خوش آمديد,
مهمان
|
|
مفهوم فرهنگ سازمانی
بهطور كلی سازمان، یك پدیده فرهنگی است و هر سازمانی دارای فرهنگ خاص خود است. بهعلاوه، از جمله استعارههایی كه برای شناخت و تجزیه و تحلیل سازمانها بهكار میرود، استعاره فرهنگ است. با در نظر گرفتن استعاره فرهنگ برای سازمان، بر اهمیت نقش سنّتها و آداب و رسوم، داستانها، افسانهها، مصنوعات و نمادهای سازمانی تأكید میشود و به مدیر، بهمنزله نماد سازمان توجه میشود.[5] همانطور كه برای افراد، شخصیت (بهمعنی سلسله ویژگیهای ثابت و پایدار) تعریف میشود، برای سازمانها نیز میتوان شخصیت تعریف كرد. فرهنگ سازمانی بهمنزله شخصیت هر سازمان است؛ یعنی سازمانها هم مانند انسانها میتوانند محافظهكار، خلّاق، ترسو و ... باشند.[6] اهمیت فرهنگ سازمانی فرهنگ بر فرآیند تصمیمگیری و حل مسئله، انگیزش، رضایت و روحیه افراد، میزان خلاقیّت و نوآوری تأثیر دارد و در یك كلام، در مدیریت چیزی مستقل و آزاد از نقش فرهنگ نمیتوان پیدا كرد.[7] فرهنگ سازمانی، نوعی احساس هویت را به اعضای سازمان اعطاء میکند. فرهنگ باعث میشود که در افراد، تعهّداتی فراتر از منافع و علایق شخصی بهوجود بیاید.[8] مدیران سازمانها میتوانند از طریق فرهنگ سازمانی (قوی)، با قوانین نانوشته، بهوسیله هنجارهای گروهی و مراقبتهای ناشی از آن، اعمال و رفتار شغلی و اجتماعی كاركنان را كنترل كنند.[9] یافتههای صاحبنظران، مؤید این مطلب است كه موفقیت سازمانها در كنار سختافزارهایی مانند ساختار، راهبرد و سیستمها مستلزم نرمافزارهایی مانند كاركنان، مهارتها، سبكها و ارزشهای كاركنان (فرهنگ سازمانی) نیز هست. همچنین اجرای موفقیتآمیز راهبرد در سازمانها، در گرو ایجاد تمهیدات فرهنگی لازم در آنها است و بدون موافقت و همراهی فرهنگ سازمانی نمیتوان تحوّلی در سازمان ایجاد كرد. باید دانست كه ملاك قضاوت درباره فرهنگ سازمانها نیز میزان همخوانی و هماهنگی آن با مأموریتها و رسالت سازمان است.[10] اگر ارزشهای مشترک اعضای سازمان، با ارزشهایی که موجب افزایش اثربخشی سازمان میشوند، مغایر باشند، فرهنگ بهصورت یک بدهی (مانع) پدیدار میگردد. به احتمال زیاد، چنین وضعی هنگامی پیش میآید که سازمان، در محیطی پویا قرار گرفته باشد.[11] |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|