خوش آمديد,
مهمان
|
|
قاعده ضمان ید
به عقیده فقها، مقتضای اولیه تصرف و یا استیلا بر مال دیگری این است که متصرف در مقابل مالک، ضامن است؛ یعنی علاوه بر آن که مکلف به بازگرداندن عین در زمان بقای آن است، اگر مال مذکور تلف شود یا نقص و خسارت به آن وارد گردد باید از عهده خسارت وارد نیز برآید. ضمان یدِ متصرف در فقه به صورت یک قاعده کلی درآمده و کلیت آن در بدو امر شامل تمام انواع تصرف و وضع ید می شود، خواه عدوانی باشد و خواه غیرعدوانی. مستندات قاعده الف) مستند قاعده ضمان ید، قبل از هرچیز، بنای عقلا است زیرا با مطالعه در زندگی اهل خرد درمی یابیم که آنان، شخصی که مال دیگری را تصرف میکند در مقابل مالک، مسئول میدانند یعنی علاوه بر آنکه تکلیفاً او را در زمان موجود بودن عین ملزم به رد آن میدانند، چنانچه خسارت و یا تلفی وقوع یابد مسئولیت مدنی را نیز متوجه وی میسازند و اگر صاحب مال برای مطالبه خسارت به متصرف مراجعه کند، این عمل را نکوهش نمیکنند. شاهد این مدعا آن است که در زمان حاضر تمام نظام های حقوقی، لزوم رد مال غیر در زمان وجود مال و جبران خسارت در زمان تلف آن را بر هر نوع تصرف غیرقانونی مترتب میدانند. شرع مقدس این شیوه خردمندانه را نه فقط رد و محکوم نکرده بلکه به موجب نصوص رسیده تأیید هم کرده است. ب) سیره مستمر و رویه جاری مسلمانان در تمام اعصار، حکایت از آن دارد که قاعده فوق در حقوق اسلامی همواره مورد پذیرش بوده و لذا با توجه به اتصال این شیوه متعارف به مقاطع تاریخی حضور معصومان (ع) این سیره رضایت و امضای رهبران الهی را احراز کرده و به صورت یک قاعده فقهی مسلم درآمده است. ج) حدیث «عَلَی الیّد»: مدرک و مستند روایی قاعده، حدیث مشهوری از رسول اکرم (ص) است که میفرماید: «علَی الیَدِ ما اَخَذَت حَتّی تُوَدِّیَه»، یعنی بر دست است آنچه را گرفته تا وقتی که آن را ادا کند. این روایت مرسل و سندش ضعیف است ولی چون تعداد زیادی از فقها بر اساس آن فتوا دادهاند، ضعف سند جبران شده و به اصطلاح این روایت دارای «شهرت فتوایی» است. فقها در بیان ماهیت ضمان به معنای ردّ خود عین در فرض وجود و ردّ مثل یا قیمت آن در فرض تلف، توجیهاتی مطرح کرده اند که بهترین آن ها توجیه زیر است: به موجب این حدیث، وقتی انسان چیزی را می گیرد و یا به تعبیر دیگر بر مالی استیلا می یابد، آن چیز به عهده او قرار می گیرد و چون عهده به معنای ذمه است و عین خارجی نمی تواند در ذمه قرار بگیرد، پس وجود اعتباری آن چیز موردنظر است که در ذمه قرار می گیرد و بعد از آنکه در ذمه قرار گرفت فرد مشغول الذمه باید از عهده آن برآید و اِفراغ ذمه کند. برآمدن عهده و اِفراغ ذمه در فرض وجود مال، به پرداخت عین آن است که باید به شکل سالم به صاحبش برگردد و اگر تلف شود یا به هر جهتی برگرداندن عین ممکن نباشد برآمدن از عهده و برائت ذمه با پرداخت مثل یا قیمت محقق می شود و باید مثل یا قیمت مال به صاحبش داده شود. جهل و عمد با اطلاق و عمومی که در روایت مربوط به ضمان دیده می شود به نظر می رسد تصرف مال اعم از این که عالماً باشد یا از روی جهل موجب ضمان است، با این تفاوت که اگر تصرف از روی عمد و قصد باشد از مصادیق غصب و دارای عقوبت شرعی و مجازات است در حالی که تصرف غیرعمدی فقط موجب ضمان حقوقی است و عقوبت و مجازات در پی ندارد. به عبارت دیگر در تحقق این ضمان، تقصیر دخالتی ندارد بلکه مبنای این مسئولیت، وضع ید و استیلا بر مال دیگری است، اعم از این که عالماً عامداً صورت گرفته باشد و یا از روی جهل و غیرعمد. بنابراین هر دو مورد (عمد و جهل) در مسئولیت مدنی با یکدیگر مشترکند ولی در مسئولیت کیفری متفاوتند، بدین معنا که در فرض عمد علاوه بر مسئولیت مدنی مسئولیت کیفری نیز وجود دارد و در فرض جهل، مسئولیت کیفری وجود ندارد. در نتیجه دایره ضمان ید اختصاص به غصب ندارد بلکه وسیع تر و اعم از آن است، زیرا در تعریف غصب گفته شده است: «غصب استیلا بر مال غیر است به نحو عدوان و منظور از «عدوان» تجاوز به حق دیگری است. بنابراین در غصب، استیلا از روی عمد و قهر صورت میگیرد در حالی که در ضمان ید، عنصر عمد و قهر ملحوظ نشده است. در ضمان ید علاوه بر اینکه عنصر عمد و تقصیر دخالتی ندارد، در موارد منجر به تلف، رابطه علیت مادی بین فعل متصرف و تلف نیز ضروری نیست و لذا چنانچه متصرف این نکته را هم ثابت کند که تلف مال در اثر قوه قاهره و آفت سماوی بوده است از مسئولیت حقوقی او کم نمی شود و فرق عمده این نوع ضمان با ضمان اتلاف همین امر است. در ضمان ید، محور ضمان «اصل استیلا و وضع ید بر مال دیگری است نه تلف شدن مال» در حالی که در قاعده اتلاف محور ضمان «از بین بردن مال دیگری است». منابع موسوی بجنوردی، حسن، القواعد فقهیه. محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|