خوش آمديد,
مهمان
|
|
چهار مرحله فرايند يادگيري كه توسط "هاولند" ارائه شده مؤثرترين الگوي يادگيري در زمينه اقناع ميباشد؛ اين مراحل عبارتند از:
1. پيام بايد توجه گيرنده را بخود جلب كند. 2. ادلّه پيام بايد فهم و درك شوند. 3. گيرنده، بايد استدلالهاي پيام را بياموزد و آنها را بهعنوان حقيقت بپذيرد. گيرنده بايد انگيزهاي براي عمل براساس يادگيريها داشته باشد. 4. واكنش ادراكي؛ گاهي يك پيام، حتي بدون برخورداري از برخي از مراحل تئوري يادگيري نيز ميتواند اقناعكننده باشد(مثلاً گاهي پيام ميتواند حتي بدون درك استدلالهاي آن، قانعكننده باشد)، محققان بهسوي رهيافت تازهاي در مورد اقناع رفتند و رهيافت واكنش ادراكي را كه ناشي از رويكرد شناختي بود، برگزيدند. براساس اين تئوري جديد، هدف، جذب شركت كنندهاي فعّال در فرايند اقناع است و عامل مهم تعيينكننده در اقناع، افكاري است، كه در حين ديدن و شنيدن پيام اقناعكننده در ذهن شخص جريان مييابد و اقناع به چگونگي تفسير و واكنش گيرنده بستگي دارد. اين رهيافت، روش موفق اقناع را سمت و سو دادن به افكار میداند؛ که فرد مورد هدف، بهشيوهاي موافق، به نظرات گوينده بينديشد، روش موفق، هرگونه تفكّر خلاف را تضعيف و افكار موافق با نحوه عمل پيشنهادي را تقويت ميكند.[7] فنون اقناع برخي شيوهها و فنون رايج اقناع عبارتند از: 1. تبليغ؛ تبليغات يكي از فنون مورد استفاده در جهت اقناع است. هدف فعاليتهاي تبليغي، علاوه بر اطلاعرساني، ايجاد انگيزش نيز ميباشد؛ يعني فعاليت تبليغي فردي را بهكاري در جهت مقصود مبلغ برانگيخته میكند. تبليغ بر پايهی نياز بنا شده و جديترين قلمرو فعاليتهاي تبليغي نياز مخاطبين است. 2. تلقين؛ تلقين كه نوعي متقاعدسازي ناهوشيارانه و ناآگاهانه است، از شيوههاي رايج اقناع محسوب ميشود. تلقين نوعي فرايند ارتباطي است که موجب پذيرش مسئله مورد نظر اقناعگر ميشود؛ اما اين پذيرش مبتني بر دلايل منطقي نبوده و بهصورت، غيرحسابگرانه و ناآگاهانه محقق ميشود. برخي شگردهاي تلقين عبارتند از: القاء تدريجي يك انديشه، طرح سؤال، تكرار، بزرگنمايي و مبالغه يا كوچكنمايي، ايجاد ترس، تحريك عاطفه و توسل به اكثري بودن. 3. تقليد؛ در تقليد اقناعگران در پيامهاي اقناعي خود مخاطبين را به این شیوه فرا ميخوانند. تارد روانشناس معروف، معتقد است، تلقين خادم تقليد است. در درون هر تقليد، عناصری از تلقين وجود دارد؛ یعنی، هرجا كسي از ديگري تقليد ميكند، ابتداء برتري آن تقليدشده براي او ثابت و تلقين شده است. 4. تصويرسازي؛ اقناعگران، گاهي براي اقناع مخاطبين خود، دست به تصويرسازي ميزنند. بهطور مثال، كشورهاي قدرتمند و مهاجم جهت اقناع ملت خود، نسبت به لزوم صرف هزينه در جهت جنگ با كشورهاي ديگر، تصوير خاصي از كشور مورد تهاجم براي ملت خود ميسازند؛ مثلاً او را تروريست و خطر براي كشور معرفي ميكند. 5. غفلتزايي 6. آموزش 7. اطلاع رساني |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
سلام از همکاری شما متشکرم
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
چهار مرحله فرايند يادگيري كه توسط "هاولند" ارائه شده مؤثرترين الگوي يادگيري در زمينه اقناع ميباشد؛ اين مراحل عبارتند از:
1. پيام بايد توجه گيرنده را بخود جلب كند. 2. ادلّه پيام بايد فهم و درك شوند. 3. گيرنده، بايد استدلالهاي پيام را بياموزد و آنها را بهعنوان حقيقت بپذيرد. گيرنده بايد انگيزهاي براي عمل براساس يادگيريها داشته باشد. 4. واكنش ادراكي؛ گاهي يك پيام، حتي بدون برخورداري از برخي از مراحل تئوري يادگيري نيز ميتواند اقناعكننده باشد(مثلاً گاهي پيام ميتواند حتي بدون درك استدلالهاي آن، قانعكننده باشد)، محققان بهسوي رهيافت تازهاي در مورد اقناع رفتند و رهيافت واكنش ادراكي را كه ناشي از رويكرد شناختي بود، برگزيدند. براساس اين تئوري جديد، هدف، جذب شركت كنندهاي فعّال در فرايند اقناع است و عامل مهم تعيينكننده در اقناع، افكاري است، كه در حين ديدن و شنيدن پيام اقناعكننده در ذهن شخص جريان مييابد و اقناع به چگونگي تفسير و واكنش گيرنده بستگي دارد. اين رهيافت، روش موفق اقناع را سمت و سو دادن به افكار میداند؛ که فرد مورد هدف، بهشيوهاي موافق، به نظرات گوينده بينديشد، روش موفق، هرگونه تفكّر خلاف را تضعيف و افكار موافق با نحوه عمل پيشنهادي را تقويت ميكند.[7] فنون اقناع برخي شيوهها و فنون رايج اقناع عبارتند از: 1. تبليغ؛ تبليغات يكي از فنون مورد استفاده در جهت اقناع است. هدف فعاليتهاي تبليغي، علاوه بر اطلاعرساني، ايجاد انگيزش نيز ميباشد؛ يعني فعاليت تبليغي فردي را بهكاري در جهت مقصود مبلغ برانگيخته میكند. تبليغ بر پايهی نياز بنا شده و جديترين قلمرو فعاليتهاي تبليغي نياز مخاطبين است. 2. تلقين؛ تلقين كه نوعي متقاعدسازي ناهوشيارانه و ناآگاهانه است، از شيوههاي رايج اقناع محسوب ميشود. تلقين نوعي فرايند ارتباطي است که موجب پذيرش مسئله مورد نظر اقناعگر ميشود؛ اما اين پذيرش مبتني بر دلايل منطقي نبوده و بهصورت، غيرحسابگرانه و ناآگاهانه محقق ميشود. برخي شگردهاي تلقين عبارتند از: القاء تدريجي يك انديشه، طرح سؤال، تكرار، بزرگنمايي و مبالغه يا كوچكنمايي، ايجاد ترس، تحريك عاطفه و توسل به اكثري بودن. 3. تقليد؛ در تقليد اقناعگران در پيامهاي اقناعي خود مخاطبين را به این شیوه فرا ميخوانند. تارد روانشناس معروف، معتقد است، تلقين خادم تقليد است. در درون هر تقليد، عناصری از تلقين وجود دارد؛ یعنی، هرجا كسي از ديگري تقليد ميكند، ابتداء برتري آن تقليدشده براي او ثابت و تلقين شده است. 4. تصويرسازي؛ اقناعگران، گاهي براي اقناع مخاطبين خود، دست به تصويرسازي ميزنند. بهطور مثال، كشورهاي قدرتمند و مهاجم جهت اقناع ملت خود، نسبت به لزوم صرف هزينه در جهت جنگ با كشورهاي ديگر، تصوير خاصي از كشور مورد تهاجم براي ملت خود ميسازند؛ مثلاً او را تروريست و خطر براي كشور معرفي ميكند. 5. غفلتزايي 6. آموزش 7. اطلاع رساني |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
سلام از شما متشکرم
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|