یکشنبه, 09 ارديبهشت 1403

 



موضوع: نظریه مارپیچ سکوت

نظریه مارپیچ سکوت 10 سال 3 ماه ago #56455

نظریه مارپیچ سکوت
مار پیچ سکوت از جمله نظریه هایی می باشد که برای رسانه های ارتباط جمعی ، قدرت زیادی قائل است . این نظریه توسط الیزابت نوئل نئومان ، مطرح شده است .استدلال نوئل – نئومان این است که رسانه ها ی جمعی حتما بر افکار عمومی اثرهای قوی دارند. بنابر این رسانه ها در این نظریه در حکم متغیر مستقلی قرار می گیرند که متغیر وابسطه ی آنها همان افکار عمومی جامعه در نظر گرفته می شوند ( تاکید از من است ). نوئل نئومان استدلال می کند که سه ویژگی ارتباط جمعی ، یعنی تراکم ، همه جایی بودن و هم صدایی در ایجاد اثرهای قوی بر افکار عمومی با هم ترکیب می شوند هم صدایی به تصویر همشکلی از رویداد یا موضوعی که می تواند توسعه داد اشاره دارد و اغلب میان روزنامه ها ی مختلف ، مجلات ، شبکه های تلویزیون و رسانه های دیگر مشترک است . در باب مصداق هم صدایی می توان به این مساله پرداخت که برای مثال ، گروهی که انحصار رسانه ها را در دست دارد می خواهد واقعه ای را همانطور که متضمن منافعش است انعکاس دهد در این حالت به دلیل اتفاق نظری که میان رسانه های مختلف در باره ی آن واقعه وجود دارد از دیدگاه این نظریه ، افکار عمومی همان طور شکل می گیرد که آن رسانه ها مد نظر داردند . در همین راستا نوئل نئومان مطرح می کند که رسانه ها این قدرت را دارند که به افکار عمومی القاء کنند که کدام نظرات یا ایده ها در اکثریت قرار دارند و کدام در اقلیت. اگر احساس کنند که در اقلیت قرار دارند گرایش پیدا می کنند که در باره موضوع سکوت کنند اگر فکر کنند که تغییر افکار عمومی در جهت فاصله گرفتن از آنها ست ، گرایش پیدا می کنند در خصوص موضوع ساکت بمانند هر چه بیشتر ساکت بمانند افراد دیگر بیشتر احساس می کنند که دیدگاه خاص ( متفاوت ) عرضه نشده است و بیشتر ساکت می مانند .
مصادیق این نظریه در ایران کنونی
ساده ترین مثالی را که در این باره می توان مطرح کرد در مورد برنامه ای است که از تلویزیون دولتی ایران پخش می شود به این صورت که در روزهای آخر سال از شهروندانی که در حال خرید نوروزی هستند و یا در رفت و آمد هستند مصاحبه می شود و از آنها در باره کیفیت سالی که گذشت سوال می شود مانند ( سالی که گذشت برایتان چگونه بود ؟ ) و اکثر پاسخگویان و حتی در مواقعی ، تمامی آنها بدون استثنا ، پاسخ هایی با مفهوم مشترک که دارای بار ارزشی مثبتی است را ارائه می دهند مانند اینکه ( سال خوبی بود ، موفقیتهای زیادی داشته ام و ...) به این ترتیب این رسانه می تواند بر مبناء تئوری مطروحه در مخاطبینی که نسبت به شرایط اجتماعی و اقتصادی و.. جامعه دارای نارضایتی هستند به این گونه القاء کند که عده ی آنها محدود است و شرایط برای اکثریت به صورت مناسب و مطلوب قرار دارد . یا در حوزه ی سینما ، تاکید بر مخالفت با استقلال خانه سینما و نیز عدم استقبال گروه مذکور از موفقیت کارگردانانی که در عرصه های بین المللی موفق به کسب جوایز می شوند نیز در این راستا قرار دارد زیرا هدف اصلی که مورد نظر می باشد ارائه ی تصویر مثبت و یکدست درباره ی پدیده های اجتماعی وفرهنگی .... از جامعه ی ایران است .
ابهامات در تفوق مصدایق این نظریه در جامعه ایران
چند عامل را می توان در عدم تفوق مصایدق این نظریه در ایران را مورد تامل قرار داد . اول آنکه رسانه های فراملی توسط بخشهای قابل توجهی از جمعیت شهری ایران مورد استفاده قرار می گیرند که آنها ، در ارائه ی ایده ها و نظرات مردم جامعه ، به همان صورت که رسانه های داخلی تاکید دارند عمل نمی کنند. و دیگر وجود اینترنت و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی است که با وجود فیلترینگ و اعمال محدودیت ، همچنان از این ظرفیت برخوردار هست که عقاید مختلف در آنها مطرح شود هرچند که خود گروه حاکمه نیز بخشهایی از این فضا ها را در اختیار دارد. به طور کلی مساله ی دیگر ی که بسیار مهم است ، وجود متغیر های واسطه ای مانند شغل ، سطح تحصیلات ، طبقه اجتماعی و تماس های درون گروهی و ارتباطات میان فردی است که می توانند تاثیرات مارپیچ سکوت را تا حدی خنثی کنند در این رابطه ، لاسورسا می گوید : نتایج وی نشان می دهد که مردم در برابر عقیده عمومی ، به آن اندازه که نظریه نوئل نئومان حکایت دارد ناتوان نیستند و تحت شرایطی این امکان وجود دارد که برابر مارپیچ سکوت ، مبارزه کنند( به نقل از سورین و تانکارد 1381ص398) برای مثال ، مخاطبان تحصیل کرده یا مخاطبینی که دارای تجربیات ناخوش آیندی نسبت به یک موضوع بوده اند یا گفتگوهای میان فردی در جامعه می تواند ، نظریه مارپیچ سکوت را تا حدی خنثی کند ( تاکید از من است ) گروه حاکمه ، نسبت به این مسائل آگاهی دارد و در همین راستا برای مثال در حوزه ی سینما اقدام به ساختن فیلمهای عامه پسند با گفتمان ایدئولوژیک مانند ( اخراجی ها و ... ) می کند که در آنها از جاذبه های مردم پسند مانند زبان عامیانه ، جاذبه های جنسی ( به صورت های پنهان ) ، استفاده از بازیگران محبوب و خوش سیما و به طور کلی ( پیرنگ یا کشش دراماتیک ) استفاده می کند تا با کاربرد این مولفه ها در جهت القاء مقاصد خود در جامعه تاثیر بگذارد. با این وجود از نظر مولف این نوشته ، تحقق نظریه مارپیچ سکوت نمی تواند به طور کلی در مورد تمامی اقشار جامعه ، موثر واقع شود . در باب تاثیرات تولیدات رسانه ای مانند فیلم های سینما می توان به دیدگاه های نظری دیگر مانند نظریه دریافت نیز توجه کرد . نظریه دریافت که توسط مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام مطرح شده است به این صورت می باشد. نظریه جدید مخاطبان بر آن است که نه تنها اهمیت تجربه مخاطبان بلکه معنای اقتباس شده از محتوا ی رسانه ها نیز تا حدی زیادی به تصورات ، تجارب و مکان اجتماعی یکایک مخاطبان بستگی دارند .این نظریه بر متغیرهای واسطه ای مانند تجربیات مخاطبین نسبت به موضوعات و ایده ها تاکید دارد در این رابطه استوارت هال ، می گوید : مخاطبان معانی ارائه شده در متون رسانه ای را بر اساس نگرش و آرزوهای خود رمز گشایی می کنند ، هرچند این کار در یک چارچوب تجربیات نسبتا مشابه انجام می گیرد . برای مثال ، فیلم اخراجی ها یا مصاحبه های تلویزیونی از مردم با اهداف خاصی تولید می شوند اما ممکن است که مخاطبین بر مبنای تجربیات متفاوتی که نسبت به موضوع یا ایده ای دارند ، آن پیامها را به گونه ای دیگر که متفاوت از آنچه که مورد نظر فرستنده ی پیام می باشد بفهمند.
نتیجه گیری :
در نظریه ی مارپیچ سکوت مطرح شد که چنانچه رسانه ها در ارائه ی موضوعات و ایده ها دارا اشتراک نظر باشند افکار عمومی همان طور شکل می گیرد که مد نظر آن رسانه هاست و از این رهگذر رسانه ها یی که دارای ویژگیهایی از جمله ( هم صدایی ) هستند می توانند نظرات و ایده ها را به گونه ای ارائه دهند که بخش هایی از جامعه فکر کنند که نظر یا ایده هایشان نسبت به موضوعات در اقلیت قرار دارد و به همین ترتیب نظر خود را در اقلیت ا حساس کنند و در مورد نظرات خود صحبت نکنند . در جامعه ی کنونی ایران ، رسانه های دیداری و شنیداری عمدتا در باره ی موضوعات مختلف دارای مواضع مشترکی هستند که این امر در مورد مطبوعات نیز تا حدی مصداق دارد بنابر این از زاویه مطروحه ، نظریه مارپیچ سکوت می تواند از مصداق برخوردار باشد اما تحقق کامل این مصداق در ابهام قرار دارد زیرا متغیر هایی مانند وجود رسانه های فراملی ، شبکه های اینترنتی می تواند در جهت خنثی سازی آن موثر واقع شوند و از طرفی متغیر های واسطه ای مانند سطح تحصیلات ، طبقه اجتماعی ، تجربیات مخاطبین نسبت به موضوعات و.. و ارتباطات میان فردی ، نیز در این میان مهم می باشند گروه حاکمه به این مسائل اشراف دارد و به همین دلیل اقدام به ارائه ی تولیدات رسانه ای با جاذبه های عامه پسند و گفتمان ایدئولوژیک مانند فیلم( اخراجی ها ) یا ( قلاده طلا)می کند اما با توجه به نظریه دریافت ، مخاطبین ممکن است که پیامها را به صورت دیگری که در جهت مخالف تولید کنند گان آنهاست تفسیر کنند. به هر روی به نظر می رسد که محیطی از کشمکش وجود دارد که تحقق مصداق نظریه مارپیچ سکوت را با مشکل روبه رو می ند.
پيوست:
آخرين ويرايش: 10 سال 3 ماه ago توسط علی ابراهیمی.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: علی ابراهیمی