یکشنبه, 23 ارديبهشت 1403

 



موضوع: موضوع تحقيق: نقش صنايع فرهنگي در رونق توليد ملي

موضوع تحقيق: نقش صنايع فرهنگي در رونق توليد ملي 9 سال 11 ماه ago #75583

موضوع تحقيق: نقش صنايع فرهنگي در رونق توليد ملي

تهیه کنندگان : ایمان شریعت زاده، حسین نوروزی

چكيده
با توجه به رقابت فزاينده اي كه ميان جوامع بوجود آمده بيشتر اين رقابت سمت و سويي بر سر منابع وسرمايه ها دارد. يكي از مهمترين اين سرمايه ها، سرمايه انساني است. خوشبختانه به دليل جوان بودن جمعيت كشور سرمايه انساني بالقوه اي وجود دارد كه قطعا هدايت و برنامه ريزي خاصي را براي توانمندسازي و سپس جذب آنها در ساختار اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور مي طلبد. يكي از اين برنامه ريزي ها توجه ويژه به توسعة صنايع فرهنگي به عنوان راهكاري كم هزينه تر از صنايع صنعتي و يكي از اصلي ترين مزيت هاي رقابتي و استراتژي هاي كلان دهه آينده ميان جوامع بشمار مي رود. از اين رو توجه به مقوله صنايع فرهنگي جهت دستيابي به راهكارهاي جديد، بخصوص اشتغال زايي جوانان بيش از پيش توجه سياستگذاران و تصميم سازان را به خود جلب نموده است. و با معرفي صنايع فرهنگي به عنوان يك حوزه تفكر جديد در رونق توليد ملي از بعد اشتغال جوانان در اين فرايند را بررسي مي نمايد.
تعريف صنايع فرهنگي
صنايع فرهنگي گونه اي از صنعت است كه به خلق ايده، توليد و توزيع محصولات و خدماتي مي پردازد كه ماهيت فرهنگي دارند و مخاطب آ نها جنبه ها و ابعاد فرهنگي فرد و جامعه است. از آ نجايي كه توليد محصولات و خدمات فرهنگي بر خلاقيت، مهارت، دانش و استعداد توليدكنندگان آن استوار است، صنايع فرهنگي را صنايع خلاق نيز مي نامند.
انواع صنايع فرهنگي
صنايع فرهنگي از شاخه هاي مختلفي تشكيل شده است، كه هر شاخه به انواع گوناگوني از صنايع فرهنگي تقسيم ميشود.
- صنايع فرهنگي هنري: شامل سينما، تئاتر، هنرهاي تجسمي، موسيقي، نمايشگاه هاي هنري، مد و طراحي لباس، طراحي دكوراسيون، صنايع دستي و پويا نمايي
- صنايع فرهنگي چندرسانه اي: شامل ماهواره، راديو، تلويزيون، وب سايت هاي اينترنتي و تبليغات
- صنايع فرهنگي مكتوب: شامل كتاب ها، نشريات و روزنامه ها
- صنايع فرهنگي سرگرمي: شامل موزه داري، جشنواره ها، تفريحات، گردشگري، اسباب بازي و بازيهاي رايانه اي
ويژگي هاي صنايع فرهنگي
ويژگي هاي صنايع فرهنگي در دو بعد فرهنگي و صنعتي قابل بررسي است
. در بعد فرهنگي مي توان به اين ويژگي ها اشاره نمود.
- صنايع مختلف، محصولاتي توليد مي¬كنند كه تنها ارزش فيزيكي دارند و ماده اوليه بيشتر آن ها راطبيعت فراهم مي كند . اين محصولات غالباً معنا و مفهوم خاصي را منتقل نمي كنند. اما ماده اوليه توليدات درصنايع فرهنگي، از احساسات و تراوشهاي ذهني افراد خلاق و اصحاب فرهنگ گرفته مي شود؛ و آنچه ارزش توليدات و خدمات فرهنگي را رقم مي زند، محتواي آن ها است كه يك پيام فرهنگي را به مخاطبان خود انتقال مي دهد.
- صنايع فرهنگي در زمره صنايع نرم قرار مي¬گيرد؛ اما معمولاً از طريق يك رسانه يا ابزار انتقال مي يابد كه ممكن است سخت افزاري باشد. به عنوان مثال فيلم سينمايي يك محصول صنايع فرهنگي است كه ماهيت نرم دارد اما از طريق ابزارهاي ديجيتال جابه جا شده و به فروش مي رسد. بنابراين در صنعت فرهنگي بايد بين محتواي فرهنگي و ابزار انتقال تفاوت قائل شد.
- صنايع فرهنگي، هويت بخش هستند. هويت فرهنگي ملت ها و تمدن ها جز از طريق صنايع فرهنگي با هيچ صنعت ديگري نمي تواند به ديگران معرفي شود. صنايع فرهنگي، بار فرهنگي بسيار سنگيني دارند و اگر زماني كشوري نتواند در مقابل بار صنايع فرهنگي توليدي ديگران بايستد، به طور كلي هويت خود را از دست خواهد داد و بازگرداندن اين هويت از دست رفته كاري ناممكن خواهد بود.
ويژگي هاي صنايع فرهنگي در بعد صنعتي
صنعت با توليد و توزيع نظام مند كالاها و خدمات سر و كار دارد. بنابراين فعاليتهاي فرهنگي آنگاه مي توانند مصداق صنايع فرهنگي باشند كه فعاليت ها و فرآيندهاي جاري در آن ها بر اساس شيوه¬هاي صنعتي مدرن انجام شوند.
در صنايع فرهنگي مانند ديگر صنايع بايد اهداف اقتصادي داشت. براي فعاليت هاي فرهنگي بايد انگيزه و هدف اقتصادي نيز داشت تا در زمره صنايع فرهنگي قرار گيرد.
از آن جايي كه يكي از ابعاد مهم در صنعت، توليد انبوه است. در صنايع فرهنگي مانند ساير صنايع توليد بايد به صورت انبوه صورت گيرد.
فناوري، زيربناي صنايع فرهنگي است. در حال حاضر در صنايع فرهنگي از فناوري هاي پيشرفته استفاده مي شود. به عنوان مثال در صنعت سينما، فناوري جايگاه بسيار مهمي دارد. فناوري ابزار توليد است و براي طراحي و توليد محصولات و خدمات فرهنگي به اين ابزار نياز است.
اهميت صنايع فرهنگي
امروزه فرهنگ به پديده اي فراگير و در اختيار توده هاي مردم تبديل شده است و محصولات فرهنگي در سطح وسيعي وارد زندگي مردم شده است. در جهان امروز رمز ماندگاري و گسترش هر پيام فرهنگي در تبديل شدن آن به يك محصول با توليد انبوه است. در اين حالت است كه فرهنگ به طور ملموسي وارد زندگي روزمره جمع كثيري از مردم شده و با زندگي آن ها تلفيق گرديده و ماندگار مي شود.
اگر تمدن ها و فرهنگ ها سعي در تأثيرگذاري بر روي مردم دارند و مي خواهند فرهنگ خود را در اقصي نقاط جهان عرضه كنند، بايد بخش مهمي از مديريت فرهنگي را به صنايع فرهنگي اختصاص دهند.همچنين ايجاد زمينه هاي اقتصادي و خودگرداني در موسسات فرهنگي كه همواره به عنوان مراكزي براي هزينه بودجه به آن ها نگاه مي شده است نيز از طريق صنايع فرهنگي قابل تحقق است. توسعه صنايع فرهنگي با وحدت ملي و همبستگي مردم، آموزش و پرورش، راديو و تلويزيون، تشكل سياسي و عمومي، امنيت كشور، اخلاق، دين، سنت، هنر و تفريحات رابطه مستقيم دارد.
از ويژگي هاي صنايع فرهنگي هويت بخشي آن هاست. به عنوان نمونه هويت اسلامي و انقلابي ما را جزء صنايع فرهنگي هيچ صنعت ديگري نمي تواند به دنيا معرفي كند. چطور مي توان تصويري مثبت از ايران در جهان ارائه كرد و از صنايع فرهنگي كمك نگرفت. برخي از عوامل اهميت پرداختن به صنايع فرهنگي عبارتند از:
• صنايع فرهنگي بيان كننده هويت ملي- مذهبي هستند
• صنايع فرهنگي اطمينان و اعتماد به نفس ايجاد مي كنند.
• صنايع فرهنگي نمايانگر تعلق مي¬باشند.
• صنايع فرهنگي مشوق جريان آزاد ايده ها هستند.
• صنايع فرهنگي تسهيل كننده درك متقابل هستند.
صنايع فرهنگي در ايران
ممكن است اين سوال پيش آيد كه چرا صنايع فرهنگي در كشور ما، به رغم نقش آن در رشد اقتصادي، تقويت توليد ملي و اشتغال زايي، تاكنون توسط مسئولان و مديران فرهنگي مورد توجه جدي قرارنگرفته است و موانع رشد و توسعه آن در ايران چيست؟ براي پاسخ به اين سوال مي توان به موانع اقتصادي،فرهنگي و حقوقي توسعه صنايع فرهنگي اشاره كرد.
اولين دسته از موانع توسعه صنايع فرهنگي در ايران، موانع اقتصادي است.
در كشور ما به صنايع فرهنگي به مثابه يك صنعت نگريسته نمي شود و بخش فرهنگ به عنوان يك بخش مولد اقتصادي و نهاد توليد ثروت تلقي نمي شود و اين بخش صرفاً به منزله مركز هزينه ديده مي شود. همچنين اغلب مديران موسسات فرهنگي، اطلاعات كمي در خصوص قابليت هاي تجاري و اقتصادي صنايع فرهنگي دارند و به اين دليل كه كار خود را اقتصادي و يا داراي بازده اقتصادي نمي¬بينند، غالباً خواهان حمايت¬هاي دولتي هستند. چالش اقتصادي ديگر، گسترش كمي و كيفي صنايع فرهنگي در سطح جهان است. در واقع محصولات فرهنگي كشور ما وارد رقابت شديد جهاني شده اند كشورهاي پيشرو در عرصه صنايع فرهنگي، داراي امكانات زيادي هستند و همچنين با جهاني شدن اقتصاد و ظهور شبكه هاي اينترنتي، عرضه، تبادل و دسترسي به محصولات فرهنگي در سراسر جهان آسان و سريع شده است، و محدوديت هاي زماني و مكاني دسترسي به بازار صنايع فرهنگي بسيار كم شده است. بدين ترتيب رقابت براي توليد كنندگان و عرضه كنندگان محصولات و خدمات فرهنگي كشورما دشوار شده است.
نقش صنايع فرهنگي در رونق توليد ملي
يكي از مسائل مهم در حمايت از توليد ملي، اولويت گذاري و انتخاب صنايعي است كه بايد در توليدملي به آ نها پرداخت. با توجه به فرصت ها و تهديدات و منابع محدود مالي، نيروي انساني، تجهيزاتي و ...امكانات كشور را بايد در برخي از صنايع استراتژيك متمركز نمود. در اين راستا هنگامي كه بحث از توليد ملي، ثروت آفريني ملي، اشتغال زايي، رشد توليد ناخالص ملي و ... مي شود، نگاه ها ابتدا به سمت صنايعي چون نفت، گاز، پتروشيمي، خودروسازي، فولاد، سيمان و ... مي رود و ديگر صنايع چندان مورد توجه قرار نمي گيرد. در حالي كه اگر شاخص هاي ثروت آفريني، اشتغال زايي، رشد اقتصادي و ... را در نظر بگيريم، صنايع فرهنگي يكي از اولويت ها خواهد بود.
صنايعي كه مواد اوليه آنها از خلاقيت انسان شكل ميگيرد و نه تنها بيشترين درآمد زايي و اشتغال زايي را دارند، بلكه از لحاظ فرهنگي، اجتماعي، امنيتي و سياسي نيز بسيار مهم اند.
نقش صنايع فرهنگي در رونق توليد ملي در ابعاد زير قابل بررسي است.
الف) نقش صنايع فرهنگي در بعد ثروت آفريني ملي
ميزان فروش محصولات فرهنگي نظير برخي از فيلم هاي سينمايي، سريال هاي شبكه خانگي، كتاب¬هاي رمان، انيميشن ها و بازي هاي كامپيوتري بسيار بالاست. صنايع فرهنگي يكي از پرسودترين حوزه هاي¬توليد ملي است. چرا كه با سرماية كمتر و نيز زمان كمتر بازگشت سرمايه، ثروت بيشتري توليد مي كند. در صنايع فرهنگي به دليل ماهيت نرم آن، مي توان از قابليت هاي شبكه هاي اينترنتي و تجارت الكترونيك استفاده كرده و بازار اين صنايع را بدون محدوديت هاي زماني، مكاني و جغرافيايي در گستره جهاني تعريف نمود.
بدين ترتيب با تسهيل عرضه و گسترده شدن بازار، ميزان فروش محصولات فرهنگي افزايش چشمگيري مي¬يابد كه منجر به افزايش ثروت آفريني ملي مي شود.
ب) نقش صنايع فرهنگي در بعد اشتغال زايي
از آنجا كه فرهنگ و اقتصاد ايستا نيستند و روابط ميان آن دو نيز پويا است. بر پايه ي اين رويكرد،
الگوي توسعة واحدي براي همة شرايط مناسب نيست و شرايط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نهادهاي گوناگون، نيازمند راه كارهاي متفاوت هستند. در اين شرايط است كه تكثير گرايي و ناهمگوني ضرورت خواهد داشت در چارچوب توسعه¬ي فراگير، ابزار به هم پيوستن دغدغه هاي اقتصادي و فرهنگي عبارت است از بازگشت به مفهوم بنيادين آفرينش ارزش؛ يعني جايي كه آفرينش ارزش اقتصادي و فرهنگي را بتوان به گونه¬ي پيامدهاي فراگرد توسعه تشخيص داد؛ جايي كه خواست دريافت كالاها و خدمات مادي با نيازها و خواسته¬هاي ژرف تر انسان ها با بازشناسي فرهنگي و دل خوشي فرهنگي متعال مي¬شود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.