خوش آمديد,
مهمان
|
|
… فرهنگ بيشتر به سيماني شبيه است كه انسجام اجزاء تركيبي يك جامعه را حفظ ميكند. با توجه به اينكه جامعه و فرهنگ به يك امر مشترك اطلاق نميشوند؛ بهتر ميتوان اين دو را از يكديگر بازشناخت، فرهنگ جوامع تغيير ميدهند [مييابند] گرايشهاي جديد فرهنگي در يك جامعه رشد ميكنند و گرايشهاي پيشين كمرنگ و حتي محو ميشوند. اگرچه اين تحول روزمره نيست، ولي ضرورت دارد. با اينحال، حتي با وجود تغيير كامل فرهنگي، جوامع دوام ميآورند؛ زيرا چيزي كه در اصل دگرگوني ميپذيرد نه كليت جامعه بلكه معيارها و عادات آن است. هنگاميكه به جامعه اشاره ميكنيم منظورمان گروهي از افراد است كه آموختهاند چگونه در كنار يكديگر زندگي كنند. در حالي كه به هنگام اشاره به فرهنگ به طريقههاي متمايز و مشخص زندگي اشاره ميكنيم كه آن گروه پذيرفته است.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: فوزیه خالدی
|