یکشنبه, 13 خرداد 1403

 



موضوع: ضرورت و اهميت جامعه شناسي فرهنگي:

ضرورت و اهميت جامعه شناسي فرهنگي: 10 سال 2 ماه ago #64505

اكنون با توجه به تغيير و تحولات و پيشرفت هاي تكنولوژيكي، دگرگوني سريع و خارج از كنترل، ارزش ها و هنجارهاي
جوامع را در معرض تهديد و خطر قرار داده است. از يك سو، جوامع پيشرفته، براي تسلط بر منابع جوامع در حال
توسعه، با شناخت و بررسي فرهنگ و ويژگي هاي اين جوامع، فرهنگ آنها را متناسب با منافع خود، دچار تحول و
٤
تغيير مي سازند و از سوي ديگر، جوامع در حال توسعه يا كمتر توسعه يافته، نيازمند آن هستند تا نقاط قوت و
محل هاي آسي فرهنگ خود را بشناسند تا هم بتوانند با جوامع ديگر به گونه اي تعامل برقرار كنند كه تغيير و تحولات
فرهنگي، هويت فرهنگي جامعه شان را به خطر نيندازند و نيز اين جوامع بايد براي برنامه ريزي هاي كوتاه مدت و دراز
مدت خود، عناصر فرهنگي جامعه خود را با نگاهي جامعه شناسانه و غير جانبدارانه مورد بررسي قرار دهند.
جامعه شناسي فرهنگي در صدد است تا با مطالعه علمي جامعه و فرهنگ و نگاه جامعه شناسانه به پديده هاي اجتماعي
و فرهنگي به شناخت دقيقي از فرهنگ و عناصر جامعه، ارتباط عناصر و پديده ها با يكدگير، ساخت كلي فرهنگ،
چگونگي تغيير و تحول و يا مقاومت در برابر عناصر و پديده ها با يكديگر، ساخت كلي فرهنگ، چگونگي تغيير و تحول
و يا مقاومت در برابر تغييرهاي سريع، كاركرد عناصر فرهنگي، علل پيامدها و نتايج تغيير و تحول فرهنگي نائل شود.
حوزه هاي جامعه شناسي فرهنگي:
جامعه شناسي فرهنگي به تمام ابعاد و جنبه هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، مذهبي، اقتصادي، هنري و ... جامعه
توجه دارد. تغيير در هر يك از جنبه ها و ابعاد مذكور مي تواند موجب تغيير در ساير ابعاد و جنبه ها شدو . همچنين،
چنانچه برخي از ابعاد و جنبه هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، مذهبي، اقتصادي، هنري و ... متناسب و متوازن با ساير
ابعاد، تغيير پيدا نكنند و خودشان را با تغييرات ساير جنبه ها تطبيق ندهند، جامعه نه تنها در آن بعد خاص كه در
كليت خود دچار مشكل و اختلال در كاركرد عناصر فرهنگي، سياسي، مذهبي و ... مي شود. به عنوان مثال، جامعه از
نظر تكنولوژيكي و اقتصادي دچار تحولات اساسي شود وليكن نهادهاي خانواده يا تعليم و تربيت به صورت سنتي باقي
مانده و نتوانند خود را با تحولات ايجاد شده تطبيق دهند.
البته همه دگرگوني ها و تحولات، به معني پيشرفت نيستند و گر چه عدم انطباق نهادهايي چون خانواده يا آموزش و
پرورش با ساير ابعاد و جنبه ها، جامعه را با مشكل مواجه مي سازد ولي اين به معناي ناتواني اين نهادها در تطبيق با
ساير نهادها نيست، بلكه به معناي آن است كه بقيه ابعاد جامعه دچار دگرگوني هايي مي شوند كه نه تنها موجب
پيشرفت نمي شوند كه مي تواند در دراز مدت موجب فروپاشي آنها شود.
برخي از حوزه هاي جامعه شناسي فرهنگي عبارتند از:
جامعه شناسي فرهنگي و توسعه
جامعه شناسي فرهنگي و فرهنگ پذيري
جامعه شناسي فرهنگي و اقوام و ملل
جامعه شناسي فرهنگي و مهاجرت نخبگان
جامعه شناسي فرهنگي و مهاجرت به كلان شهرها
تكنولوژي و فرهنگ
برنامه ريزي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ...
تغيير و تحول فرهنگي
كاركردهاي پنهان و آشكار تحولات صنعتي و تكنولوژيكي
جامعه شناسي فرهنگي و نظام خويشاوندي
گروه هاي اجتماعي و قشر بندي
٥
دگرگوني در سكونت و جمعيت
تنوع فرهنگي و وابستگي متقابل جوامع
آموزش و پرورش، ارتباطات و رسانه ها
جامعه شناسي فرهنگي، كار و زندگي اقتصادي
جهاني شدن زندگي اجتماعي
شهرنشيني
جامعه شناسي فرهنگي، بهداشت و سلامت جوامع
انقلاب ها و جنبش هاي اجتماعي
سياست، حكومت و دولت
جامعه شناسي فرهنگي، جنسيت و نابرابري جنسي
جامعه شناسي فرهنگي و انحرافات اجتماعي
تحول نام
ديوار نوشته ها و ...
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی