خوش آمديد,
مهمان
|
|
تحلیل محتوای کمیو معنایی
تحلیل محتوا و نمادهای موجود در متن ممکن است کمی یا معنایی باشد. نمادهای کمیرا میتوان به واسطة رایانه و نرم افزارهای خاص شناسایی نمود، ولی واحدهای معنایی را نمیتوان به طور آشکار بیان و معرفی نمود که تم(theme) یا موضوع نامگذاری شده است. بنابراین، محقق باید کلمات خاص یا معنای کلمه را مورد ارزیابی قرار دهد. شمارش کلمات به صورت واحدهای کمّی، کاری دشوار نیست، ولی تفسیر آنها مقداری مشکل میباشد؛ زیرا کلمات در زمینههای گوناگون بار معنایی ویژهای دارند. به همین دلیل، پژوهشگران امروزه بر کمینمودن کلمات تأکید دارند. برای کمیکردن کلمات باید فرایند زیر را پیمود: 1. در نظر گرفتن زمان و مکان، برای مطالعه دادهها. به عنوان مثال، فضای لازم را باید برای یک مقاله و یا زمان لازم را برای یک سخنرانی از رادیو در نظر گرفت. 2. بررسی ویژگیها و مشخصات ظاهری که باید جستجو شود. از این رو، محقق توجه خود را معطوف به تکرار ویژگیهایی میکند که در فرایند نتیجه گیری پژوهش تأثیر گذار میباشد. مثلاً، به واسطه شمردن کلمه «قسط» در قرآن و تکرار آن با ویژگیها و مشخصههای مختلف، به مقصود و مفهوم اصلی «قسط» از منظر قرآن دست خواهد یافت. 3. شمردن فراوانیهایی که با هر مشخصه مورد نظر به کار رفته است. 4. بررسی آهنگها و لحن به کار رفته در کلمات و واژههای محور تحلیل، که بیشتر در امور باورها و عقاید به کار میرود، با ساختن مقیاس خاص میتوان آنها را اندازه گیری نمود.17 مثلاً، به کار رفتن کلمه «عذاب» در قرآن را میتوان با این روش تحلیل محتوا نمود. تحلیلهای کیفی همان گونه که بیان شد، ابتدا پژوهشگران بیشتر از روش کیفی استفاده میکردند، اما امروزه از میزان استفاده از روشهای کیفی کاسته شده است. برای کاربرد روش کیفی در تحلیلهای تاریخی در این بخش، لازم است به اختصار به توضیح این روش بپـردازیم. دادههای کیفی از طریق و روشهای گوناگونی جمع آوری میشوند برخی از این روشها عبارتند از: یادداشتهای میدانی، مصاحبهها، اسناد پژوهشی، نامهها، متون چاپی، سخنرانیهای شخصیتهای سیاسی، پروندههای دادرسیهای قضایی و اشکال بسیار متنوع دیگر. رویکردی که بر پژوهش کیفی حاکم است، بیشتر جنبه اثبات گرایانه و تفسیری به خود میگیرد. از اینرو، تحلیل دادهها با توجه به آن رویکرد انجام میگیرد.18 یکی از اموری که در تحلیل محتوای کیفی باید مورد توجه قرار گیرد، تعیین چارچوب تئوری برای تحلیل دادهها است. بنابراین، محقق در ابتدا نیاز به یک چارچوب نظری دارد تا براساس آن، فرضیهها و متغیرهای خود را مشخص نماید، سپس درصدد روشی بر آید که با تحلیل دادهها مناسب باشد.19 تحلیل دادهها به احتمال زیاد دشوارترین بخش پژوهش کیفی به شمار میرود؛ زیرا قواعد مشخصی برای تحلیل دادهها وجود ندارد. به همین دلیل، در بسیاری از موارد پژوهشگر روش تحلیل دادهها را خود ابداع میکند. تایلور بر این باور است:«علت اینکه بسیاری از مردم تحلیل دادههای کیفی را دشوار مییابند این است که این تحلیل یک فرایند مکانیکی یا فنی نیست، بلکه فرایندی از استدلال استقرایی، تأمل، و نظریه پردازی است». کویین پتن نیز فرایند تبدیل دادههای کیفی خام به صورت نوشتار روشمند را نوعی ترکیب تحلیلی پیچیده و چند وجهی، که برخوردار از خلاقیت پژوهشگر است، میداند. از اینرو، فرمول خاص و دستور العمل صریح، در این رابطه را منتفی میداند.20 در برخی از روشهای کیفی، به ویژه رسانهها، هـدف پژوهشگر معطـوف به تأثیر پیام در مخاطبـان و گیرندة پیام میباشد تا آن را مـورد ارزیابی قرار دهد. لـذا محقق بار ارزشی کلمـات به کار رفته در پیام را میشمارد؛ زیرا تکرار کلمات خاص، حاوی پیامهایی است که گیرندگان پیام را بر میانگیزد تا در برابر آن واکنش نشان دهند |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سیاوش دانیالی
|