دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: روشهای تحقیق تحلیل محتوا

روشهای تحقیق تحلیل محتوا 9 سال 11 ماه ago #82012

روش تحقيق تحليل محتوا
مونا شکوری

‏ الف- كليات:
تحليل محتوا يكي از مهمترين و پركارترين روش‌هاي تحقيق است و به درستي ‏مي‌توان گفت اكثر محققان به صورتي با اين روش سركار داشته و خواهند داشت(تعدادي بطور ‏مستقيم و تعداد ديگر بطور غيرمستقيم با اين روش سركار دارند.)‏
به عنوان مثال براي رده‌بندي پاسخ‌هاي يك سئوال باز در پرسشنامه نياز به تحليل محتوي مي‌باشد، ‏همانطور كه در تحليل سخنرانيهاي رئيس جمهوري يا يك سياستمدار نيز از اين روش استفاده ‏مي‌شود. اين روش بر ديگر روش‌ها برتري دارد زيرا نيازي به جمع‌آوري اطلاعات نيست، چون كليه ‏اطلاعات موجود است فقط نياز به تحليل دارند. ‏
‏ ب- تعريف روش تحليل محتوي
به عقيده « برسون» تحليل محتوي نوعي تكنيك پژوهش است ‏كه براي توصيف عيني، منظم و تا آنجا كه ممكن است كمّي محتوي ارتباطات با هدف نهائي تفسير ‏داده‌ها به كار مي‌رود، تعريف مشابه نيز از طرف معتمدنژاد ارائه شده‌است:« تجزيه و تحليل محتوي، ‏تكنيك تحقيقي است كه براي تشريح عيني، منظم و مقداري محتوي آشكار ارتباطات بكار ‏مي‌رود»‏
‏ تحليل محتوي به هر نوع فني اطلاق مي‌شود كه در راه استنتاج منظم و عيني ويژگيهاي خاص ‏يك متن بكار مي‌آيد. تحليل محتوي مقوله‌بندي همه اجزاي يك متن در جعبه‌هاي مختلف است، ‏بدين ترتيب مقدار اجزاء عناصري كه در هر جعبه مرتب شده‌اند متن را مشخص مي‌كنند.‏ منظور از ‏جعبه‌ها در اين تعريف، مقوله‌هاست كه از آغاز كار صورتي عملياتي مي‌يابند، يعني بدقت و وضوح ‏كامل تعريف مي‌شوند و مي‌توانند متني چندهزار صفحه‌اي را در يك جدول ارائه دهند، به طوري ‏كه خواننده با پيام‌هاي اساسي اثر آشنا شود.تحليل محتوي به عنوان يك روش عبارت است از ‏شناخت و برجسته ساختن محورها يا خطوط اصلي يك متن يا متون مكتوب، يك يا مجموعه‌اي از ‏سخنرانيها، سلسله‌اي از تصاوير، نوارها، وصيت‌نامه‌ها، نامه‌هاي خصوصي، سئوالهاي باز يك ‏پرسشنامه، كتاب‌هاي درسي، روزنامه‌ها و ..... در واقع تحليل محتوي روشي توصيفي يا تشريحي ‏است كه در نهايت تحليلي وصفي را بدست مي‌دهد.تحليل محتوي به عنوان يك ابزار، امكان تحليل ‏علّي، شناخت، معرفت،‌جامعه‌نگاري، جامعه‌شناسي وصفي و .... فراهم مي‌سازد. يعني نه تنها به ارائه ‏تصوير واقعيت در سطح بپردازد، بلكه در اعماق فرو رود و علل يا عواملي را مشخص سازد، كه در ‏زمينه اجتماعي شبكه سطحي واقعيت را فراهم مي‌آورد يا در حد هم تغييري عمل كند. چنانچه ‏تحليل محتوي در راه شناخت محتوي پيام بكار آيد، در اين سطح علل يا عواملي كه موجب بيان ‏نظري خاص شده‌اند، مطرح مي‌شود.مثال: محققي مي‌كوشد چرائي ارائه پيام يا نظر يا عقيده‌اي ‏خاص را كه محور اصلي اثر است بدست آورد. از اين رو بدنبال، مشخصات نويسنده، با برهه‌اي خاص ‏از زندگي او (كه در آن اين اثر تهيه و ارائه شده‌است) و محيط خاص پيرامون او مي‌رود و مي‌كوشد ‏تا به تبيين داده‌هاي موجود (پيام خاص) بپردازد.در جهتي ديگر و چنانچه تحليل محتوي به عنوان ‏روشي براي شناخت سبك بكار آيد، محقق مي‌كوشد نه محتوي، بلكه سبك ارائه آنرا استخراج و ‏تحليل نمايد. از اين رو در اجراي اين هدف، نه تنها به تشريح سبك‌هاي بكار رفته از جانب مولف در ‏يك اثر خاص مي‌پردازد(سطح وصفي) بلكه در جستجوي علل و عواملي مي‌رود كه موجبات اتخاذ ‏اين سبك را فراهم ساخته‌اند.‏
‏ تحليل محتواي مي‌تواند محقق را در تهيه مدلهای عملكردي، كمك كند. بدين قرار، مي‌توان با ‏تحليل آثار گروهي خاص از نويسندگان، خطوط اصلي انديشه آنها را بيرون آورد، با يكديگر تلفيق ‏نموده و در نهايت مجموعه‌اي تشكيل داد كه مشخص كننده نحله، فلسفه يا مكتبي خاص است.به ‏عنوان مثال: مي‌توان از خلال آثار تعدادي از انسان‌شناسان (نظير مالينوفسكي و ...) كاركرد گرائي را ‏بصورت يك نوع آرماني تعيين نمود. تحليل محتوي به عنوان يك روش، مي‌تواند بطور معكوس ‏موجبات شناخت انديشه و سبك يك نويسنده يا شاعر را فراهم سازد و با مدلي كه از اين طريق ‏بدست مي‌آيد، ديگر اشعار يا نوشته‌هائي كه بدو منتسب شده‌اند، به عنوان اصيل يا كاذب معرفي ‏مي‌شوند.‏
مثال: تحقيقي در باب محتوي انديشه، محورهاي بحث و هم سبك ارائه آنان بر روي حافظه انجام ‏مي‌شود و متعاقب آن هر شعري كه بدو منتسب گرديده، با آن مدل سنجيده شده و صحت يا سقم ‏انتساب مشخص مي‌گردد.از طريق تحليل محتوي، مي‌توان نه تنها به توصيف رسيد و بعد از آن به ‏تعليل و عليت دست يافت،بلكه موجبات فهم دروني و همدلي يا ايجاد احساس مشترك را فراهم ‏ساخت. در اين جهت، محقق مي‌كوشد به اعماق انديشه مولف راه يابد، در آن كندوكاو كند و در ‏نهايت، در وراي ظواهر به زواياي خاص ذهني وي برسد.‏
‏ ج- اسناد و مدارك به تنهائي كافي نيستند:‏
‏ روش‌هاي بهره‌برداري از آنهاست كه اهميت آنها را آشكار مي‌سازد. بطور كلي دو دسته تكنيك ‏جهت تحليل اسناد و مدارك وجود دارد:‏
‏ (1) تكنيك‌هاي كلاسيك: قرائت روزنامه، كتاب، آگهي، آمار و غيره بشرط آنكه بقصد كسب ‏خبر انجام بگيرد كلاسيك‌ترين تكنيك تحليل اسناد و مدارك است. همه كس بدون توجه، هر روز ‏اين تكنيك را به كار مي‌برد مشخصات كلي اين تكنيك‌ها كه تحليل به شيوه ذهني و عقلاني است ‏يك نوع تحليل شخصي مي‌باشد.‏
‏ (2) تحليل تاريخي اسناد : محقق در اين حالت سعي دارد سند و مدرك را نه فقط با توجه به ‏ساير مدارك مشابه بلكه با توجه به شرايط محيطي (زمان و مكان) آن مطالعه نمايد.اين تكنيك‌ها ‏در مورد علوم مختلف تفاوت مي‌كنند ولي در اصل تكنيك تحليل تاريخي در بسياري موارد به كار ‏مي‌رود. البته پيوسته در اين تكنيك‌ها خطر اسناد و مدارك غيرواقعي و تحليل‌هاي ذهني وجود ‏دارد.‏
د- روش‌هاي تحليل جامعه‌شناسي:
در اين روش‌ها خطر غيرواقعي بودن اسناد وجود دارد، ولي ‏تحليل ذهني جاي خود را به تحليل عيني مي‌دهد. بعبارت ديگر در تجزيه و تحليل اسنادي، جريان ‏تبديل و يا انتقال مطالب غيرآماري به مجموعه‌هائي از داده‌هائي است كه مي‌توان از نظر آماري ‏دستكاري كرد و عملياتي بر روي آنها انجام داد. تحليل محتوي معرف چنين جرياني است. بنابراين ‏هرگونه سنجش كه بر اساس روش علمي بوده و براي هر متن و يا كتابي جهت هدف‌هاي علوم ‏اجتماعي به كار رود تحليل محتوي گويند. تحليل محتوي درباره انواع فرآورده‌هاي ارتباط چون ‏خبر، مقاله، خطابه، داستان، شعر، تصوير، فيلم، سرود، ترانه، برنامه تلويزيون و غيره به‌كار مي‌رود. ‏فلسفه اساسي اين روش ساده است. بررسي‌هاي متعارف اجتماعي معمولاً در هر پرسشنامه هستند، ‏يعني آنچه توسط پژوهشگر تحليل مي‌شود، پاسخ‌هائي است كه به پرسش‌هاي پرسشنامه‌اي داده ‏شده است. اما در تحليل محتوي درست برعكس، و بهمين دليل اين فن را گاهي فن پرسشنامه ‏معكوس نيز مي‌نامند، پرسشنامه نامعلوم است و هدف تلويحاً يافتن ‏اين پرسشنامه بر اساس پاسخ‌هائي است كه پيشاپيش طي خبرها، مقاله‌ها، داستان‌ها و ... داده شده، ‏يا دقيق‌تر در اين روش اسناد گفتاري چنان تحليل مي‌شود كه گويي جواب سئوال‌هاي ‏پرسشنامه‌اي هستند. به همين دليل اين روش هنوز حالت علمي ( يعني عينيت و نظم) كامل ‏نيافته و درآن‌جا براي ابتكار و تحليل پرسشگر باز است، با اين حال طي چند دهه اخير تحليل‌گران ‏محتوي كوشيده‌اند با تمهيد ترفندهائي، دخالت عامل انساني را به حداقل ممكن برسانند و بويژه با ‏به كار گرفتن كامپيوتر، قابليت اعتماد تحليل‌ها را به ميزان قابل ملاحظه‌اي افزايش دهند. ‏
مسائل اجتماعي دامنه گسترده‌اي دارند و حل آنها به شناخت ريشه‌هاي ظريف و عميق و ارتباط ‏ظريفتر و به ظاهر نامرئي آنها با يكديگر وابسته است. شناخت اين ريشه‌هاي ظريف به نوبه خود ‏مستلزم دانستن و تسلط به روش‌هاي شناخت آن مسائل خاص مي‌باشد. يكي از ابزار بسيار مهم ‏اجتماعي كه در واقع مي‌بايست مشكل ‌گشاي مسائل اجتماعي باشد، اما خود در ايران يكي از ‏مساله‌سازترين منابع گشته،‌وسائل ارتباط جمعي است. جرايد، راديو، بالاخص تلويزيون كه مهمترين ‏وسيله اصلاح، وحدت، كنترل دروني و اشاعه ارزش‌هاي مولد در جامعه‌اند، در ايران نقش خود را به ‏نحو مطلوب ايفا نكرده و نيز بعضی مواقع در جهت معكوس عمل مي‌كنند! مساله مهم آن است كه ‏تاثيرات جانبي و مخرب وسائل ارتباط جمعي همواره ملموس نيست و سنجش آن نياز به روشي ‏خاص دارد، كه تحليل محتوا نام گرفته است
هدف از تحليل محتوي
پرسشي كه از نقطه‌نظر روش تحليل محتوا مطرح ‏است، اين است كه « چه كسي» يا «كي» مي‌گويد؟ «چه خبري» به « چه كسي يا كي »، « چطور ‏يا چگونه بيان مي‌دارد» و « چه اثري يا چه تاثيري» روي مخاطب دارد، تحليل محتوي کجا و در ‏چه مواردی می توان استفاده کرد؟روش تحليل محتوي در آغاز تنها در تحليل ويژگي‌هاي پيام به ‏كار مي‌رفت. در اين زمينه دو مساله مطرح بود:يكي دلالت هر رابطه بين دليل و مدلول است كه ‏همان بررسي معنا و مفهوم و جنبه شناختي پيام مي‌باشد و ديگر بررسي سبك و ساخت پيام يا ‏جنبه زيباشناختي آن است، يكي از مسائلي كه امروزه كه در مورد تحليل محتوا مطرح است، اين ‏است كه آيا مي‌توان با تحليل پيام، اطلاعاتي نه تنها درباره ويژگي‌هاي خود پيام، بلكه درباره ‏فرستنده و گيرنده آن نيز بدست آورد؟ به سخن ديگر آيا مي‌توان به همه پرسش‌هائي كه در ابتداء ‏متذكر شديم مثل، كه مي‌گويد؟، چه مي‌گويد؟، گفته او چه اثري دارد؟ و چرا مي‌گويد؟، پاسخ داد؟ ‏جواب اين پرسش‌ها كم و بيش مثبت است، بدين معني كه هر چند بيشتر تحليل‌ها مربوط به پيام ‏و فرستنده پيام است. گاهي نيز به تحليل اثرهاي پيام روي گيرندگان پرداخته مي‌شود، پس تحليل ‏محتوا يکی از هدف های زير را دنبال می کند:‏
‏ الف- تحليل ويژگي‌هاي پيام به منظور توصيف آن كه پاسخ به پرسش‌هاي« چه، به كه، و ‏چگونه»است
‏ ب- تحليل پيشينه‌هاي پيام به منظور توصيف فرستنده كه پاسخ به پرسش‌هاي‏ « كه و چرا» است.‏
‏ ج- تحليل پي‌آمدهاي پيام به منظور شناختن اثر آن روي مخاطب كه پاسخ به پرسش‌ « با چه ‏اثري» است.‏
به عبارت ديگر هر تحليل محتوي با هدف يا هدفهائي ويژه صورت مي‌پذيرد، بنابراين، به دشواري ‏مي‌توان هدفهاي همه تحقيقاتي را كه با اين روش صورت مي‌پذيرند، برشمرد. با اين حال، براي ‏مثال به ذكر چند هدف اصلي مي‌پردازيم.‏
برلسون در اثرش، تحليل محتوي، چند هدف اصلي را بدين قرار خلاصه مي‌كند: ‏
‏« براي شناخت‌ گرايش‌هاي اساسي در محتواي وسايل ارتباط جمعي و بررسي پويايي، شتاب و ‏مسير تحرك آنها، در واقع با كاربرد اين روش مي‌توان دگرگونيها را سنجيد»‏
اين روش برخلاف ساير روش‌ها، نظير مشاهده، مصاحبه، مطالعه موردي و ... نياز به جمع‌آوري ‏اطلاعات ندارد، زيرا تمامي داده‌هاي لازم با كاربرد اين روش در اختيار محقق است. در تحليل محتوا ‏از پرسشنامه معكوس استفاده مي‌شود. با تحليل محتوا مي‌توان خطوط اصلي انديشه، عمل، ‏سخنراني، و ... را به دست آورد. حال بايد به دنبال همان مقوله، از گستره وسيع زمينه‌ها، اهداف ‏خاص و همچنين اصول و شرايط سخن به ميان آورد. هر تحليل محتوا با هدف يا هدفهاي ويژه ‏صورت مي‌پذيرد. بنابراين، به دشواري مي‌توان هدفهاي همه تحقيقاتي را كه با اين روش صورت ‏مي‌پذيرند، برشمرد
مراحل تحليل محتوي:‏
در اين نوع پژوهش نيز ابتداء پس از طرح مساله و تعيين فرضيه‌ها، اقداماتي براي به انجام ‏رساندن يك تحليل محتوي لازم است كه عبارتند از:‏
‏ الف- تعيين موضوع تحقيق و محدود ساختن آن ( تحديد موضوع و تعيين هدفها)(براي مثال بايد ‏گفت هدف من تحليل محتواي كتاب‌هاي جامعه‌شناسي دبيرستانها در رشته ادبيات در سال 1386 ‏است.)‏
‏ ب- تعيين اهداف و فرضيه‌هاي تحقيق
‏ ج- تعيين جامعه‌آماري و احتمالاً جامعه‌ نمونه ( در تحليل محتوا در بسياري از موارد، جامعه ‏آماري و جامعه نمونه يكي است.) ‏
‏ سخنرانيهاي انديشمندي تحليل شود، معمولاً تمام آنها تحليل مي‌گردد،‌ اما در برخي از موارد ‏لزوماً بايد به كار نمونه‌گيري پرداخت.مثال: زماني كه تحقيق در باب تحليل محتواي روزنامه ‏همشهري بين سالهاي 86-1376 است از نظر آگهي‌هاي تبليغاتي، با توجه به وسعت زمان ‏‏(10سال) و تعداد روزنامه‌ها، مي‌توان از روزنامه‌ها نمونه‌گيري كرد.‏
‏ د-تعريف و تعيين مجموعه اسنادی که قرار است موضوع تحليل محتوا قرار گيرد.‏
‏ ه- در صورت لزوم تعريف شاخص ها و قواعدی که به کمک آنها داده های محتوا در رده ها ‏جای داده می شوند.‏
‏ و- تعريف واحد های محتوا که شامل واحدهای ثبت ،مفهوم و شمارش هستند.‏
‏ ز- در صورت لزوم نمونه گيری از مجموعه اسناد (يا جامعه آماری)‏
‏ ح- رده بندی عينی جای دادن داده های محتوا در هر يک از رده ها ‏
‏ ط-رسيدگی به قابليت اعتماد و اعتبار پژوهش ‏
‏ ی- تجزيه و تحليل و تفسير و تهيه گزارش ‏
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کورش قلی زاده