خوش آمديد,
مهمان
|
|
زمانی که مدلهای کسب و کار موجود غیرموثر میشوند با با مشکلاتی مواجه میشوند جای خود را به مدلهای تازه میدهند. شرکتها میتوانند دو اشتباه ساختاری را در مورد مدلهای کسب و کار صورت دهند. آنها ممکن است علی رغم تغییر محیط از مدلهای منسوخ استفاده کنند و یا مدام در حال تغییر مدل کسب و کار خود باشند.
در این صورت تازه واردها به راحتی با استفاده از مدلهای کسب و کار مناسب از موقعیتهای موجود بهره میبرند و قوانین بازی را به نفع خود عوض میکنند. در این بخش ما چند دلیل را برای شکست برخی مدلهای کسب و کار ارائه میکنیم. عموماً مدلهای کسب و کار بهعلت ضعف اهداف و مقصودهای ارزشی شکست میخورند.این موضوع ممکن است زمانی اتفاق بی افتد که شرکتها درک درستی جایگاه ارزش در زنجیره ارزش نداشته باشند. سیاست بازسازی IBM تحت رهبری لئو گرستنر در سال 1990 مثال خوبی است. گستنر دقیقاً فهمیده بود که در بازارهای آن روز خدمات میتواند نقش بسیار مهمی را بازی کند. سرویسهای جهانی IBM نقش محوری مهمی در بازگشت IBM به اوج داشتند. ناتوانی در برقراری تعادل بین آنچه باید با استفاده از تواناییهای داخلی انجام شود و انچه باید برونسپاری شود دلیل اصلی ردشدن یک مدل کسب و کار است. امروزه ادغامهای عمودی در بسیاری از سازمانها دلیلی عمده شکست مدلهای کسب و کار است. با توجه به اینکه فرآیند و تواناییهای خاص ممکن است کمک بزرگی برای استراتژیهای جاری باشد برونسپاری آنها ممکن است باعث شکلگیری یک اشتباه بزرگ شود. همه ما به خوبی میدانیم زمانی که IBM بهجای توسعه سیستمعامل تصمیم گرفت از مایرکوسافت کمک بگیرد چه اتفاقی افتاد. مدلهای کسب و کار زیادی بر پایه اولین جایگاه بهدست آمده در بازار و اهرم قراردادن آن برای دستیابی به سود بنا میشوند؛ اما گاهی اوقات شرکتها از مدل کسب و کار دو مرحلهای استفاده میکنند که باعث رسیدن به تعادل در فاز اول میشود؛ اما با این وجود نباید از ریسک موجود در هر یک از دو مرحله غافل شوند. دات کامهای بسیاری تمرکز زیادی برای بالابردن ترافیک وبگاه خود کردهاند با این امید که این موضوع خود به خود باعث افزایش آگهیها و درآمدهای تجاری میشود؛ اما این درحالی بود کهدر بیشتر مواقع ترافیک افزایش مییافت اما خبری از افزایش درآمد اقتصادی نبود. کریستینسن و راینور تاکید میکنند که کسب و کارها باید بی صبرانه به دنبال سو باشند و صبورانه به دنبال رشد. بهعبارت دیگر یک مدل کسب و کار باید در ابتدا چند مشتری خاص را جذب کند که قادربه ایجاد سود هر چند کم، برای شرکت باشد. این حالت ترجیح بیشتری بر کسب و کارهایی دارد که خطر زیادی را میپذیرند به این امید که درآینده صاحب سود کلان شوند. مشکل بعدی در مدلهای کسب و کار سوءمدیریت وتدبیر در شبکه ارزشی است. مدیریت شبکه ارزش میتواند به یک عامل مهم در موفقیت تبدیل شود. نکته نهایی در جهان امروز طراحی مدلهای کسب وکار بهطور فزایندهای از اهمیت برخوردار شده است چرا که استراتژیها به آسانی قابل تقلید و تکرار شدهاند. ابداع یک مدل کسب و کار نمایانگر حد بالای تغییرات در ابداع محصولات یا فرایندهای جدید است. با بهرهگیری از مزیتهای رقابتی مختلف یک مدل کسب و کار جدید میتواند باعث پرش و جهش قابل توجهی در رقابتهای اقتصادی باشد. قابلیتهای بهرهبرداری از فناوری اطلاعات بهصورت کلی و بهرهبرداری از اینترنت بهصورت خاص نشان میدهد که رقابتهای تجاری فارغ از زمان و مکان صورت میپذیرد. در شرایط حاضر و با توسعه سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی تنها سازمانهای سنتی هستند که بر موقعیتهای خود و عدم تغییر تاکید میورزند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|