دیدگاه اجتماعی هنر :
دیدگاهی است که هنرمند را به عنوان یکی از اعضای جامعه با وظیفه خدمت به جامعه در نظر آوریم که باید هنر خود را در راستای تعهدات اخلاقی و اجتماعی قرار دهد و هنرمند باید در راستای پیشرفت جامعه فعالیت نمایند.نگرش این دیدگاه بر این اصل میباشد که هنر آفریده جمعی است و نه فردی هنر ذوق یک ملت یک قوم را بیان میکند و نه نتیجه کوشش و تلاش یک فرد
آنچه از این نظریه برجا می ماند این است که هنرمند خبر در لحظه ای که ایمان و شوعر جمعی و هر صورتی او را به شور و شوق می اورد نمی تواند اثری بیافرینند بدون پیش شرط زمینه سازی اجتماعی و مردمی آفرینش شخصی وجود نخواهد داشت لذا کلیه آثار هنری به وجود نمی ایند مگر اینکه از طریق روح جمعهی در جامعه شکل بگیرد.

دیدگاه هنر برای هنر:
این دیدگاه معتقد است که هنر و هنرمند در مقابل جامعه هیچگونه تعهد و وظیفه ای ندارد و هنر میتواند هیچ موضوع اجتماعی را در برگیرد.در این دیگاه هنر از قید و بند جامعه آزاد است و هنر به هیچ وجه وسیله نیست بلکه هدف است هنر در ذات خود زیباست و این زیبایی برای آن کافی است.

دیدگاه بین المللی:
این دیدگاه میگوید ملزم کردن هنرمند به خدمت به جامعه و حرکت در چارچوبی یعنی اصولا با ماهیت هنر مغایرت دارد هنرمند خدمت کار جامعه نیست و وطیفه ندارد و آنچه جامعه پذیرفته و مقدس می دارد تبلیغ کند او میتواند چنین رسالتی برای شخص خود قایل شود، اما مسی قادر به تعمیم آن به تمامی هنرمندان نیست به طور کلی می توان گفت که هنرمند از ظرایط اجتماعی زمان خود و ساختارهای اجتماعی اثر می پذیرد و به امر هنر می پردازند هنری که می تواند علیه جریان حاکم در جامعه حرکت کند