آموزش می تواند نقش مهمی را در کار کرد سازمانها در راستای توسعه ایفا کند آموزش مدیریت انتقال ارزشهای اجتماعی آموزش فن و هنر و حرفه و تخصص و غیره نقش مهمی در تحرک اجتماعی افراد در کلیه زمینه ها دارد. که در مجموع روند توسعه ئرا سریعتر میکند.تحرک اجتماعی در اثر پایگاه اجتماعی رخ می دهد تحرک اجتماعی بر دو نوع می باشد . تغییر جایگاه در جهت مثبت وروبه بالا عمودی و عکس آن ئتحرک عمودی رو به پایین می شود اما اگر تغییر پایگاه از یک جایگاه به جایگاهی همتراز صورت گیرد به آن تغییر افقی گویند.متاسفانه آموزش در کشور ما نقشی در تحرک اجتماعی ندارد.
1-بی اعتنایی به اهمیت آموزشدر سازمان
2-ضعف سازمان علمی و پژوهشی
3-فساد اداری و سازمانی
1-نخستین و یژگی نامطلوب سازمانی در کشور در حال توسعه این است که سازمانها در این گونه جوامع به دلیل ساخت نظامشان توان بهره گیریاز افراد آموزش دیده را ندارند زیرا سازمانها اداری و موسسات صنعتی ابزار های تکنولوژیکی و بلاخره فعالیتهای اقتصادی آندر جهت منافع طبقات و قشرهای مسلط جامع به کار گرفته می شود.پست های سازمانی و مقامات اداری در مالکیت افراد وابسطه به طبقات حاکم است و نقش آموزش در روند توسعه بسیار کمرنگ است در کشور های در حال توسعه گاهی به خاطر فرد بخصوص که روابط خانوادگی یا شخصی صمیمانه با صاحبان قدرت دارد پست ویژه ای در سازمان ایجاد میگردد.

2- دومین ویژگی نامطلوب سازمانی در کشور های در حال توسعه ضعف سازمانهای علمی و پژوهشی در نوع آوری و خلاقیت است اگر نقش آموزش را در تحولات علمی که بر اساس هرگونه تحول و توسعه است مورد نظر قرار دهیم اهمیت موضوع شفافتر می شود یکی از کارکردهای مهم آموزش ایجاد دگرگونی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و به طبع آن تحول در تکنیک است انسان در جهت رفع نیازهای اجتماعی و اقتصادی و برای رسیدن به هدف به کمک فکر و اندیشه ابزار ساخته و تکنیک را بوجود آورده و طبیعت را تسخیر کرد ه و کالا و محصول ناشی از این روند را تولید کرده .اما موقعی که انسان بدین ابزار و نتایج دست میابد و قدرت عمل را در اختیار داردآموزش مهمترین امری است که می تواند آنرا گسترش دهد.
3-سومین ویژگی نامطلوب سازمانی در کشورهای در حال توسعه فساد اداری و رابطه شخصی دادو ستد است شناخت میزان لیاقت و شایستگی هر فرد عضو سازمان باید در حوزه مشخصی تعیین گردد و اختیارات هر عضو سازمان در ارتباط با تخصص ،کاردانی و آموزش اوست که باید از طریق معیارهای معین تشخیص داده شود.تا اصول سازمانی (بروکراسی)مشخص گردد. صلاحیت هر فرد تعیین و وظایف هر فرد تعیین گردد در حالی که در کشور هایی مثل ایران ئرابطه هر فرد در داد وستد اوست.

kamel bod