خوش آمديد,
مهمان
|
|
مدل فرهنگ سازماني شاين
در اوايل دهه 1980 ادگارشاين روانشناس اجتماعي آنچه را كه امروز به يك تئوري پر نفوذ فرهنگ سازماني تبديل شده است مطرح كرد : در تئوري شاين، فرهنگ در سه سطح وجود دارد : 1- مصنوعات بشر ساز (در سطح ظاهري 2- ارزش ها و هنجارهاي رفتاري (درسطح مياني) 3- باورها و پيش فرض ها (در هسته مدل) باورها و پيش فرض ها : هسته فرهنگ يك سازمان، باورها و پيش فرض ها هستند. پيش فرض ها به آنچه كه اعضاي سازمان واقعيت مي پندارند و نحوه درك و انديشيدن و احساس آنها را تحت تاثير قرار مي دهد ، اشاره مي كند. پيش فرض ها به طور كلي امور مسلم فرض مي شوند كه تا حد زيادي از حوزه خود آگاهي افراد دور هستند و مي توان آن را به حقيقت غير قابل سؤال كه جاي هيچ گونه بحث و جدل ندارد و به صورت واقعيت است در نظر گرفت. ديدگاه كلاسيك ها در مورد انسان سازماني: پيش فرض اين ديدگاه مبني بر انسان اقتصادي بود كه كانون تمركز آن بر ثروت و قدرت و مشوق هاي اقتصادي بود. ديدگاه مدرن اوليه : بر مبناي عقلانيت، كنترل و مديريت بود كه انسان ها راحيوانات عُقلايي در نظر ميگرفت. ديدگاه مدرن : براساس انسان اكولوژيك بود كه كانون توجه آن محيط و كنترل بيروني بود. ( رابطه موجودات با محيط) ديدگاه نمادين– تفسيري: برمبناي انسان نمادين بود كه معنا و تفسير، كانون توجه اين گروه بود. (انسان ها سازندگان و كاربران نماد هستند) ديدگاه پست مدرن : بر مبناي انسان زيبا شناس بود كه مهمترين پيش فرض آن گروه اين بود كه تجربه انسان پاره پاره است و كانون توجه آنها بر خلاقيت، آزادي و تنوع بود. شاين هفت موضوع بحث انگيز را كه بايد به وسيله هر فرهنگ و در هر دوره تاريخي حل شود مطرح مي كند كه در تعريف پيش فرض هاي هسته اي به ما كمك خواهند كرد. اين هفت موضوع عبارتند از : 1-رابطه سازمان 2-ماهيت فعاليت انسان 3 -ماهيت واقعيت وحقيقت 4- ماهيت زمان 5- ماهيت طبيعت انسان 6- تجانس دربرابر تنوع. اين هفت موضوع بحث انگيز را مي توان به دو طبقه تقسيم كرد : الف) سازگاري بيروني كه شامل رسالت واستراتژي، اهداف ابزار و نظام هاي كنترل است. ب) انجام دروني كه شامل زبان مشترك ، تعريف مرز گروه، پاداش و تنبيه ها، جايگاه و روابط قدرت هستند.
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باسلام خوب بود.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|