چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403

 



موضوع: نظریه مد ومدگرایی

نظریه مد ومدگرایی 10 سال 1 ماه ago #70158

خلاصه ای از کتاب جامعه شناسی فرهنگ ایران
نظریه های مد ومد گرایی
فهمیدیم که جورج زیمل – هربرت مارکوزه و لوی اشترواس در مورد مد گرایی چه نظریه هایی ارائه دادند
پیر بوردیو هم در مورد مدگرایی نظریه ایی ارائه داده
اوفضای اجتماعی را به چند محور ترسیم نموده
1-سرمایه اجتماعی (دارایی ،مالی ومادی )
2-سرمایه فرهنگی (کالا، مهارت وعناوین نمادین کمیاب)
3- سرمایه اجتماعی (منافعی که به صرف عضویت در گروه به فرد تعلق می گیرد )
4- سرمایه نمادین (پرستیژ،غروروافتخار)
او می گوید مد ومدگرایی می تواند به عنوان یک نوع سرمایه ی نمادین در عرصه فعالیتهای اجتماعی مطرح باشد .
چرا که در نوع تفکر امروزی ، م ومدلهای روز می تواند باعث پرستیژ،غرور وافتخار اشخاص شوند.
بوردیو مفهوم دیگری که در عرصه ی اجتماعی می تواند ارتباط ویژه ای با مدومدگرایی داشته باشد آن سلیقه است او معتقد است که سلیقه یک نوع عملکرد است که به افراد اداراکی از جایگاهشان در نظام اجتماعی می دهد . پس سلیقه آنهایی که ترجیح های همسانی دارند به هم نزدیک هستند واین افراد از افراد دیگر که سلیقه های متفاوتی با آنان دارند متمایز می سازند .
نظریه بوردیوکه سلیقه را امری اجتماعی ومربوط به طبقه بندی اجتماعی می داند .پس می توانیم به نگاه طراحان مد که سلیقه طبقات بالای جامعه معتقد تر شد .چرا که از نگاه دیگر طبقات جامعه سلیقه افراد طبقات بالا از مطلوبیت بیشتری برخوردار است ونگاه طراحان مد بیشتر به طبقات مرفه معطوف می شود.
بوردیو می گوید در اقتصاد جدید مردم هم در تولید ومصرف ارزیابی می شوند. طبقات در رقابت هستند وکالا ها اسحه این رقابتند . و مد ومدگرایی جزیی از جامعه مصرفی وماشینی است وجوامعی از این پدیده آسیب می بینند که جامعه تقلید باشد .
بر مبنای مدگرایی کالاها برای مدت معین ومحدودی استفاده می شوند وسایل ارتباط جمعی هم مهمترین ابزار مدگرایی وتبلیغ برای کالا ها تبدیل شده غیر از این دو نوع ابزار دیگر رواج پیدا کرده یکی حراجهای پی در پی ودیگری اشاعه کارت های اعتباری در حراج کالاها احساس نیاز کاذب بوجود می آید وداشتن کارت اعتباری هم این احساس را بوجود می آورد که پول همواره است .
پس حراج نیاز کاذب وکارت اعتباری توانایی خرید را به شکل مصنوعی بوجود می آورد پس همه کالاهای خریداری شده استفاده نمی شود چون نیاز واقعی نیست پس سه را برای این کالاها باقی می ماند یکی فروش مجدد آنها با قیمت بسیار ارزان دوم دورریختن آنها سوم بخشیدن آنها به افراد یا موسسه های خیریه
طبقات واقشار مختلف جامعه الگوهای متفاوتی از مصرف گرایی دارند افرادمرفه با داشتن ثروت از طریق مصرف کالاهای لوکس به دنبال پرستیژ بالا هستند واقشار متوسط با درآمد کمتر به دنبال رقابت با طبقات بالا می پردازند و بازار اجناس بدلی به ظاهر لوکس را در اختیار آنان قرار می دهد وآنها از لحاظ روانی به یک رضایت معنوی کاذب دست پیدا می کنند واین اقشار متوسط به لحاظ کمی بیشترین مصرف را در جامعه دارند .طبقات پایین با در آمد کم به خاطر ترس از تورم به خرید ی انبار گونه روی می آورند وخرید آنها عمدتاٌ خرید کالاهای ضروری است .
با تشکر وسپاس از استاد ارجمند
سرکار خانم گلستانی
ارادتمند :فاطمه نیازی برهان
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی