خوش آمديد,
مهمان
|
|
از آنجا که فرهنگ ذاتا امری است ذهنی و زمانی جنبه عینی می یابد که در تمدن متبلور شده باشد و نیز صرف نظر از پسوندهایی که ممکن از بعد از فرهنگ بیاید دارای جلوه هایی چند است و «با این نگاه به فرهنگ ( امر معنوی متجلی در حوزه امر طبیعی )، جلوه های فرهنگ (عمومی) را میتوان به چند وجه تقسیم نمود
. 1) ▪ فرهنگ درونی شده : جایگاه اصلی معانی، ذهن افراد است. حیات درونی افراد در عین حال که خاستگاه معانی است، حامل معانی هم میباشد؛ فرهنگ در این حوزه نشو ونما میکند؛ تغییر مییابد و.... اما خود ذهن محصول فرهنگی است که آموخته میشود و بعد از دوره اکتساب حامل فرهنگ و گاه مولد آن میشود. این وجه فرهنگ را میتوان « فرهنگ درونی شده » نامید . فرهنگ درونی را روانشناسان از جهت انتقال معانی، تثبیت و تغییر آن مورد بررسی قرار می دهند . فلاسفه هم در افقی وسیعتر حوزه معنی را مورد کاوش قرار میدهند. اموری چون اعتقاد، ارزشها و گرایشها که به عنوان فرهنگی یا بخشی از آن یاد شده است، حوزهای از فرهنگ است که جایگاه اصلی آن درون یا ذهنیت افراد است که در قالب نمادها، همراه با تربیت، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. 2) ▪ فرهنگ نمادی : هنگامی که فرهنگ در قالب نمادها ظاهر میشود، که از طریق آن تفهیم و تفهم و آموزش انجام میگردد، میتوان از جلوه دیگری از فرهنگ یاد نمود که با عنوان «فرهنگ نمادین ( نمادی شده)» مشخص میگردد. آثار هنری، کتاب و نوشته از این نوعند . 3) ▪ فرهنگ نهادی : شکل دیگر بروز فرهنگ ( معنی) بروز آن در رفتار فرد است . رفتار افراد در جامعه در ترکیب با هم و رسوب شدن در طی زمان اشکالی از رفتار را تثبیت میکند که از آن به عمل قرار گیرد به آن « فرهنگ نهادی شده» گویند. 4) ▪ فرهنگ متبلور : فراتر از اینها، فرهنگ از طریق رفتار، تنها در قالب نهادها که معنوی هستند و شکل رفتار را تعیین میکنند، تبلور نمییابد . تغییراتی که انسان در طبیعت ایجاد میکند، از جمله ابزار و آثار، آنها هم ذهنیت انسانها (معانی) را در خود حفظ میکند. این مجموعه را میتوان «آثار فرهنگی » نام نهاد که شامل ابزارها هم میشود. ماهیت آنها مادی است و بکار عمل میآیند؛ بعد از خلق بیشتر امری مادی هستند تا معنوی؛ اما همیشه وابسته به حوزه معنا باقی میمانند با قبول این تقسیمبندی میتوان فرهنگ عمومی را واقعیتی معنوی دانست که در سه شکل تجربه میشود: 1. درونی ( تجربی بیواسطه)، 2. نمادی ( از طریق تجربه درونی و تجربی نماد به صورت تجربی)، 3. نهادها و آثار ( ابزار ) 4. تبلوری و متجلی» پایان..............با تشکر : اسماعیل رازی |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
|