تبليغات در هر صورت خود به عنوان شكلي از ايجاد ارتباط هدفمند از دير باز مورد توجه تجار و سياستمداران و صاحبان صنايع بوده است و اهميت ان روزافزون مي باشد.ميدانيم كه توان ايجاد ارتباط هدفمند خود هنر است.تبليغات به عنوان يكي از متغييرهاي قابل كنترل بازاريابي داراي دو وجه اساسي مي باشد :1-وجه تجاري2-وجه هنري .در بررسي وجه تجاري تبليغات سازمانهاي تبليغاتي به عنوان مراكز مديريتي و تجاري كه در آنها بايستي تمام قواعد سازمانهاي تجاري رعايت گردد و با تهيه و تدارك چارچوب هاي مديريتي و تقويت بينش استراتژيك در بازار كنوني به كار پرداخت و رقابت نمود.چهار وظيفه مديران شركتهاي تبليغاتي برنامه ريزي،سازماندهي،رهبري و كنترل مي باشد.وجه هنري تبليغات مخابره انسان به انسان اطلاعات و پيام است كه با احساسات انسان سركار داردو ارزشها را ميان انسانها مخابره مي كند.مذهب و هنر و دانش همراهان و ياران هميشگي انسان در طول تاريخ بوده اند و همواره چالش براي انسانهاي زمانه خويش به وجود آورده اند و در طول تاريخ بشر به هرچه به جز اين سه مقوله پرداخته است ماندگاري خود را از دست داده و هنر در اين بين به واسطه اينكه دريچه اي به عالم لاهوت مي گشايد وانسان هبوط كرده را از اينجا كه هست به انجا كه بايد باشد مي برد،از حلابت خاصي برخوردار بوده و به زندگي در هر دوره تاريخي عمق وآرامش وهماهنگي بخشيده است. در عصر ما نيز يكي از جلوه هاي ظهور هنر تبليغات است.عمق هنر بيش از عمر تاريخ بشريست و قدمت آن به دوره پارينه سنگي كه به ده هزار تا چهل هزار سال پيش از ميلاد مسيح مربوط ميشود كه بر ديواره و سقف غارها با استفاده از ابزارهاي ابتدايي مانند دوده زغال يا سوخته استخوان مخلوط با پي جانوران ويا رنگ دانه هاي كاني همچو گل اخرا و خاك سرخ نقاشي ميكشيدند كه مي توان به نقاشيهاي غارهاي التاميرا در اسپانيا ويا نقاشيهاي غار لاستگو در فرانسه اشاره كرد.عمر تبليغات تجاري به صورت رسمي تر به قرن پانزده ميلادي كه دوران رستاخيز اروپا از جمود وسطا بوده است ميرسد. در آن ذوران شكل هاي هدفمند تري از تبليغات تجاري را مي توان ديد. در واقع نشانه اي كه روي كالاها حك مي شد و اعلاميه هاي مصوب وساده وابتدايي كه بازرگانان توزيع مي كردمد و جارچيان اين اعلاميه ها را در محل هاي پر رفت وآمد مي خواندند خود نوعي از تبليغات تجاري به حساب مي ايد.هنر محفل گرمي براي بيان فلسفه،عشق،شادي و رنج ،هيجان ،بازاريابي و اقتصاد مي باشد.هيچ چيز به اندازه هنر نمي تواند به زنگي انسان عمق ببخشد ودرك انسان را از زندگي عميق و متعالي و پر محتوا بنمايد.بشر امروز نيز خوب ميداند چگونه از اين همه قابليت و زمينه استفاده كرده و در جهت رشد تجارت بهره ببرد.تبليغات امروزه هنر را بيشتر از گذشته وارد زندگي مردم عادي كرد وامكان استفاده از هنر را براي توده مردم نيز فراهم نمود در حالي كه در گذشته هنر در سيطره ثروت خانان واشراف و در قلمرو كليساي مسيحيت محبوس بود.تبليغات تجاري عرصه اي است كه هنر به صورت مستقيم با اهداف تجاري مورد بهره برداري قرار ميكيرد و از ان به عنوان ابزاري سطح بالا استفاده مي شود تا انتظارات و خواسته هاي صاحبان صنايع در راستاي اهداف تجاري براورده شود اين در واقع به مفهوم هنر براي تجارت مي باشد.هنرمند تبليغاتي كسي است كه استعداد و علاقه و تخصص هنري را به مكانيزم بازار و بازار يابي پيوند ميزند وبين آنها رابطه برقرار مينمايد در واقع سرآغاز كار و سرانجام آن را مي داند.از ويژگي هاي هنرمند تبليغاتي :1-كسي كه وجه هنري تبليغات را پي ميگيرد بايد تمام حواس خود را به اين معطوف كند كه مشق خود را درست بنويسدوخود را از تنگناي اظهار نظرهاي ديگران رها سازد و ب درون خود قائم باشد.2-هنرمند تبليغاتي بايستي نسبت به مخاطب خود حساس باشد.