پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاصه درس (کنفرانس ارائه شده درکلاس)

خلاصه درس (کنفرانس ارائه شده درکلاس) 10 سال 5 ساعت ago #76767

خلاصه درس (کنفرانس ارائه شده درکلاس)باعنوان تعابیرغیرقدسی ازدین دردنیای مدرن
درتعبیرروسوهرجامعه با وریا بانظم اخلاقی ( میل افرادبرای حرمت گذاشتن به یکدیگرومحترم شمردن قوانین عمومی ) انسجام پیدامیکند . درنظم اخلاقی توجیه درست قواعد وقوانین ریشه درارزشهای مشترک داردودین بعنوان وجه آگاهی که به ارزشهای غایی مربوط میشودزمین نظم اخلاقی مشترک است درواقع این دین است که با مفهوم امرمقدس اش که بعنوان وجدان جمعی مردم مشهوداست .
ازنظردورکیم نیزدین پدیده ای اجتماعی است ودین را متفاوت ازتعریف عامه که اعتقادبه خدا – پیامبر- شریعت وکتاب خاص می دانند تعریف کرده وخصوصیاتی مثل اندیشه پردازی – آرمان پردازی که حاوی آیین ومناسک برای دین قائل است اومیگوید دین به دورازاعتقادات یعنی اعتقادبه ماوراالطبیعه – اعتقادبه روح وخدایان وغیب است امری مقدس است که درمقابل امرغیرقدسی یعنی دنیوی قرارمی گیرد. معتقداست خدا ودین چیزی جزتغییرشکل جامعه نیست یعنی خدامساوی با جامعه ودین مساوی با جامعه کلا معتقدبه دومفهوم پیچیده 1- اجتماع ودوم خدااست . و درنهایت خداراهمان اجتماع می داندومعتقداست جامعه میتوانددرانسان نوعی شوروهویت وشورجمعی ایجادکندکه درنهایت میتواندنقش خداراایفا کندوشکل متعالی وجدان جمعی هم که ساخته وپرداخته جامعه است همان دین است ومیگوید جامعه نیازمنداندیشه ها وآرمانهای جمعی است که بتواند نقش های خودش را ایفاکند ووجدان جمعی را خلق کندودین است که این نقش را برعهده می گیرد. اومعتقداست اگردین به سمت محوشدن وازبین رفتن رودباعث میگردد قلمروجهانی امرمقدس هم محدودگرددوآن احساسات مشترک وپیوندهای عاطفی بین انسانها هم سست وکمرنگ شودودرجریان توسعه جامعه مدرن که بعنوان فرآیند سکولارشدن می دانیم باعث گردیددین محدودوبیشترحالت اعتقادی شخصی بخودبگیردودراواسط قرن 19 اقدارالهیاتی دین که جریانش را مدرنیسم می نامیم یعنی نوگرایی وتجدد طلبی انسان وجامعه / ولزوما دین هم نوشودولباس تجدد بپوشدوتحول بپذیردهمران با انسان وجامعه .
واین شامل دومسئله است :
1- شناخت ماهیت وچرایی مدرنیته واقتضائات آن /
2- دانستن اینکه دین باکدام ازمولقه های مدرنیته واقتضائات آن همخوانی ندارد/
باعلم به اینکه درجهان معاصرادیان مختلف باماهیت وآموزه های مختلفی هستندکه برای عقل حرمت وشانی قائل نیستندومردم را به دین داری کورکورانه وبی اعتنایی به عقل بشری وعقل گریزی دعوت می کنندوقبول دین وآموزه های قدسی وازلی دین را به درک وتائیدعقل نمی دانندآنها معتقدندکه ماهیت دین بارمزگرایی ومعناگرایی واسطوره درهم آمیخته وپای عقل دراین موردلنگه . درواقع بایدگفت مدرنیسم وتحمل هنجارهای اخلاقی برفرهنگ یعنی همه چیز مجازشدن غیراخلاقیات وامرمقدس به امردنیوی تغییرکردن .
ویکوازسه عصرخدایان – قهرمانان وانسان یادمیکنداولین عصرانسانهای وحشی انسانهایی که ازخدایانی می ترسیدندکه سرنوشت آنها راکنترل می کردند وتقدیر شان را ازطریق دین می فهمیدند.
دومین عصرعصرقبایل دراین عصروحدت بین خانواده ها وکسانی که ارزش هایشان جنگ – شرف وقدرت نظامی است . درعصرسوم عصرمردم تساوی ودموکراسی است یعنی عصرخدایان – دوران فئودالی ورنسانس
درکل بحث درموردادراکات انسان ومخصوصا عقل اوشان وارزش واعتبارقائل است وعقل درکناردین یکی ازمباحث شناخت خیروشروبایدها ونبایدها وحسن وقبح می شمارد یعنی دینی که با عقلانیت وخردورزی سرسازش وتعامل داردوعقل را تائیدوتقویت میکنددینی که ازاصالت وجایگاه قدسی وحیاتی دورنشده وازتحریف مصون مانده ودین درجامعه سنتی باآئین ومناسک سازگاری مشترک باانسانها وابزاری هست برای همبستگی اجتماعی ودرجامعه مدرن دین سست شده که درروندی دوگانه جریان داشته وشامل 1- محدودشدن نقش دین بعنوان محوراجتماع ودوم درسطح فرهنگی تضعیف اعتقادبه عدل الهی یعنی جریان دنیوی شدن
بعضی ازافرادهستندکه درکیش جدیدعضومیکنندکه درصورتی که دین رسمی آن رامضحک وگمراه میداند وآدمی دردرونش کیش جدیداحساس میکندکه درحال کشف شیوه های جدیدازرفتاراست که تازه ونوع است که حس دینی کیش زده جدیدتمایزی بین ایمان شخصی وسنت تاریخی گسترده قائل است .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی