تاثيرات وبلاگ ها را مي توان در پنج مورد خلاصه کرد:

تعامل کاربران با اينترنت

نخستين اثر وبلاگ را مي توان ايجاد ارتباطي دو سويه ميان اينترنت و کاربران دانست. ارتباطي که تا پيش از اين يک سويه و مصرف گرايانه بود، اينک به ارتباطي دو سويه و تعامل گرايانه تبديل شده است. به عبارتي ديگر، اينک کاربر وبلاگ نويس اينترنت هم از محتواي موجود در وب استفاده مي کند و هم خود به نوعي (هرچند اندک و شايد نه چندان با کيفيت) به توليد محتوا مي پردازد. در واقع شايد يکي از بارزترين خصوصيات اينترنت نحوه تعامل آسان با آن در مقايسه با ساير رسانه هاي اطلاع رساني باشد، چرا که به همان سادگي که يک کاربر اينترنتي مي تواند با اين محيط در تعامل باشد و بر روي آن اثر بگذارد، قطعا نمي تواند بر روزنامه، تلويزيون، راديو يا رسانه هاي ديگري که مخاطلب آنها نيز هست اين چنين اثرگذار باشد.

خارج شدن انحصار توليد محتوا
اثر دوم وبلاگ نويسي خارج شدن انحصار توليد محتوا از دست عده اي مشخص است. تا پيش از ورود وبلاگ ها محتواي موجود در اينترنت غالبا به دست مديران و نويسندگان سايت هاي کوچک و بزرگ تامين مي شد اما با ورود وبلاگ ها هر کاربر اينترنتي توانست تا در توليد محتواي اينترنتي نقشي داشته باشد تا آنجا که منبع بسياري از اخبار و مطالب علمي وبلاگ ها شدند.در اين ميان سرعت توليد اطلاعات را نيز بايد مد نظر داشته باشيم. در رسانه اي همچون روزنامه، از هنگامي که فکري به ذهن نويسنده خطور مي کند تا هنگامي که آن فکر به چاپ مي رسد و خوانندگان آن را مطالعه مي کند پروسه اي زمان بر وجود دارد، در صورتي که در بحث مربوطه به وبلاگ نويسي کافي است تا نويسنده به اينترنت دسترسي داشته باشد! هر چند اين مساله خود گاه سبب کاهش کيفيت مطالب نوشته شده مي گردد، اما اين افزايش سرعت از سويي سبب کاهش هزينه هاي توليد محتوا شده و از سوي ديگر سبب افزايش کمي آنها. به هر حال با گذر زمان همانگونه که در سال هاي اخير هم شاهد آن بوده ايم، وبلاگ ها از حالت آشفته خود کم کم به سوي تخصصي تر شدن پيش مي روند و مي توان به توليد محتواي با کيفيت آنها اميدوار بود.

حرفه اي شدن کاربران
سومين اثر ورود وبلاگ و پديده وبلاگ نويسي را مي توان حرفه اي شدن کاربران کامپيوتر دانست. کاربراني که اينک براي نوشتن وبلاگ خود حداقل مي بايست به تايپ کردن مسلط شوند و کاربراني که هر چند پيش از اين به واسطه چت کردن يا ارسال ايميل هاي روزانه تا حدي به تايپ انگليسي مسلط شده بودند، اما از اين پس به ناچار بايد با صفحه کليد فارسي نيز بيشتر آشنا شوند. اين خود يکي از مطلوب ترين آثاري بود که وبلاگ نويسي به دنبال داشته است.همچنين کاربران براي بهبود و ارتقا وبلاگ خود مي بايست تا کدهاي مختلف برنامه نويسي وب را هر چند به صورتي محدود ياد بگيرند، از ابزار کمکي راي وبلاگ خود استفاده کنند و به بسياري کارهاي ديگر متوسل شوند تا کم کم به کاربراني حرفه اي مبدل گردند.بديهي است نبايد اين مساله را تنها تقويت افراد بدانيم چرا که با حرفه اي شدن کاربران يک جامعه کل آن جامعه به حالت حرفه اي در مي آيد.

ارتباطات موثر
وبلاگ ها در بازه زماني ميان دو پديده اجتماعي ديگر اينترنت ظاهر شدند: بعد از چت کردن و پيش از جامعه هاي مجازي.در چت روم ها و در کل در گفتگوهاي مجازي آنلاين، افراد به درستي قابل شناخت و تشخيص نبودند و فرد به صورت آني مي توانست هويت خود را تغيير دهد و با هويت هايي چندگانه ظاهر شود. هر چند ظهور پيدده جامعه هاي مجازي تا حدي سبب کاهش اين نقصان شد، اما فاصله ميان اين دو پديده (چت و جامعه هاي مجازي) فاصله اي چند ساله بود که وبلاگ ها توانستند به خوبي اين فاصله را پر کنند. چرا که وبلاگ نويسان در وبلاگ خود به درستي به بيان ديدگاه ها و عقايد خود مي پرداختند و شخصيت حقيقي خود را بروز مي دادند. در واقع بر خلاف رفتاري که گاه افراد در چت روم ها از خود بروز مي دهند و شخصيت هاي چندگانه اي توليد مي کنند، در عالم وبلاگ نويسي خود به خود به سراغ شخصيت اصلي خود مي روند و به دنبال معرفي افکار واحد خود هستند.بروز پديده هايي مانند وبلاگ هاي گروهي و يا انجمن هاي وبلاگ نويسان نيز مي توانند حرکتي اميدوار کننده براي هر چه موثر و مفيدتر بودن ارتباطات بين افراد به حساب آيد.تخصصي تر شدن وبلاگ ها اين کمک را به افراد مي کند که همفکران خود را به سادگي بيشتري بيابند. اگر چه ممکن است در جامعه هاي مجازي بتوانيم به گروه هاي علاقه مندي خاصي دسترسي پيدا کنيم، مثلا علاقه مندان به سينما، يا يک سبک خاص شعري، اما باز هم نمي توان به نوع طرز فکر افراد پي برد، ليکن از طريق وبلاگ اين افراد به صورت تقريبا کاملي مي توان با آرا و نظريات آنها آشنا شد.

شناخت نيازهاي افراد
شناخت نيازهاي واقعي افراد جامعه همواره يکي از دغدغه هاي اصلي سياستمداران، جامعه شناسان، روانشناسان و بسياري ديگر از متخصصان جامعه است.وبلاگ ها از نظر اجتماعي تاثير ديگري نيز دارند و آن اين است که بيانگر نيازهاي نويسندگانشان هستند. به واقع نويسندگان وبلاگ ها مسائل و درگيري هاي اصلي زندگي خود را بيان مي کنندو از اين طريق مي توان نيازهاي نسل امروز را از زبان خود آنها شنيد، يا بهتر است بگوييم از نوشتار آن ها خواند! براي اين کار کافي است تا با مروري بر فراواني موضوعي وبلاگ ها دريابيم که دغدغه اصلي ذهن وبلاگ نويسان بيشتر چه موضوعاتي است.به يقين پديده وبلاگ نويسي بسته به نوع جامعه اي که در آن وجود دارد، آثار کم و بيش مثبت ديگري نيز به همراه دارد. هر چند در اين ميان بحث آسيب شناسي وبلاگ ها نيز در خور توجه است که در نوشتاري ديگر به صورت مفصل به ان پرداخته خواهد شد

اسماعیل رازی . منبع : روزنامه ابتکار ، صفحه وبلاگستان