خوش آمديد,
مهمان
|
|
عوامل مؤثر در تحول فرهنگ از ديدگاه انسانشناسان
[عوامل مؤثر در تحول فرهنگ]:... برخي از انسانشناسان، در موافقت با تفسيرهاي اساساً ماركسيستي يا ماركسيستي جديد، در نظرياتشان بر عواملي مانند «ميزان انرژي سرانه مهار شده در سال» تأكيد دارند (وايت(1) ...) [و] بعضي مانند استيووارد(2)... به محيط زيست عنايت دارد و «سازگاري فرهنگ با محيطش» را عامل اوليه ميگيرد. از سوي ديگر، گروهي از علما بر اهميت «ايدئولوژي ديني» (وبر(3)...)، با «مضامين فرهنگي (اوپلر(4)...) يا «كانون فرهنگي» (هرسكوويتس(5)...)، يا مانند گيرتز(6)... بر ناهماهنگيها و كشاكشهاي دروني سيستمهاي اجتماعي و فرهنگي- كه براي ايجاد تحول انگيزه و فشار لازم را ايجاد ميكند- پافشاري دارند. البته بعضي از دانشمندان نظرات اختصاصيتري را طرح كردهاند، چنانكه مرداك(7)... بر آن است كه «سازمان اجتماعي سيستمي نيمهمستقل است كه از بسياري جهات قابل مقايسه با زبان است و همانند آن با توانمندي و پويايي دروني خاص خود مشخص ميشود»، و برخي مانند هلوول(... و والاس(9)... بر جنبههاي روانشناختي تحول فرهنگ تأكيد دارند. 1- كتاب «دانش فرهنگ: مطالعه انسان و تمدن». 2- كتاب «نظريه تحول فرهنگ». 3- كتاب «جامعهشناسي دين». 4- مقاله «مضامين به مثابه نيروهاي پويا و توانمند در فرهنگ». 5- كتاب «انسانشناسي فرهنگي». 6- كتاب «مناسب و تحول اجتماعي: يك مثال از جاوه». 7- كتاب «ساختار اجتماعي». 8- كتاب «فرهنگ و تجزيه». 9- كتاب «فرهنگ و شخصيت». «نشريه: كيهان فرهنگي» «مؤلف: دكتر م. جلالي مقدم/صفحه: 69» |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
|