پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: جنگ رواني و افكار عمومي(بخش پنجم)2

جنگ رواني و افكار عمومي(بخش پنجم)2 10 سال 4 روز ago #75199

بسمه تعالي

دانشگاه جامع علمي كاربردي واحد 13 فرهنگ و هنر
موضوع: جنگ روانی و افکار عمومی

استاد: جناب آقاي ابراهيمي

گرد آورنده: مرتضي سهرابي

رشته تحصیلی : پودمان 4روابط عمومی گرایش امور رسانه


عمليات رواني
تعريف عمليات رواني :
عمليات رواني عبارت از انجام تاكتيكي و معين جنگ رواني در جبهه‌اي محصور درزمان و مكان است. مثال جنگ رواني و عمليات رواني در واقع‌ همان مثال جنگ و جبهه است .
ارتش آمريكا با استفاده تجربیات جنگ جهانی دوم در اوايل جنگ كره اداره رياست جنگ رواني را به عنوان يك بخش ستادي ويژه ايجاد كرد و يك مركز و مدرسه نيز در كاروليناي شمالي به منظور آموزش پرسنل نظامي در زمينه جنگ روانی تأسيس كرد . با تأسيس دفتر رياست جنگ رواني در مركز و مدرسه آن علاقه نسبت به اين پديده در ميان نيروهاي مسلح آمريكا گسترش يافت و همراه با افزايش علاقه، مفاهيم و تعاريف جديدي نيز مطرح گردید.
اصطلاح جنگ رواني جاي خود را به واژه جديد عمليات رواني و اقدامات رواني داد كه از طرف نيروي زميني آمريكا در سال 1957 انجام شد . عمليات رواني به عنوان فعاليتي تعريف شد كه عبارت بود از اقدامات سياسي ، نظامي ، اقتصادي و ايدئولوژيك كه براي ايجاد احساسات ، نگرشها يا رفتار مطلوب در گروه‌هاي دوست ، دشمن ، بي طرف و مخالف به منظور تأمين مقاصد ملي طراحي و اجرا مي‌شد .

عمليات رواني و نقش آن در مأموريتهاي نظامي :
عمليات رواني به معناي استفاده از اعلاميه و راديو فعاليتي است كه ارتباط بسيار كمي با عمليات متعارف نظامي دارد . عمليات رواني در كاربردهاي فعلي در دو سطح عمده انجام مي‌شود .
1. به صورت تبليغات و با استفاده از ابزارهاي سنتي آن .
2.اقدامات خاص نظير برنامه‌هاي پزشكي ، مدرسه‌سازي ، جاده‌سازي كه براي تغيير مطلوب در نگرشها و رفتارمردم خارجي انجام مي‌شود .

عمليات رواني در جنگ‏های معاصر :
اهميت عمليات رواني در جنگ‏های معاصر به دلايل زير افزايش يافته است :
1. سلاحهاي هسته‌اي احتمال توسل به جنگ‏های تمام عيار را براي حل مسايل سياسي كاهش داده است و با گذشت زمان، معلوم شده كه هزينه عملياتهاي رواني كمتر از هزينه‌ جنگ‏های نظامي است .
2. جنگ‏های كوچك و حركت‌هاي انقلابي در كشورهاي جهان سوم بحران‌هايي هستند كه نمي‌توان تنها با استفاده از نيروهاي نظامي با آن مقابله كرد بلكه استفاده از عمليات رواني كارآمد ترخواهد بود .
عمليات رواني در جنگ‏های شورشي :
علاوه بر ابزارها و تكنيكهاي تبليغاتي ، شورشگر از يكسري اقدامات و امكانات عملي نيز براي دستيابي به اهداف رواني خود استفاده مي‌كند . اين نوع عمليات كه به تعبیر شورشگران، تبليغات عملي يا تبليغات مسلحانه نيز خوانده مي‌شود، معمولاً با هدف نشان دادن قدرت نيروهاي شورشی و ارعاب نيروهاي مخالف دنبال مي‌شود .
آدم ربايي و ترور و هواپيما ربايي را مي‌توان ابزارهاي اصلي تبليغات مسلحانه به حساب آورد. در بسياري از موارد ربودن شخصيتهاي برجسته ، صرفاً نوعي عملیات نظامی نيست بلكه هدف ديگري را نيز دنبال مي‌كند كه عبارت است از يافتن امكاني براي پخش و انتشار پيامهاي تبليغاتي.در این شرایط،، چریک ها به هزينه دولت و نیروهای درگیرتبلیغ و پیام رسانی کرده و اهداف خود را دنبال می نمایند. از جمله نمونه‌هاي اين شيوه ربودن دختر رئيس جمهور گواتمالا در سال 1982و ربودن دختر رئيس جمهور السالوادر در سال 1985 را مي‌توان نام برد . رباينده دختر رئيس جمهور گواتمالا( جنبش انقلاب خلق) ‌خواهان آن شد كه در ازاي آزادي فرد ربوده شده اعلاميه‌هايش از طريق راديوي دولتي گواتمالا در داخل و خارج از آن كشور پخش شود .

جنگ رواني و افكار عمومي پس از جنگ جهاني دوم
افكار عمومي به اندازه‌اي نيرومند است كه براي برگرداندن دريك جهت معين كوششهاي بي شماري به عمل مي‌آيد كه اين كار را با اعمال نفوذ در احساسات مردم انجام مي‌دهند. استفاده آمريكا از نامه نگاري پس از جنگ جهاني دوم كه شايد بتوان به عنوان يكي از تازه‌ترين ومؤثرترين شيوه‌هاي تبليغاتي جهت نفوذ برافكار عمومي در آن زمان به حساب آورد از این جمله است. داستان از این قرار است که دررابطه با انتخابات ايتاليا و به علت احتمال پيروزي كمونيستها درآن انتخابات، آمريكا طرحي را به اجرا گذاشت . در اين طرح كه مجري آن يكي از سردبيران يك روزنامه ايتاليايي در نيويورك بود، ازايتاليايهاي مقيم آمريكا درخواست شد كه به اقوام خود در ايتاليا نامه نوشته و با استفاده از احساسات ميهن پرستانه و مذهبي آنها را ترغيب و تحريك به شركت در انتخابات به نفع سازمان‌ها و احزاب ضد كمونيست گردانند . هزينه ارسال اين نامه ها به عهده شركت‌هاي تجارتي بود كه مايل به شركت در مبارزه عليه كمونيست‌ بودند .
فيلم سينمايي یكي ديگرازشيوه هاي تبليغاتي بود كه درطول جنگ جهاني و پس از آن به كرات مورد استفاده قرار گرفت . به كارگيري اين روش در سال 1948 توسط آمريكا در انتخابات ايتاليا يكي از برجسته‌ترين نمونه‌هاي استفاه از اين شیوه به حساب می آید. از اين رو آمريكا امكانات تبليغاتي خود را به كار گرفته و به نمايش فيلمهایي از كمك‌هاي آمريكا به ايتاليا و همچنين فيلمهايي ازشرايط و وضعيت اسفبار زندگي مردم شوروي، سعي در خنثي نمودن فعاليتهاي حزب كمونيست نمود . در اين ميان فيلم نينوشكا كه با طنز بسيار تندي زندگي مردم شوروي را به تصوير كشيده بود به نمايش درآمد . دراین فيلم فوق‌العاده، حس تنفر ، انزجار و وحشت از سيستم حكومتي شوروي و نحوه زندگي مردم آن مدنظر بود وبراي اقشار مختلف مردم، به خصوص طبقات محروم و پائين جامعه به نمايش درآمد .این فیلم تأثير مورد نظر را برروی مخاطبين برجاي گذاشت، به نحوي كه حزب كمونيست كه در شروع انتخابات انتظار مي‌رفت بخش اعظم آراء را از آن خود سازد، تنها 31% آراء رابدست آورد و در نتيجه در انتخابات شكست خورد .

عمليات رواني در جنگ و صلح
به كار گيري حربه جنگ رواني به عنوان شگفت‌انگيزترين پديده اجتماعي در كنار استفاده ازنيروهاي مسلح و بكارگيري آن درزمان صلح براي تقويت توانايي اجتماعي روشي است كه ريشه در تاريخ بشريت دارد .
محققاني مانند « پل لاين برگز » در پي يافتن قديمي‌ترين نمونه‌هاي استفاده از حربه جنگ رواني آنرا به جنگ گيدئون با مادها نسبت مي‌دهند كه در آن جنگ گيدئون برخلاف معمول كه هر دسته صد نفري يك مشعل بدست مي‌گرفتند به هر يك از سپاهيان خود مشعلي داد و اين توهم را درذهن دشمن ايجاد كرد كه تعداد افرادش صد برابر ميزان واقعي است و در نتيجه بدون درگيري به پيروزي مهمي دست يافت .اين نمونه نشان مي‌‌دهد كه دستيابي به اهداف جنگ رواني در طول تاريخ تنها در سايه طراحي و برنامه‌ريزي دقيق و استفاده به موقع از شیوه های ارتباطي و جمع‌آوري اطلاعات صحيح از جامعه مورد نظر و استفاده صحيح از آنها ميسر بوده است .
« الوين تافلر » نظريه پرداز آمريكايي مي‌گويد : در بحرانهاي سياسي آينده در جهان ، تاكتيك‌هاي اطلاعاتي حرف اول را خواهند زد و مانور قدرت را همين تاكتيك‌ها شكل مي‌دهند و اين چيزي نيست جز « قدرت دستكاري اطلاعات » .
اين قدرت به اشكال زير بروز مي‌كند :
تاكتيك‌ حذف : حذف عمدي پاره‌اي ازاطلاعات
تاكتيك‌ كلي بافي : لعاب زني به جزييات
تاكتيك‌ زمانبندي : زمين گير كردن پيام
تاكتيك‌ قطره چكاني : ارايه اطلاعات در زمانهاي گوناگون و به مقدار كم
تاكتيك‌ تبخير : شايعه پخش شود تا مخاطب گمراه شود
تاكتيك‌ بازگشتي : ساختن دروغ براي تست حريف
تاكتيك‌ دروغ بزرگ : ( همان تئوري گوبلز و هيتلر ) براي فتح افكار عمومي
جنگ رواني مي‌خواهد در اذهان مخاطبان خود نوعي انديشه كليشه‌اي ايجاد كند و باور يك فرد را نسبت به يك نظام و يا گروه ارزشي تخريب نمايد. در این مسیر ، اطلاعات و اشراف اطلاعاتی بسیار کار ساز است. اطلاعات جمع‌آوري شده به سه منظور در جهت اهداف مورد نظر استفاده مي‌شوند :
براي اينكه برنامه ريزان بتوانند طرح هاي واقعي و قابل اجرايي براساس نقطه ضعفهاي رواني مخاطب تدوين كنند .
براي تهيه مواردي كه برنامه ريز بايد در تهيه محصولات تبليغي از آنها استفاده كند .
براي اينكه برنامه ريز بتواند ميزان تأثير عمليات تبليغي قبلي را ارزيابي نمايد .
در هنگام بروز جنگ رواني در هنگام صلح و يا پيش از بروز درگيري برنامه‌هايي براي نيرنگ و فريب از طريق ايجاد ترديد و توهم در مردم جامعه مقابل اتخاذ مي‌كنند .
در مراحل حاد و بعدي جنگ رواني ، ايجاد اضطراب و وحشت از طريق كاربرد وسايل نامانوس، تهديد تسليحاتي ، پخش شايعات ، فريب دادن و گمراه ساختن و دادن وعده و وعيد و بهره‌ گيري ازاختلافات ديني و عقيدتي مورد توجه قرار مي‌گيرد .
در جنگ رواني هيچ مسأله‌اي مهم و مشكل‌تر از شناخت افكار عمومي نيست ، دراين جنگ، طرفهاي درگيردر صدد فتح افكار عمومي هستند و كساني در اين مبارزه پيروز مي‌شوند كه اطلاعات، قدرت تكنولوژیکي وارتباطاتشان بيشتر از ديگران باشد .
كارشناسان جنگ رواني بايد فعاليتهاي خود را بگونه‌اي طراحي و اجرا كند كه نه تنها كشورهاي دوست و متحد را ترغيب و تشويق كنند ، بلكه دشمن و طرف مقابل را از دست يابي به متحدان جديد باز دارند .
به كار گيري جنگ رواني به عنوان شگفت‌انگيزترين پديده اجتماعي در كنار استفاده از نيروهاي مسلح و يا به كارگيري آن در زمان صلح براي تقويت توانايي نيروهاي مسلح و افزايش كارآيي آن بهنگام نبرد واقعي روشي است كه ريشه در بلنداي تاريخ دارد .
امروزه اهميت جنگ رواني به اندازه اي ست كه به كمك آن حتي مي‌توان به پيروزي بدون جنگ نيز انديشيد . دستيابي به اهداف جنگ رواني تنها در سايه طراحي و برنامه ريزي دقيق و استفاده به موقع از تكنولوژي پيچيده ارتباطي امكان‌پذير است .
براي پيروزي در جنگ رواني، شناخت دقيق و درست از شرايط محيطي و عيني مبتني‌ بر زير ساخت های ذهني يك جامعه ضروري است. درغيراين‌ صورت هرگونه تبليغات فرهنگي، چه رواني و حتي نظامي محكوم به شكست خواهد بود .
امروزه جريانهاي تبليغي حاکم بر رسانه ها جهت دستيابي به اهداف خود با استفاده از اصول روان‌شناسي و نتايج تحقيقات كاربردي در زمينه‌هاي جامعه شناسي و مردم شناسي با بررسي سيستماتيك اطلاعات بدست آمده خواسته های خود را از طريق فيلم ، تلويزيون ، راديو و مطبوعات در جهت پيشبرد اهداف خود، بدون دخالت رسمی و ظاهری اعمال مي‌كنند. به اين ترتيب كشورهاي ضعیف تربا جریان یکسویه و نا برابراطلاعاتی و روانی مواجه اند . اين پديده به طورمعمول عبارت از مطالعه در ساختمان روحي و فكري اين ملت‌ها و همچنين مطالعه در آداب و رسوم و سنت‌های آنان است. همگام با گسترش و پيشرفت تكنولوژيهاي نوين ارتباطي تكنيك‌ها و شيوه‌هاي جنگ رواني و عمليات رواني نيز گسترده‌تر و پيشرفته تر و پيچيده‌تر شده است .
بنا بر این آشنايي و شناخت شيوه‌هاي نوين و روز آمد جنگ‏های رواني امري ضروري و حياتي است و همه مردم به ويژه مديران منتخب هر جامعه بايد نه تنها با اين شيوه‌ها آشنایی كافي داشته ، بلكه بايد افكار عمومي را نيز جهت مقابله با اين نوع تهاجمات و پدافند رواني پرورش دهند .


نتيجه گيري :
شرايط درزمان جنگ و صلح دولتها را در وضعيتي قرار مي ‌دهد كه آنان را مجبور به اتخاذ تدابيرمعين و قابل دفاعي مي‌كند تا درعرصه بين‌الملل بتوانند به حقوق ملت خود جامعه عمل بپوشانند . بر همين اساس حكومتها و نظامهاي سياسي و حتي گروه ها و احزاب براي دستيابي به اهداف خود در داخل و خارج از كشور دست به ابتكارات و اقداماتي مي‌زنند كه امروزه قالب جنگ رواني بخود گرفته است. ازاین رو برخلاف گذشته‌هاي نه چندان دور دولتها و حتي گروه‌ها مجبورند كه در جنگ رواني طرف يا طرفهاي ديگررا نيز به حساب آورند و نگرش افكارعمومي را درنظر داشته باشند .
از سوی دیگر، جنگ رواني هرچند مكملي براي عمليات نظامي محسوب مي‌شود ، اما رسيدن به پيروزي در جبهه‌ها مستلزم داشتن عقبه مطمئن و پشتيباني گسترده مردم و ساير عوامل خواهد بود. اين شرايط ايجاب مي‌كند ، نظامهاي حكومتي در زمان صلح با اتخاذ تدابير و فضا سازي مناسب ازطريق رسانه‌ها وتبليغات گسترده، حمايت ساير كشورها را در راستاي تحقق اهداف خود كسب كرده باشد و اين ميسر نخواهد بود، مگرآنكه در جنگ رواني با شيوه‌ها و برنامه ‌ريزي های اصولي پيروزاز ميدان بيرون آمده باشند .
در دوران صلح و زماني كه دولتها و كشورها در آرامش بسرمي‌برند ، نظامهاي سياسي و جناحي و گروه‌ها به نوعي ديگر درگير جنگي مي‌شوند كه بيشتر جنبه‌هاي رواني آن مورد نظر است . گروه‌ها براي دستيابي به قدرت و پايين كشيدن رقيب از حكومت با ترفندهاي مختلف نسبت به بدبين كردن مردم گام برمي‌دارند و درعرصه جهاني نيز دولتها براي جلب سرمايه‌ها و كمكها و حمايتهاي ديگركشورها ازروشهاي عمليات رواني استفاده مي‌كنند .
وجود هماهنگي و همسويي میان سياست و تبليغات و به عبارت ديگر هماهنگي بين سياستمداران و دست‌اندركاران و برنامه ‌ريزان تبليغات كه هدايت كنندگان واقعي جنگ رواني هستند، بر ميزان كارآيي و جلب حمايت دولتهاي بيگانه تأثير انكار ناپذيري خواهد داشت ، چرا كه اين هماهنگي علاوه بر دستيابي به منافع مادي ، تبعات سياسي و اقتصادي نيز در پي خواهد داشت . مجريان فعاليتها و اقدامها ی رواني ، امكانات خود را در دوران صلح علاوه بر كسب حمايت دولت خارجي به جلب اعتماد و پشتيباني مردم خودي معطوف مي‌دارند و با ارايه آموزشهاي لازم به آنان، به منظور افزايش سطح آگاهي و شناخت نسبت به اقدامها و دسيسه‌هاي دشمن و ايستادگي در برابر شايعات و اكاذيب همت مي‌گمارند .
در دوران صلح ، اقدامات تبليغاتي و رواني علاوه بر مساعد كردن فضاي لازم براي توسعه و پيشرفته و جلب حمايت خارجي ، در جهت سرمايه گذاري آنها د كشور خودي و وادار كردن مردم به جنبش و حركت براي سازندگي و طرفداري از حكومت صورت مي‌گيرد .
پايان










منابع :
1. جنگ رواني و چگونگي شكل‌گيري آن - مركز تحقيقات ومطالعات بخش برنامه‌اي صدا و سیما.
2. مجموعه مقالات تبليغات و جنگ رواني _ نوشته حسين حسيني ،دانشگاه امام حسین(ع).
3. فصلنامه آموزشي پيام حفاظت وابسته به حفاظت اطلاعات ستاد كل نيروهاي مسلح سال چهارم _ پاييز79 .
4. كليات و مباني جنگ و استراتژي، نوشته دكتر علي باقري
5. جزوه افكار عمومي ، دانشكده خبر، دكتر فریدون وردي‌نژاد .
6. مجله سياست دفاعي ، پژوهشكده علوم دفاعي _ استراتژيك دانشگاه امام‌حسين(ع) تابستان 1371 .
7. روانشناسي سياسي جنگ خليج فارس ، استانلي‌اي‌ رنشون، ترجمه جليل روشندل .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: علی ابراهیمی