خوش آمديد,
مهمان
|
|
Phrasal verb
Break out = در گرفتن ، ناگهانی شروع شدن Bring down = ساقط کردن، سرنگون کردن Build up = ایجاد شهرت یا محبوبیت Call for = طلبیدن ، خواستار شدن Pay for = تاوان چیزی رو پرداخت کردن Put before = مقدم داشتن ، اولویت قایل شدن Root out = ریشه کن کردن، نابود کردن Sit back = دست رو دست گذاشتن ، اقدام نکردن Speak for = به نیابت از کسی صحبت کردن ، دفاع کردن از کسی Step aside = to resign = استعفا دادن to quit= کناره گیری کردن Stick together = نسبت به هم وفادار بودن ، اتحاد رو حفظ کردن Walk out = اعتصاب کردن ، به عنوان اعتراض جلسه ایی رو ترک کردن Brush aside = بی اعتنایی کردن ، نادیده گرفتن Cover up = سرپوش گذاشتن Die down = فروکش کردن Hold back = افشا نکردن، مانع شدن ، به تعویق انداختن Kick out = dismiss = sack= fired = اخراج کردن ، بیرون راندن Step forward = به جلو راندن ، به جلو رفتن ، قدم پیش گذاشتن ، داوطلب شدن Tune in = هماهنگ شدن ، توجه کردن Bring up = مطرح کردن Call off = فسخ کردن ، خاتمه یافتن Look to = متکی بودن ، چشم دوختن Put forward = پیشنهاد دادن ، پیشنهاد کردن Put out = منتشر ساختن ، صادر کردن ، یرانگیختن Set up = برپاکردن ، راه انداختن Stand aside = منحرف شدن ، کناره گیری کردن Throw out = to reject = رد کردن ، نپذیرفتن Work out = محاسبه کردن Bring out = به اعتصاب دعوت کردن ، آشکار کردن Fall apart = فروپاشی Go through = به نتیجه رسیدن ، تثبیت کردن Pay back = تلافی کردن Rule over = حکم رانی کردن Spy out = تحقیقات مخفیانه انجام دادن Swear in = مراسم تحلیف به جا آوردن Turn in = to summit = تسلیم شدن ، تحویل دادن ، لو دادن Bring about = to initiate=to spark= باعث شدن Bring in = به مجلس یردن Brush off = جدی نگرفتن ، از ملاقات کسی خودداری کردن Keep under = to monitor = کنترل کردن ، تحت نفوذ در آوردن Look around = جوانب امر را سنجیدن Move up = ترفیع دادن Speak out = بی پرده سخن گفتن ، بدون واهمه اظهار نظر کردن Stick to = وفادار بودن ،پایبند بودن ، پشتیبانی کردن Vote down = با اکثریت آرا رد کردن Win back = پس گرفتن ، با تلاش به دست آوردن Back down = عقب نشینی Get over = غلبه کردن بر چیزی ، فایق آمدن Give away = افشا کردن ، لو دادن ، برملا کردن Join up = وارد ارتش شدن ، به ارتش ملحق شدن Push around = زور گفتن ،امرونهی کردن،مورد تحقیر قرار دادن Share out= تقسیم کردن ، توزیع کردن Stand back = دخالت نکردن ، دوری کردن Stir up = تحریک کردن Take on = اجیر کردن ، استخدام کردن Wear down = ازپادرآوردن ، تضعیف کردن ،خرد کردن Beat off = دفع کردن ، بی ثمر گذاشتن ، پس زدن Black out = سانسور کردن Bring together = گردهم آوردن ،تماس برقرار کردن، آشتی دادن Call out = به اعتصاب دعوت کردن Crack down = سرکوب کردن Make up = جبران کردن ،آشتی دادن،تشکیل دادن Split away = جدا شدن از یک حزب یا تشکیلات Sweep away = خاتمه دادن یا از بین بردن Throw back = عقب راندن ،رد کردن،کنار گذاشتن Touch on = upon = اشاره کردن، متذکر شدن Turn to sb = به کسی متوسل شدن Work under = زیر نظر کسی کار کردن Yield up = تسلیم شدن ، تسلیم کردن Come out against= اعلام مخافت کردن به طورعلنی Christian Nestell Bovee - "Our first and last love is self-love."
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: اميد احمدي
|