سه شنبه, 25 ارديبهشت 1403

 



موضوع: ترجمه فارسی به انگلیسی (ورود اقایان ممنوع)

ترجمه فارسی به انگلیسی (ورود اقایان ممنوع) 10 سال 1 ماه ago #68046

(( ورود اقایان ممنوع ))
Ok guys, pay attention here.
Please one minute.
At your service.
Ok count this.
Good job, yes please.
Are you ok?
Everything is right? Enough fluency?
Yes. Listen.
You should pay attention to her completely.
Ok, but I didn’t get who?
Miss Darby.yeah, Miss Darby.
You should pay attention to her.
You should know from her looking what does she want?


guess what she wants by her look)

She should feels your attention on her cells.
It won’t be uneven?
Camp is not a good place to study.
You can say that again.
Ok doctor what should I compliment to her exactly?
Food. You should serve her by tomatoes, vegetable, and open the soda when they bring kebab.
Serve dessert after lunch.
Pour tea. Sugar, cookie, date. Everything she likes.
Sugar, cookie, everything after lunch.
Mr. Gebli?
Yes.we’vefinished.
Could you please shut up Mahshid?
Good job. Excellent.
Ok,come here and do this for guys.
Ok, pay attention.
Wow…what a salad is this.
Don’t you eat the last piece doctor?
No, ok guys give it me.
Here you are Miss Darby.
Ok guys, let’s go. We have lots of work to do.
Thank you very much Dr.
Your well comes.
Good job. Can I take the food?
Good job. You too.
It was great.it was delicious. Thank you very much.
I didn’t cook, doctor did.
Good job. Bon appetite.
Did you like Miss Darby?
Yes, thanks.
Here you are fruit. Wow cookie.
I like it so much. Take it.
No, thanks.
I want to eat one of the biggest one.
Here you are orange. Are you always like this?
No, I saw you are far from here, so I wanted to help you.
He is such a gallant.
I don’t know my parents when I want to eat.
It’s crystal clear. I’m about to dye with your attitude.
Didn’t we extravagance doctor?
I’ve been complimenting a lot. I think she got angry.
Won’t she think bad? It doesn’t have a problem.
If you take her it is not necessary to go anyway to teach.
You guarantee yourself for the rest of your time.
I joked. It’s impossible with her.
Yes. It’s impossible.do you want she employs you or not?
Yes ofcource.ok.so be careful and learn.
Oh my God. How impolite you are. That’s very kind of you.
Did you mean stuff? Excuse me.
You see. There is nothing like telling jock to make people comfortable.
If she laughs at your joke, she is in your hand.
Your joke was great doctor.it was excellent.
I want to tell you something, keep in your mind.
Good and bad joke don’t exist. A good joker is important.
Wow. What a sentence it was.
I like to tell a joke doctor, but I ace it whenever I start to tell.
I can’t. You think you can’t? I can’t.
It has a rules.do you want to learn?
Yes, why not.
Let’s go. first: don’t take permission for telling joke.
Don’t tell :have you ever heard it? To hell.
They should hear from your mouth now.
Next, you should look at their eyes with one smile.
Don’t laugh at your joke.
People who laugh at their joke are not trustable at all.
One small laugh is enough. Like this.
No I think it’s possible without smile.
Wasn’t that good? yes, but no.
Now tell a joke with complete self-confidence.
A rabbit goes to drugstore and says: do you have a carrot?
He says: here is drugstore. We don’t have carrot.
He comes tomorrow again and says:
Do you have carrot?
He gets angry and says: we don’t have carrot.
He comes again tomorrow.
He is being annoyed and says :we don’t have carrot juice, but he turn a deaf ear.
He gave him a sharp jab in his mouth and broke his teeth.
Finally the rabbit goes to that drugstore again and says: excuse me, do you have carrot juice?
Because he couldn’t eat carrot, he said: do you have carrot juice?
He lost his teeth.





خوب بچه ها این جارو دقت کنید
مهندس یه دقیقه بیا
اومدم خدمتتون
خوب اینو تعادلشو حساب کن
خسته نباشید. جانم دکتر
خوبی؟
همه چی درسته؟ مسلط بر امور؟
بله، گوش کن
سرنهار حواست باید 6 دانگ به طرف باشه
باشه، باشه . فقط من متوجه نشدم ، کدوم طرف؟
طرف، آهان خانم دارابی
باید مثل پروانه دورش بچرخی.
از نگاهش باید بفهمی چی می خواد.
باید توجه تو رو تو تک تک سلول های بدنش احساس کنه
بعد این ناجور نمی شه؟
اه بابا، اردوهای درس خوندن نیست
آره واقعاً بچه ها
خوب ببین دکتر من دقیقاً چی یارو بهش تعارف کنم؟
غذا، وقتی کباب آوردن یه سیخ می ذاری جلوش با گوجه
سبزی خوردن، نوشابه براش باز می کنی.
خوب بعد غذا دسر براش سرو می کنی
جایی براش بریز- قند یا شیرینی یا خرما ، هر کی هر چش دوست داره
قند، شیرینی، هر چی بعد از نهار
آقای جبلی؟
بله، آقا ما تموم کردیم
مهشید میشه خفه شی؟
خسته نباشید، باریکلا
هوب بیا اینجا یه بار برای بچه ها حلش کن.
خوب بچه ها توجه کنید.
وای، وای ، این سالادیه ها ....
دکتر اون تیکه آخر ومیل نمی کنید؟
هیر، بچه ها اونو دست به دست بدید.
خانم دارابی بفرمائید.
پاشید پاشیدزود جمع کنید، یه عالم کار داریم دخترا
آقای دکتر دستتون درد نکنه
خواهش می کنم.
خسته نباشید . ببرم عدس پلورو؟
خسته نباشید، شما هم خسته نباشید.
خیلی عالی بود، خیلی خوشمزه بود. دستتون درد نکنه.
من که درست نکردم، آقای دکتر درست کرده بود.
خسته نباشید. نوش جان.
شما دوست داشتید خانم دارابی؟
بله، خیلی ممنون
بفرمائید میوه. به کیک یزدی
بفرمائید کیک یزدی ، من خیلی دوست دارم. بخورین
نه خیلی ممنون
من هوس کردم یه دونه بخورم، از اون درشتاشم.
بفرمائید پرتقال. شما همیشه اینقدر تعارف می کنید؟
نه من دیدم شما دور نشستید گفتم کمک کنم.
به این میگن یه جنتلمن واقعی
من که سر میز غذا پدر و مادرم هم نمی شناسم
مشخصه مرده روی خوشتم زن.
دکتر؟ زیاده روی نکردیم؟من خیلی تعارف می کردم، فکر کنم عصبانی شد.
بیا بیا فکر بد نکن؟ خوب فکر بد بکنه؟ مگر بده؟
بگیریش دیگه لازم نیست بری این ور اون ور درس بدی
تا آخر عمر خودتو بستی
نه بابا شوخی کردم، بادارابی که اصلاً محاله
آره بابا ، نمی شه که، ببین مهندس می خوای زن استخدامت کنه یا نه؟
آره، آره می خوام – خیلی خوب پس خوب حواستو جمع کن یاد بگیر
واقعاً منظورت چیز بود؟ ببخشید ، در رفت.
دیدی هیچی مثل جوک گفتن یخ آدما رو وا نمی کنه.
طرف که به جوکت خندید بدون دیگه تو مشتته.
آخه این جوک تو خیلی هم خوب بود دکتر ، عالی بود.
یه چیزی بهت می گم آویزه گوشت کن
جوک خوب و بد وجود نداره، جوک گوی خوب و بد وجود داره
وای این عجب جمله ای بود.
ببین من جوک گفتن خیلی دوست دارم دکتر ولی هر موقع شروع می کنم اصلاً گند می زنم، خواب می شه.
نمی تونم ، فکر می کنی نمی تونی؟ نمی تونم.
جوک گفتن یه اصولی داره، می خوای یاد بگیری ؟
چرا که نه، آره
بریم . اولاً من هیچ وقت برای جوک گفتن از کسی اجازه نگیر
نگو اینو شنیدید، شنیده باشن، به درک.
الان باید از دهن توبشنون
جالبه، تو چشمشون باید نگاه کنی با یه لبخند.
هیچ وقت به جوک خودت نخند.
کسایی که به جوک خودشون بلند می خندن اصلاً قابل اعتماد نیستن
یه لبخند کوچک کافیه، این جوری.
نه نمی خواد، فکر کنم بدون لبخند خم شدنیه.
خوب نشد؟ چرا، ولی نه.
حالا با اعتماد به نفس کامل یه جوک تعریف کن.
یه خرگوش بوده می ره داروخونه می گه که آقای داروخونه هویج داری؟
آقای داروخونه می گه که اینجا داروخونس هویج نداریم.
می ره . خرگوش می ره، دوباره فردا می ره اونجا دارو خونه می گه:
آقای داروخونه هویج دارین؟
باز داروخونه اییه ناراحت می شه میگه: نداریم پسرم ول کن.
بز دوباره می ره باز دوباهر فردا می یاد.
دیگه داروخونه اییه ناراحت می شه میگه آب هویج نداریم گوش نمی کنه.
با مشت می زنه تو دهنش تمام دندوناشو خرد می کنه.
آهان ، آخرش باز ببخشید فرداش دوباره خرگوش می ره تو همون داروخونه می گه ببخشید آقای داروخونه آب هویج دارید؟
چون من دیگه هویج که نمی تونسته بخوره گفته ، آب هویج دارید؟
دندوناش ریخته بود.
آخرين ويرايش: 10 سال 1 روز ago توسط آسیه قمرپور طالمی. دليل: سوالی غیر مستقیم
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

ترجمه فارسی به انگلیسی (ورود اقایان ممنوع) 10 سال 1 روز ago #75515

don't forget to use indirect Q format. سوالی غیر مستقبم
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: آسیه قمرپور طالمی