خوش آمديد,
مهمان
|
|
تعريف روابط بين الملل: روابط بين الملل كه معمولاً آن را اعم از سياست بين الملل و سياست خارجي دانسته اند، عبارت است از: مطالعه تمام مبادلات، معاملات، تماسها، جريان اطلاعات و واكنشهاي ناشي از آنها بين جوامع (كشورها و اجزاي متشكله آنها)
مطالعه روابط بين الملل با موضوعات زير سروكار دارد: 1. بازيگران صحنه روابط بين الملل(كشورها، حكومتها، رهبران، ديپلماتها و مردم) 2. هدفهايي كه بازيگران در پي كسب آن هستند(امنيت،رفاه،قدرت) 3. وسايلي كه براي تحقق هدفهاي مذكور به كار گرفته ميشود.(ديپلماسي، اعمال قدرت و امتناع) 4. محيط عمل(پايههاي اساسي روابط بين الملل فرهنگي پس از پيدايش سيستم كشوري در اروپا در قرن 17 و پس از قرارداد 1648 و انقلاب كبير فرانسه در سال 1789) مقدمه مباحث نظري شناخت فرهنگ در جوامع انساني با شكلگيري اجتماعات و به دور هم قرار گرفتن انسانها و شكلگيري تمدن انساني زمينههاي بروز رفتار اجتماعي انسان شكل گرفت. انسانها با همنوع خود در درون جامعه به تبادل اطلاعات در حوزههاي سياسي، اقتصادي، علمي و اجتماعي پرداختند و ادبيات مشترك رفتارهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي را كسب مينمايد و تمامي رفتارهاي انساني به دليل تكرارپذير بودنش در جامعه نهادينه ميشود و براساس نهادينه شدن رفتارهاي تكرارپذير انسان در جامعه فرهنگ آن جامعه را ايجاد مي نمايد. پس فرهنگ چيزي جز رفتارهاي تكرار پذير انسان در جامعه بهشمار نميآيد به عبارت ديگر فرهنگ متشكل از ميراث اجتماعي جامعه است و شكل گيري فرهنگ در جامعه طي فرآيندي طولاني مدت تحقق مييابد. به همين خاطر فرهنگ در طول زمان دستخوش تغيير و تحول مي گردد. جهان از مرحله چند قطبي گذر كرده و جهان دوقطبي را تجربه كرد در جهان دوقطبيكشورها به دو بلوك شرق و غرب تعريف ميشوند و جهان در بستر جنگ سرد قرار داشت. در حاليكه جهان چند قطبي جنگ گرم را تجربه نموده است. جهان دوقطبي به واسطه برتري يك قطب بر قطب متقابل جهان در فضاي تك قطبي قرار گرفت در فضاي تك قطبي ديگر سخني از جنگهاي گرم و يا جنگ سرد نبود. در اين دور، تكنولوژي و ابزارهاي صنعتي به كمك جوامع آمده و تبادلات و تعاملات بين المللي به سهولت شكل ميگرفت. در اين فضا قطب غالب(نظام فكري غرب) در صدد آن بود تا افكار و باورهاي خود را از طريق ابزارهاي روز دنيا بر همگان غالب نمايد. يعني در فضاي تك قطبي به دنبال يكسان سازي تمامي جوامع بود كه از آن به جهان سازي تعبير ميگردد. جهانيسازي يعني جوامع از همه حيث خود را با كشورها (كشورهاي بلوك غرب) هماهنگ و يكسان نمايند. از جمله آنها همسان سازي فرهنگي بود.كه اين همسان سازي از طريق تكنولوژيهاي ارتباطي و رسانه اي بسيار موثرتر از تسليحات نظامي بود. به همين دليل مفهوم فرهنگ در جهان تك قطبي بعنوان ابزار جنگ نرم ميان دولتها شكل پيدا نمود. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باسلام سپاس از مشارکت شما
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|