یکشنبه, 09 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاصه فصل 4

خلاصه فصل 4 9 سال 11 ماه ago #81239

  • حامد خاني
  • حامد خاني's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 37
  • Thank you received: 10
دانشگاه جامع علمی کاربردی فرهنگ وهنرتهران واحد 13
سواد رسانه ای در آمدی بر شیوه ی یادگیری و سنجش
استاد : خانم حسین زادگان
تهیه کننده گان : حامد خانی - فریدون حکمتی – لطیف رجبی – سید حمزه موسوی
مبحث اول : ضرورت آموزش سواد رسانه ای
در دنیای امروزی ، رسانه ها یکی از اجزای اساسی جوامع انسانی به شمار می روند لذا سواد رسانه ای شامل تحقیق ، تحلیل ، آموزش و نیز آگاهی از تاثیر رسانه هایی چون ( رادیو ، تلویزیون ، فیلم ، موسیقی ، مجله ، کتاب و اینترنت ) بر روی افراد اجتماع است .
تاریخچه پیدایش تفکر آموزش سواد رسانه ای به سال 1960 میلادی و به دنبال عمومی شدن تلویزیون ، رادیو و فیلم های هالیوودی بر می گردد . در بین این رسانه ها تلویزیون گوی سبقت را از رسانه های دیگر ربوده است چون مردم ترجیح می دهند تماشا کنند تا مطالعه کنند . این تحول آموزش و اجتماعی باعث کمتر شدن تمایل دانش آموزان به مطالعه و خواندن کتاب شده است و سواد رسانه ای به ما می آموزد که در برابر رسانه ها چه چیزهایی را از دست می دهیم. و چه چیزهایی را به دست می آوریم و به عبارت بهتر در مقابل زمان و هزینه ایی که مصرف می کنیم چه چیزهایی را بدست می آوریم.
در بسیاری از کشور ها از جمله کشور ما، تلویزیون سهم عمده ای را در پر کردن اوقات فراغت دارد و ساعات قابل توجهی از وقت افراد را به خود اختصاص می دهد. کودکان پیش از سن رفتن به مدرسه ساعات زیادی را در مقابل تلویزیون می نشینند و به تماشای برنامه های آن می پردازند پس نباید درک کودکان از جهان پیرامون را که از طریق این رسانه شکل می گیرد را نادیده گرفت در این زمینه سواد رسانه ای به ما کمک خواهد کرد تا تاثیر اشکال و محتوای برنامه ها را بر ذهنیت و ادراک افراد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم . هم چنین برای مقابله با مشکلاتی که جوانان و نو جوانان دراجتماع با آن روبرو هستند ، اهمیت این موضوع را دو چندان می کند.
با آموزش مواد رسانه ای فرد می تواند به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد. به نوعی رسانه پنجره نگاه ها به دنیا تلقی می شود و سواد رسانه ای به ما این امکان را می دهد که بدانیم بازنمایی رسانه از واقعیت تا چه حد دقیق ، درست و عادلانه صورت می گیرد. این ارزیابی شامل تجزیه و تحلیل دقیق اخبار رسانه ها و تصاویر کلیشه ای ارائه شده از افراد، جوامع، مکان ها و کشورها نیز می شود. برای درک زبان فیلم و تلویزیون باید اصطلاحات و واژگان بصری و نمایشی را بشناسیم که این مهم نیز با آموزشی سواد رسانه ای و ارتباط آن با حوزه های دیگر اتفاق می افتد
مرکز تحقیقات سواد رسانه ای اروپا سه فلسفه برای آموزش مواد رسانه ای طرح کرده است:
سواد رسانه ای ، آموزشی برای زندگی در دنیای رسانه های جهانی است.
قلب سواد رسانه ای، پرسش آگاهانه است.
سواد رسانه ای، جایگزینی برای سانسور، تحریم یا سرزنش رسانه است.
اولین گام برای آموزش سواد رسانه ای شناخت ویژگی ها و با همان ظرفیت نهفته در رسانه ها می باشد و دومین گام این است که مخاطب برای مواجهه با رسانه ها از ابزارهای دوگانه مهارت و شایستگی استفاده کند.
باید این را هم اضافه کنیم که :
6- نفوذ رسانه ها و تأثیرات آن بر آینده
5- رشد خصوصی سازی اطلاعات
3- مدیریت ودرست کاری
1- اشباع رسانه ای
4- اطلاع رسانی
2- نفوذ رسانه ای
بطور کلی آموزش سواد رسانه ای را می توان در موارد زیر بر شمرد :
واد رسانه ای در جامعه به معنای عکس العمل شهروندان در قبال عملکرد رسانه ها است. این بدان معنا است که وقتی شهروندان آگاه و مسئول موردی اهانت آمیز از رسانه ها دیدند یا شنیدند عکس العمل خود را به رسانه ها اعلام کنند و در مقابل از برنامه های با کیفیت رسانه ها حمایت کنند. بطوریکه یک شهروند فعال همراه با سواد رسانه ای بالا می تواند در جهت ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعال باشد. این کارکرد از سوی جامعه می تواند شهروندان را قادر سازد تا به اطلاعات مورد نیاز خود دست یابند، آن را تحلیل کرده و منافع اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و یا فرهنگی را که در پس پیام ها قرار دارند را تشخیص دهند.
آموزش سواد رسانه ای به افراد می آموزد که پیام را تفسیر و تولید کنند و مناسب ترین رسانه را برای ارتباط انتخاب کنند و سرانجام نقش بیشتری در تولیدات رسانه ای داشته باشند از جمله اهداف سواد رسانه ای می توان به هوشیار سازی و دادن اختیار به شهروندان در راستای ترویج مساوات، عدالت اجتماعی، دموکراسی، آزادی، کرامت انسانی اشاره کرد و راهبردهایی چون گفت و گو، بازتاب و اقدام را شامل می شود.
بسیاری از اوقات جریان اطلاعات به جای حرکت افقی و دو طرفه، حرکت عمودی و یک سویه دارد، یعنی از رهبران افکار به عامه مردم جریان دارد. برای رهایی و هویت بخشیدن به مخاطب باید به توسعه دانش و آگاهی های او در زمینه محتوای رسانه ها پرداخت تا مخاطب در مبادله اطلاعات مشارکت داشته باشد. متاسفانه خواست مردم از رسانه برخوردی یک طرفه است و اغلب برای سرگرمی وگذران اوقات فراغت از رسانه ها به خصوص تلویزیون استفاده می کنند.
مبحث دوم : سواد رسانه ای در جامعه :
کودکان جزء اصلی ترین مخاطبان رسانه ها هستند. چون قدرت پردازش و تجزیه و تحلیل درست اطلاعات و اخبار دریافتنی در کودکان کمتر از بزرگسالان است و از سویی دیگر نظارت متمرکز برای کنترل تولیدات رسانه ها روز به روز مشکل تر می شود. بنا بر این آگاهی مخاطبان، والدین ، معلمان و استادان از سواد رسانه ای می تواند ما را به سوی پیامدهای این رسانه ها رهنمون سازد.
در بسیاری از موارد جوانان به دریافت حجم بالای از رسانه ها دچار بمباران اطلاعاتی و نا امنی ذهنی و روانی می شوند و اعتماد خود را نسبت به محیط و پیرامون و ارزش های موجود از دست می دهند. به لحاظ عاطفی از والدین خود فاصله می گیرند و آن ها را سنتی و قدیمی تلقی می کنند که نتیجه آن تضاد بین دو نسل و درگیری و تنش بین آن ها است. در واقع قدرت در دست کسانی است که امکان تولید، کنترل و انتشار موثرتر و کارآمدتر اطلاعات را داشته باشند.
تماس و ارتباط فرزندان با رایانه، اینترنت و ماهواره و صرف ساعات طولانی جهت کسب اطلاعات ضروری مفید یا غیر مفید، نه تنها دنیای فیزیکی فرزندان و والدین را جدا کرده بلکه تماس و ارتباط عاطفی و فیزیکی والدین و فرزندان را تضعیف کرده است. تا جایی که والدین حتی از مطلع شدن کودکانشان از حوادث جهانی نگرانند چون معتقدند تماشای این حوادث ممکن است معصومیت کودکان را خدشه دار کند و موجب شود آنان احساس ناامنی و تهدید در محیط پیرامون خود داشته باشند.
مبحث سوم : پیامدهای سواد رسانه ای :
بسیاری از این فناوری ها اطلاعاتی را عرضه می کنند که با ارزش های جامعه ما مطابقت ندارد و این نشان دهنده آن است که رسانه های ماهواره ای تا چه حد در نگرش و رفتار نظام مند خانواده موثر هستند. که در این میان نقش مادران به عنوان هسته مرکزی خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. تنها راه حلی که می توان ارائه داد این است که والدین خود سعی کنند مهارت های لازم جهت به کارگیری و استفاده درست از این فناوری ها را کسب کنند. وسایلی چون کامپیوتر را در فضای عمومی و مکانی که تمامی اعضای خانواده به آن دسترسی دارند قراردهند و برای مقابله با تصاویر منفی و نامطلوب ماهواره ای نحوه استفاده صحیح از این رسانه ها را باید به خانواده ها آموزش داد.
چون استفاده درست و سازنده از رسانه ها می تواند تاثیرات مثبت بسیاری بر مخاطبان به خصوص جوانان داشته باشد. ولی این تاثیرات متاسفانه نادیده گرفته می شود و در بسیاری از موارد بخاطر عنوان نکردن تاثیرات مثبت این رسانه فقط به تاثیرات منفی آن تاکید می شود.
رسانه ها در شکل تعاملی این توانایی را دارند تا به کودکان، نوجوانان و جوانان در پرورش مهارتهای فکری کمک کنند. به گونه ای که شهروندان خود به تولید اطلاعات بپردازند و روز به روز این باور تقویت شود که کودکان از تمامی برنامه های رسانه ای می توانند مطالبی بیاموزند مثل برنامه هایی که برای ارائه ی اطلاعات آموزشی تدارک و تولید می شوند والدین می توانند با همراهی کردن کودکان و نوجوانان در تماشای برنامه ها و بحث و تبادل نظر با آنها، اختیار و کنترل کودکان خود را به دست رسانه ها نسپارند. و مدارس نیز با آموزش سواد رسانه ای در قالب دروس آموزشی تاثیر مطلوبی بگذارند.
4-جایگزینی ارزش ها و دیدگاه ها توسط رسانه ها :
5-برداشت های گوناگون از یک پیام واحدرسانه رسانه ای :
3-تحلیل پیام و اهداف رسانه ها :
2-نگاه منتقدانه به محتوای رسانه ها :
1-استفاده آگاهانه از رسانه ها :
در برخورد با رسانه ها موارد زیر را باید مدنظر داشته باشیم و به راحتی تسلیم امواج پیام های رسانه ها نشویم :
در عصر حاضر و با ظهور وسایل ارتباط جمعی نوین همه ما وحتی فرزندان مان بیش از پیش تحت هجوم اطلاعات رسانه ای قرار داریم و برای حفظ استقلال، اجتناب از انفعال ، بهره مندی از تفکری منتقدانه و افزایش مهارت ها و توانایی در برخورد با این امواج فراگیر، بهترین راه فراگیری سواد رسانه ای است در هرحال چه ما آگاهی های لازم در زمینه تحلیل پیام ها را نداشته باشیم و یا داشته باشیم فرایند تاثیر رسانه ها ادامه دارد. پس اگر ما بتوانیم کنترل بیشتری روی رسانه ها و محتوای آنها داشته باشیم قادر خواهیم بود به اثرات مثبت ناشی از پیام رسانه ها قوت ببخشیم و از تاثیرات منفی آنها بکاهیم . سواد رسانه ای قصد هوشیارسازی و اختیار بخشی به مخاطب را دارد و باعث تقویت و قدرتمند شدن ساختارهای دموکراتیک جامعه می شود.
مبحث چهارم : دلایل فراگیری سواد رسانه ای :
افراد خواه تماشاگر برنامه خبر تلویزیون با شند یا یک تابلوی تبلیغاتی در بزرگراه ها را ببینند پیام رسانه ای آن چیزی است که توسط یک یا احتمالاً چند نفر طراحی و ارائه شده است. ولی این امر فقط یک روند فیزیکی نیست آنچه رخ می دهد چیزی است که توسط چند نفر ساخته و پرداخته می شود و برای دیگران به صورت یک امر مسلم در می آید. ما بعنوان مخاطب از واژه ها، تصاویر و یا صداهایی که حذف شده اند با خبر نمی شویم فقط چیزهایی را می بینیم یا می شنویم که مورد پذیرش قرار گرفته اند. کمک به مخاطب جهت اینکه رسانه ها چگونه دانش و درک ما از جهان اطراف مان را شکل می دهند از شیوه های عمده در پیشبرد اهداف رسانه ها در یک جامعه جهانی است.
1-استفاده آگاهانه از رسانه ها :
در این مرحله فرد می آموزد که به پیام های رسانه ای نگاه انتقادی داشته باشد. زیرا جهانی که رسانه ها عرضه می کنند در واقع تصویری گزینشی از کل جهان است چون شرایط لازم برای نمایاندن واقعیت کل جهان را ندارد . تمامی رسانه ها پیش از نشان دادن واقعیت آن را به دقت گزینش، ویرایش، مونتاژ ، طراحی و بازسازی می کنند و از عناصر مختلفی جهت مقبول جلوه دادن پیام نزد مخاطب استفاده می کنند به طوریکه تشخیص آن از واقعیت اصلی بسیار دشوار است. زمانی که ما هیچ تجربه مستقیم و بی واسطه ای با افراد، سازمان ها، موضوع ها یا مکان های مختلفی که در رسانه ها نشان داده می شود نداشته باشیم رسانه ها نقش واسطه را ایفا می کنند. و از دریچه رسانه ها به جهان می نگریم و باعث بوجود آمدن یک عادت رفتاری در ما می شوند بنابراین لازم است تا مهارت تحلیل انتقادی نسبت به پیام رسانه ها را به دست آوریم تا از مقاصد و اهداف پنهان رسانه ها مانند انگیزه ها و تمهیدات موثر آن ها آگاه شویم تا به اهدافی که در پس تصاویر و گفتارهای رسانه های است را تشخیص دهیم.
2- نگاه منتقدانه به محتوای رسانه ها :
این مرحله در بر گیرنده کسب دانش کافی درباره زمینه های تاریخی و اقتصادی رسانه ها و منافع و علایق آن ها در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی و تبلیغی است . اینکه چه چیزی یا چه کسی با چه کیفیت و میزانی به تصویر کشیده می شود و اینکه چه گروه ها و افرادی بیشتر در رسانه ها نمایش داده می شوند و علت مطرح شدن آن ها چیست امری با اهمیت است و باید آن را بدانیم . مقصود واقعی از پخش برنامه های بازرگانی کانال های تلویزیونی ، اعم از خبری یا تفریحی ، نه فقط سرگرم کردن بلکه یافتن مخاطبان و قرار دادن آنان در یک حالت پذیرش و اقناع است ، به طوری که شبکه یا فرستنده تلویزیون بتواند زمانی در اختیار صاحبان کالاها قرار دهد تا کالا های خود را به فروش برسانند . صاحبان کالاها براساس تعداد افرادی که احتمال دارد به تماشای تلویزیون بنشینند ، پول می پردازند . بنابراین باید قادر به درک زبان رسانه ها بود و معانی ، مفاهیم و نشانه های رسانه ها را شناخت .
3- تحلیل پیام و اهداف رسانه ها :
4- جایگزینی ارزش ها و دیدگاه ها توسط رسانه ها :
رسانه ها به آن علت ساخته و پرداخته می شوند که از کسی یا چیزی که در دست کم برای فرد یا افراد سازنده آن اهمیت دارد پیامی بفرستد . از سوی دیگر طراحی و تولید موضوعات نمایشسی و یا داستانی در یک برنامه تلویزیونی ، فیلم سینمایی یا پیام بازرگانی از شیوه هایی است که به وسیله آن ارزش ها در پیام کنجانده می شود و به مخاطب عرضه می شوند . تا بدین وسیله صاحبان رسانه ها بهتر بتوانند اطلاعات را رمز گذاری و در اشکال مختلف به بیننده منتقل کنند .
5- برداشت های گوناگون از یک پیام واحد رسانه ای :
به علت تفاوت های سنی ، تربیتی و آموزشی ، دو نفر را نمی توان یافت که یک فیلم واحد را همانند یکدیگر ببینند و یا یک قطعه موسیقی واحد را مانند یکدیگر بشنوند . حتی اعضای یک خانواده نیز یک نمایش تلویزیونی را مثل هم نمی بینند . اکثر مخاطبان حتی نوجوانان نیز همواره می کوشند مفهوم آنچه که می بینند ، می شنوند یا می خوانند را درک و مورد تحلیل قرار دهند . خواه این اطلاعات یا پیام رسانه ای از یک سریال کمدی تلویزیونی و یا یک فیلم سینمایی دریافت شود و یا ...
سواد رسانه ای می تواند یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند .
سواد رسانه ای می تواند ، مصرف رسانه ای ما را لذت بخش کند .
رسانه ها بدون آنکه خود آگاه ما را فعال کنند ، بر ما تاثیر می گذارند .
رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پر قدرتی خلق کنند .
تقریبا همه اطلاعات ، جز مواردی که آن ها را به طور مستقیم تجربه می کنیم رسانه ای شده هستند .
رسانه ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند .
موارد دیگری را که برای فراگیری سواد رسانه ای می توان ذکر کرد به ترتیب زیر می باشند :
فراهم آمدن تعامل با رسانه های جدید موجب شده که فرد صرفا شنونده و پذیرنده دیدگاه های دیگران نباشد بلکه به عنوان یکی از طرفین به طور فعال در مباحث شرکت کند . این نکته سبب می شود که افراد فرصت و جرئت ابراز عقاید خود را در رسانه ها داشته باشند و مسئولیت عقاید و رفتارهای شان را بپذیرند و فعالانه به گزینش و پردازش اطلاعات بزنند و به راحتی یک سری اطلاعات بسته بندی شده از سوی رسانه ها را نپذیرند .
یکی دیگر از ضرورت های آموزش سواد رسانه ای جنبه عمومی آن است ،اینکه اکثر افراد یا شهروندان
در برابر پیام ها و اطلاعات رسانه ای به چه فکر و دانشی مجهز هستند تا بهتر بتوانند از رسانه ها استفاده کنند .
کارشناسان حوزه سواد رسانه ای از پنج اصل اساسی برای تحلیل پیام های رسانه ای یاد می کنند این اصول عبارتند از :

1- پیام های رسانه ای را دست اندرکاران رسانه ها می سازند .
2- پیام های رسانه ای تنها بخشی از واقعیت را بیان می کنند .
3- هر رسانه مجموعه ای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد
4- مخاطبان ، پیام های رسانه ای را معنا می کنند .
5- رسانه ها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم بر می دارند .

از طرفی دیگر عده ای از صاحب نظران علوم ارتباطات ، سواد رسانه ای را در پنج پرسش زیر به صورت مفهومی بیان می کنند :

1-چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند ؟
2- کدام یک ازفنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است
3- چگونه افراد مختلف قضاوت ها و تفسیر های گوناگونی از پیام های یکسان دارند ؟
4- ارزش ها و سبک های زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند کدام اند؟
5- هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست ؟
مبحث پنجم : سواد رسانه ای و تفکرانتقادی :
رسانه ها می توانند آثار سودمند و زیان باری بر کودکان و نوجوانان به جای بگذارند . رسانه ها بویژه تلویزیون معنای زندگی را به کودکان و نوجوانان می آموزد و کارکردهای متعددی در قبال این گروه بویژه کمک به چگونگی گذران اوقات فراغت در اختیار آنان قرار می دهند .
گروه سوم : میانه روها که مابین دو گروه فوق قرار دارند .
گروه دوم : معترض ها که زمینه انتقادی نسبت به برنامه های رسانه ها دارند .
گروه اول : موافق ها که از قبل نظری مساعد به برنامه های رسانه ها دارند .
لوی و گلیک در بین مخاطبان رسانه ها سه گروه را از یکدیگر متمایز می کنند :
مبحث ششم : تاثیر تلویزیون بر کودکان و نوجوانان :
اولین نقش آن وقت کشی است ( که باعث می شود بخشی از زمان لازم برای تکالیف مدرسه ، کارهای خانه و یا بازی در خارج از خانه را به خود اختصاص می دهد . )

دومین نقش تلویزیون تلقی آن هم چون رویدادی اجتماعی یا غیر اجتماعی است : ( یعنی فرصتی برای بودن در کنار والدین و یا دوری از سایر اعضای خانواده است . )

سومین نقش آن پردازش اطلاعات است : ( یعنی افراد در برابر رسانه ها مستلزم گوش دادن و تماشای هم زمان و به خاطر آوردن سلسله ای از رویدادها هستند که ممکن است محتوایی نا مربوط ، تداوم آنرا از بین ببرد

نقش چهارم و نهایی آن فراهم سازی اطلاعات است : ( یعنی رسانه ها به عنوان منبعی برای شناخت یا پیش داوری قرار می گیرند و همچون معلمی در مورد اینکه چه بخریم ، چگونه بازی یا مبارزه کنیم و یا عشق بورزیم ما را راهنمایی و هدایت می کنند .
تلویزیون می تواند چهار نقش را در زندگی کودکان و نوجوانان بازی کند :
فراگیری و آموزش سواد رسانه ای امروزه برای کودکان یک ضرورت به حساب می آید زیرا کودکان عصر حاضر در یک محیط چند رسانه ای اشباع شده به سر می برند و به همان اندازه که می خوابند ، می خوانند و تماشا می کنند .
شاید بتوان حضور کودکان در معرض رسانه ها را تا حدی کاست ولی هرگز نمی توان کودکان را از رسانه ها جدا کرد . از این رو بهتر است که آن ها را با رژیم مصرف رسانه ای و تفکر انتقادی آشنا کنیم . از این رو تمام رسانه ها به ویژه تلویزیون ممکن است بزرگ ترین ضربه را به کودکان وارد کند ، چرا که تصاویر و صداها نا خود آگاه توجه کودکان را جلب می کند و بر آنها تاثیر می گذارد . قرار گرفتن در معرض خشونت های رسانه ای ، رفتار های خشونت آمیز را تقویت می کند این امر باعث بروز ترس ها ، نگرانی ها و بی خوابی های بسیاری در کودکان می شود . امروزه متاسفانه نه تنها تصاویر رسانه ای خشونت آمیز به راحتی در دسترس قرار دارد بلکه حتی محصولاتی که مختص بزرگ سالان است نیز به راحتی در دسترس کودکان قرار می گیرد .
امروزه اکثر کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ سالان ، شخصیت های رسانه ها را به عنوان الگوی عملی رفتار خود بر می گزینند . مخاطب برای مواجهه با رسانه ها از ابزار های دو گانه مهارت و شایستگی استفاده می کند . شایستگی تنها ویژگی است که مخاطب به طور معمول در سال های نخستین کسب می کند و امکان ارتقای آن اندک است در حالی که مهارت های استفاده از رسانه ها امکان ارتقای بیشتری دارد .
مبحث هفتم : سواد رسانه ای و کودکان :
1- تحلیل : شکستن و تقسیم پیام به عناصر معنادار.
2- ارزشیابی ، داوری درباره ارزش پیام و امکان مقایسه عناصر پیام با هم .
3- گروه بندی ، تعیین اجزای مشابه و متفاوت پیام .
4- استقرا ، نتیجه گیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا.
5- قیاس ، استفاده از اصول فراگیری برای تبیین موارد خاص
6- ترکیب ، جمع بندی پیام های مختلف در ساختاری جدید .
7- خلاصه سازی ، ارائه توصیفی روشن ، درست و فشرده از پیام .

یاد گیری مهارت های فوق در کنار مهارت های دیگری هم چون تسلط به یک زبان خارجی ، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای سایبرنتیک سبب مصونیت در برابر پیام های مضر رسانه های بی حد و مرز و نوین می شود .
نهاد های آموزشی مثل آموزش و پرورش و دانشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند و نهاد های مدنی و صنفی که توسط جمعی از افراد متخصص اداره می شوند نیز می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر سواد رسانه ای قرار دهند .
برخی از مهارت های کنشی در سواد رسانه ای :
با وجود شکاف بسیار بزرگی که در زمینه سواد رسانه ای بین افراد مختلف در کشور وجود دارد این مسئله لزوم پرداختن به آموزش سواد رسانه ای را بیش از پیش یادآور می شود .
دولت همان طور که در جبهه ی مبارزه با بی سوادی حرکت می کند باید آموزش سواد رسانه ای در جامعه به ویژه مدارس را آغاز کند ، چرا که یکی از اهداف اصلی سواد رسانه ای آگاه کردن و کاهش آثار منفی رسانه ها بر روی کودکان و نوجوانان است .
قدرت رسانه ها در این است که مخاطبان نا خود آگاه با یک دیدگاه ، رفتار و گفتار به خصوص هماهنگ می شوند و تحت تاثیر آن قرار می گیرند .
سواد رسانه ای لزوما این نیست که مخاطب دانش برخورد با رسانه را بداند بلکه درک اهداف و تاثیرات رسانه ها و چگونگی دست کاری افکار توسط رسانه ها را نیز شامل می شود .
سواد رسانه ای به ما کمک می کند که آثار ، اشکال و محتواهای برنامه ها بر ذهنیت و ادراک مان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم ، همچنین در زمینه مقابله با مشکلات اجتماعی مختلفی که نوجوانان و جوانان با آن رو به رو هستند لزوم آموزش سواد رسانه ای را دو چندان می کند سواد رسانه ای این امکان را می دهد که بدانیم بازنمایی رسانه از واقعیت تا چه حد دقیق ، درست و عادلانه است .
اصلی ترین هدف سواد رسانه ای آگاهی و مهارت استفاده از پیام رسانه ها است و اینکه به راحتی وقت ارزشمند و گران بهای خود را به راحتی در اختیار رسانه ها قرار ندهیم . ودر مقابل پیام ارائه شده از سوی رسانه ها قدرت تشخیص و انتخاب بهترین پیام را داشته باشیم و مصرف کننده بی چون و چرای رسانه ها نباشیم .
خلاصه و نتیجه گیری :
با وجود شکاف بسیار بزرگی که در زمینه سواد رسانه ای بین افراد مختلف در کشور وجود دارد این مسئله لزوم پرداختن به آموزش سواد رسانه ای را بیش از پیش یادآور می شود .
دولت همان طور که در جبهه ی مبارزه با بی سوادی حرکت می کند باید آموزش سواد رسانه ای در جامعه به ویژه مدارس را آغاز کند ، چرا که یکی از اهداف اصلی سواد رسانه ای آگاه کردن و کاهش آثار منفی رسانه ها بر روی کودکان و نوجوانان است .
قدرت رسانه ها در این است که مخاطبان نا خود آگاه با یک دیدگاه ، رفتار و گفتار به خصوص هماهنگ می شوند و تحت تاثیر آن قرار می گیرند .
سواد رسانه ای لزوما این نیست که مخاطب دانش برخورد با رسانه را بداند بلکه درک اهداف و تاثیرات رسانه ها و چگونگی دست کاری افکار توسط رسانه ها را نیز شامل می شود .
سواد رسانه ای به ما کمک می کند که آثار ، اشکال و محتواهای برنامه ها بر ذهنیت و ادراک مان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم ، همچنین در زمینه مقابله با مشکلات اجتماعی مختلفی که نوجوانان و جوانان با آن رو به رو هستند لزوم آموزش سواد رسانه ای را دو چندان می کند سواد رسانه ای این امکان را می دهد که بدانیم بازنمایی رسانه از واقعیت تا چه حد دقیق ، درست و عادلانه است .
اصلی ترین هدف سواد رسانه ای آگاهی و مهارت استفاده از پیام رسانه ها است و اینکه به راحتی وقت ارزشمند و گران بهای خود را به راحتی در اختیار رسانه ها قرار ندهیم . ودر مقابل پیام ارائه شده از سوی رسانه ها قدرت تشخیص و انتخاب بهترین پیام را داشته باشیم و مصرف کننده بی چون و چرای رسانه ها نباشیم .
آخرين ويرايش: 9 سال 10 ماه ago توسط زهره حسین زادگان. دليل: کارکرد نظری سواد رسانه ای
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: زهره حسین زادگان
مدیران انجمن: زهره حسین زادگان