پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: خلاصه کنفرانس از صفحات 73 الی 75

خلاصه کنفرانس از صفحات 73 الی 75 10 سال 1 هفته ago #73309

باسمه تعالی
خلاصه ای از کنفرانس صفحات 73 و 74و 75
در رویکرد ساخت گرایی شخصی به نام لوی اشتراوس و در معنی شناسی و نشانه شناسی بارتز و فراساخت گرایی فوکو و درید و در ساخت گرایی فرهنگی پیر بوردیو از اشخاص مطرح هستند . لوی اشتراوس چهار عقیده اساسی را از روبرت بند یکت وام میگیرد و می گوید فرهنگ های مختلف مردم از یک نوع الگو مشخص می شوند و دوم اینکه فرهنگ به یک تعداد محدود وجود دارد و سوم اینکه برای روش برای اینکه بهتر بتوانیم ترکیب میان عناصر فرهنگی را بشناسیم مطالعه جوامع ابتدایی است و بلاخره اینکه این ترکیبات می تواند برای خود و مستقل از افراد متعلق به یک گروه که این ترکیبات برای آنها حالت ناخود آگاه دارند را مورد مطالعه قرار داد .
لوی اشتراوس در مطالعات خود این چنین می گوید که تغییرات فرهنگی در صدد تحلیل بخش تغییر ناپذیر فرهنگ قرار داشته و فرهنگ های خاص مردم نمی توانند بدون ارجاع به فرهنگ بشریت شناسایی شوندکه این تغییر ناپذیرهای فرهنگی که از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر می رسند همواره یکسان و لزوما به دلیل وحدت روان انسانی تعداد آنها محدود است .
در جریان فراسخت گرایی در سایه اندیشه های مارکس و تاثیر پذیری از معنا شناسی و ساخت گرایی شگل گرفت . حضور فوکو و بوریو در ساختار گرایی موجب تاکید بیشتیر بر روابط میان نماد گرایی با قدرت و طبقه خاص اجتماعی شد
از میان متفکران نشانه شناس بارتز از همه با اهمیت تر است از نظر وی بازی کشتی و فوتبال یک ورزش نیست بلکه امری نمایشی و دیدنی است که ایجاد تحرک می کند بلکه متن یعنی زمین بازی – داوران و تماشاگران و قوانین بازی که قابلیت آن را دارد که شناخته شود و یده شود . در نمونه دیگر نمادین اسطورها هستند از نظر بارتز اسطوره ها اشکالی از فرهنگ عامه هستند .
تغییرات فرهنگی
تغییر پذیری از اصلی ترین صفات و ویژگی های فرهنگ محسوب می شود . فرهنگ راکد و بدون تغییر وجود ندارد و نیازهای انسان طی زمان و مکان و موقعیت های مختلف تغییر می کند و همین امر فرهنگ را دچار تغییرات و دگرگونی می کند . این تغییرات تدریجی هستند . به نظر اینگلهارت گرایش های نسل جوان با نسل گذشته بسیار ممتفاوت است و با روی کار امدن نسل جوان به جای نسل مسن تر جهان بینی نیز دچار تحول می گرددو اینکه فرهنگ ها در صورت تغییر دارای طراوت و نو آوری میگردد و در صورت بی تحرکی به موزه سپرده می شود. فرهنگ به خودی خود تغییر نمی کند و تغییر امری اتفاقی نیست بلکه بر حسب شرایط و موقعیت های خاص اتفاق می افتد .و در اخر اینکه تغییر و تحول در فرهنگ نباید همسان معنی شود تحول معادل کلمه اولوشن تغییر د رمقابل چنج و جابجایی برابر شیفت است . تغییر در فرهنگ به معنای جابه جا شدن – حذف پیدایش و کم و زیاد شدن سهم و نقش عنصری یا عناصری از فرهنگ است این تغییر معطوف به فرهنگ است در حالی که تغییر فرهنگی به جامعه بر می گردد. در تغییر فرهنگی تغییر فرهنگ هم می تواند به وقوع بپیوندد . نوع نگاه به تغییر فرهنگ معطوف به جایگاه فرهنگ است در حالی که نظریههای فرهنگی به مرکزی بودن فرهنگ و تفسیر فرهنگی از حیات زندگی می پردازد .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی