پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: فرهنگ و روابط بین الملل

فرهنگ و روابط بین الملل 9 سال 10 ماه ago #94409

با سلام-


فرهنگ بین الملل
فرهنگ در متون غربي
در متون كلاسيك غرب واژه فرهنگ (كالچرculture) به معناي كشت و كار و پرورش آمده است، از حدود سال 1750 ميلادي براي نخستين بار در زبان آلماني به معناي پرورش بكار رفته است، در زبان انگليسي و ديگر زبان‌هاي روميك (Romance) واژه كالچر جاي خود را به واژه سي‌وي‌ليزيشن (Civilization) به معناي تمدن، پرورش و بهسازي داد. اين دو مفهوم از آغاز به معناي پيشرفت و بهبود به سوي كمال بوده است، اما از نيمه قرن 19 واژه فرهنگ و گاه همراه با واژه تمدن؛ معناي علمي به خود گرفت. اين معنا به دسته‌اي از ويژگي‌ها و دستاوردهاي جامعه انساني و تمامي بشريت اشاره دارد و همگي اكتسابي هستند. يكي از عوامل پيدايش مفهوم تازه فرهنگ، پديد آمدن مفهوم پيشرفت در تاريخ بود. در دوره نوزايش يا رنسانس انسان احساس كرد به چيزهاي بزرگ تازه‌اي دست يافته است كه با دستاوردهاي روزگار باستان متفاوت است. تفاوت در علت‌ها بود، يعني رهايي عقل از قيد ايمان و فراگير شدن روشن انديشي و خردورزي. عموما" فرهنگ و تمدن به يك معنا به‌كار مي‌رود، اما تفاوت‌هاي قابل توجهي با يكديگر دارند.

فرهنگ، هنجار و ارزش فرهنگي
فرهنگ عبارت است از ارزش‌هايي است كه اعضاي يك گروه معين دارند، هنجارهايي كه از آن پيروي مي‌كنند و كالاهاي مادي كه توليد مي‌‌كنند(آنتوني گيدنز)، ولي ارزش‌ها آرمان‌هاي انتزاعي هستند و هنجارها اصول و قواعد معيني هستند كه از مردم انتظار مي‌رود آن‌ها را رعايت كنند. هنجارها نشان دهنده بايدها و نبايدها در زندگي اجتماعي هستند.

فرهنگ و جامعه
معنا و مفهوم فرهنگ با مفهوم جامعه در هم طنيده شده است. اگر فرهنگ به شيوه زندگي (آداب و رسوم) اعضاي يك جامعه معين مربوط شود، جامعه به نظام روابط متقابلي اطلاق مي‌گردد كه افرادي را كه داراي يك فرهنگ مشترك هستند را به همديگر مربوط مي سازد. از اين رو فرهنگ بدون جامعه معنا نداشته و جامعه نيز بدون فرهنگ قابل تصور نيست.



رابطه فرهنگ و تمدن
انتزاعي
مفهومي
ذهني

عيني
انضمامي
مصداقي
فرهنگ «
» تمدن

فرهنگ يك امر انتزاعي و ذهني است كه در قالب تمدن عينيت پيداكرده و وجود خارجي پيدا مي‌كند.
فرهنگ يك امر اكتسابي است نه وراثتي.
مثال ارزش‌ها و هنجارها:
ü ارزش‌ها : تشكيل خانواده، كه يك امر مقدس ، ضروري و باعث آرامش است جزء ارزش‌هاي يك جامعه به شمار مي‌رود. هنجارها: ازدواج، هنجار و ابزار تشكيل خانواده است.
ü پاكدامني، حيا و معصوميت ارزش است. و پوشش يا حجاب يكي از انواع هنجارها براي تحقق يافتن ارزش فوق است و متناسب با موقعيت اجتماعي، ابزار و كالاي توليدي آن جامعه متفاوت خواهد بود. مثل چادر ، مانتو ، دامن ، شلوار و ... )
در اينجا لازم است به اين نكته اشاره شود كه تغيير ارزش‌هاي فرهنگي بسيار تدريجي و آرام و شايد هرگز تغيير نكند بلكه چيزي كه دچار تغيير مي‌شود هنجارهاي فرهنگي هستند. ضمنا" ارزش‌هاي فطري و بعضا" ارزش‌هاي ديني هرگز تغيير نمي‌كنند زيرا بر سه پايه عقيده، اخلاق و شريعت استوار است.

1- نگاهي به مفهوم روابط بين‌المللي
مفهوم و تعريف روابط بين‌المللي، تفاوت آن با سياست خارجي و تاريخ روابط بين‌الملل و تاريخ روابط بين دولت‌ها (قبل و بعد از وستفالي 1648ميلادي):
وقتي از روابط بين‌الملل سخن مي‌گوييم از نظر تاريخي از نيمه قرن 17 ميلادي تا به امروز را مدنظر داريم، روابط بين‌الملل عبارت است از مجموعة مناسبات، ارتباطات، توافق‌ها، رقابت‌ها و ستيزها در عرصه جهاني از جانب بازيگران متعدد و با اهداف گوناگون، و علم روابط بين‌الملل نيز مطالعه در زمينه‌ مناسبات، ارتباطات، توافق‌ها، رقابت‌ها و ستيزها در عرصه جهاني از جانب بازيگران متعدد و با اهداف گوناگون است.
هر چند روابط بين‌الملل نقاط اشتراكي با سياست خارجي، تاريخ روابط بين‌الملل و روابط بين دول دارد اما روابط بين‌الملل مفهومي كلي‌تر و عام‌تر داشته و با آن‌ها يكسان نيست، بلكه معناي اين سه مفهوم اخير را شامل مي‌شود.
در مقطعي از زمان عده‌اي روابط بين‌الملل را روابط بين دولت‌ها مي‌دانستند و از آن به سياست خارجي تعبير مي‌نمودند، ولي سياست خارجي به معناي مجموعه‌اي از تصميم‌ها، مواضع و رفتارهاي دولت‌ها در روابط با ديگر دولت‌ها با اهداف گوناگون است، اما روابط بين‌الملل منحصر به روابط بين دولت‌ها نيست، بلكه روابط بين دول بخشي از روابط بين‌الملل است.
روابط بين‌الملل به معناي علمي و جديد خود بعد از قرارداد وستفالي در سال 1648 ميلادي پا به عرصه گذاشت و به ويژه در قرن بيستم به عنوان شاخه‌اي از علوم انساني و سياسي مطرح شد. تا پيش از قرارداد وستفالي صرفا" شاهد روابط دولت‌ها با يكديگر بوديم، دولت‌هايي كه لزوما" نماينده ملتهايشان نبودند و اساسا" مفهوم دولت ملي يا nation state شكل نگرفته بود. بعد از جنگ‌هاي متعدد و مستمري كه در اروپاي قرن 16 و 17 كه بين گروه‌ها، اقوام و ملت‌هاي گوناگون در جريان بود، اروپايي‌ها ابتدا در انگلستان توافق كردند حتي براي ادامه جنگ و موفقيت در جنگ بايد يك قرارداد و نظم جديدي ايجاد كنند و تحت پرچم دولت واحد و تصميم‌گيري متمركز و به نمايندگي از ملت معيني با يكديگر بجنگند. اين توافق منشاء شكل گيري دولت‌هاي ملي بود كه براي اولين بار در سال 1648 م در منطقه‌اي به نام وستفالي در شمال غربي آلمان امروزي منعقد شد.
در قرن بيستم و بعد از جنگ جهاني اول و شكل گيري جامعه بين‌الملل سازمان‌هاي بين‌المللي هم در مطالعات روابط بين‌الملل جايگاه ويژه‌اي پيدا كردند و بعد از جنگ دوم جهاني و فروپاشي جامعه ملل و شكل‌گيري سازمان ملل متحد، اهميت سازمان‌هاي بين‌المللي افزايش يافت. اما در سال‌هاي اخير و بعد از ناكامي‌هاي سازمان ملل متحد در تحقق اهداف جامعه بين‌المللي، مطالعات بين‌المللي وارد فاز جديدي شده و روابط بين‌الملل معناي نويني يافته است و منحصر به روابط دولت‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي نيست. در برداشت جديد و نوين از روابط بين‌الملل بازيگران جديدي در روابط بين‌المللي حضور دارند كه مورد مطالعه قرار مي‌گيرند. بعضي معتقدند، براي اينكه روابط بين‌الملل را بتوان مطالعه و مطرح نمود بايد تاريخ روابط دولت‌ها، مناسبت‌ها، جنگ‌ها، صلح‌ها و ارتباطاتي كه كشورها با هم داشته‌اند را بايد مطالعه نمود.
از دوران 5000 ساله تاريخ مدون بشر، تنها حدود 123 سال جهان عاري از جنگ بوده است. (چه جنگ‌هاي داخلي و چه جنگ‌هاي بين كشورها)
ولي در عصر حاضر تاريخ روابط بين‌الملل ابزار شناخت روابط بين‌الملل است و بايد به وسيله آن چهارچوب مطالعه را مشخص نمود، به ويژه در 60 سال اخير كه به عنوان علم مطرح شده، بازيگران متعددي مشاهده مي‌شوند، ولي اهداف گوناگون بوده و هست.

با تشکر از شما استاد گرانقدر استاد مداحی
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

فرهنگ و روابط بین الملل 9 سال 10 ماه ago #94425

باسلام خوب بود سپاس
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی