جمعه, 28 ارديبهشت 1403

 



موضوع: سیری در تحول فرهنگی بعد از اسلام درایران

سیری در تحول فرهنگی بعد از اسلام درایران 10 سال 2 ماه ago #61459

سيري در تحول فرهنگي بعد از اسلام

تحولات فرهنگی در ایران
دوران گذرا که اغلب کشورهای جهان سوم و یا در حال توسعه با آن درگیر هستند، دورانی است که جامعه شاهد دگرگونی هائی در رفتار ها، باورها، رویکردها و برخوردهای بیرونی و درونی است . مجموعه مقالات این کتاب ، دگرگونی های جامعه ایران را با استفاده از متد تحلیل ثانویه از داده های چنین پژوهش هایی بررسی می کند، با وجود انتقادات احتمالی نسبت به مقالات این کتاب، نتایج و ارزش یافته های پژوهشی آن غیر قابل انکار است. چهار مقاله کتاب در چارچوب طرح تهیه گزارش های اجتماعی و فرهنگی و با هدف شناخت موقعیت کنونی جامعه ایران و به سفارش معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد ذیل عناوین: « فرهنگ عمومی؛ حال و آینده »، « شکاف میان نخبه گان و توده ها »، « تجزیه فرهنگی » به قلم عباس عبدی و نیز مقاله « رضایت از زندگی » به قلم محسن گودرزی نگاشته شده است، دو مقاله دیگر نیز با عناوین « پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان: اهداف سیاست ها » و « گرایش های اجتماعی ایرانیان » به قلم محسن گودرزی به زیور طبع آراسته گردیده است.
•1- در مقاله اول کتاب به سیر تحولات فرهنگ عمومی و آیتم های تأثیر گذار در این دگرگونی ها و جابجائی ارزش ها پرداخته می شود. در این مقاله ضمن طرح مسئله حفظ فرهنگ های بومی و ضرورت بروز شدن و انطباق شاخص های فرهنگی با نیازهای روز، نگارنده می کوشد تا سیر تغییر و تحولات بخش هائی از اجزای فرهنگی را طی دو دهه اخیر در کشور، تبیین نماید، هم چینن روند تغییرات متغیرهای مستقل و مؤثر بر این تحولات نیز ارزیابی گردد. سپس با گمانی زنی روند تحولات متغییرهای اخیر طی یک، دو دهه آینده، تأثیر آنها را بر متغییرهای فرهنگی توضیح داده و از این طریق تصوری نسبتاً عینی از آینده فرهنگ کشور ارائه گردد، در این مقاله شاخص هائی چون جنسیت، سن، سواد و تحصیلات با شهر نشینی در کشور مورد بررسی قرار گرفته و پس از بررسی این شاخص ها به ارائه تبیینی از وضعیت کنونی فرهنگ عمومی کشور می پردازد. برای اینک و ضمن گروه بندی متغییرها بر اساس مقاله ای پیش نگاشته توسط نویسنده مقاله در پنج شاخه ی خانواده؛ روابط اجتماعی ؛ اوقات فراغت؛ رفتارهای مذهبی؛ باورها صورت پذیرفته و بر اساس همین داده نگارنده سعی بر ارائه تشریحی از وضعیت آینده عمومی فرهنگ می پردازد.
•2- در مقاله دوم، به گسست و یا احتمال بروز شکاف میان نخبگان ( روشنفکران و افراد آگاه و تحصیل کرده) و توده مردم پرداخته می شود. نگارنده برای بررسی زمینه های گوناگون زاویه گسست میان نخبگان و مردم با روش تحلیل ثانوی در استفاده از پژوهش دکتر علی اسدی و دکتر منوچهر محسنی طی سه نظرسنجی ملی در سال های 53، 58 و 74 صورت می پذیرد. نویسنده در این مقاله ابتدا به ریشه ماهیت و دلایل این گسست و عوارض آن بر جامعه می پردازد. در این مقطع ضمن تعریف متغییرها بر اساس میزان سواد جامعه در دو گروه دارندگان تحصیلات لیسانس و بالاتر از یک سو و افراد دارای تحصیلات ابتدائی و کمتر از سوی دیگر به بررسی منویات و مقایسه آنها در زمینه های گوناگون پرداخته می شود. در زمینه ازدواج و مسائل مرتبط با آن مؤلفه هایی نظیر بالا رفتن سن ازدواج و محصور شدن آن به امری شخصی، معاشرت بیشتر پیش از ازدواج و حذف ازدواج و کاهش مراسمات متعدد بین دو گروه و ضریب شکاف آن می پردازد. ضریب شکاف آن 2 تا سه است. در زمینه خانواده نیز مؤلفه هایی نظیر پدر سالاری، افزایش مشارکت در تصمیم گیری میان زن و مرد و کم شدن تعداد فرزندان و هسته ای تر شدن ساختار خانواده بین دوگروه بررسی می گردد که ضریب شکاف این زمینه بین دو گروه مجموعاً 2 می باشد. در زمینه میزان بهره مندی از رسانه ها به غیر از استفاده از تلوزیون که یکسان است در مورد رسانه های نوشتار گروه تحصیل کرده 10 برابر بیشتر است. در زمینه میزان اوقات فراغت نیز ما شاهد شکاف 5 تا 10 برابری در استفاده از کالاهای فرهنگی، مطالعه و نیز ورزش بین گروه تحصیل کرده و توده 4 هستیم. در زمینه تغییر نگرش نسبت به جنسیت و گرایش به برابری زن و مرد که ضریب شکاف دیدگاه 3 تا 4 می باشد. در زمینه میزان رضایت کمی تفاوت چندانی بین دو گروه نیست. در زمینه ی نگرش نسبت به هموطنان، ضریب نگاه منفی نسبت به هموطنان از 1 تا 7 در نوسان است. در زمینه عقاید و نگره های کلی تقدیر گرایی از اهمیت وافری برخوردار است و در زمینه های مذهبی نیز در حوزه های سنتی تر مثل نذر و نیاز ضریب شکاف 5 تا 18 است. در زمینه آگاهی ملی، گروه نخبه گان شناخت کمتر از خود نشان داده اند نارضایتی از محیط ضریب شکاف را از 4/1 تا 20 در نوسان است و هر چند که آگاهی فارغ از معیار های ارزشی ضریب شکاف به نفع نخبگان در بیشتر موارد بالای 5 است. در مجموع با توجه به افزایش تعداد تحصیل کرده ها در حال کاهش است.
•3- مقاله سوم ذیل عنوان « تجزیه فرهنگی» پیرامون شرایط خاصی از جامعه ما نگاشته شده زمینه ساز تجزیه اجتماعی و غیر کارکردی شدن اجزا جامعه می باشد. در قسمت اول ضمن تعریف فرهنگ و ارتباط آن با جامعه درباره چگونگی توزیع متغیرهای فرهنگی و تجزیه آن بحث می شود و در ادامه نیز شیوه های تحول و جذب فرهنگی عرضه و مصادیق خاصی از تحولات فرهنگی بر اساس دلایل آن ها مورد واکاوی قرار می گیرد.
در قسمت دوم و ارائه یافته ها به انطباق شرایط جامعه خودمان از نظر تحول و تجزیه فرهنگی با مطالب عنوان شده در قسمت اول پرداخته می شود. این یافته ها با اتکا بر نتایج تحقیقات انجام شده قبلی ست و تنها یکی دو مورد آن با تعلق خاطر به این تحقیق انجام شده است. در این نوشتار ابتدائاً تعاریف مختلف از فرهنگ و قرار دادن ملاک های فرهنگی در سه نظام ایدئولوژیک، نظام تکنولوژیک و نظام سازمانی بر اساس تئوری لاپیر انجام می شود و سپس مقوله توزیع عادی و غیر عادی فرهنگ، به معنای رویکرد و نگاه نسبت به یک مؤلفه یا ارزش ؛ از بی تفاوتی و ضدیت با آن تا دفاع سرسختانه از آن با رسم نمودارهای مورد بررسی قرار می گیرد. سپس تضادهای ساختاری جامعه بر اساس تئوری های مارکس و دانیل بل توضیح داده شده و در ادامه نیز مقوله « از هم پاشیدگی فرهنگی » در نظرگاه الیوت مورد بررسی قرار می گیرد. سپس نگارنده ضمن طرح امکان تجزیه عمودی و افقی فرهنگی به واکاوی تحول فرهنگی و رویکردهای گوناگون نسبت به آن پرداخته می شود، در این مقاله تحولات به انواع ماندگار و زود گذر تقسیم شده و شیوه های جذب و تحول فرهنگی در سه زمینه نوآوری، اشاعه و جامعه پذیری مطرح می شود.
گوناگونی و تنش های فرهنگی مورد دیگری است که در این نوشتار به آن بر می خوریم که در سه شاخه ی گوناگونی برونزا، گوناگونی درونزا و عوامل مؤثر در گوناگونی فرهنگ نظیر ضد فرهنگ ها، قدرت، خرده فرهنگ ها، اختلافات طبقاتی و ... مورد بررسی قرار می گیرد.
تجزیه و تحول فرهنگی آخر قسمت این جستار است که در آن به بررسی این مسئله در ایران پرداخته می شود. در این مسئله زمینه های مهمی چون تأثیر محیط بین المللی و نوع نگرش و رویکرد ما به جهان غرب در اقشار مختلف جامعه و مفاهیم منشعب از آن، تأثیر عوامل اجتماعی و متغییرهای درونزای آن نظیر جمعیت شهرنشین، آموزش و تحصیلات، تحولات اجتماعی و اقتصادی، حکومت و دولت، بر اساس داده های آماری مورد تحلیل قرار می گیرد.
در پایان نیز نویسنده برای پیدا کردن مصادیق تجزیه فرهنگی توصیه می نماید که مهم ترین عناصر مورد توجه فرهنگ غرب و نیز مهم ترین عناصر فرهنگی متأثر تحولات سریع جمعیتی، آموزشی و صنعتی را در داخل، به علاوه عناصر مورد توجه دولت را به نحوی که محرک آن برای دخالت در این زمینه ها باشد را پیدا کرد و چگونگی تغییرات آن را بررسی نمود.
در ضمیمه این نوشتار نیز پیرامون مبحث تجزیه فرهنگی مطالعه ای پیرامون حجاب در یکی از مدارس راهنمائی دختران منطقه 8 آموزش و پرورش به همکار نویسنده خانم سازگار نژاد در جامعه آماری 600 نفر صورت گرفته است که تحقیق حاضر نشان داده که تجزیه فرهنگی در شرایطی که شدت یابد حتی در چنین گروه هائی نیز می توان علائم اثبات تئوری های مطروحه در مقاله را دید.
•4- در مقاله چهارم که به قلم محسن گودرزی ذیل عنوان « رضایت از زندگی» نگاشته شده. در این مقاله رضایت از زندگی به عنوان سنجه ای مستقل از کیفیت زندگی در واکنش به شرایط اقتصادی و رضایت سیاسی و واجد مفهومی فراگیر و پایدارتری است که احساس کل مردم یک جامعه را نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنند، منعکس می نماید. سپس نگارنده به طرح مفهوم « کیفیت زندگی» و سابقه پژوهشی آن می پردازد و نشان می دهد که نمود این خصیصه نه تنها در حوزه های فرهنگی و اجتماعی بلکه در حوزه ی علم اقتصاد نیز راه یافته است. سپس نویسنده با ذکر خلاصه ای از مقالات بالدوین به اهمیت این علم در مقوله کیفیت زیست بشر می پردازد و مطرح شدن وجوه کیفی به موازات وجوه کمی را مورد توجه قرار میدهد . این مقطع با مطرح کردن مطالب مطروح در کتاب اینگلهارت با عنوان تحولات فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، نقش دولت را در فرآیند رشد کیفی جوامع را مورد تردید قرار می دهد و فرامادی شدن ارزش ها و تحول در نگره های مذهبی و جنسیتی و خانوادگی را مدنظر قرار می دهد. بعد از طرح مقوله کیفیت زندگی؛ شاخص رضایت از زندگی را ذیل همین عنوان با استفاده از تحقیقات مک کلاسکی و شآر در مورد « بیگانگی» و نیز السن در امر مشارکت سیاسی مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه این مفهوم بر اساس دیدگاه ها دوایت و اینگلهارت مورد بررسی قرار گرفته و نتایج پژوهش های مرتبط اینگلهارت را بر اساس 1- داشتن سطوح بالا توسعه اقتصادی 2- همبستگی نگرش های بر سازنده ی فرهنگی مدنی 3- نگرش کلی نسبت به جامعه، مطرح می نماید.
پس از طرح این مسائل تئوری های تبیینی که شامل رویکرد توصیفی که گزاره هایی چون سن، جنسیت، تحصیلات و ... را در رابطه با رضایت زندگی می سنجد و رویکرد تبیینی که در آن بر آیتم های مؤثر بر رضایت از زندگی و تعیین سطح رضایت بخش آنها متمرکز می شود. نگارنده این قسمت از مقاله را با استفاده از پژوهش های کمبل، اندروز و وایتی ادامه می دهد که در آنها سعی می شود روابط میان شاخص رضایت از زندگی با متغییر های مطروح مورد تحلیل قرار گیرد. سپس نگارنده با طرح این مسئله که تئوری ها بیش از آنکه درصدد توضیح تفاوت سطوح رضایت باشند باید توضیح دهند که چرا سطح رضایت نسبتاً ثابت بوده و اختلاف کمی بین گروه های اجتماعی مشاهده می شود. برای پاسخ به این سؤال نگارنده با تفکیک انواع رضایت به سه نوع « رضایت ناشی از برخورداری (Having)»، « رضایت ناشی از ارتباط (relating) » و « رضایت ناشی از بودن» توضیح آن ها تئوری رابطه اجتماعی را بر اساس تبیینات جامعه شاختی امیل دورکیم ریمتون بودون در توضیح «آنومی» ، و مسئله تقابل آن با فاتالیسم مورد تحلیل قرار میگیرد. قسمت بعد مقاله نیز به طرح آرای زیمل در باب رضایت از زندگی تخصیص یافته است، نگارنده این کار را با رهیافت های زیمل در مقاله کلان شهر وی مورد بازخوانی قرار می دهد. که در آن مباحثی نظیر نگرش دلزدگی، احتیاط در قیاس با آراء کیدبر مطرح می شود.
« دلهره متولت» شامل موارد: حاشیه ای بودن، عدم انسجام متولت و کناره گیری از منزلت، پارادایم دیگری است که بر اساس دیدگاه ها و پژوهش های سیمپسون و میلر در این مقاله بدان پرداخته شده، و نظریه تطابق آرزو ـ وضعیت شامل تشریح فراگرد تطابق آرزوهای فرد با وضعیت جاری بر اساس تفاسیر پیش گفته دورکیم و آراء اینگلهارت، آخرین بخشی ست که پیش از قسمت « رضایت از زندگی در ایران» تفسیر می گردد. در این قسمت نیز نگارنده ضمن اذعان به کمبود مطالعات کافی و استاندارد به دسته بندی کارهای پژوهشی انجام شده می پردازد و به سه دسته الف- نظر سنجی محدود ب- طرح های دانشجوئی و ج- پژوهش های دانشگاهی به تحلیل داده های تحولی برای به دست دادن یک تصویر عمومی برای تعیین سطح احساس رضایت از زندگی در جامعه ایران می پردازد. این تحلیل نیز بر اساس پژوهش های پیش موجود در سال های 53 و 74 برای بدست آوردن شاخص های کلی و جزئی رضایت بر اساس آمار و نظرسنجی های صورت پذیرفته انجام می شود.
•5- مقاله پنجم این کتاب « پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان؛ اهداف و سیاست ها » نام دارد. در این مقاله نیز که به قلم محسن گودرزی نگاشته شده است، نویسنده ابتدا منظور خود از پیمایش ارزش ها و نگرش ها؛ که شامل تصور و رویکرد آنها به جامعه خود و موقعیت شان در جامعه باشد، را توضیح می دهد.
موضوع این مقاله به دلیل حساسیت زا بودن آن در سیاست گذاری های برخی مسئولان آن را به سبب بررسی سیر تغییرات در اهداف و ارزش ها باورها و گرایش های جامعه واجد اهمیت ساخته است. هر چند که فقدان داده های آماری در حوزه های فرهنگی انجام این پژوهش را برای نگارنده کمی مشکل کرده است اما وی مقاله اش را بر اساس سه پژوهش ملی پیمایش ملی ارزش ها و نگرش ایرانیان، پیمایش ملی رفتارهای فرهنگی ایرانیان و فضاهای فرهنگی طرح ریزی می نماید.
در مقوله پیمایش ارزش ها نگارنده ابتدا به ارائه توضیحی از پژوهش های پیش موجود توسط دکتر اسدی در سال 53 و دکتر منوچهر محسنی در سال 74 می پردازد. و در ادامه با ذکر این توضیح که « ضرورت شناخت وضعیت فرهنگی» و پیشینه پژوهشی موجود، مبنای سیاست گذاری پیمایش های فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت به تبیین سیاست های پیمایش می پردازد. و این سیاست ها را در 5 محور 1- فراگیر بودن 2- نظم زمانی داشتن 3- واجد خصلت ملی بودن 4- عمومیت داشتن مخاطبان و 5- دادن تصویری عمومی و کلی از وضعیت نگرش و رفتار جامعه طرح ریزی می کند. در ادامه نیز نگارنده به مقوله ساماندهی اجرائی پیمایش در دو محور علمی بودن و ساختارین بودن پیمایش و اجرای مستمر آن از یک سوی دیگر می پردازد.
در پایان نیز چشم اندازهای آینده ضمن یادآوری نکته مهمی به نام « فقدان تجربه کافی و علمی» برای انجام پیمایش، مور شرح و تحلیل قرار میگیرد، که در این بخش بیشتر به نوع و نحوه تدوین پرسش نامه و متد تحلیل آن پرداخته می شود.
•6- ششمین و آخرین مقاله این کتاب ذیل عنوان « گرایش های اجتماعی ایرانیان» نیز توسط محسن گودرزی به رشته تحریر در آمده است. این مقاله گزارشی است که بر اساس پیمایش هائی در بهمن و اسفند 79 و اردیبهشت 82 در 28 مرکز استان اجرا و در نمونه ای با حجم تقریبی 4581 نفر از ساکنان مراکز استان های ایران گردآوری و در قالب کتابی با عنوان « ارزش ها و نگرش های ایرانیان» در سال 82 منتشر شد. تمرکز اصلی این گزارش که با رویکرد توصیفی تدوین شده بر ارائه یافته های موج دوم پیمایش است که در پاره ای موارد یافته ها با نتایج پژوهش های سال های 53 و 74 و 79 انجام شده، که در تفسیر قیاس ها باید به تفاوت های روش شناختی، مفهومی و روش های نمونه گیری این تحقیقات توجه کرد، چه اینکه احتمالاً برخی تفاوت ها حاصل این عوامل است.
اولین موردی که این گزارش بدان اشاره می شود « ارزش های خانوادگی» است بر اساس نتایج می توان 6 روند مهم را در تغییر این بنیان اصیل اجتماعی تشخیص داد: 1- دمکراتیک تر شدن ساخت توزیع قدرت در خانواده 2- کاهش قدرت مردان در تصمیم گیری ها 3- گرایش عمومی به کوچک تر شدن خانواده 4- کاهش ضریب نفوذ پاره ای از هنجارها ( نظیر ازدواج فامیلی) البته با تغییر بطئی 5- مخالفت با تعدد زوجات 6- کاهش تناسب اختلاف سنی زوج و زوجه. مورد بعدی که در این گزارش بدان اشاره می شود مربوط به زنان است در این مورد فزونی نقش زنان به عنوان مهم ترین نکته مطرح می شود. مورد دیگر گرایش ها و رفتارهای دینی است که در آن به خصوصیت هائی از قبیل 1- تقلید رفتار دینی 2- بعد اجتماعی آن 3- عرصه های غیر سیاسی دین ( مانند عزاداری ها) و اذعان به سیاسی تر شدن دین 4- غیر مذهبی تر شدن مردم 5- پیش بینی این مقوله در آینده ؛ مسائلی است که مورد بررسی قرار می گیرند. مورد بعدی تعلق (ذهنی) طبقاتی است که در آن مسائلی نظیر 1- طبقه متوسط 2- دیدگاه افراد نسبت به وضعیت طبقاتی شان 3- وضعیت اجتماعی مورد بررسی قرار میگرد. امید به آینده مورد دیگری است که در آن آیتم هایی مانند 1- فاصله طبقاتی 2- سیمای اخلاقی جامعه ارزیابی می شود. مورد دیگر رضایت از زندگی است که بیشترین میزان نارضایتی در این حوزه مرتبط با مسائل اقتصادی است. مورد بعد احساس عدالت است که در آن شاخص هایی نظیر فرصت های شغلی و عوامل مرتبط با آن نظیر تخصیص، سرمایه و نفوذ و مسائل مرتبط با آن توصیف می شود. وضعیت اخلاقی جامعه و مسئله ترول ارزش های اخلاقی مورد بعدی است و بعد از آن مسئله احساس ثبات و امنیت اجتماعی است که در آن شاخص هایی نظیر 1- آبرو حیثیت افراد 2- و امنیت مالی مطرح می شود . سپس مقوله گرایشات سیاسی و مسائل منشعب از آن نظیر 1- دنبال کردن اخبار سیاسی 2- منابع اصلی خبر در کشور است و میزان اعتماد اجتماعی و مسائلی مانند 1- اعتماد به کسبه و تجار 2- قابل اعتماد بودن مردم مورد دیگری است که بررسی می شود.
مورد بعد « گرایش به نظم اجتماعی» شاخص هایی نظیر 1- میل به تغییر 2- رادیکالیسم بررسی می شود. مسئله بعد افتخار به هویت ملی و رویکرد های 1- افتخار به ایرانی بودن 2- میل به جلای وطن تحلیل می شود و در پایان هم رویکرد مردم به مبهم ترین مسائل کشور و شاخص های مرتبط با آن نظیر 1- اهمیت تورم؛ قانون، ارزش های دینی یا آزادی مطبوعات 2- توفیق حکومت در زمینه های امنیت، رفاه مادی، حفظ ارزش های دینی، رعایت قانون و آزادی مطبوعات بررسی می شود.
با تشکر علی بی غم
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کبرا گلستانی