس کرديم حواس مان جمع نيست، با استفاده از کلمه يا عباراتي مثل «تمرکز» يا «دقت»، سطح توجه خود را افزايش دهيم. مطالب را طوطي وار و بدون فهم حفظ نکنيم، بلکه سعي کنيم مطالب را بفهميم و به صورت بينشي دريافت کنيم و اگر احيانا مطلبي براي ما مبهم و بدون فهم بود، همانجا از استاد مربوط سؤال کنيم تا ابهام برطرف شود؛ زيرا اگر چيزي براي ذهن مبهم باشد، يادگيري مطالب بعدي مشکل خواهد بود. از پاسخ دادن به سئوالهاي استاد نهراسيم و اعلام آمادگي کنيم؛ زيرا اين کار علاوه بر اينکه جرأت را زياد ميکند، موجب اصلاح فهم نادرست خواهد شد. پيش از از شروع کلاس و درس، مقداري استراحت نموده و با حالت نشاط در کلاس حاضر شويم و حتما غذاي کافي ميل نموده، هرگز گرسنه و با شکم خالي و يا حتي با شکم خيلي پر در کلاس درس حاضر نشويم. هرگز اجازه ندهيم حالات هيجاني و اضطراب آور سراغ ما بيايد و در کلاس درس به هيچ چيزي به غير از درس توجه نكينم. سعي کنيم سر کلاس روي صندلي اي بنشينيم که بيشتر مورد توجه استاد است و به معلم نزديک و مورد عنايت او مي باشد و هرگز در گوشه کلاس ننشينيم.21 ح. تمرکز حواس از جمله عواملي که در افزايش بهرهوري در مطالعه و درک بهتر درسها و موفقيت در تحصيل بسيار مؤثر است، داشتن تمرکز حواس به هنگام مطالعه است؛ يعني فرد در خود اين توانايي را ايجاد کند که با اختيار و توجه، دقت خود را بر روي موضوع يا کاري که انتخاب کرده، با ميل واراده متمرکز نمايد و از توجه به ساير موضوعات و کارها جلوگيري کند. براي ايجاد تمرکز حواس بايد عواملي را که مانع از تمرکز مي شود شناخت و در جهت رفع آنها اقدام کرد. مهم ترين موانع تمرکز حواس عبارتند از: 1. عدم علاقه نسبت به موضوع مورد مطالعه بي علاقگي به موضوع يا کتاب درسي و يا يک درس، از مهم ترين عوامل عدم تمرکز است. اگر شما به منطق علاقه نداشته باشيد و يا از معلم آن دل و يا خاطره خوشي نداشته باشيد، ذهن شما کمتر بر درس منطق متمرکز ميشود و هر لحظه متوجه موضوع و نقطه ديگري ميگردد. بهترين شيوه براي مقابله با اين حالت، توجه به فوايد و آثاري است که بر مطالعه و درس منطق مترتب مي شود مثلا در مورد فردي که علاقه به منطق ندارد، اگر به اين نکته توجه شود، که منطق از دروسي است که از ارزش زيادي برخوردار است و در بالا رفتن قدرت تعقل و انديشه نقش زيادي دارد، فرد به درس منطق علاقه پيدا مي کند و نسبت به مطالعه آن علاقمند ميشود. 2. ناهماهنگي اراده و تخيل اگر تخيل آدمي با اراده وي همسو نباشد، نمي توان تمرکز حواس لازم را به دست آورد. از آنجايي که، قدرت تخيل قويتر است، ممکن است ذهن خود را به دست تخيل خود بسپاريم و ناخودآگاه، به جاي تمرکز در درس استاد، يا تمركز در کتاب مورد مطالعه، رشته تخيلات خود را ادامه داده، از حال و هواي درس و مطالعه خارج شويم. براي غلبه بر اين مشکل، وقتي مايل به مطالعه درباره موضوعي خاص هستيد، بهتر است خود را در حال و هواي مخصوص آن موضوع قرار دهيد... تا از اين طريق خيال وارده خود را با هم هماهنگ کنيد، و تمرکز حواس پيدا نماييد. 22 3. اشتغالات ذهني اگر با مشکلي مواجه هستيد که ذهن شما را به خود مشغول کرده است، نمي توانيد ذهن خود را بر مطالعه و درس متمرکز کنيد. براي مثال، اگر در يک درس كه براي شما داراي اهميت بالايي است، نمره مناسب نگرفتيد، اين امر موجب مي شود ذهن شما سخت با اين موضوع درگير شود و از توانايي شما براي تمرکز بر ساير مسائل كاسته شود. براي مقابله با اين حالت، بايد تمرين کرد. بايد سعي كرد ذهن خود را از آنچه اتفاق افتاده جدا نمود. نبايد برگذشته حسرت خورد، بلکه بايد براي آينده برنامه ريزي کرد که چنين مشکلي پيش نيايد. کساني که چنين تمرين مي كنند و اجازه نمي دهند مشکلات، ذهن آنان را اشغال کند، مي توانند ذهن خود را براي آينده آماده کننده و از تمرکز بر مسائل آينده بهره مند شوند. ط. علاقه و انگيزه بسيارند کساني که از لحاظ توانايي و استعداد يادگيري بسيار شبيه به هم هستند، ولي در پيشرفت تحصيل تفاوت هاي زيادي با يکديگر دارند. اين تفاوت، نه تنها در تحصيل بلکه در ساير فعاليت هاي درسي نيز به چشم ميخورد. شايد از خود سئوال کرده باشيد، چرا چنين تفاوتي وجود دارد وچه چيزي توجيه کننده اين مطلب علاقه و انگيزه است. 23 « بلوم» درمدل يادگيري تحصيلي خود شواهدي به دست آورد ه است که علاقه و انگيزه افراد، هم نقش علت را بازي مي کند و هم معلول. به عبارت ديگر، يادگيرندگان علاقه مند به يک موضوع، نسبت به يادگيرندگان کم علاقه، موفقيت بيشتري دارند. اين موفقيت بيشتر، سطح علاقه و انگيزه آنان را نسبت به آن موضوع و موضوع هاي مشابه افزايش مي دهد. 24 فنون و روش هاي ايجاد علاقه بهترين راه ايجاد علاقه براي تحصيل و مطالعه بيشتر، بهبود شرايط يادگيري و افزايش سطح کيفي روش هاي مطالعه است. از اين طريق، شما به موفقيت بيشتري در يادگيري نايل مي شويد. اين کسب موفقيت، علاقه و انگيزش شما را نسبت به يادگيري مطالب تازه افزايش مي دهد. در اينجا روشها و فنوني را که مي توانيد به کارگيريد تا علاقه و انگيزه شما به مطالعه و تحصيل بيشتر شود، بيان مي گردد. اگر مي خواهيد علاقه و انگيزه شما به مطالعه و تحصيل بيشتر شود، فنون و روشهاي زير را به کار بگيريد: 1. هدف خود را در آغاز مطالعه و درس دقيقا براي خود مشخص کنيد. اگر بدانيد به دنبال چه چيزي هستيد، با انگيزه و علاقه بيشتري به جست و جوي آن مي پردازيد. 2. در شرايط لازم خود را تشويق کنيد. پس از هر عملکرد درست و مطالعه موفق، براي خود يک پاداش در نظر بگيريد. مانند يک تفريح مورد علاقه و يا خوردن يک نوشيدني لذت بخش. 3. از آزمون و نمره دهي به خود، به عنوان وسيلهاي براي ايجاد انگيزه در خود استفاده کنيد. هنگامي که درس هاي خوانده شده را از حفظ ميگوييد و يا سئوالهايي را که اول مطالعه مطرح ميکنيد پاسخ مي دهيد، در حقيقت، يک آزمون از خود مي گيريد. بنابراين، به خود نمره بدهيد. اين عمل موجب مي شود که از پيشرفت خودآگاه شويد. اين امر به علاقه و انگيزه شما مي افزايد. 4. مواد مطالعه را از ساده به دشوار شروع کنيد. مطالعه مطالب درسي به صورت متوالي، از ساده به دشوار، موجب مي شود که شما در يادگيري مطالب ساده به اندازه کافي موفقيت به دست آوريد. اين کسب موفقيت اوليه، انگيزه و علاقه شما را براي يادگيريهاي بيشتر افزايش مي دهد. 5. کارهاي بزرگ را به قدم هاي کوچک تبديل کنيد. يکي از رموز انگيزه بالاي اشخاص بسيار موفق و کارآمد اين است که، بدون مقدمه به کارهاي بزرگ اقدام دست نميزنند، بلکه کار بزرگ را به اجراي کوچکتر تقسيم مي کنند و در هر مرحله، جزيي از آن را انجام ميدهند. به دو طريق مي توان کار بزرگ را به اجزاي کوچک تر تقسيم کرد. 1. يکي از آنها اين است که، در هر نوبت زمان مختصري را صرف انجام دادن آن کنيد. يکي از دلايل و رموز کار اين است که، وقتي بدانيد مثلا بيش از پانزده دقيقه ازاوقات خود را صرف مطالعه نميکنيد، کار برايتان ساده تر مي شود. البته، وقتي کاري را شروع ميکنيد، خود به خود، در شرايط روحي بهتري قرار ميگيريد. بعيد نيست که مدتي بيش از اين صرف انجام دادن آن کار کنيد. 2. راه حل دوم اين است که، موضوع مطالعه را به اجزا متوالي تقسيم کنيد و با انجام هر جزء، انگيزه شما براي انجام جزء ديگر بيشتر خواهد شد. ي. استفاده از تلقين مثبت و تجسم به عنوان عامل ايجاد انگيزه آيا تا به حال به خود گفته ايد: « خيلي خوب مي دانم که نمي توانم در انجام اين کار موفق شوم!» اگر اغلب چنين کلماتي را قبل از شروع به درس خواندن به خود ميگوييد، در واقع ضمير ناخودآگاه شما هم ناتواني شما را در اين امر پذيرفته است و طرح اين شکست را از قبل پيريزي ميکند. اما خوشبختانه پيشگويي قابل انتظار ما مي تواند در جهت مثبت هم باشد. اگر از خود تصوير شخص موفقي در ذهن داشته باشيد. اين تجسم رابا تلقين مثبت، هر روز تقويت کنيد، شانس زيادي براي موفقيت و نايل شدن به اهدافتان خواهيد داشت. خوش بيني به رسيدن به موفقيت، مقدمه علاقمندي به تحصيل، درس و مطالعه بيشتر است. ايجاد ميل و رغبت، اصل اساسي در يادگيري است. اگر فردي احساس ضعف کند، درعمل نيز ضعيف عمل ميکند. اگر فردي احساس قوت کند، درعمل نيز قوي عمل خواهد كرد. مکان مطالعه از جمله عواملي که درسير و تداوم مطالعه و نيز ميزان بازدهي نقش دارد، مکان مطالعه است. مکان مطالعه از چند جنبه مورد توجه است: از يک سو ، مکاني که براي مطالعه انتخاب مي شود و از سوي ديگر، ويژگي هايي که در آن مکان مي بايد مورد توجه قرار داد. بهترين مکان براي مطالعه، خانه يا حجرهاي است که در آن زندگي ميکنيم. برتري خانه و يا حجره نسبت به ساير مکان ها، آشنا بودن با محيط و ارتباط با آن، همچنين در دسترس بودن آن است که امکان انجام مطالعه را در تمامي زمان ها فراهم مي آورد. بيترديد خانه وحجره نيز مي بايست داراي ويژگي هايي باشند که انجام مطالعهاي مطلوب را امکان پذير سازد: آرامش، عدم مزاحمت ساير ساکنان خانه، همچنين فقدان ساير مسائل بازدارنده و اختلال زا در يادگيري و مطالعه، از جمله عواملي است که براي انتخاب خانه به عنوان، مکاني مناسب براي مطالعه، دخالت دارند. چنانچه بتوان فضايي خاص را براي مطالعه به صورت اتاق مطالعه و يا اتاق شخصي دراختيار داشت، بي ترديد انجام مطالعه به صورت دلپذير ميسر مي گردد. 25 کتابخانه، انتخاب بعدي براي مطالعه است. پارک ها و گردشگاه هاي عمومي مکان مناسبي براي مطالعه نمي باشند و ميزان بازدهي در پايينترين حد خود قرار خواهد گرفت. به عبارت ديگر، هيچ تناسبي ميان بازدهي و انرژي و زمان صرف شده براي مطالعه وجود ندارد. مکان مطالعه بايد از نور کافي، حرارت متناسب و مطبوع برخوردارباشد. فضاي مطالعه بايد به گونهاي نظم و آرايش پيداکند که موجب ايجاد علاقه به مطالعه شود. از نصب تابلوهايي که متضاد با امر مطالعه است و موجب اختلال در يادگيري مي شود خودداري شود. بهترين وضعيت براي مطالعه، قرار گرفتن در پشت ميز مطالعه است. از قرار دادن عکس و نوشته زير شيشه ميز، که سبب انحراف ذهن و توجه از مطالعه مي شود، و از انجام اموري غير از مطالعه در پشت ميز پرهيز شود. زمان مطالعه براي همه دانش آموزان، دانش پژوهان، دانشجويان و کساني که اهل مطالعه و درس هستند، اين سئوال مطرح است که بهترين زمان براي مطالعه چه زماني است؟ چه زماني مطالعه کنيم تا مطلب به ذهن سپرده شده، فراموش نشود؟ آيا تا دير وقت بيدار بمانيم و مطالعه کنيم يا اينکه شب زود بخوابيم و صبح زود براي مطالعه بيدار شويم؟ اين گونه سئوال ها، بارها از اهل فن و متخصصان امر پرسيده مي شود. پاسخ به اين سئوال، بستگي به عادات فردي دارد. بعضي اشخاص عادت دارند تا نيمه هاي شب بيدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه، با خيال راحت مطالعه و کار کنند و احساس رضايت و مسرت کنند. اين افراد اگر صبح زود از خواب برخيزند، به قول خودشان تا شب گيج بوده و از درک مطلب باز مي مانند. بعضي ديگر، عادت به زود خوابيدن دارند و صبح پيش از تاريکي از خواب برخاسته و به انجام وظايف، تکاليف، مطالعه و يادگيري مي پردازند. بنابراين، هر فردي بايد خود نبض و عادت خودرا به دست آورد. ولي به طورکلي گفته مي شود که، دروس حفظ کردني را در صبح زود، پس از اينکه مغز و اعصاب پس از خواب شبانه استراحت کرده و آمادگي پذيرش مطالب را پيدا کرده است، بهتر مي توان فرا گرفت. به هر حال، هيچ زماني از روز و شب براي فراگيري، خواندن ومطالعه نامناسب نيست. به شرط اينکه، از پرخواني، فشار بيش از اندازه به خود، مطالعه با حجم نامناسب، کم کردن وقت استراحت و تفريح و تغذيه ناکافي پرهيز کرده و از ورزش و حرکت بدني، کوتاهي نکنيم.26 همچنين مطالعه بلافاصله بعد از غذا خوردن، خود موجب عدم تمرکز مي شود. مغز شما براي فعاليت هاي ذهني بيش از همه به اکسيژن نياز دارد، و اين اکسيژن را از خون مي گيرد و جريان خون شما پس از غذا خوردن تا حدود يک و نيم ساعت بيشتر متوجه اندام هاي گوارشي است تا مغز. به همين علت است که، شما پس از غذا خوردن بيشتر تمايل داريد که استراحت کنيد تا اينکه فعاليت هاي فکري انجام دهيد. دست کم تا نيم ساعت پس از صرف غذا، از مطالعه کردن اجتناب کنيد. همچنين ثابت شده است که، مطالعه بلافاصله پس از خواب شبانگاهي، نميتواند بازدهي مطلوب را داشته باشد؛ زيرا ترشح هورمون ،« سوماتوتروپين» که اثرات آن مدتي پس از بيداري وجود دارد، در يادگيري اختلاف ايجاد ميکند. بر اين اساس، لازم است حتي الامکان از مطالعه نيمه شب يا سحرگاهان و بعد از بيداري از خواب، خودداري شود و چنانچه قصد مطالعه در اين ساعات را داريد، مي بايست پس از 20 تا 30 دقيقه بعد از بيداري به مطالعه پرداخت تا اثرات اختلال کننده سوماتوترو پين در يادگيري زايل شود.27 منابع ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، منشورات مکتبه آيت الله العظمي المرعشي النجفي، قم، 1404ه.ق. التميمي الامدي، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، 1407ه.ق. خادمي، عين الله، مطالعه و روشمند، انتشارات پارسايان، قم، 1379. ذوالفقاري، غلامحسين رهنمون ( سخنان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان)، انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، تهران، 1379. سيف، علي اکبر، روان شناسي پرورشي، انتشارات آگاه، تهران، 1377. شجري، فتح الله، يادگيري خلاق، تهران، انجمن قلم ايران، 1377. شفيع آبادي، راهنمايي و مشاوره شغلي وحرفه اي، انتشارات رشد، تهران، 1381. ماهنامه فرهنگي – اجتماعي ديدارآشنا، قم، موسسه آمورشي امام خميني(ره)، آبان 1385. مجلسي، محمد باقر،بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1404ه. ق. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، دارالحديث، قم، 1416ه.ق. مرزبان و مرد خرد، ( يادنامه علامه سيد محمد حسين طباطبايي)، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1381. نبوي، محمد حسن، مديريت اسلامي، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1372. نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهيدي، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372. هرگنهان، بي آر، مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري، ترجمه دکتر سيف، تهران، نشر دوران، 1376. هلير رجينا و همکاران، مهارت هاي يادگيري، ترجمه فاطمه فاضلي، انتشارات بصيرت، تهران، 1378. يارمحمديان، محمد حسين، اصول برنامه ريزي درسي، تهران، انتشارات يادواره کتاب، 1379. پي نوشتها ________________________________________ 1. محمد حسن نبوي، مديريت اسلامي،( قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1372)، ص39 2. محمد حسين يارمحمديان، اصول برنامه ريزي درسي، (تهران، انتشارات يادواره کتاب، 1379)، ص 17 3. يابن مسعود اذا عملت عملا فاعمل بعلم و عقل و اياک ان تعمل بغير تدبير و علم فانه جل جلاله يقول" « ولاتکونوا کالتي نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا». محمد باقر مجلسي، بحارالانوار،( بيروت: داراحياء التراث العربي، 1404ه. ق.)، ج 7، ص 110 4. امارات الدول انشاء الحليل، محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، (قم: دارالحديث، 1416ه.ق.)، ج 2، ص 551 5. التلطف في الحيله اجدي من الوسيله، همان 6. ماهنامه فرهنگي – اجتماعي ديدارآشنا، قم، موسسه آمورشي امام خميني(ره)، آبان 1385،ص 13 7. همان 8. مرزبان و مردخرد، يادنامه علامه سيد محمد حسين طباطبايي، (قم: انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1381)، ص 705 9. غلامحسين ذوالفقاري، رهنمون ( سخنان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان)، (تهران: انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، 1379)، ص 248 10. اضاعه الفرصه غصه: محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، (قم: دارالحديث، 1416ه.ق.)، ج 3، ص 2399 11. اشد الغصص فوت الفرص، يابن آدم!انک لم تزل في هدم عمرک منذ سقطت من بطن انک، فحد مما في يديک لما بين يديک؛ فان المومن يتزود، و الکافر يتمتع. 12. يابن آدم!انک لم تزل في هدم عمرک منذ سقطت من بطن انک، فحد مما في يديک لما بين يديک؛ فان المومن يتزود، و الکافر يتمتع.، همان، ص 2398 13. ذوالفقاري، پيشين، ص 801 14. هلير رجينا و همکاران، مهارت هاي يادگيري، ترجمه فاطمه فاضلي، (تهران: انتشارات بصيرت، تهران، 1378)، ص 2 15. من اشتغل بغير المهم ضيع الاهم: عبدالواحد التميمي الامدي، غررالحکم و دررالکلم، (بيروت: موسسه الاعلمي للمطبوعات، 1407ه.ق.)، ص 202 16. اوصيکم بتقوي الله و نظم امرکم.: ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، منشورات مکتبه آيت الله العظمي المرعشي النجفي،( قم: 1404ه.ق،1372)، ص 302 17. فصلنامه فرهنگ پويا،، قم، موسسه آمورشي امام خميني(ره)، 1385، ص 16 18. همان 19. مرزبان و مردخرد، پيشين،ص 711 20. هلير، 1378پيشين، ص 2 21. ر.ك. به: علي اکبر سيف، ، روان شناسي پرورشي، (تهران: انتشارات آگاه، 1377) 22. عين الله خادمي ، مطالعه و روشمند،(قم: انتشارات پارسايان، قم، 1379)، ص 71 23. سيف، پيشين، ص 352 24. همان، ص 354 25. فتح الله شجري، يادگيري خلاق، (تهران، انجمن قلم ايران، 1377)، ص 127 26. همان، ص 95 27. همان، ص 126
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
|