چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403

 



موضوع: فرهنگ سازماني و سازمان فرهنگي

فرهنگ سازماني و سازمان فرهنگي 10 سال 1 ماه ago #66760

باعرض سلام استاد گرامی سال نو برشما وخانواده گرامیتان مبارک باشد
فرهنگ سازماني و سازمان فرهنگي
در گذشته نه چندان دور، مديران در سازمان‌ها به اداره و سرپرستي شش عامل مؤثر در بهره‌وري توجه داشتند. اين عوامل عبارت بودند از: نيروي كار، سرمايه، تكنولوژي، مواد اوليه توليد، بازار و مهارت مديريتي. اما امروزه دانشمندان علوم مديريت معتقدند كه عامل مهم‌تري نيز وجود دارد كه به شكل‌دهي، هدايت و تقويت شش عامل مذكور مي‌پردازد و آن فرهنگ سازماني است.
مطالعات و تحقيقات نشان مي‌دهد كه فرهنگ بر تدوين اهداف و استراتژي‌ها، رفتار فردي و عملكرد سازماني، انگيزش و رضايت شغلي، خلاقيت و نوآوري، نحوه‌ي تصميم‌گيري و ميزان مشاركت كاركنان در امور، ميزان فداكاري و تعهد، انضباط، سخت‌كوشي، سطح اضطراب و مانند آن تأثير مي‌گذارد. همچنين مطالعات نشان مي‌دهد كه شركت‌هاي عالي و موفق داراي فرهنگ قوي و مؤثر بوده‌اند: به‌ طور كلي در سازمان پديده‌اي به‌دور از نقش و اثر فرهنگ سازماني وجود ندارد، بويژه فرهنگ مديران بر تدوين اهداف، تعيين استراتژي‌ها و طراحي‌ نظام‌هاي سازمان‌ها بسيار مؤثر است.
امروزه مديران به خوبي به نقش و اهميت مديريت فرهنگ سازمان‌هايشان آگاهي دارند. در اهميت اين موضوع ادگار شاين مي‌گويد: « اگر شما فرهنگ را هدايت نكنيد، فرهنگ شما را هدايت مي‌كند و ممكن است حتي متوجه نشويد كه چه بلايي سرتان آمده است».
اما مطالعات و تحقيقات در اين زمينه در كشور اسلامي ايران نشان مي‌دهد كه متأسفانه بسياري سازمان‌ها از وجود و نحوه‌ي عملكرد فرهنگ سازماني بي‌اطلاعند. در فرايندهاي تغيير سازماني، به طور عمده به انجام تغييرات فيزيكي و قابل لمس و نمايش در كوتاه مدت مي‌پردازند حتي گاهي از مفهوم فرهنگ سازماني و اثر آن بي‌بهره‌اند.
فرهنگ سازماني سيستمي از استنباط يا نظام معنايي مشتركي است كه اعضاي يك سازمان واجد آنند به‌گونه‌اي كه اين ويژگي موجب تفكيك دو سازمان از يكديگر مي‌شود. به عبارت ديگر فرهنگ سازماني مجموعه‌اي از ارزش‌ها و غالب‌هاي مفروض است كه افراد سازمان‌ را در درك اعمال قابل قبول ياري مي‌نمايد.
هر سازماني فرهنگ خاص خويش را دارد اين فرهنگ قوانين و آئين‌نامه‌هاي ديرپاي نانوشته را شامل مي‌شود.
بر اساس تعريف ادگار شاين از تعريف فرهنگ سازماني، فرهنگ سازماني الگوي فرض‌هاي بنياديني است كه گروهي خاص با آموختن آن، راه مقابله با مسائلي چون انطباق بيروني و انسجام دروني را يافته‌اند، كاربرد تجربي اين الگو در عمل نشان داده كه الگويي معتبر است و مي‌توان آن را به عنوان شيوه‌ي درست ادراك تفكر و احساس درباره‌ي مسايل، به اعضاي جديد آموخت. وي لازمه‌ي وجود فرهنگ را وجود گروهي كه مالك آن فرهنگ است مي‌داند. اين گروه مجموعه‌اي است از افرادي كه آنقدر با هم بوده‌اند كه مسايل مشترك و سهمي پيدا كرده‌اند، براي حل اين مسايل و مشاهده يا آثار راه‌حل‌هايشان فرصت‌هايي داشته‌اند، اعضاي جديد را به خود جذب و راه‌حل‌ها را به آن‌ها منتقل كرده‌اند.
« سازمان براي زنده ماندن، پيروزي در مأموريت و بالندگي بايد اقتضاها و انتظارات گوناگون محيط‌هايي را كه با آن ها پيوند دارد برآورده سازد. بيشتر سازمان‌ها درباره‌ي هويت، مأموريت اصلي، برنامه‌هاي استراتژيك، سياست‌هاي مالي، راه‌كار اصلي سازمان‌دهي فعاليت‌ها و افراد سازمان، سنجش عمل‌كرد و پيراستن كژي‌ها، باورهايي مي‌سازند و مي‌پرورانند. »
نخستين پايه‌گذاران و رهبران سازمان، كار را با احساسي نيرومند نسبت به هويت و مأموريت آغاز مي‌كنند، احساس به اين‌كه چه مي‌خواهند باشند، چه چيزي پديد آورند، هويت آنان چيست و دليل وجودشان كدام است.
سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران با انگيزه‌ي بهبود و گسترش ارائه‌ي خدمات فرهنگي و ارتقاي سطح معلومات و دانش عمومي و خدمت به انقلاب اسلامي با توجه به اهداف فرهنگي مصرح در قانون اساسي در جهت هدايت و راهبري و اداره‌ي فرهنگ‌سراها، خانه‌هاي فرهنگ، كتاب‌خانه‌ها، نگارخانه‌ها، موزه‌ها و مراكز مشابهي كه از سوي شهرداري تهران به امر فرهنگ هنر و آموزش عمومي در شهر تهران مي‌پردازند، با رعايت ضوابط قانوني و مقررات كشوري در سياست‌هاي فرهنگي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورخ 22/6/1375 با تصويب اساس‌نامه‌ي اين سازمان توسط هيأت امناء آن تأسيس گرديد.
بر اساس ماده‌ي 9 اساس‌نامه‌، موضوع فعاليت‌ سازمان به شرح ذيل تعيين گرديد:
الف ـ تعيين خط مشي، سياست‌گذاري اجرائي و برنامه‌ريزي فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري مراكز فرهنگي هنري شهرداري تهران، مؤسسات و واحدهاي وابسته.
ب ـ پشتيباني تحقيقاتي، مطالعاتي و آموزشي مراكز ياد شده بويژه فرهنگ‌سراها به منظور تأمين نيازهاي مشترك آن‌ها.
ج- نظارت مستمر بر فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري جهت اشاعه‌ و گسترش فرهنگ اصيل اسلامي.
د- تعيين چگونگي اداره‌ي مراكز مذكور.
ه- اداره‌ي مراكز و مؤسسات فرهنگي تحت پوشش.
اين سازمان هم‌چون ساير سازمان‌هاي پويا به لحاظ تغييرات دائمي در مديريت، سياست‌ها، ساختار، تكنولوژي مورد استفاده و اهداف راهبردي در جهت پاسخ‌گويي به محيط بيروني و دروني دست‌خوش تحويل گرديده است و در طول مدت عمر ده‌ساله‌ي خود صاحب فرهنگ سازماني خاص خود گرديده است كه شناسائي عناصر فرهنگ سازماني و ميزان ارتباط آن با اهداف استراتژيك اين سازمان بسيار حائز اهميت است.
فرهنگ سازماني به عنوان يكي از مؤلفه‌هاي بسيار مهم در موفقيت سازمان‌ها امروزه جايگاه خويش را در علم مديريت يافته و كارشناسان با پرداختن به آن به ارائه راهكارهاي كاربردي در جهت تحقق اهداف سازمان‌ها اقدام نموده‌اند به گونه‌اي كه توسعه‌ي بسياري از كشورها را هم‌چون ژاپن مرهون اين پديده‌ ذكر مي‌نمايند.
در اين راستا با شناسائي عناصر فرهنگ سازماني موجود مي‌توان آن را با اهداف راهبردي سازمان مطابقت داده و در صورت لزوم نسبت به هم‌سو نمودن آن با اهداف عاليه‌ي سازمان اهتمام ورزيد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

فرهنگ سازماني و سازمان فرهنگي 9 سال 11 ماه ago #77823

سلام
خوب هستید.
ببخشید که دیر جواب دادم چون امروز وقت کردم ببینم.
ممنون از زحمتی که کشیدید
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کورش قلی زاده