جمعه, 14 ارديبهشت 1403

 



موضوع: شعر سیاه و سفید از سعید بیابانکی در قالب چهارپاره

شعر سیاه و سفید از سعید بیابانکی در قالب چهارپاره 9 سال 11 ماه ago #78244

شعری از سعید بیابانکی در قالب چهارپاره تقدیم به استاد عزیزم .

سیاه و سفید

بیست و یک سال مثل برق گذشت بیست و یک سال از نیامدنت
کوچه مشتاق گامهایت ماند خانه چشم انتظار در زدنت
مثل اینکه همین پریشب بود آمدی با پسر عموهایت
خنده هایت درست یادم هست بس که آشفته بود موهایت
رو به من، رو به دوربین با شوق ایستادید سر به زیر و نجیب
آخرین عکس یادگاری تان بین این قاب ها چقدر غریب ...
هیچ عکاس عاقلی جز من دل به این عکس ها نمی بندد
تازه آن هم به عکس ساده تو که سیاه و سفید، می خندد
دور تا دور این مغازه پر است از هزاران هزار عکس جدید
تو کجایی کجا ؟ نمی دانم ! آه ای خنده ی سیاه و سفید
تو از این قاب ها رها شده ای دوستانت اسیر تر شده اند
تو جوان مانده ای، رفیقانت بیست و یک سال پیر تر شده اند
صبح شنبه، چه صبح تلخی بود از خودم پاک نا امید شدم
قاب عکس تو بر زمین افتاد به همین سادگی شهید شدم ...
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

شعر سیاه و سفید از سعید بیابانکی در قالب چهارپاره 9 سال 11 ماه ago #78723

حرفهای ما هنوز نا تمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن که با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی!
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!


روان شاد: امین پور
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: ثریا شفاعتی