تاثیر شبکه های اجتماعی برعملکرد کسب وکار
هدف اصلی این پژوهش ، مطالعه نقش شبکه های اجتماعی در عملکرد کسب وکار براساس دیده بان جهانی کارآفرینی در کشورهای ایران –کرواسی –دانمارک است . نتایج پژوهش نشان میدهد که کارآفرینان دانمارکی بیش تر از کار آفرینان دو کشور دیگر در کسب وکار خود را با انگیزه بهره برداری از فرصت راه اندازی میکنند .همچنین اندازه شبکه های اجتماعی در کرواسی ودانمارک 6 ودر ایران 9/2 است . نتایج معادلات ساختاری نشان میدهد که عملکرد کسب وکار (صادرات، نوآوری ورشد مورد انتظار ) به میزان 74 درصد تحت تاثیر مستقیم شبکه اجتماعی کار آفرینان است واین تاثیر به وسیله الگوی نقش (70%) وبویژه انگیزه فرصت (6 درصد) تعدیل می شود.
دلیل انتخاب این سه کشور این است که ایران ، کرواسی ودانمارک در مراحل مختلف توسعه .اقتصادی قرار دارند .به این معنا که اقتصاد ایران در مرحله مبتنی بر عوامل سنتی قرار دارد .اما کرواسی در مرحله دوم توسعه ( یعنی اقتصاد مبتنی بر کارایی) حضور داشته ودانمارک در مرحله سوم توسعه یعنی اقتصاد مبتنی بر نوآوری قرار دارد . منظور از شبکه اجتماعی تمامی افرادی است که کار آفرین با آن ها رابطه مستقیم (وگاهی اوقات غیر مستقیم ) دارد .مانند اعضای خانواده ، شرکا، تامین کنندگان ،مشتریان ، سرمایه گذاران ،بانک داران ودیگر اعتبار دهندگان وتوزیع کنندگان .شبکه های اجتماعی سایر شاخص های عملکردی را نیز بهبود می بخشدو همبستگی مثبتی بین سود دهی کسب وکار وبه هم پیوستگی شبکه های اجتماعی کار آفرین پیدا کردند. به طور مثال در سال (1991) شبکه های اجتماعی 44 کار آفرین توسط هنسن بررسی گردید . این کار آفرینان طی 5 سال کسب وکاری را با حداقل یک کارمند راه اندازی کرده بودند وحداقل یک سال از عمر کسب وکار آنها میگذشت. او دریافت که اندازه شبکه اطلاعاتی موسس قبل از راه اندازی کسب وکار وتراکم وفراوانی ارتباطاتش با اندازه اشتغال کسب وکار در آینده دارای رابطه مثبت است .وی به این نتیجه رسید که رشد حقوق ودستمزد در سال بعد از استخدام اولین کارمند ، با تعداد افراد موجود در شبکه کار آفرین ودرجه تعاملات بین افراد آن همبستگی مثبت دارد.اندازه شبکه اجتماعی کار آفرینان بر عملکرد کسب وکار آنان تاثیر دارد.
الگوی نقش معرف موقعیتی است که شخص براساس ویژگی های افراد در نقش های اجتماعی ، تمایل دارد شباهت های درک شده خود با آن افراد را افزایش دهد.بنا براین الگوی نقش فرآیند شناختی است که در آن شخص به صورت فعال مشاهده گر بوده وبا ویژگی های افراد دیگر تطبیق پیدا میکند .افراد از راه فرایند یاد گیری از دیگران وتقلید ارزیابی شناختی مختلفی از انتخاب های شغلی دارند . تجربه نشان داده که افرادی که الگوی نقش دارند عملکرد بهتری از دیگران خواهند داشت .
بطورمثال احتمال شکست کار آفرینانی که والدین آنها آن کسب وکار را داشته اند کمتر است .واز سن کمتر آن کسب وکار را شروع میکنند .
دلیل این امر یادگیری اطلاعات ومهارت های لازم برای بهره برداری از فرصت بوسیله مشاهده یا کار کردن با والین ونزذیکان است این کار آفرینان از داشتن الگوی نقش وحمایت عاطفی سود می برند .این افراد آستانه کم تری برای عملکرد را قبول میکنند .واین نرخ بقای آنها را بالا می برد .
کارآفرینانی که الگوی نقش دارند نسبت به آن هایی که از چنین الگویی برخور دار نیستند ، تاثیر شبکه های اجتماعی برعملکرد کسب وکار بیش تر است .به بیان دیگر : الگوی نقش تاثیر اندازه شبکه بر عملکرد را تعدیل میکند .
انگیزه کار آفرینانه استقلال طلبی است . در پژوهش انگیزه کار آفرینی در قالب انگیزه فرصت بررسی میشود کار آفرینانی که انگیزه فرصت گرا دارند در مقایسه با کار آفرینانی اجباری ،شبکه اجتماعی تاثیر بیشتری بر عملکرد دارد به بیان دیگر انگیزه فرصت تاثیر اندازه شبکه بر عملکرد را تعدیل میکند .

merci kareton khob bod