خوش آمديد,
مهمان
|
|
نام و نام خانوادگی دانشجو: لیلا صفری
شبکههای اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثیر خود قرار داده است پدیده شبکههای اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثیر خود قرار داده است و در عین حال، موجب بروز نگرانیهایی در میان والدین شده است … که به واسطه عدم بهرهمندی از سواد رسانهای مدرن از دنیای نسل جوان دورافتادهاند و همانها، مدام از طریق رسانهها، اخبار هراس برانگیزی هم در خصوص بروز مزاحمتهای فضای سایبری، تعرض به حریم خصوصی و هتک حرمت و مخاطرات اینچنینی دریافت میکنند. با توجه به گسترش روزافزون شکاف نسلی در شرایط عدم امکان گفتوگو یا مفاهمه با نسل جدید نگاه و نگرش منفی در میان والدین به رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی تشدید میشود. شبکههای اجتماعی تعامل فرزندان با والدین را نیز دگرگون کردهاند، براساس تحقیقاتی که پیرامون رابطه فرزندان و والدین آنها در فیسبوک انجام شده است؛ در حالیکه در سنین ۱۳ تا ۱۷ سالگی، ۶۵ درصد نوجوانان برای والدین خود درخواست دوستی ارسال میکنند، در سنین بالاتر این میزان به ۴۰ درصد کاهش پیدا میکند. در شرایط غفلت والدین، کودکان همراه با معصومیت کودکانه خود وارد فضای مجازی میشوند، چه بسا در شرایطی که درباره سوءاستفادههایی که در این محیط صورت میگیرد اطلاع نداشته و گمان نمیکنند، طرف مقابل آنها نه تنها دوست نیست، بلکه حتی ممکن است فرد خطرناکی باشد. بروز اختلالات جسمانی همانند چاقی، بیتحرکی، ضعف بینایی و بلوغ زودرس در کنار تبعات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بیحوصلگی، گوشهگیری، مورد آزار قرار گرفتن و … از جمله تأثیرات شبکههای اجتماعی بر زندگی کودکان است. بیش از ۳۰ درصد نوجوانان مزاحمت سایبری را تجربه کردهاند که درصد قربانیان دختر به طور طبیعی از پسران بیشتر بوده است. به والدین توصیه شده است که نسبت به روابطی که فرزندانشان با دیگران برقرار میکنند مراقب و هوشیار باشند، اما در عین حال بدانند که گسترش روابط دوستی و عاطفی فرزندانشان به هر وسیلهای که باشد مشتمل بر اینترنت، میتواند جنبه مثبت و مفیدی داشته باشد و نباید از گسترش ارتباطات اجتماعی فرزندانشان نگران باشند. در زمینه تاثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر رابطه والدین و فرزندان، دو مجموعه نظریه موافق و مخالف شناسایی شدهاند. در نظریه اول، شبکههای اجتماعی به دلیل افزایش معاشرتپذیری و کسب تجربههای اجتماعی برای نوجوانان، نقش مثبتی دارا است. به والدین توصیه میشود به جای نقش محدودکننده یا بازدارنده (به دلیل نبود شناخت از فضای آنلاین و نوع ارتباطات فرزندان در این محیط)، با افزایش تواناییهای خود، نقش کنترلی ـ نظارتی داشته باشند. گروه دوم که بر تاثیر منفی شبکههای اجتماعی تأکید دارند، معتقدند که شبکههای اجتماعی زمان ارتباط با والدین با فرزندان را کاهش میدهند، در حالی که زمان ارتباط با دوستان افزایش پیدا میکند. در نتیجه فرزندان به جای تاثیرپذیری از خانواده متاثر از رفتارهای انتخابی در گروه همسالان میشوند. محققان این گروه در تشریح نظریههای خود به نقش حیاتی تعامل فرزندان با والدین برای رشد سالم آنها اشاره میکنند که میتواند تحت تاثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی به عنوان یک رسانه قرار گیرد. ارتباطات آنلاین، ارتباط افراد خانواده را کاهش میدهد برخی محققان در یافته اند که ارتباطات آنلاین در درازمدت به دلیل ایجاد رضایت روانی در نوجوان باعث کاهش تعامل آنها با خانواده خواهد شد، زیرا ارتباط با خانواده برای نوجوانان دارای اولویت پایینتر و جذابیت کمتری نسبت به تعامل با همسالان است. در قبال این سوال که «چگونه میتوان از رسانههای اجتماعی برای تقویت نهاد ازدواج استفاده کرد؟» بنا به پاسخی که نیل پستمن Neil Postman در کتاب خود تحت عنوان تکنوپولی Technopoly: تسیلم فرهنگ در برابرتکنولوژی ارائه داده است؛ فنآوری، هم خیر است و هم شر both a burden and a blessing نه این است . که “یا این یا آن”، بلکه هم این و هم آن”. او معتقد است این امر، به ویژه در ارتباط با شبکههای اجتماعی صادق است. مخاطرات و مشکلاتی وجود دارند که زوجین متاهل لازم است از آنها آگاه باشند، اما این مخاطرات تمام داستان نیستند. درست مانند این است که بگوییم تلفنهای همراه، آیپادها و سایتهای رسانهای اجتماعی نظیر فیسبوک و تویتر، هنگامی که توام با سنجیدگی، عقل و ملاحظه و بصیرت discernment مورد استفاده قرار بگیرند، میتوانند در حکم ابزاری موثر در جهت استحکام ازدواج، گسترش شبکهای ارتباطی دوستانه و پرورش احساس سودمند و سالم ارتباط اجتماعی برای زوجین عمل کنند. در جمع بندی، میتوان گفت که تعاملات در فضای شبکههای اجتماعی مجازی نیز که روی دیگر مناسبات در فضای ارتباطی زندگی واقعی هر چند با ویژگیهای خاص خود در زمینه شدت و گستره ارتباطی و رفع موانعی چون بعدمکان و در نتیجه، دسترسپذیری تسهیل یافته تری است. افراد را به گونه مشابهی در معرض آسیبهای مرسوم زندگی مدرن قرار میدهد. حضور فعال در صحنه تعاملات شبکههای اجتماعی مجازی نیز، مستلزم نظارتهای اجتماعی متعارف و اعمال تمهیداتی در جهت حفظ سلامت روابط اجتماعی است همانگونه که کمابیش در شرایط مناسبات در شبکه روابط غیر مجازی صادق است. امروزه جوانان بسیاری هستند که با داشتن نقش همسری در یک خانواده، باز هم معتاد به شبکه های اجتماعی هستند و به همین دلیل گاهی غافل از نقش های مهم خود در خانه می شوند! زن و شوهری از مهمترین نقش ها و می توان گفت از ابدی ترین نقش هایی است که انسان ها در زندگی می پذیرند و باید در قبال آن به تعهدات و اصول و خواسته های یکدیگر احترام بگذارند. این مسئله یک امر کاملا بدیهی است که استفاده از شبکه های اجتماعی، به مرور زمان طرز فکر و روابط فرد را متحول میکند. اکثر روابطی از طریق شبکه های اجتماعی ایجاد می شود، پایه و اساسی ندارد زیرا مبنای واقعی ندارد. در این گونه روابط معمولاً افراد ناشناس هنگام توصیف خود در این شبکه ها، تصویر غیر واقعی از خود ارائه می کنند و بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه موجب فریب افکار دیگران میشوند. در بسیاری از مراجعین این نکته را دیده ام که مثلا خانم، از این موضوع ناراحت است که همسرش، اصلا به او جملات محبت آمیز نمی گوید و او را عزیزم و جانم خطاب نمی کند؛ اما در فضای اینترنت و در شبکه های اجتماعی به خانم هایی که در اد لیستش دارد ؛ کلمات محبت آمیز بسیاری نثار می کند و با آنها بسیار متشخصانه و محترمانه برخورد می کند. خروج از دنیای واقعی به سراب تخیلات افرادی که به طور مستمر از این شبکه ها استفاده می کنند و به نوعی به آن معتادند پس از مرور زمان غرق در رویا میشوند و از دنیای واقعی فاصله میگیرند. افرادی که بیشتر از 3 ساعت از وقت خود را صرف شبکههای اجتماعی میکنند، به جای حل مشکلات به دنبال روش های جایگزینی هستند که به دروغ در ذهنشان ایجادشده است. و این یک حقیقت تلخ است که روابط خانوادگی اکثر کاربران معتاد به شبکه های اجتماعی متزلزل است و برخی نیز منجر به طلاق شده است. از دیگر از معضلات شبکه های اجتماعی، ورود بیاجازه به حریم خصوصی اشخاص مختلف است . این مسئله را میتوان اصلی ترین عامل نارضایتی زوجین از حضور همسرشان در شبکه های اجتماعی دانست. زوجینی که نسبت به همسرشان حساس هستند و دوست ندارد که همسرشان با شخص دیگری صحبت خصوصی یا متن خصوصی و یا کامنت خصوصی داشته باشد . این مسئله ربطی به زن و مرد ندارد و در هر دو گروه زنان و مردان به طور طبیعی دیده می شود. برخی مردان علاوه بر اینکه خودشان در شبکه های اجتماعی عضو هستند و با تعدادی کاربر خانم بده بستان کلامی دارند؛ دوست ندارند که خانمشان در این فضا حضور داشته باشد، یا لا اقل دوست ندارند که همسرشان با آقایون حاضر در شبکه اجتماعی مراوده ای داشته باشند چه برسد به کامنت ها و پیام ها و نوت های خصوصی! از سوی دیگر، خانمها با درجه ی بالاتری از حساسیت ذاتی، نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند. ممکن است خود خانم در شبکه های مختلف اجتماعی عضو باشد و در طول روز بی آنکه همسرش در خانه حضور داشته باشد و با خیال راحت وقتش را صرف نت گردی و انواع شبکه های اجتماعی نماید. در این حالت طبیعتا همه افرادی که در صفحه اجتماعی ایشان رفت و آمد می کنند «خانم» نیستند و گاهی آقایون هم، چه به صورت گذری و چه به صورت همیشگی از پیج این خانم عبور می کنند. اما با این حال مشاهده می کنیم که خانم از اینکه در صفحه اجتماعی مربوط به همسرش نام چندین «مونث» را دیده یا از اینکه همسرش برای مطالب و نوت های دیگر خانم های فعال در شبکه کامنت می زند، ابراز ناراحتی می کند. می توان به جرات گفت که همسران شاید در زندگی واقعی، بتوانند حساسیت هایشان در برابر شریک زندگی شان، کنترل کنند اما به هیچ عنوان نمی توانند این نوع از حساسیت و رنجش خاطرشان از سوی شبکه های اجتماعی را کنترل کرده و آن را بروز ندهند. بی شک این ناراحتی باعث خواهد شد که چه زن و چه مرد، واکنش هایی را در طول روز در مقابل یکدیگر به خرج بدهند. واقعا چه کسی معتقد است که این رفتار ها آفت زندگی مشترک نیست؟ تاثیر عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی بر هویت افراد؛ هم چنین تاثیر اینگونه شبکه ها در ارتباط با جنس مخالف بر سبک زندگی مجازی افراد به گونه ای است که به راحتی روابط میان محرم و نامحرم و شکسته شدن حریم ها در اینگونه صفحه ها قابل مشاهده است. مسئله مهم دیگری که در رابطه با شبکه های اجتماعی به چشم می خورد این است که؛ امروزه بسیاری از زوج های جوان اگر روحیه خوبی نداشته باشند، به سراغ اینترنت و شبکههای اجتماعی میروند. باید توجه داشت که مراجعه به این سایتها رفتار خودتخریبی و خودآزاردهنده (مثل مقایسههای منفی) را در افراد تشدید میکند. درواقع در اینگونه سایتها این احساس به افراد دست میدهد که دیگران شادتر از آنها هستند و این باعث سرخوردگی و واکنشهای نامناسب در فرد میشود. باید در نظر داشت که در شبکه های اجتماعی فضایی آکنده از غیر واقعیت جاری است! افراد می توانند با هویت مجازی و چه بسا هویت جعلی عضو شوند و فعالیت نمایند. از دنیایی که پر از جعل و تقلب است چه انتظاری می رود بر اصلاح روابط و ایجاد همدلی میان زوجین؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی سردی ِ احتمالی میان روابط زوجین را تشدید می کند و در رفع آن هم هیچگونه تلاشی ندارد؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی وقت در کنار یکدیگر نشستن همسران را گرفته و آنها را معتاد به جدا نشستن و سرگرم غیر واقعیت شدن؛ می نماید؟ شبکههای اجتماعی شکاف میان والدین و نوجوانان نروژی را افزایش میدهد * خطرات عدم کنترل والدین بر مناسبات خطرناک نوجوانان ظهور شبکههای مجازی اجتماعی، فارغ از کلیه نقاط ضعف و قوتی که میتواند داشته باشد تاثیر مثبتی بر روابط میان والدین و نوجوانان نگذاشته است. بسیاری از نوجوانان سعی دارند بر اساس حس استقلال طلبی سنین اولیه نوجوانی کلیه ارتباطات خود را از والدین خود کتمان کرده و آنها را در درون شبکههای مجازی مدیریت کنند. عدم دسترسی والدین به این اطلاعات سبب میشود تا بسیاری از روابط دوستانه نادرست و ارتباطات کاذب و نابود کننده روحی در قالب همین فضا شکل گیرد. در چنین شرایطی نوجوانانی که سن آنها بین 13 تا 15 سال قرار دارد و هنوز نیاز به راهنمایی و هدایت والدین خود دارند صفحه فیسبوک را حریم شخصی خود دانسته و آن را از پدر و مادر خود مخفی می کنند. در چنین شرایطی به طور طبیعی فاصله میان والدین و فرزندان بیشتر میشود. "بریت اسکوگ" که تحقیقات دانشگاه علم و تکنولوژی نروژ را در خصوص عضویت نوجوانان در شبکه فیسبوک سازماندهی و اجرا کرده است در این خصوص میگوید: "نوجوانان سعی دارند فضایی منحصر به فرد برای خود در شبکه مجازی داشته باشند و اطلاعات خود را از دسترس والدینشان دور نگاه دارند. این اطلاعات میتواند شامل مکاتبات عاشقانه، مکالمات نوشتاری کوتاه، عکس ها و ... باشد." در چنین شرایطی مسلم است که والدین به خوبی درک میکنند که از سوی فرزندان خود مورد اعتماد قرار ندارند و علی رغم اینکه صفحه شخصی فرزندانشان از سوی افراد مختلف و سایر اعضای فیسبوک مورد بازدید قرار میگیرد آنها حق این بازدید را ندارند. بدون شک درک این مسئله میتواند بر روی روابط واقعی میان والدین و فرزندان تاثیرگذار بوده و میان آنها فاصله ایجاد کند. * فضایی مجازی برای جدایی نوجوانان از خانواده نتایج تحقیقات صورت گرفته در نروژ به موارد فوق محدود نمیشود. اکثر کودکانی که زیر سن 13 سالگی قرار دارند پدر و مادر خود را اصلی ترین دوستان اینترنتی خود میدانند و آنها را به دیگر دوستان خود نیز معرفی میکنند. اما با بیدار شدن حس استقلال طلبی اولیه در نوجوانان، آنها در عصر فعلی شبکههای مجازی را نخستین محل برای اعلام جدایی از پدر و مادر خود میدانند. در چنین شرایطی مسلم است که نوجوانان خود را از مشورت و راهنمایی والدین خود بی نصیب گذاشته و حتی به آنها به عنوان موانعی بر سر ادامه دوستی های نامحدود و بعضا غیر منطقی خود مینگرند. این خود یکی از آسیبهای اصلی شبکههای مجازی اجتماعی برای نوجونان و والدین محسوب میشود. از سوی دیگر، زبان کامپیوتر و شبکه و تنظیمات امنیتی فیسبوک به همگان این امکان را میدهد که هر فردی را از دسترسی به صفحه شخصی خود دور نگاه دارند. اما بسیاری از کسانی که قربانی این سیستم میشوند والدینی هستند که نگران ارتباطات اجتماعی نادرست فرزندان خود هستند. این در حالیست که نوجوانانی که 13 سال یا بیشتر سن دارند باید به طور طبیعی تحت کنترل بیشتر والدین خود قرار گیرند. دوستیها در سنین اول نوجوانی بسیار حساس است اما این حساسیت در شبکههای مجازی در نظر گرفته نمیشود. عدم تمایل نوجوانان مبنی بر عدم ایجاد ارتباطات مجازی با والدین مقدمهای جهت ایجاد چالشهای واقعی در ارتباطات عاطفی میان آنهاست. قطع دسترسی والدین به صفحات فیسبوک از سوی تعداد زیادی از نوجوانان پیام ویژهای برای پدران و مادران دارد. بر این اساس نوجوانان کوچک مرز مشخصی میان خود و والدینشان ترسیم می کنند. با گذشت زمان این مرز پررنگ تر میشود و به طور کلی مناسبات فرزند و پدر و مادر را تحت تاثیر خود قرار میدهد. نباید فراموش کرد که تمایل بسیاری از نوجوانان مبنی بر حدف والدین خود از صفحه فیسبوک ناشی از وجود ارتباطاتی است که آشکارسازی آنها به سود فرزندان نیست! بنابر این نباید تمایل نوجوانان مبنی بر حذف والدین خود از فیسبوک را صرفا در حس استقلال طلبی نوجوانان جست و جو کرد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
merci khob bood
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|