شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تاثیر ریاضی بر اقتصاد

تاثیر ریاضی بر اقتصاد 9 سال 11 ماه ago #82507

بسمــه تعالــی

به نام خدایی که دوازده را بعد از یازده آفرید همان خدایی که اعداد را بازیچه ریاضی قرار داد.خدای خوب من از بدیهایمان جذر بگیر و شادی ها و خوبی هایمان را به توان ببر.زاویه دیدمان را نسبت به خودت بیشتر و الهی چنان کن در خم یک زاویه مسدود نشویم.در حل معادلات زندگیمان مات نمانیم و در زندگی گرفتار پارادوکس ها نشویم.
مقدمه
ریاضیات نقش ابزارمحاسباتی برای بررسی رفتار سیستم های پیچیده و نتیجه گیری از انبوه داده های پر از نویز را دارد. مهمترین تاثیر ریاضی بر اقتصاد نقش زبان آن است.و هدف استفاده از قدرت محاسباتی ریاضیات نیست .بلکه بهره بردن از دقت زبانی موجود در این حوزه است.
((هیچ دانسته ی بشر را نمی توان علم نامید، مگر اینکه از طریق ریاضیّات توضیح داده شده و ثابت شود .))
تاثیر ریاضی بر اقتصاد
از دیرباز، دانش ریاضیات امکانات مناسبی را به منظور ارائه ی تحلیل های دقیق، توصیف روابط بین پدیده ها و نیز کاهش خطای پیش بینی در اختیار علوم مختلف قرار داده است.ماهیت کمی بیش تر متغیرهای اقتصادی در کنار عواملی مانند لزوم برنامه ریزی و … سبب توسعه ی کاربرد ریاضیات در اقتصاد گردیده است. ساده سازی و رعایت ایجاز و اختصار در ارائه ی نظریه های اقتصادی و به خصوص دقت بالای این ابزار موجب شده است که اقتصاددانان از ریاضیات به عنوان ابزاری به منظور ارائه ی نظریه هایشان استفاده نمایند. بنابراین اقتصاد ریاضی، مانند اقتصاد سنجی شاخه ای مستقل در دانش اقتصاد مانند اقتصاد خرد یا اقتصاد کلان محسوب نمی شود بلکه اقتصاد ریاضی یک ابزار تحقیق و یک زبان برای ارائه ی نظریه های اقتصادی محسوب می شود.یک انسان اقتصادی یک ریاضیدان است.بیشتر نظریه‌های اقتصادی بر این فرض بنا شده‌اند که افراد و کارگزاران اقتصادی به طور «عقلایی» رفتار می‌کنند. انتخاب یک عمل توسط یک فردی که عقلایی رفتار می‌کند، در حقیقت یک تمرین منطق عملی است. هنگامی که این انتخاب با کمیات و ارقام سر و کار داشته باشد، در این صورت می‌توان گفت که این رفتار عقلایی در حقیقت یک تمرین ریاضی است. برای مثال، یک مصرف کننده که به صورت عقلایی رفتار می‌کند؛ به دنبال حداکثر نمودن رضایت خاطر خود با توجه به درآمد معین و قیمت کالاها است. به طوری که او می‌کوشد تا مقادیری از کالاها را خریداری کند که با توجه به درآمد معین و قیمت‌های داده شده، بیشترین مطلوبیت را به دست آورد. بنابراین به علت این که منظور از رفتار یک فرد اقتصادی در حقیقت رفتار فردی است که هم ریاضی دان بوده و هم آشنایی کامل به علم منطق داشته باشد، در این صورت جای تعجب و شگفتی نیست که بیشتر قوانین اقتصادی که بر پایه فرض «عقلایی» بنا شده‌اند، اغلب از تفکرات کسانی که در منطق و در ریاضیات تعلیم دیده‌اند، سرچشمه گرفته‌است.اقتصاد ریاضی در مقایسه با اقتصاد سنجی همان طور که پیشتر اشاره شد، اقتصاد ریاضی یک زبان و یک ابزار برای بیان روابط دقیق بین متغیرهای اقتصادی است. به عبارت دیگر، اقتصاد ریاضی ابزاری است که به وسیله آن می‌توان یک نظریه اقتصادی را در قالب روابط ریاضی بیان نمود. اما باید توجه داشت که روابط بین متغیرها در اقتصاد ریاضی، یک رابطه دقیق است. در یک رابطه اقتصاد ریاضی، نوع روابط وعلامت مورد انتظار پارامترها تعیین می‌شود. اما برآورد مقدار عددی پارامترها در حوزه مباحث اقتصادسنجی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر در رابطه با کاربرد ریاضیات در تحلیل آمارهای اقتصادی باید گفت که از کاربرد مفاهیم ریاضی با توجه به نظریه‌های اقتصادی می‌توان بر اساس ارقام دوره‌های گذشته، روابط بین متغیرهای اقتصادی را برآورد نمود. بنابراین مدل‌های اقتصادسنجی، بر اساس مدل‌های ریاضی شکل می‌گیرند که مبنای آن‌ها نظریه‌های اقتصادی هستند.
اهمیت ریاضی در اقتصاد
برای بیان اهمیت نقش ریاضیات در اقتصاد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کاربرد ریاضیات محض در نظریه های اقتصادی
در این ارتباط، کافی است به این مطلب اشاره شود که بیشتر اقتصاددانان مهم و برجسته ی صد سال گذشته، ریاضی دان بوده اند. آلفرد مارشال، ویلیام استانی جونز، نات ویکسل و جان مینارد کینز از جمله ی این اقتصاددانان هستند. در حالی که اقتصاددانان دیگری نیز وجود دارند که علم اقتصاد را در تحلیل های خود با منطق آمیخته اند. از جمله می توان به ژان استوارت میل و ری هارود اشاره کرد. در رابطه با این که چرا زبان ریاضی بر زبان معمول در اقتصاد می تواند مزیت داشته باشد، باید به دلایل زیر اشاره نمود:
الف. اصطلاحات و عبارات ریاضی دقیق بوده و کمتر گمراه کننده اند
در زبان معمول (نوشتاری)، یک واژه ممکن است معانی و تفاسیر مختلفی داشته باشد که هر یک از این تفاسیر مختصر تفاوتی نیز با دیگری داشته باشد، اما نه آن تفاوتی که بتواند در یک مبحث معین، معنی دقیق کلمه را مشخص نماید. بنابراین علاوه بر ابهامی که در معانی واژه ها وجود دارد، باید گفت که هر واژه اغلب اوقات حتی هنگامی که به صورت تخصصی از آن استفاده می شود خالی از بار ارزشی نیست. برای مثال کاربرد واژه ی تعادل در اقتصاد را در نظر بگیرید. این نکته که اقتصاد در حالت تعادل قرار دار، برای بیشتر مردم این مفهوم را خواهد داشت که اقتصاد در یک شرایط مطلوب قرار دارد. منظور از شرایط مطلوب در حقیقت از نظر کارایی اقتصادی و غیره است. در مقابل، “عدم تعادل”، نشان دهنده ی وضعیت نا مطلوب است، در حالی که در عمل چنین نیست. همان طوری که کینز اشاره کرده است، این امکان وجود دارد که ابهام کاربرد کلمه ی “تعادل” در اقتصاد به خاطر این است که این کلمه در سطح وسیع، به صورت ناصحیح به کار برده شده است. به عنوان مثال در رابطه با بازار ها، این کلمه ممکن است بیانگر یکی از وقوع زیر باشد:
۱/ طرح ها، برنامه ها و اهداف خریداران و فروشندگان هر دو به وقوع بپیوندند.
۲/ نیازی به این نیست که برنامه ها و اهداف خریداران و فروشندگان تجدید نظر شود.
۳/ هیچ نیرویی وجود ندارد که باعث شود قیمت و مقادیر مبادله شده را تغییر دهد.
۴/ قیمت ها و مقادیر مبادله در طول زمان ثابت هستند.
در حالی که باید گفت معنی تعادل در هر یک از حالات فوق به هیچ وجه بیانگر وضعیت تعادل در حالات دیگر نیست. در زبان ریاضیات، وضعیت تعادل را می توان توسط یک معادله ای که رابطه ی دقیق بین مجموعه ای از متغیر ها را نشان می دهد، بیان نمود و این چنین معادله ای دیگر دارای ابهام نبوده و از هر گونه بار ارزشی نیز مصون است.
ب. زبان ریاضی درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می سازد.در دنیای واقعی، معمولاً هر متغیر اقتصادی در ارتباط یک طرفه و یا دو طرفه با یک یا چند متغیر دیگر است. برای مثال سطح قیمت ها، در نظریه های اقتصاد کلان تحت تاثیر متغیر هایی مانند مخارج دولت، حجم پول، نرخ ارز و … قرار دارد. بدیهی است تجزیه و تحلیل این روابط، به زبان توصیفی و هم چنین ترسیمی با محدودیت های زیادی روبرو است. معادلات و الگوهای ریاضی، این امکان را فراهم می کند تا نظریه پرداز و یا محقق اقتصاد، روابط بین متغیر ها را به نحو ساده و در عین حال دقیق تر بیان نموده و یا مطالعه نماید.
ج. بسیاری از متغیرهای اقتصاد در ریاضی ماهیت کمی دارند
بخش قابل توجهی از متغیرهای اقتصادی، ماهیت کمی دارند. برای مثال متغیرهایی مانند سود، درآمد، هزینه ی کل، هزینه ی متوسط و… در اقتصاد خرد و یا متغیرهایی مانند درآمد ملی، صادرات، واردات، نرخ تورم در اقتصاد کلان، کمی و قابل اندازه گیری هستند. به همین دلیل، ماهیت کمی این متغیرها، محاسبه و تعیین آن ها را ایجاب می کند.


مديريت دانش
مفاهيم
مديريت دانش درباره ي کسب و ذخيره کردن دانش کارکنان و قابل دسترسي کردن دانش به ديگران در داخل يک سازمان است. بحث در مورد دانش ،‌ معمولاً‌ گفت و گوها را به سمت حيطه هاي فلسفي و انتزاعي سوق مي‏دهد ، اين در حالتي است که مديريت دانش ، دنيايي واقعي و ملموس دارد : جهان بودجه ها ، ضرب العجلها ، خط مشي هاي اداري و رهبري سازمان.
بنابراین فرايند جهاني شدن وتغييرات سريع نوآوريهاي تکنولوژيکي ریاضی در اقتصاد ، تغييرات شگرفي در ساختار صنعت بوجود آورده و باعث تاثير گذاري بر بازارها و اقتصادهاي جهاني بعلاوه روابط کسب و کار شده است. در نظريات رشد جديد، این دانش بعنوان اساس مزيت رقابتي تشخيص داده شده است و تغييرات در کسب و کار جهاني همراه و به موازات افزايش فناوريهاي اطلاعاتي رخ داده است. يک اقتصاد دانايي محور در ارتباط با خلق، توزيع و بهره‏برداري از دانش نقش نافذ در توليد ثروت ايفا مي‏کند.

با تشکر از استاد محترم جناب آقای غافرین
دانشجو کتایون کشاورز
موضوع بسته شد.

تاثیر ریاضی بر اقتصاد 9 سال 11 ماه ago #86539

  • سید یحیی غافرین
  • سید یحیی غافرین's Avatar
سلام.خوب بود
موضوع بسته شد.