خوش آمديد,
مهمان
|
|
مـوضوع: تبليغـات سيـاسي
نام درس: ارتباطات سياسي استاد: جناب آقاي حاج علي ابراهيمي توسط : شهـرزاد محبي تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا واژه تبليغات سياسي به معني تحريك و يا به حركت واداشتن انديشه هاي ويژه است و به عبارتی دیگر تبلیغات سیاسی یا واژه (propaganda) به معنی برانگیختن و به حرکت واداشتن اندیشههای ویژه است و امروزه تبلیغات، جزیی از ارتباطات عمومی است و هدف آن، دستیابی به مقاصد از پیش تعیین شده است.تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا گونه ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسيج افکار عمومی از طريق تبليغات سياسی پخش و فرستاده می شود. تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد انواع پروپاگاندا 1-پروپاگاندای سفید: دراین نوع پروپاگاندا، منبع کاملا مشخص و معین است و پیام به گونه ای ارائه میشود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برقرار می کند. 2-پروپاگاندای خاکستری: در اینجا منبع، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارائه نمیشود. در این نوع پروپاگاندا، با آنکه جنگ تبلیغاتی برقرار است، اما صلح تبلیغاتی نیز حاکم نیست. اخبار، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق، منابع مطلع و امثال آن استفاده میشود، در زمره پروپاگاندای خاکستری قرار میگیرند. تبلیغات علیه کمونیستها به هنگام حمله شوروی به افغانستان، نوعی پروپاگاندای خاکستری به شمار میرود. 3-پروپاگاندای سیاه: در پروپاگاندای سیاه، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هر گونه جعل و تخریب صورت میگیرد. تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا، به کار گرفته میشود. بسیاری از فرستندههای رادیویی در طول جنگ، براساس این نوع پروپاگاندا عمل میکنند. عملکرد "رادیو فردا" با توجه به روابط ایران- امریکا، نوعی پروپاگاندای سیاه به شمار می رود . تبليغات از نظر شیوههاى اجرائى و القائى به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم و از لحاظ موضوعى هم به دو بخش تجارى و سیاسى تقسیم کرد که البته بخش مهمی از تصورات و توجهات عمومى از تبلیغات را نیز همین دو بخش عمده یعنى تبلیغات تجارى و سیاسى تشکیل مىدهند. تبلیغات سیاسی، امروز نیز در دو سطح ملی و بینالمللی رو به گسترش است. تبلیغات ملی، بیشتر به سوی حفظ اتحاد اقوام در لوای رهبریهای موجود گرایش دارد و نقش اساسی آن بیشتر به صورت پرورش متخصصان در تبلیغات و روابط عمومی برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خلاصه میشود؛ اما تبلیغات بین¬المللی، بیشتر از سوی کشورهای توسعه یافته و قدرتهای سیاسی اعمال می¬ شود و هدف اصلی آنان، جلب گرایش کشورهای غیرمتعهد به کشورهای جرگه بلوک خود است. در تبلیغات سیاسی، فرهنگ بومی به دلیل وجود همگنی با نیاز مخاطب میتواند از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا در برخی از موارد فرهنگ بومی تنها راه برقراری ارتباط با مخاطب است. پس استفاده از فرهنگ بومی بهعنوان بستری برای تأثیرگذاری سریع، یکی از ضرورتهاست و این امر تا آنجا اهمیت دارد که حتی بنگاههای سخنپراکنی بینالمللی، اخبار و پیامهای خود را نه تنها به زبان بومی کشورهای مختلف، بلکه با رعایت لهجههای متفاوت یک زبان برای القای پیام استفاده میکنند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|