خوش آمديد,
مهمان
|
|
1.وقت طلاست
Time is money 2.اگروقت کنم خواهم آمد I'll come if I can make time 3.در وقت بیکاری خود باغچه را آب می دهم. I water the garden in my Spare time 4.زمان به کندی می گذرد. The time passes slowly 5.اگر این آزمایشگاه زبان را نوسازی نکنیم,همه فکر می کنند که از مد عقب افتاده ایم. If we don't rebuild this English Language lab,everybody thinks we are behind the times 6.تا سه نشه بازی نشه. Third time lucky 7.یکی بود یکی نبود. Once upon a time 8.جلسه در وقت اعلام شده شروع خواهد شد. The meeting will begin in due time 9.بارها به تو گفته ام که کفشهایت را قبل از واردشدن به اتاق از پا درآور. I've told you several times to take off your shoes before coming in 10.امیدوارم به شما به خوش بگذرد. I hope you have a good time |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|