شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: اصول سخنوری/ قسمت اول

اصول سخنوری/ قسمت اول 9 سال 11 ماه ago #81873

سخنوری و تاریخچه پیدایش آن:
سخنوری یا خطابه، فنی است که بوسیله آن گوینده، شنونده را به سخن خود اقناع و به منظور خویش ترغیب میکند. مقصود از سخنوری همین دو نتیجه است یعنی اقناع شونده و ترغیب آن. یعنی شنونده سخن گوینده را بپذیرد(اقناع) و بر منظور او ترغیب گردد و برانگیخته شود. گوینده ای که این فن را بکار می برد خطیب و سخنور نام دارد و سخنی که این فن در آن بکار برده شود: خطبه، خطابه، نطق و گفتار نامیده می شود.
در آغاز هر کسی سخنوری می کرد از روی قوه استعداد طبیعی بود زیرا بازار خطابه و سخنوری بدلایلی که میتوان مهمترین آنها را جذب، اقناع و ترغیب مخاطب، جهت حرکت بسوی امیال خطیب میباشد نام برد. این بازار همواره گرمی خود را داشته و تا امروز از دست نداده است، مردمان با شر و شور همه خواهان شده اند که ناطق و خطیب باشند. از اینرو کم کم بعضی از هوشمندان رموز و دقایق سخنوری را فن خود ساخته اند و نظر به اینکه سخنوری برای رسیدن به مقصود یعنی اقناع شوندگان ناچار باید معلومات بسیار داشته باشد تا هر موضوعی که پیش آید از بحث آن وانماند. استادان سخنوری به سخن آموزی تنها نمی توانستند اکتفا کنند ناچار هرگونه معلومات و فنون به شاگردان خود بیاموزند. پس می بایست از هر دانش بهره ای داشته باشند و دانشمند را به زبان یونانی سوفیست(sophist) می گفتند و بعضی از سوفیست ها بواسطه احاطه به معلومات و فنون فراوان معروف و محترم شده اند و از راه تعلیم فنون سخنوری سودهای گزاف بدست آورده اند.
بخصوص در مهمترین شهرهای یونان یعنی آتن تعلیم و تربیت گذشته از ورزش و موسیقی همین تعلیماتی بود که سوفیت ها به جوانان می دادند و نتیجه و ماحصل آن فن سخنوری می شد. که بهترین وسیله برای رسیدن به مقامات عالیه بود. استفاده از این فن بدلیل غلبه شهرت و غضب بر نفس انسان بتدریج به بیراهه رفت و وسیله ای شد در جهت از بین بردن حقوق دیگران و رواج عوام فریبی.

مراحل سخنوری:
مرحله اول: چه باید گفت:
در این مرحله کار اساسی ناطق خلق و ایجاد معانی است. یعنی باید درباره مطالبی که می خواهد بیان کند درست بیاندیشد، اطراف و جوانب مسئله را از پیش چشم بگذراند و سپس با توجه به هدف اصلی و منظور و مقصودی که دارد سخن آفرینی کند. پیداست تا مطلبی در ذهن پرورش نیابد و کاملا پخته نشود لفظی بر زبان نمی توان آورد بخصوص در سخنرانی های سیاسی و قضایی که ممکن است کوچکترین لغزش و کمترین خطا گوینده را از وصول به مقصود بازدارد و زیان های جبران ناپذیری پدید آورد. نخستین مسئله ای که در برابر ناطق قرارمیگیرد داشتن مطالب مورد نیاز یا آماده کردن آن است. اینکه میگوئیم داشتن مطالب برای آن است که در همه اوقات سخنوری با آگاهی قبلی و زمان بندی معین مسئله سخنرانی صورت نمی پذیرد. بنابراین یک سخنران باید همواره مطالبی را جهت سخنرانی در موضوعات مربوط به حوزه خویش آماده داشته باشد تا اگر در شرایطی مجبور به سخنرانی شد فی البداع بتواند در آن موضوع وارده شده و از عهده اقناع مخاطب برآید.
در فن سخنوری روش های مختلفی جهت تبیین مطالب وجود دارد که مهم ترین آنها استدلال، اقناع و قیاس است.

مرحله دوم: به چه ترتیبی باید گفت:
سخنور بعد از آنکه به خلق معانی و آفرینش سخن پرداخت و اطلاعات و دلیل های مورد نیاز را گردآورد، نوبت آن میرسد که به مطالب خود نظم و ترتیبی دهد. باید توجه داشت که به هیچ عنوان اهمیت این مرحله کمتر از مرحله اول نیست زیرا هر اندازه مطالب گردآوری شده یا موجود در ذهن کامل و محکم باشد تا شکل منظم و مرتبی نیافته است نمیتواند برای شنونده قابل استفاده و سودمند باشد. به همین دلیل است که گفته اند اگر سخنران در ترتیب مطالب موفق عمل ننماید و نتواند بگونه ای مطالب را برای سخنوری مرتب سازد که ذهن مخاطب دجار اختلال و اغتشاش نشود هر قدر سخنان او از نظر کیفی ارزشمند باشد در نهایت اثری بر روی مخاطب نخواهد گذاشت.

مرحله سوم: چگونه باید گفت:
سومین مرحله از مراحل سخنرانی بیان مطلب است که اهمیت آن اگر بیشتر از دو مرحله قبل نباشد قطعا کمتر نیست. درست است که انتخاب مطالب و منظم کردن آنها کار دشواری است و خلق و ایجاد معانی از مراحل حساس سخنوری شمرده می شود اما ناطق هر اندازه در گردآوری مطالب و پیدا کردن دلایل زحمت بکشد و رنج ببرد نمی تواند به نتیجه مطلوب برسد مگر آنکه سخن پرداز خوبی داشته باشد. البته سخن آفرینی دانش فراوان، پرمایگی و اندیشه بلند لازم دارد اما به لفظ و عبارت درآوردن معانی نیز به ترتیبی که اثربخش باشد کار آسانی نیست و ورزیدگی زبانی می خواهد. در بیان مطالب باید دو مسئله اساسی را مدنظر قرار داد:
1- سخن با روانی ادا شود.
2- سخن ار دلپذیری و آراستگی برخوردار باشد
شکی نیست که روانی سخن در درجه اول اهمیت قرار دارد زیرا غرض اصلی از بیان آنست که شنونده مقصود گوینده را دریابد و در فهم آن به دشواری نیافتد، پس اول باید به فکر کلامی افتاد که معنی آن روشن و دور از هر گونه ابهام باشد و سپس در صدد آرایش آن برآمد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

اصول سخنوری/ قسمت اول 9 سال 11 ماه ago #83543

تلاش و توجه شما ستودنی است...متشکرم
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: آسیه بهبودی