خوش آمديد,
مهمان
|
|
فقهای قدیم در مکاسب محرمه راجع به بعضی بیعهای حرام صحبت کردهاند و دراین پیوندها ملک داشتن منفعت را حلال دانستهاند. به عنوان مثال راجع به خرید و فروش خون و دیگر اعضای حرام حیوان ذبح شده صحبت کردهاند. در مورد خرید و فروش حیواناتی نظیر شیر، گرگ، حشرات و جانورهای موذی هم صحبت کردهاند که معیار حلیت یا حرمت بیع را مالیت و منفعت حلال داشتن مورد معامله دانستهاند و در این زمینه دیدگاههای فقها هم متفاوت بوده است. اما اگر از دیدگاه حقوقی به این قضیه نگاه کنیم مسئله از چند جنبه در خور اهمیت است: 1- رابطه انسان به اعضای خویش و همچنین رابطه میت با اولیا چه نوع رابطهای است؟ از نوع رابطه مالک و ملک است یا رابطه دیگر؟ 2- آیا اعضای بدن انسان مالی است؟ 3- نوع و ماهیت حقوقی عمل اهدای عضو چیست؟ آیا بیع است؟ هبه است یا جعاله و یا عمل حقوقی دیگر.
اگر با ضابطه مذکور که در مورد اموال گفتیم موضوع را بسنجیم به این نتیجه میرسیم که اعضای بدن مال است زیرا هم دارای فایده است و هم قابل اختصاص یافتن و در صورتی که مال باشد به نظر میرسد خریدو فروش اعضای بدن تا آنجا که با احکام شرعی واخلاق حسنه و نظم عمومی جامعه مباینت نداشته باشد، جایز باشد و کلیه مقررات راجع به بیع در مورد آن هم اجرا میشود. اما بهرغم این که با معیارهای خشک و حتی حقوقی میتوان بر اعضای بدن عنوان مال حمل نمود و همچنین میتوان آن را مورد خرید و فروش قرار داد، با وجود آن کرامت انسان و عظمت شأن و منزلت او فراتر از آن است که به اعضای آن عنوان مال اطلاق نمود و خرید و فروش اعضای آن را با خرید و فروش سایر اموال مادی مقایسه کرد. بهرغم این، اگر انتقال عضو را نوعی خرید و فروش عضو بدانیم باید کلیه مقررات راجع به بیع در آن جریان یابد. از جمله این که به موجب ماده 362 بند یک به مجرد وقوع عقد، بایع مالک ثمن و خریدار مالک هیچ نمیشود و این عقد الزامآوری است که در صورت خودداری هر کدام از طرفین عقد، طرف دیگر میتواند الزام او را از دادگاه بخواهد. حال اگر کسی راجع به انتقال کلیه خود با دیگری قراردادی ببندد و از عمل خود پشیمان شود و نخواهد به عهد خود وفا کند، طرف دیگر میتواند الزام او را از دادگاه بخواهد؟ قطعاً هیچ قاضی منصفی فرد مذکور را به انجام تعهد مجبور نمیکند. علاوه بر این اگر عضو بدن مال باشد و موضوع عقد بیع قرار گیرد باید نوعی تعادل اقتصادی میان عضوین برقرار باشد و اگر اینگونه نباشد طرفی که مغبون شده است میتواند عقد را فسخ کند. در این صورت آیا خیار غبن در مورد انتقال عضو جاری میشود؟ قطعاً جواب منفی است و در جامعه برای اعضای بدن نرخ ثابتی وجود ندارد. پس به طورکلی میتوان گفت ماهیت این عمل بیع نیست. اعضاء بدن انسان مال نبوده و قابل فروش نیز نمی باشد، ولی او می تواند آن را در زمان حیات یا برای بعد از ممات خود به دیگری اهدا کند و در عوض مالی دریافت نماید. نظریه اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضائیه ....به شماره 1558/7 مورخ 2/7/1376 نیز مؤید این امر است |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|