دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تفسیر بار امانت حافظ2/حسین باباپوور

تفسیر بار امانت حافظ2/حسین باباپوور 9 سال 10 ماه ago #90898

بار امانت

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
نظر اول:
عباس زریاب خویی(آيينه جام،"گل آدم بسرشتند"،325-326ص):
البته اشاره به همان آيه ي معروف"امانت" است اما اين امانت همان روح است كه از عالم غيب است و به پيمانه ي گل آدم فرود آمده است.اين روح در آسمان ها و زمين نيست آن ها جامدند,در فرشتگان هم نيست زيرا آن ها بنا به آيات قرآني در سوره ي بقره از "اسماء" و صور هستي بي خبر بودند و به جز خود اعتراف كردند.اين خاك برآمده با دست خدا و به ياري فرشتگان است كه امانت نفخه ي الهي را شايسته شد و روح به آن پيوست و از اين پيوستگي موجودي پديد آمد كه خداوند آن را در ايه ي امانت ظلوم جهول و حافظه در اين غزل ديوانه اش مي خواند.چرا؟براي آنكه روح كه نفخه ي الهي ست به تنهايي گناهكار نيست و نمي تواند باشد,از ماده ي بي جان خاكي هم كه به طريق اولي گناه و معصيت برنمي آيد,اين آن آميزه جسم و روح و ماده و ملكوت و "خلق و امر"است كه مايه ي عشق و عقل و تفكر و تخيل و غرايز و احساسات و عواطف است هم گناه از او سر مي زند هم اطاعت و هم دانش دارد و هم جهل و كبر و هم عقل دارد و هم عشق تكيه بر "ظلوم و جهول" بودن بر اين اساس است كه انسان بنا به طبيعت خاكي خود به عالم طبيعت كه ميدان مبارزه ي نيروها و قدرت ها است بيشتر گرايش دارد برخلاف روح كه به فرموده ي قرآن از قول فرشتگان در تسبيح و تقديس است و معني و انديشه ي محض است و در آن جدال و خلافي نيست.ديوانگي انسان كه حافظ به آن اشاره دارد نيز همين است كه اسير عشق و عواطف و گرفتار جدال غرايز است و اين همه زنجيري ست بر پاي او.از اين آشتي و سازش كه ميان جسم و روح و صورت و معني و خاك و ملكوت پيدا شد عشق پديد آمد كه اساس سازش و صلح و آرامش است.
نقد:یکی بعدا بیاد این نظر رو برام توضیح بده!!!

نظر دوم:
محمد بن محمد دارابی(لطيفه غيبي،53-54ص):
مراد از بار امانت مظهر اسم جامعه بودنست كه موجب معرفت تامه است چنانچه در قرآن عزيز وارد است
"انا عرضنا الامانة علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه كان ظلوم جهولا "
همانا بار امانت بار ولايت است كه هيچ يك از موجودات استعداد و توانايي اين بار را نداشت مگر انسان و درست اين آيه شريفه ناظر به اين معني مي باشد(سوره احزاب آيه33) و در جاي ديگر اشاره به اين معني نموده و گفته:
گر امانت به سلامت ببرم باكي نيست.
يعني آسمان كه اعظم و اشرف اجرام است قابليت اين مظهريت را نداشت.من كه انسانم به جهت آنكه مظهر اسم جامعه باشم و معرفت كامله تحصيل نمايم مقرر و معين فرمودند.
نقد:دو خط اول رو بعدا یکی بیاد برام توضیح بده!!!
تا یه جاهاییش خوب اومده ولی با دوخط آخرش مشکل دارم چون با دلیلی که

خداوند در قرآن آورده است،نمی خونه.
نظر سوم:
مسعود فرزاد(صحت كلمات ج1،407ص):
قرعه ي كار.قرعه ي فال.
نسخه بدل غلطي است "قرعه" با "فال" مستلزم ميزاني تكرار معنوي مي باشد.به علاوه كشيدن بار امانتي كه آسمان از عهده ي آن بر نمي آيد "كار" است نه "فال".
اين قرائت علي البدل كه فقط در دو نسخه چاپي"لكنهور,1332ه.ق" و "بمبئي,1332 ه.ق به خط محمد مقدسی"
نقد: درسته!

نظر چهارم:
ناتل خانلری(دیوان حافظ ج2،بعضی از لغات و تعبیرات1157-58):
این بیت تلمیحی است به آیه ی مبارکه ی قرآن مجید(سوره ی احزاب آیه72)ترجمه:پس ابا کردند از پذیرفتن آن و از آن ترسیدند و انسان آن را پذیرفت زیرا که او ستمکش و نادان بوده"
نقد:احتمالا جناب آقای خانلری سرگرم مسائل سیاسی بوده اند که تنها توانسته اند به "المعجم" مراجعه کنند.به هرحال بیشتر از این هم نمی توان از ایشان توقع داشت!!!
نظر پنجم:
محمد امین ریاحی(سرچشمه های مضامین حافظ مقالاتی درباره ی زندگی و شعر حافظ،268-269ص):
که ماخوذ از قرآن است به تفضیل و به تکرار در "مرصاد" آمده است."بار امانت" تکیه کلام نجم رازی است در غزلی می گوید:
بار امانتش به دل و جان کشیده ایم
در بارگاه عزت با بار می رویم
تفصیل این "بارامانت" را در فصل مبدا موجودات چنین می خوانیم:"مجموعه ای می بایست از هر دو عالم روحانی و جسمانی که هم آلت محبت بندگی به کمال دارد و هم آلت علم و معرفت به کمال دارد تا بار امانت مردانه و عاشقانه در سُفت جان کشد و این جز ولایت دو رنگ انسان نبود چنانکه فرمودند:"انا عرضنا الامانة..."ظلومی و جهولی از لوازم حال انسان آمد زیرا بار امانت جز به قوت ظلومی و جهولی نتوان کشید.
نقد:جناب آقای ریاحی سرگرم تصحیح مرصاد العباد بوده اند و دچار دوگانگی شده اند و یادشان رفته که این بیت از حافظ است و باید به شرح "بار امانت" در شعر حافظ بپردازند.

نظر خودم:به نظرم اینکه چرا این بیت جزء ابیات بحث انگیز آمده بیشتر از شرح این بیت جای بحث دارد.ولی "چه کنم نمی توانم که..." در مورد این بیت توضیح ندهم.
این بیت تلمیح دارد به آیه 72 سوره ی احزاب.جایی که حتی آسمان نتوانست بار امانت الهی که همان "روح" است را به عهده بگیرد و تنها انسان این بار امانت را به عهده گرفت و نتیجه اش شد این بدبختی ای که امروز داریم.و دلیل اینکه حافظ می گوید:".. به نام من دیوانه زدند" این است که خداوند خود در قرآن عزیز می فرماید: "همانا او(انسان) بوده است ستمگری نادان"
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

تفسیر بار امانت حافظ2/حسین باباپوور 9 سال 10 ماه ago #91368

سلام آقای باباپور. من این مطالب طولانی را که از اینترنت کپی برداری کرده اید، قبول ندارم. لطفا هر توضیحی را که سر کلاس گفته ام ، بنویسید.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: ثریا شفاعتی