یکشنبه, 30 ارديبهشت 1403

 



موضوع: نقش فرهنگ و باورهاي فرهنگي در پيشگيري از اعتياد

نقش فرهنگ و باورهاي فرهنگي در پيشگيري از اعتياد 9 سال 11 ماه ago #91295

فرهنگ نه تنها هنر و ادبيات بلكه آداب و رسوم زندگي ، قانون اساسي نوع بشر ، نظام هاي ارزشي افكار و عقايد را دربر مي گيرد . همچنان كه بحث شد فرهنگ تنها در زمينه علم و هنر و راه ورسم زندگي در معرض تحليل و اظهار نظر قرار نگرفته است . بلكه از ديدگاه هاي انسان شناسي فرهنگ تركيبي است از كليه بخش هاي تكنولوژي ، اقتصاد ، هنر و خانواده بشري .

از ديدگاه "ادوارد تيلر" پايه گذار مكتب انسان شناسي فرهنگي ، فرهنگ عبارت است از علم ، افكار و عقايد ، هنرها ،اختراعات وتكنولوژي ها ، اخلاق ، آداب و درنهايت كليه راه ورسمي كه انسان به عنوان عضوي از اجتماعي كه در آن زندگي مي كند ياد گرفته و در برابر آن هم ، اجتماع ميتواند راهنماي انسان باشد .

انسان ها در جوامع رنگارنگ و مختلفي دسته بندي شد ه اند و براساس انجمن يا هيأت هاي فرهنگي براي از بين بردن نيازمندي هاي خود تلاش مي كنند . براستي هرچه اجتماع بشري وسيع تر وگسترده تر باشد نواحي و هيأت هاي فرهنگي نيز آراستگي بيشتري پيدا مي كنند .







حال اگرچه محيط عامل مؤثر براي تربيت شناخته شود ، هريك از افراد به سهم خود در مقابل رسيدن به ترقي و سعادت جامعه شريكند ومسئوليتي خطير به عهده دارند . به همين منظور است كه علماي علم اخلاق معتقدند كه اگر شخصي بين اجتماع خانوادگي برنامه رفتار و افعالش خلاف برنامه واقعي اخلاقي و تربيتي است ، زيان فساد اخلاق او رفته رفته به افراد خانواده و بعد به اجتماع سرايت خواهد كرد. و ضرر و خطر اعمال ورفتار زشت و ناپسند افراد پيوسته جامعه را به فساد اخلاقي تهديد مي كند و بدين طريق حق افراد ضايع خواهد شد و روشن است پايمال نمودن حق مردم گناهي است غير قابل عفو و بخشش .



حال آيا هيچگاه با جديت به مسأله اعتياد و مواد مخدر انديشيده ايم و آثار اين مصيبت هولناك بر ذهن كودكان معصوم را به تفحص نشسته ايم ؟ و آيا هيچگاه احساس پدر و مادر محرومي را كه از يك طرف مستأصل از تأمين غذاي كودكان خويشند و از طرف ديگر گرفتار اعتياد خود و يا يكي از اعضاي ديگر خانواده هستند ، توانسته ايم درك كنيم ؟ هر نفر معتاد براستي يك دنيا معضل و گرفتاري دارد . جامعه ما با ميليون ها دنياي معضل و گرفتاري مواجه است . اعتياد اين پديده شوم كه در حال حاضر اكثر جوامع از آن رنج مي برند يكي از مهم ترين و شايع ترين آسيب هاي اجتماعي بوده و در ميان ساير آسيب ها مهم ترين آسيب اجتماعي حال حاضر ايران است كه اگر چاره اي اساسي انديشيده نشود منجر به افزايش و بالا رفتن آمار ساير آسيب هاي اجتماعي از قبيل سرقت ، تكدي گري ، خودكشي ، طلاق ، خشونت و از همه مهم تر بيماري هايي همچون ايدز (بلاي قرن ) سرطان ، بيماري هاي عفوني و تصادفات رانندگي خواهد شد .

با اين حال مبارزه جدي و ارائه راهكار مناسب جهت ريشه كن كردن مواد مخدر و اعتياد مثال يك تير و چند نشان است .

مي دانيم كه از ديد تحليل اقتصادي – اجتماعي اعتياد الزاماً ديد شخص معتاد را كوتاه مي كند و درنتيجه او را از هرگونه مشاركت مؤثر و سازنده در تعيين سرنوشت اقتصادي – اجتماعي جامعه محروم مي سازد .پس سطح وسيع اعتياد در جامعه در حقيقت بيانگر دور شدن اوليه اقشار وسيع مردم از مشاركت در تعيين سرنوشت اقتصادي – اجتماعي جامعه آينده اند .

خوشبختانه همچنان كه آمارها نشان مي دهد استان كردستان پايين ترين سطح اعتياد به مواد مخدر را در سراسر كشور به خود اختصاص داده است . ولي اين دليل بر تبرئه و احساس امنيت در برابر اين بلية خانمانسوز نخواهد بود چون از يك طرف در سطح وسيع تر ساير همنوعان ما در معرض خطر جدي و ما نيز در معرض تهديد قرار داريم. و از طرف ديگر وجود يك نفر معتاد همچنان معضلي بزرگ است و برابري با تهديد يك جامعه است . همانطور كه گفته مي شود نجات يك فرد معتاد ، نجات يك فرد نيست بلكه نجات يك جامعه است . پس ابتلاي يك فرد به مواد مخدر ابتلاي جامعه به مواد مخدر است . چون اين جامعه و محل زيست محيطي همچنين اجازه و زمينه اي را براي او فراهم نموده است ، پس ما بايستي در پي ساختن محيطي عاري از هرگونه اعتياد به مواد مخدر باشيم . و براي اين كار نبايستي با فرد معتاد به عنوان يك مجرم نگاه شود بلكه بايد از اين معضل به عنوان يك مسأله فرهنگي و اجتماعي و رواني انديشيده شود .

حال در فرهنگ هاي اجتماعي مناطقي كه براي بدست آوردن نيازمندي هاي خود راه و رسمي بهتر ارائه مي دهند الگويي براي مناطق ديگر خواهند بود . و فرهنگ هايي را كه در مبارزه با مواد مخدر و اعتياد جوهري پوياتر و هيأت يا انجمن خاص و فعالي را داشته اند خود به خود در معرض ديد مناطق ديگر قرار گرفته و از جوهرة آنها بهره مي برند . به عبارت ديگر در چنين وضعيتي كه اعتياد به عنوان مهم ترين آسيب اجتماعي شناخته شده است گروه يا ملتي توان طرح خود را دارد كه به هويت ، شخصيت و فرهنگ ملي و قومي خود رسيده و از آن اشباع شده باشد . چرا كه هرچه از خودشناسي دورتر شويم بيشتر در معرض دوگانگي ارزشي قرار گرفته و زودتر جذب فرهنگ ها و تمدن هاي ديگر خواهيم شد . همچنان كه مرحوم دكتر علي شريعتي مي گويد : "وقتي من با فرهنگ ،مذهب و تاريخم بيگانه شدم به فردي توخالي و فاقد شخصيت تبديل مي شوم و ديگر حرفي براي گفتن ندارم " .



هزاره سوم و قرن حاضر ، قرن شكفتگي حكومت هاي دموكراسي است . قرن سپردن امور به صاحبان امر است . قرن احترام به افكار عمومي و محترم شناختن آزادي هاي طبيعي و حيثيت انساني است . اينها عناصر تشكيل دهنده و افكار مردم عصر ماست . مردمي كه مسئوليت خود را در بهبود بخشيدن به امور عمومي و محلي به خوبي شناخته اند . هر قدمي كه بدون مداخله قانوني افراد بشر در ساختن محيط زندگي آنها برداشته شود به مقتضاي عصري كه درآن زندگي مي كنيم محكوم به انحراف و فناست .

چرا كه اگر ملتي به ميدان آمده و مدعي فرهنگي غني و پربار است ، بايستي به اين مهم جامة عمل بپوشاند و مستندات خود را ارائه نمايد . كاري كه هم اكنون در استان كردستان تحت عنوان "انجمن مردمي پيشگيري از اعتياد" صورت گرفته است نمود و تبلور عيني فرهنگ وسيع و پربار منطقه در برابر بلية خانمانسوز اعتياد و بهبود بخشيدن به امور عمومي محيط زندگي خويش است .

هيچ گزاف نخواهد بود كه بگوئيم كه كردستان درزمينة فرهنگي داراي كارنامه اي درخشان است . وجود تاريخ پر فراز و نشيب اين ديار گوياي استقامت كوه آسا ، پايداري انساني ، غيرتمندي وپايمردي مردمان اين ديار نجيب است .ملت كرد همواره سعي خود را برآن نهاده تا هموطني وفادار و شهروندي تأثيرگذار در سعادت ملي و سرنوشت ساير همنوعان خود باشد .

اما اين را هم بايد بدانيم كه بي اعتنايي ظاهري مردم به فرهنگ را در دوره هايي خاص بدون محال و بي درنگ نبايد به حساب بي فرهنگي و بي توجهي آنان به فرهنگ گذاشت . اما اگر اين نياز در درازمدت برانگيخته و رشد ننمايد بي علاقگي و دل مردگي جاي آن را خواهد گرفت و مسير حركت جامعه را از هم جدا خواهد ساخت .

متأسفانه توسعه جوامع شهرنشيني و تبادلات فرهنگي با فرهنگ هاي ديگر علتي مهم در دامنة گسترش اين بلية خانمانسوز است .

لويي استروش مردم شناس معروف فرانسه مي گويد : "تمام فرهنگ ها از تبادلات فرهنگي شكل گرفته اند"

يكي از علل فرهنگي كه به چشم مي آيد در گستردگي اعتياد به مناطق ديگر نقش بسزايي داشته است ، راه باز نمودن فرهنگي در برابر عقايد ديگران همراه با ميل و انعطاف جذب و شريك نمودن ديگران در فرهنگ خودي مي باشد .

لذا ارتباط در برابر مناطق فرهنگي ديگر موقعي صدق پيدا مي كند كه هردو ناحيه فرهنگي به شيوه اي صحيح و ساده و به دور از آلايش ارتباط داشته باشند و تبادلات دو طرفه باشد . اما در شرايطي كه سلطه فرهنگي بر پايه سلطه نظامي – سياسي – امكانات اقتصادي – فني سياست هاي از پيش تعيين شده براي منفعت يك طرفه تدوين و درنظر گرفته شود تحميل پديده هاي فرهنگي به شيوه هاي پيدا و ناپيدا ظاهر و در نهايت به مسخ فرهنگي ، ميليتاريستي ، اعتياد و ... خواهد انجاميد .

نقش فرهنگ و باورهاي فرهنگي در پيشگيري از اعتياد براستي راهنمايي است براي ارزيابي فرهنگ ها برپاية ارزش هاي جوهري فرهنگي خود با چشمي به دور از پيش داوري و تعصب ملي گرايي در برابر ساير مناطق و فرهنگ ها .

به درستي كه در اين قالب است كه كه مي توانيم اميدي به پيشگيري از اعتياد و ريشه كن نمودن اين بلاي خانمانسوز در دنيا و جامعة بشري داشته باشيم .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
مدیران انجمن: فوزیه خالدی