دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: بررسی صنایع الکترونیک صنعتی در ایران

بررسی صنایع الکترونیک صنعتی در ایران 9 سال 11 ماه ago #78205





دانشگاه جامع علمي كاربردي واحد13
رشته مديريت كسب و كار
موضوع تحقيق :
بررسی صنایع الکترونیک صنعتی در ایران

نام استاد :
سرکار خانم گرامی

تهيه و تنظيم :
علي اكبر آرشي

فهرست مطالب

عنوان صفحه
چکیده . 4
مقدمه 5-6
پيش بیني موضوع.......................................................................................... 7
مباني نظري 10
عوامل مؤثر در جانمايي فعاليتهاي اقتصادي صنعتي 16
اثر نهايي و احتمال كشش پذيري متغيرهاي توضيحي مدل نهايي 27
جمع بندي و طرح پيشنهادها 28
منابع 29












چكيده
موضوع شاخه اقتصاد خرد، بررسي رفتار بنگاهها، افراد و دولت به عنوان اجزاي خرد اقتصاد است. براساس
ديدگاه توليدكننده، رفتار عقلايي ايجاب ميكند كه بنگاه به دنبال حداكثر سازي سود خود باشد. به دليل
اثرگذاري بر هزينهها و درآمدها و در نتيجه، سود نهايي، يكي از نخستين پرسشهاي عقلايي در زمينهي
جريان توليد، تعيين محل و مكان مناسب براي سايت بنگاه است. در تحليل عوامل مؤثر بر مكانگزيني
فعاليتهاي اقتصادي، ديدگاههايي متعدد در طول دو قرن اخير بيان شده است. اين ديدگاه بر عوامل مختلفي
تأكيد ميكند كه ميتوان در دو دسته مؤثر بر عرضه و تقاضا تقسيم بندي كرد.
پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر جانمايي فعاليتهاي توليدي و صنعتي را بررسي كرده و عوامل مؤثر بر
مكانيابي صنايع الكترونيك در مناطق ايران را تحليل و اهميت آنها را تعيين ميكند. به اين منظور، ضمن
شناسايي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي 25 عامل و كميسازي و فضاييسازي متغيرها، با توجه به اينكه
بايد تعداد متغيرهاي توضيحي در مدلهاي اقتصادسنجي لاجيت و پروبيت كاهش يابد، از سه سناريو، با
كاربرد روش آناليزي اجزاي اصلي استفاده شده است.
نتايج مدل، نشاندهندهي تأثير مهم متغيرهاي توان توسعهي صنعتي منطقه و نيز امكان ايجاد، حفظ و نگهداري
تأسيسات در منطقه بر مكانيابي صنايع الكترونيك در استانهاي كشور است. همچنين، تأثير منفي درآمد اهالي
منطقه و مناطق اطراف بر جانمايي اين دسته از صنايع، ميتواند به دليل نسبت بالاي ارزش به وزن در محصولات
مورد نظر و بنابراين، تحركپذيري و تجارتپذيري بالاي اين محصولات باشد.
واژگانكليدي:جانمايي صنعتي، ديدگاههاي مكانيابي، آناليز اجزا اصلي، مدل لاجيت.
JEL: L96, B23, 3C8
Email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید ،-1 استاديار دانشكدهي معارف اسلامي و اقتصاد دانشگاه امام صادق ع
Email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید ، -2 دانشجوي دكتري علوم اقتصادي دانشگاه فردوسي مشهد
180 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390










مقدمه
موضوع شاخه ي اقتصاد خرد، بررسي رفتار بنگاه ها، افراد و دولت به عنوان اجزا خرد اقتصاد است. در اين
بررسي ها آنچه كه رفتار عقلايي ناميده ميشود، خمير مايه و عنصر اساسي تحليل، رفتار توليدكننده و
مصرفكننده است كه در نهايت، به يك دريافت كلي از وضعيت تعادلي اقتصاد منجر ميشود. براساس
تئوري توليدكننده، رفتار عقلايي ايجاب ميكند كه بنگاه به دنبال حداكثرسازي سود خود باشد. اين اصل
در همهي تصميمات توليدي بنگاه- بنا بر فرض- جاري است. در آغاز فعاليت يك بنگاه اقتصادي، يكي از
نخستين پرسشهاي عقلايي در زمينهي جريان توليد، تعيين محل و مكان مناسب براي احداث بنگاه است.
اين امر دربارهي فعاليتها و صنايع مقيد به مكان، اهميت بيشتري مييابد. تعيين مكانهاي مختلف ميتواند
هزينهها، درآمدها و درنتيجه، سود بنگاه را تغيير دهد.
در اقتصاد خرد كاربردي، به وضعيت و عوامل عيني مرتبط با توليد و سود بنگاه پرداخته ميشود كه يكي
از اين موارد، روش تعيين مكان بهينه براي احداث بنگاه است. بنابراين، تئوريها، روشها و شيوههاي
Hoover, مكانيابي، همواره بخش جداييناپذير از كتب و مباحث اقتصاد منطقهاي است. 1970
در تحليل عوامل مؤثر بر مكانگزيني فعاليتهاي اقتصادي، ديدگاههاي متعددي در طول دو قرن اخير
بيان شده است. اين ديدگاهها بر عوامل مختلفي تأكيد ميكند كه ميتوان همگي آنها را در دو دسته
عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا جمعبندي كرد. اين دستهبندي در مطالعات ايجابي- به منظور تعيين مكان
بهينه ي فعاليتهاي اقتصادي- اهميت و كاربرد فراوان دارد. عبدالملكي، 1384
اما در تحليلهاي پسيني علل جانمايي فعاليتهاي اقتصادي در مناطق و نواحي خاص نيز به دستهبندي
گفته شده ميتوان به عنوان پايهي نظري مطالعات توجه كرد.
با وجود تأكيد نظريات مكان يابي فعاليتهاي اقتصادي بر عوامل كمابيش همانند دربارهي فعاليتهاي
مختلف، بررسي هاي موردي نشان دهنده ي تفاوت در ميزان درجهي اهميت هريك از عوامل يادشده در
جانمايي فعاليتهاي مختلف است. بدين جهت معرفي فرايندي كه درجريان مكان گزيني بتواند مهم ترين
عوامل را به همراه سطوح اهميت آنها شناسايي كند، اهميت دارد.
با توجه به مطالب بالا، پژوهش حاضر با هدف تحليل نحوه تعيين عوامل مؤثر بر جانمايي فعاليتهاي
صنعتي انجام شده است. در اين راستا، دو پرسش در حوزههاي نظري و كاربردي مطرح است: پرسش اول
به لحاظ نظري، چه عواملي بر جانمايي فعاليتهاي صنعتي تأثير دارد؟ و با وجود تأكيد نظريههاي مختلف
بر عوامل متعدد- در طرف عرضه و تقاضا- چگونه ميتوان عوامل مؤثر در جانمايي فعاليت خاص و نيز
ميزان اهميت هريك از آنها را تعيين كرد؟ پرسش دوم با توجه به مباني نظري گفته شده در پاسخ به
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 181
پرسش پيش، عوامل تعيين كننده در جانمايي صنايع الكترونيك در ايران كدام است؟ ميزان اهميت هريك
از اين عوامل چقدر است؟
پاسخ به اين دو پرسش علاوه بر كمك به شناسايي عميق تر عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در كشور،
ميتواند در جهت دهي كلي سياستهاي فضايي و كالبدي كشور- در راستاي استقرار فعاليتهاي معين در
مناطق خاص- مؤثر باشد.
به لحاظ روش شناختي، تحقيق حاضر بر پايهي رويكردهاي مطالعهي اسنادي و مدلسازي همگام با
محاسبات كمي با ره يافت تركيبي اقتصادسنجي و روشهاي ناپارامتري به طور مشخص، آناليز اجزا اصلي 1
انجام شده است. به منظور تحليل عوامل مؤثر بر جانمايي فعاليتهاي اقتصادي و بررسي ديدگاههاي بيان شده
در اين زمينه، از منابع و اسناد علمي مكتوب - از جمله كتابها، مقالات علمي و طرح هاي پژوهشي - استفاده
شده است. همچنين، در بخش كاربردي تحقيق و به منظور تعيين عوامل تعيين كننده در جانمايي صنايع
الكترونيك در مناطق استانهاي كشور، از رهيافت تركيبي با استفاده از روشهاي پارامتري و ناپارامتري
استفاده شده است. در اين رهيافت ، از دو روش اقتصادسنجي و آناليز اجزا اصلي بهره گرفته شده است.
در قسمت بعد، جايگاه بحث در ادبيات اقتصادي و تعدادي از مطالعات پيشين در اين زمينه بررسي شده
است. در قسمت سوم، مباني نظري تحقيق آمده است. به اين منظور ديدگاهها مربوط به عوامل مؤثر بر
مكان گزيني فعاليت هاي اقتصادي بررسي ، تجزيه و تحليل شده است. در قسمت چهارم، مدل كمي استفاده
شده براي تعيين عوامل اصلي مؤثر بر جانمايي صنايع الكترويك در مناطق كشور و ميزان اهميت هريك بيان
شده و در قسمت پاياني، ضمن جمع بندي يافته ها، پيشنهادهاي سياستي و مطالعاتي تحقيق مطرح شده است.



















پيش بیني موضوع
مطالعه درباره ي مكان بهينه براي تأسيس واحدها و بنگاههاي صنعتي، پيشينه ي قابل توجهي دارد و در اين راستا،
اقتصاددانها و جغرافيدانها نقش بسيار مهمي داشته اند. صباغ كرماني، 1380 اگر بخواهيم بزرگترين
نظريه پردازان برتري سنجي تعيين برتريهاي مكاني را در تاريخ علم اقتصاد نام ببريم، شايسته است از افرادي
چون آدام اسميت 2، ريكاردو 3، هاربرلر 4، هكشر 5 و اهلين 6 سخن به ميان آوريم. پيراسته، 1374
Principle Components Analysis
Adam Smit
Rikardo
Harberlr
Haksher
Ahlin
182 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
فعالان عرصه ي اقتصاد از دولتها گرفته تا كارفرمايان و مديران صنايع مختلف بزرگ و كوچك در
اقتصادنوين به تعيين مكان بهينه براي ايجاد تأسيسات و واحدهاي توليدي و صنعتي توجه فراوان داشتهاند.
چراكه ويژگيهاي مختلف اقليمي، جغرافيايي، محيطي، فرهنگي، اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي و ...
همواره نقش مهمي در ميزان كارايي، سود و پاسخگويي به نيازهاي موجود دارد. در ادامه، برخي از
مطالعات نظري و كاربردي خارجي و داخلي در زمينهي مكانيابي منطقهاي معرفي شده است.
1988 در مطالعهاي دربارهي صنايع نيمه هادي، به اهميت دسترسي به نيرويكار و صرفه هاي كاستل 1
مقياس در مكانيابي اين صنايع توجه كرده است. وي با تقسيم مراحل توليد اين محصولات، به سه بخش
تحقيق و توسعه، ساخت صفحات مخصوص چيپ ها و مونتاژ و جاگذاري قطعات، نشان داده است كه
واحدهاي توليدي مربوط به مرحله ي اول معمولا در مناطق داراي سطح سرمايهي انساني و فناوري بالا- از
جمله درهي سيليكون- و واحدهاي توليدي مربوط به دو مرحلهي بعدي در مناطقي با نيروي انساني ارزانتر
مستقر ميشود. كارلتون 2 در سال 1979 ، كوشيد كه تأثير نهادههاي محلي؛ چون نيروي كار، منابع نيرو و
نهادههاي واسطه اي را در انتخاب مكان بنگاه ها نشان دهد. نتايج مدل اقتصادسنجي وي نشاندهندهي كشش
1- و هزينه ي انرژي به / منفي تعداد واحدهاي صنعتي 3 مستقر در يك منطقه نسبت به دستمزد به ميزان 70
است. صباغ كرماني، 1380 / ميزان 38
يانگ 4 و لي 5 نيز تحقيقي نظري به منظور مدلسازي مكانيابي امكانات انجام دادهاند. در اين تحقيق يك
6 طراحي شده است و در نتيجه ي بررسيهاي (AHP) يك مدل، با استفاده از فرايند تحليل، سلسله مراتبي
انجام شده، عوامل مؤثر برمكان يابي؛ از جمله دسترسي به بازار، منابع، وضعيت رقابت، ماليات و روش
Yang&Lee, تأمين مالي، دسترسي به نيروي كار و حمل و نقل، در مدل وارد شده است. 1997
مارتينك 7 و اورلاندو 8 در مطالعهي خود به اين نتيجه رسيدهاند كه بالاتر بودن موجودي و وضعيت دسترسي
دسترسي به انرژي در هر منطقه، تأثيري مهم در جذب سرمايه گذاريهاي صنعتي خواهد داشت. آنها نشان
دادند كه سرمايه گذاران بخش صنعتي در تعيين مكان تأسيس واحد توليدي خود، به منابع انرژي؛ از جمله
Martinek & Orlando, زغالسنگ، گازطبيعي و نفت توجهاي ويژه دارند. 2002
Castle
Carlton
-3 وي در اين مطالعه، سه دسته از صنايع محصولات پلاستيكي، وسايل هادي الكترونيكي و قطعات الكترونيكي را در نظر گرفنه است.
Yang
Lee
Analytic Hierarchy Process
Martinek
Orlando
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 183
به ،GIS بوس 1 نيز در مطالعهاي به منظور طراحي يك مدل براي تحليل جانمايي صنايع، با استفاده از ابزار
اين نتيجه رسيده است كه عواملي؛ از جمله وضعيت نيروي كار، سطح دستمزدها و آموزش نيروي كار،
تقاضاي نهايي و تقاضاي واسطهاي ديگر صنايع در مكانيابي بخش صنعت اهميت بسياري دارد.
(Bose,2002)
ولف 2 نيز در تحقيقي دربارهي مكانيابي صنعتي در لهستان به اين نتيجه رسيدهاست كه در سالهاي
1918 تا 1939 ، دسترسي به مواد اوليه و پتانسيل بازار در برتري سنجي صنعتي در اين كشور اثر قابل توجه
Wolf, داشته است. 2002
لوكاس 3 و چاجد 4 با مروري بر ادبيات مكانيابي در بخش كشاورزي، تأثير عواملي؛ از جمله زنجيرههاي
هاي توليد، تأمين نهادههاي اوليه و جريان تجارت جهاني را بر مكانيابي بنگاههاي كشاورزي بررسي
Lucas&Chhajed, كردهاند. 2004
ماريانو 5 و فريسارد 6 نيز در مطالعه ي خود براي مكانيابي زندانهاي جديد در شيلي، به ميزان تقاضا،
تعداد بالقوه ي زندانيان، عوامل تسهيل كنندهي عرضه، امكانات موجود در استان به عنوان عوامل كليدي
Marianov&Fresard, توجه كردهاند. 2005
برمن 7 و درزنر 8 در پژوهشي به منظور مكانيابي سرورها در يك شبكه، بر دو عامل كليدي تقاضا و
اين دو محقق در مطالعهاي ديگر به منظور Berman&Drezner, ظرفيت شبكه تأكيد كردهاند. 2007
مكانيابي نقاط خدمات رساني خاص، اورژانس هوايي و ... به عامل تقاضا توجه كردهاند.
Berman&Drezner, 2008
كنتوِل 9 نيز دسترسي به فناوري و سرريزهاي دانش را عاملي مهم در مكان يابي بنگاههاي چندمليتي دانسته
Cantwell, دانسته است. 2009
در ايران نيز مطالعاتي دربارهي مكان يابي فعاليتهاي اقتصادي انجام شده است؛ از جمله ميتوان به طرح
مطالعات كالبدي ملي و منطق هاي انجام شده بهوسيله ي وزارت مسكن و شهرسازي، دهه هاي 1370
Bose
Wolf
Lucas
Chhajed
Marianov
Fresard
Berman
Drezner
Cantwell
184 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
1380 اشاره كرد. در طرح مطالعات كالبدي ملي، 16 بخش توليدي در 24 استان كشور به لحاظ ميزان
برتري رتبه بندي شده است. در اين مطالعه، از روش انحراف اپتيمم استفاده شده است. طرح مطالعات
كالبدي ملي، مركز مطالعات مسكن و شهرسازي ايران، 1379
عبدالملكي در مطالعهاي به مكانيابي بنگاههاي صنايع لبنيات در كشور پرداخته است. در اين مطالعه با
استفاده از عوامل مختلف طبيعي، فني، سياسي ، اداري ، ميزان تقاضا و ... و با بهره گيري از روشهاي
تصميم گيري چندمعياره، مكانهاي بهينه براي احداث واحدهاي صنايع شير شناسايي و اولويت بندي شده
است. عبدالملكي، 1384
وي همچنين، مطالعهاي با هدف تعيين برتريهاي مكاني براي توسعهي 33 بخش توليدي عمده در كشور
انجام داده است. در اين مطالعه، استانهاي سيگانهي كشور به لحاظ سطح بهينگي مكاني براي توسعهي
فعاليتهاي گفته شده اولويت بندي شده است. عبدالملكي، 1388
بهشتي فر و همكارانش نيز در مكانيابي نيروگاههاي گازي افزونبر استفاده از منطق فازي و سيستم
اطلاعات جغرافيايي، به عواملي؛ از جمله هزينهي انتقال انرژي و ملاحظات زيست محيطي توجه كرده
است. بهشتي فر و همكاران، 1389










-3 مباني نظري
گسترهي ديدگاههاي مكانيابي فعاليت اقتصادي 3
مكانيابي و برتري سنجي دو روي يك سكه است، بدين معنا كه مكان يابي بهينه به معناي برگزيدن مكاني
با حداكثر برتري است. با اين تعبير، از قديميترين نظريهپردازان در زمينه ي مكانيابي تعيين برتريهاي
مكاني ميتوان به آدام اسميت، ريكاردو، هاربرلر، هكشر و اهلين اشاره كرد.
اسميت براساس مفهوم هزينه ي تمام شده، نظريه ي برتري مطلق را طرح كرد و ريكاردو با توجه به
هزينه هاي نسبي، نظريهي برتري نسب يرا مطرح كرد. پيراسته، 1374
هاربرلر با بيان نظريهي هزينهي فرصت توليد، كار ريكاردو را تكميل كرد. حاج رحيمي، 1376 هكشر
و اهلين هم با فرض يكسان بودن بهرهوري عوامل، تفاوت هزينه هاي نسبي عوامل را در فراواني متفاوت
آنها در مناطق و كشورهاي مختلف فرض كردند، هرچند كه در ديدگاههاي پيشين نيز فراواني عوامل به
Suchrita & Narender, صورت غيرمستقيم از راه هزينه هاي نسبي بر برتريها تأثير ميگذارد. 1992
در ديدگاههاي اين گروه از دانشمندان، عنصر اصلي مؤثر در تعيين برتريهاي مكاني، هزينه هاي توليد
است كه خود معلول فراواني عوامل توليد ميباشد. اما، همانگونه كه در پيشينه ي مطالعات تجربي تحقيق
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 185
نيز ديده شد، گروههاي ديگري از انديشمندان نيز وجود دارند كه عوامل ديگري را به عنوان عوامل اصلي
در بررسي ميزان برتري در نظر ميگيرند. براي مثال، هتلينگ 1 در نظريهي مكان يابي خود به عنصر بازار
توجه ميكند صباغ كرماني، 1380 و يا معتقد است مدل چرخه ي كالا با توجه به اين كه كالا در چه
مرحلهاي از عمر خود قرار دارد- دورهي معرفي، رشد، اشباع يا افول- در تعيين برتريهاي مكاني آن مؤثر
Shan&Reimann&Safai , خواهدبود. 2008
همچنين، ديدگاههايي بيان شده است كه در آنها عناصري مانند دسترسي به برخي امكانات؛ از جمله
شبكه هاي ارتباطي، علم و فناوري و ... و يا برخي شروط؛ از جمله سطح ماليات و حمايتهاي دولتي بر
مكانيابي و برتري سنجي مؤثر است. كلانتري، 1380 و زياري، 1380
مجموع مطالب گفته شده نشان ميدهد كه درباره ي عوامل مؤثر بر برتري مكاني، ديدگاههاي مختلفي وجود
دارد كه هركدام بر يك يا چند عنصر خاص تأكيد مي كند. اين ديدگاهها به برخي خصوصيات مكاني، از
جمله هزينه ي توليد، ميزان رقابتي بودن بازار، ميزان رفاه اجتماعي و ... . به تنهايي و يا با بي توجهي به برخي از
آنها به عنوان شاخص هاي مكانيابي توجه ميكند. اما، در واقعيت اقتصاد، تأثير هيچ يك از عوامل و
معيارهاي گفته شده را نمي توان انكار كرد. در نگاهي پسيني، كارافرينان و صاحبان بنگاههاي اقتصادي در
تعيين مكان مناسب براي فعاليت، به عوامل متعددي توجه ميكنند.
در واقع، هريك از اين ديدگاهها، در وضعيت و ساختار اقتصادي خاص، با فروض مشخص و در پارادايم
فكري معيني بيان شده است. بعضي، وضعيت بازار را به صورت رقابتي و بعضي ديگر آن را انحصاري ميدانند.
بعضي وضعيت خدمات عمومي و رفاه اجتماعي را يكسان و بعضي هم متفاوت فرض كرده اند.
وجود سايهاي از اين فروض، ناكارايي اين ديدگاهها، در حالت عدم برقراري وضعيت محيطي متناسب را
موجب ميشود. براي مثال؛ اگرچه تأثير هزينههاي توليد عاملي تعيينكننده در ميزان سود و در نتيجه، روش
انتخاب بهينهي محل توليد است؛ در وضعيت انحصاري، نزديكي به محل بازار نيز اهميت دارد . بهگونهاي
كه توجيهكنندهي بخشي از افزايش هزينهها، نتيجه ي دوري از محل عوامل توليد است.
بعلاوه دسترسي به مواد اوليه و ديگر امكانات نيروي كار و ... نيز مهم است تا جايي كه ممكن است
برتري مكانهايي كه از بازار و محل عوامل توليد فاصله دارند را موجب شود. عبدالملكي، 1384
به طور كلي، ميتوان گفت: هريك از اين عوامل ، دربارهي هر فعاليت توليدي و در ارتباط با هر منطقه،
داراي اهميت است و تأثير هيچ يك را نميتوان به طور كامل انكار كرد.
Hotelling
186فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
با توجه به مطالب گفته شده در خصوص عوامل مؤثر بر مكانيابي تصور ميشود هريك از اين ديدگاهها
ناظر به يكي از دو جانب عرضه يا تقاضاي محصول مورد نظر است؛ يعني برخي از ديدگاهها، به وضعيت
حاكم بر عرضه به عنوان عامل اصلي در تعيين مكان بهينه تأكيد دارند و برخي ديگر، وضعيت تقاضا و كم
و كيف آن را در مقايسهي سطوح برتري مناطق دربارهي محصول مورد نظر، عنصر تعيينكننده ميدانند. در
ادامه، به تشريح بيشتر اين عوامل و مبناي نظري و منطقي هريك از آنها پرداخته ميشود.
مكانيابي صنعتي؛ عوامل طرف عرضه 3
برخي از عوامل درخور توجه در مطالعات مكانيابي، عواملي است كه بر كم و كيف عرضهي محصول
مؤثر است. اين عوامل را ميتوان در هفت دستهي اصلي به شرح زير بيان كرد:
1- عوامل و منابع طبيعي: برخي از عوامل طبيعي مؤثر بر وضعيت توليد و عرضه عبارت؛ شامل دماي هوا،
ميزان بارندگي، گرد و غبار موجود در هوا، خطرات و بلاياي طبيعي سيل و زلزله سرما يا گرماي شديد يا
نامتناسب با فرايند توليد ميتواند جريان عرضه را ضعيف كند. همچنين، توليد برخي محصولات؛ از جمله
در صنايع غذايي نسبت به عواملي از جمله آلودگي هوا حساس است.
كاستل 1 در مطالعهي خود به تأثير آب و هوا در مكانيابي صنايع نيمه هادي اشاره كرده است. روباك نيز
در مطالعهاي در سال 1982 ، نشان داده است كه متغير آب و هوا بر سطح دستمزد و اجاره در مناطق مؤثر
است. صباغ كرماني، 1380
2- دسترسي به نهادههاي توليد: از اساسيترين نيازها در شكلگيري واحدهاي توليدي، دسترسي به
نهادههاي توليد؛ از جمله مواد اوليه و نيروي انساني است. لذا اين عامل، تأثيري مهم در تعيين ميزان برتري
مناطق دربارهي فعاليتهاي مختلف توليدي دارد. لئونارد 2 در مدل مكانيابي خود، بر تأثير نزديكي به منبع و
محل نهادههاي توليد تأكيد كرده است. كلانتري، 1380
ولف 3 نيز در بررسي برتريهاي صنعتي مناطق در كشور لهستان به تأثير نهادههاي واسطهاي اشاره كرده
Wolf, است. 2002
بوس 4، مارتينك 1 و اورلاندو 2 نيز نشان دادهاند كه دسترسي به نيروي كار و انرژي- به عنوان دو نهادهي
و Martinek & Orlando, مهم- تأثيري در خور توجه در ارتقا برتريهاي توليدي مناطق دارد. 2002
(Bose,2002)
Castle
Leonard
Wolf
Bose
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 187
3- عوامل مالي: شامل عواملي است كه به طور مستقيم بر هزينههاي توليد اثر ميگذارد. هزينههاي حمل و
نقل و دسترسي به منابع سرمايهاي محلي از آن جمله است. نورث 3 و ون تونن 4 از جمله كساني هستند كه بر
مومني، 1377 ؛North, مسألهي مسافت و هزينههاي حمل و نقل محصول و نهادهها تأكيد كردهاند 1955
1909 نيز در مدلهاي خود به طور جداگانه به هزينههاي حمل 1929 و وبر 7 1954 هتلينگ 6 لوش 5
و نقل و تأثير آن در برگزيدن محل فعاليتهاي توليدي و برتريهاي مكاني اشاره كردهاند. وجود منابع
مالي محلي نيز ميتواند با كاهش هزينههاي سرمايهگذاري، در هزينهي توليد تأثير بهسزا داشته باشد. يانگ 8
و لي 9 نيز در مدلسازي خود براي تحليل مكانيابي خدمات، به اين عامل توجه كردهاند.
(Yang&Lee,1997)
4 عوامل فني: عواملي چون دسترسي به علم و فناوري، نرخ استهلاك تجهيزات و تأسيسات در منطقه، وجود
صنايع مكمل و تخصصهاي مورد نياز در منطقه؛ از جمله عوامل فني است كه در تسهيل توليد و عرضهي
محصول تأثير دارد كه فرامدآن، تأثير قابل ملاحظه بر كم و كيف آنها در برتريهاي مكاني است. مطالعهي
كارلتون دربارهي تأثير عوامل محلي در مكانيابي صنايع، نشان داده است كه كشش تعداد بنگاههاي صنعتي
0 است. اين نتيجه، نشانگر تأثير عوامل فني بر برتريهاي مكاني است. / نسبت به تعداد مهندسان در مناطق 25
صباغ كرماني، 1380
5 وجود قطبهاي توليدي: براساس ديدگاه مكانيابي هتلينگ، تجمع فعاليتهاي توليدي كه حيطهي نفوذ
بازار آنها مشترك و برابر كل ناحيهي اقتصادي است، براي ايجاد آثار تجميع، هزينههاي يكايك بنگاهها را
كاهش داده و براي تجمع كنندگان يك برتري مكاني و رقابتي بهوجود ميآورد. اسليوان، 1386
اين موضوع دربارهي بخشهايي، نظير صنايع الكترونيك، به دليل بهرهبرداري از سطح بالاي فناوري و
آثار تجميع ناشي از فعاليت همجوار، اهميت بيشتري دارد. بدين لحاظ، در وضعيت برابر، برتري مكاني
نواحي جغرافيايي كه ميزبان قطبهاي توليدي مرتبط هستند، بيشتر خواهد بود.
6 عوامل زيربنايي: ميزان و كيفيت زيرساختها در يك منطقه در تسهيل وضعيت توليد و عرضه در منطقه
تأثيري بسيار مهم خواهد داشت. دراي راستا، توجه به اين عامل در مطالعات مكانيابي مهم است.
Martinek
Orlando
North
Von Tunnen
Losch
Hotelling
Weber
Yang
Lee
188 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
7 عوامل اجتماعي - امنيتي: برخي از عواملي كه به طور غيرمستقيم بر وضعيت توليد مؤثر است را ميتوان
عوامل اجتماعي و امنيتي دانست. اين متغيرها با تأثير بر وضعيت محيطي نيروي كار، در جذب و مهاجرت
نيروي كار به مناطق مختلف تأثير بهسزايي دارد. بعضي عناصر مرتبط با اين عامل؛ شامل ميزان جرم و جنايت
در منطقه، نزديكي به مرزها، وضعيت آموزش، بهداشت و رفاه در منطقه ميشود.
8 عوامل سياسي- اداري: دولت با سياستگذاريهاي خود، بر وضعيت توليد محصولات در مناطق
مختلف به شدت تأثير ميگذارد. برنامههاي خاص به منظور تشويق يا جلوگيري از رشد برخي بخشهاي
توليدي، روش و فرايند صدور مجوزهاي لازم، قوانين مالياتي و ... از جمله عناصر مؤثر بر عرضهي
محصولات در مناطق است. بارتيك 1 نشان داده است كه ميزان ماليات بر سود در مكانيابي بنگاههاي
اقتصادي تأثيري بهسزا دارد. همچنين، افرادي؛ از جمله نيومن 2، ساليوان 3 و هلمز 4 نيز به تأثير ماليات و
مخارج دولت بر ارتقا برتريهاي منطقهاي اشاره كردهاند. صباغ كرماني، 1380
در مبحث عوامل مؤثر بر عرضهي محصول، افزون بر وضعيت فعلي متغيرهاي مورد نظر، پيشبيني موجود
دربارهي وضعيت آتي اين عوامل نيز اهميت دارد. روند رشد فناوري در منطقه، تغيير در حجم نيروي كار و
سرمايهي محلي و ... ميتواند بر وضعيت توليد و عرضهي محصول در آينده مؤثر باشد. بدين جهت، عوامل
مؤثر بر عرضه؛ دربرگيرنده عوامل مؤثر بر عرضهي فعلي و آتي است. دستهي دوم؛ شامل پيشبيني متغيرهاي
مورد نظر براي دورههاي زماني آينده مي شود. عواملي از جمله وجود زمين براي توسعههاي آتي و يا توان
توسعه اقتصادي منطقه نيز در اين دسته قرار ميگيرد.
-3- مكانيابي صنعتي؛ عوامل طرف تقاضا 3
دستهي دوم عوامل مؤثر بر مكان يابي، عوامل مؤثر بر تقاضاي محصول است. با توجه به اينكه فروش
محصول از اهداف نهايي بنگاههاي توليدي براي بهدست آوردن سود است، عنصر بازار و تقاضا اهميت
بالايي دارد. عوامل مرتبط با بازار و تقاضاي محصول را ميتوان به شكل زير دستهبندي كرد:
1- اندازهي بازار توان جمعيتي منطقه: حجم بازار، ويزگي مهمي در ميزان تقاضاي بالقوه و بالفعل
محصول است. در مدلهايي؛ از جمله مدل ون تونن 5، نزديكي به مراكز جمعيتي به عنوان يكي از عوامل
مومني، 1377 يكي از شاخصهاي مرتبط با ؛North, مكانيابي و برتري سنجي توجه شده است. 1955
اين عامل، ميزان جمعيت مصرفكنندگان است. در صورتيكه افزون بر جمعيت اهالي يك منطقه، جمعيت
Bartik
Newman
3- Sullivan
Helms
Von Thunen
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 189
ديگر مناطق نيز با در نظر گرفتن عامل مسافت به عنوان عاملي منفي در نظر گرفته شود، شاخص توان
جمعيتي منطقه ميتواند در ارزيابي نزديكي به مراكز جمعيتي كارا باشد. توان جمعيتي منطقه برابر است با
مجموع جمعيت مناطق مختلف تقسيم بر مسافت آنها از منطقهي مورد نظر. زياري، 1380
2 -قدرت خريد سطح درامد اهالي منطقه: افزون بر تعداد مصرفكنندگان، قدرت خريد آنها نيز در
ميزان تقاضا مؤثر است. بدين لحاظ، سطح درامد اهالي منطقه هم عاملي مهم در مدلهاي مكانيابي است.
3 -حساسيت تقاضا كشش قيمتي تقاضا در منطقه : اين عامل نشاندهندهي طريقه ي واكنش اهالي يك منطقه
نسبت به شوكهاي قيمتي است. دربارهي مناطقي كه اهالي آنها به لحاظ رواني، درراستاي تغييرات
ناگهاني در قيمت، كه ميتواند ناشي از شوكهاي هزينهاي بينالمللي و ... باشد ميزان تقاضاي خود براي
محصول مورد نظر را به شدت كاهش ميدهند؛ ميزان ريسك بازار براي توليدكننده بالا ارزيابي ميشود و
اين خود عاملي مزاحم ومخالف با برتري در منطقه است. متغير كشش قيمتي تقاضا ميتواند شاخصي
مناسب براي در نظر گرفتن اين پديده باشد. عبدالملكي، 1384
4 -مايل به مصرف ميزان مصرف سرانه در منطقه : اين عامل در كنار ديگر عناصر مرتبط با بازار،
نشاندهندهي ميزان رغبت اهالي منطقه براي مصرف محصول مورد نظر است.
5 -شدت نياز مازاد تقاضاي فعلي در منطقه: یکی از اجزا اساسي در طرف تقاضا شدت نياز است كه در
كنار ديگر عوامل اهميت خاص خود را دارد. مازاد تقاضا در يك منطقه شاخصي مناسب براي ارزيابي اين
عامل است. در واقع، مناطقي كه به صورت خالص، واردكنندهي يك محصول هستند، با فرض همگن بودن
محصول مورد نظر، برتري بالايي براي توسعهي توليد آن محصول دارند.
6 -تقاضاي واسطهگري امكان صادرات از راه منطقه: برتري يك منطقه براي توسعهي يك توليدخاص،
نميتواند به علت مصرف بالاي آن محصول در منطقه باشد بلكه به دليل توانايي منطقه براي صدور محصول
مورد نظر به خارج از كشور است. با توجه به اين عامل طرف تقاضا، مناطقي؛ از جمله مناطق آزاد تجاري و
يا مناطق داراي امكانات و شبكههاي وسيعتر حمل و نقل بينالمللي، برتري بالاتري خواهد داشت. به
عبارت ديگر، تقاضاي صادراتي منطقه عاملي مؤثر در تعيين برتري است.
7 -ميزان تقاضاي واسطهاي: يكي ديگر از عوامل طرف تقاضا در بررسي برتريهاي توليدي منطقهاي، ميزان
تقاضاي واسطهاي موجود در منطقه است. با توجه به اينكه متغيرهايي؛ از جمله اندازه و حجم جمعيت و
درامد اهالي، به طور عمومي ناظر به تقاضاي نهايي براي محصولات است، تقاضاي ديگر بنگاههاي

7از مجموع ديدگاههاي مكانيابي مبتني بر طرف تقاضا مانند ديدگاه چرخهي عمر -3- 4 تا 3 -3- -1 موارد مربوط به عوامل مؤثر بر تقاضا 3
كالا و ديدگاههاي نزديكي به مراكز جمعيتي و ... برداشت ميشود.
190 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
توليدي براي محصولات مورد نظر به عنوان نهادههاي واسطهاي نيز، ميتواند در تعيين برتري مناطق
دربارهي بخشهاي توليدي مؤثر باشد.
در مطالعات برتري سنجي منطقهاي، با استفاده از جداول داده - ستانده، به عامل تقاضاي واسطهاي بخشهاي
مختلف توليدي نيز در كنار تقاضاهاي نهايي مصرفي و صادراتي توجه ميشود. اينگونه ارتباطات بين بخشي،
در مدلهايي از جمله مدل اقتصاد پايه كه در آن ميزان تأثير رشد بخش يا بخشهاي پايهي اقتصادي در منطقه
James, بر افزايش تقاضا براي بخش يا بخشهاي غيره پايه لحاظ مي شود نيز درنظرگرفته ميشود. 1981
در مبحث عوامل مؤثر بر تقاضاي محصول، افزون بر وضعيت فعلي متغيرهاي مورد نظر، پيشبيني موجود
دربارهي وضعيت آتي اين عوامل نيز اهميت دارد. براي مثال، روند رشد جمعيت و يا درامد سرانه در منطقه
ميتواند بر كم و كيف تقاضا براي محصول در آينده مؤثر باشد. بدين جهت، عوامل مؤثر بر تقاضا به دو
دسته عوامل مؤثر بر تقاضاي فعلي و آتي تقسيم ميشود كه دستهي دوم؛ شامل پيشبيني متغيرهاي مورد
نظر براي دورههاي زماني آينده است.
مكانيابي صنعتي؛ جمعبندي عوامل و الگوي رتبه بندي
براساس مجموع گفته هاي پيشين، عوامل مؤثر در تعيين مكان فعاليت ازسوي بنگاههاي اقتصادي را ميتوان
در جدول شماره ( 1) خلاصه كرد. براين اساس و در عمل، عوامل متعددي در تعيين برتريهاي مكاني و
جانمايي بنگاهها در بخشهاي توليدي مختلف مؤثر است.
در مطالعات پيشيني جانمايي- به منظور تعيين مكان بهينه براي احداث يا توسعهي فعاليت خاص- به طور
عمومي از الگوهاي تصميمگيري چند معياره استفاده ميشود. اما، يكي از الگوهاي مطالعات پسيني
جانمايي، استفاده از روشهاي پارامتري- از جمله اقتصادسنجي- براي تحليل چگونگي تأثير عوامل مختلف
بر تصميمگيري صاحبان صنايع در برگزيدن مكان فعاليت است. اما، مسألهاي كه در بهرهگيري از الگوهاي
اقتصادسنجي براي اينگونه موضوعات مطرح است، تعدد عوامل و معيارها متغيرهاي توضيحي است كه
بهويژه هنگامي كه تعداد نمونههاي مورد بررسي كم باشد، درجهي آزادي را كاهش داده و در نتيجه، از
درجه اطمينان مدل و ضرايب براورد شده ميكاهد. بدين جهت، استفاده از روشهايي علمي و منطقي براي
كاهش تعداد متغيرهاي توضيحي اهميت مييابد. در بخش كاربردي مطالعهي حاضر در بررسي عوامل
مؤثر بر جانمايي صنايع الكترونيك در استانهاي كشور، پيش از اجراي مدل اقتصادسنجي، با استفاده از
روش آناليزي اجزا اصلي، تعداد متغيرهاي مؤثر بر جانمايي محدود شده است. در قسمت بعد مقاله فرايند و
الگوي تحليلي تشريح شده است.
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 191
عوامل مؤثر در جانمايي فعاليتهاي اقتصادي صنعتي و ...
عوامل اصلي
عوامل فرعي درجه 1 عوامل فرعي درجه 2
عوامل موثر بر عرضه
عوامل مؤثر بر عرضهي فعلي
عوامل و منابع طبيعي 1 دسترسي به مواد اوليه، 2 دسترسي به آب،
3 عوامل جوي، 4 بلاياي طبيعي
عوامل مالي 5 هزينهي زمين، 6 منابع سرمايهاي، 7 هزينه حمل و نقل،
8 نزديكي به مبادي ورودي
عوامل سياسي- اداري 9 استفاده از تخفيفات و معافيتهاي مالياتي
دسترسي به نهادههاي توليد
10 نيروي كار ساده، 11 نيروي كار متخصص
عوامل اجتماعي- امنيتي 12 وضعيت رفاهي، 13 وضعيت امنيتي
عوامل فني14 دسترسي به فناوري، 15 نرخ استهلاك تجهيزات،
16 امكانات ايجاد و حفظ تأسيسات
وجود قطبهاي توليدي در منطقه
عوامل زيربنايي17 شبكه ي حمل و نقل، 18 شبكه آب و برق،
19 شبكهي مخابرات، 20 شبكهي سوخت رساني
عوامل مؤثر بر عرضهي آتي
توانايي توسعهي زمين
پيش بيني وضعيت عوامل گفته شده در آينده
21 پيش بيني عرضهي نيروي كار در سال 1400
توانايي توسعه در دورههاي آتي 22 توان توسعه صنعتي منطقه
عوامل موثر بر تقاضا
عوامل مؤثر بر تقاضاي فعلي
اندازهي بازار 23 توان جمعيتي منطقه
قدرت خريد 24 سطح درامد اهالي منطقه
حساسيت تقاضا كشش قيمتي تقاضا در منطقه
ميزان تقاضاي واسطهاي
تمايل به مصرف مصرف سرانه در منطقه
تقاضاي واسطه گري منطقه
25 نزديكي به مبادي خروجي براي صادرات
شدت نياز وجود مازاد تقاضاي فعلي
عوامل مؤثر بر تقاضاي آتي پيشبيني وضعيت عوامل گفته شده در آينده
ماخذ: بررسيهاي نگارندگان و جمعبندي نكات تئوريك مطرح شده در مباني نظري تحقيق
-1 عوامل 25 گانه كه شمارهگذاري شده است، معيارهاي نهايي مورد استفاده در تحليل مكانيابي صنايع الكترونيك در استانهاي كشور است.
192 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
-4 روششناسي و تصريح مدل
-1 تعيين عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي: رهيافت تركيبي 4
با توجه به مطالب مطرح شده در بخش سوم مقاله كه مبين تعدد و تنوع عوامل 1 مؤثر بر جانمايي صنعتي است،
ضرورت ايجاد سازوكاري براي ارزيابي و تحليل ميزان اهميت عوامل ياد شده در يك قالب مدل كمي به
وضوح ديده ميشود. مدلهاي اقتصادسنجي يكي از راهكارهاي مناسب براي پاسخگويي به اين نياز است.
با توجه به ماهيت صنايع الكترونيك و پراكندگي بنگاههاي آن در سطح كشور ميتوان استانها را به لحاظ
برخورداري از توليدات الكترونيكي به دو دستهي كليِ استانهاي داراي اين صنعت و فاقد آن تقسيم كرد.
بهرهمندي از توليدات صنعت الكترونيك، يك متغير مجازي 2 است كه در صورت برخورداري استان مورد
نظر از توليدات صنعتي مقدار 1 و در صورت بهره نداشتن مقدار صفر را اختيار ميكند.
ماهيت دوجملهاي 3 پراكندگي توليدات الكترونيكي در استانهاي كشور، دامنهي مدلهاي اقتصادسنجي
متناسب با مسألهي تحقيق را به مدلهاي داراي متغير وابستهي دوجملهاي 4 محدود ميكند. براي تحليل
متغيرهاي دوجملهاي، افزون بر مدلهاي خطي، از مدلهاي احتمال غيرخطي چون لاجيت 5 و پروبيت 6 نيز
استفاده ميشود. ثابت شده است كه براي اينگونه متغيرهاي وابسته، استفاده از مدلهاي احتمال خطي مناسب
Long, نيست و در اينگونه موارد استفاده از تحليلهاي لاجيت و پروبيت مناسبتر است. 1997
در اين مدلها، تأثير متغيرهاي توضيحي در مورد حاضر، عوامل مؤثر بر جانمايي صنايع الكترونيك بر
احتمال وقوع متغير وابسته تأسيس صنعت الكترونيك در استان مورد مطالعه براورد مي شود.
تفاوت مدلهاي لاجيت و پروبيت به تابع توزيع تجمعي مربوط ميشود، كه براي جملههاي خطا در نظر
گرفته ميشود. به اين ترتيب كه در مدل پروبيت، تابع توزيع تجمعي، نرمال استاندارد و در مدل لاجيت،
تابع توزيع تجمعي به شكل لجستيك است. هرندي و جمشيدي
تابع چگالي احتمال هر دو توزيع متقارن است و در بيشتر موارد تحليلي، اختلاف بهنسبت كمي بين نتايج
ولي، از آنجايي كه مدل لجستيك 7 از منحني Ageresti, مدلهاي پروبيت و لاجيت ديده ميشود. 2002
-1 با در نظر گرفتن عوامل زيرمجموعهي عوامل فرعي درجهي 2 در جدول شماره يك، مجموع اين عوامل 25 مورد خواهد بود كه در ستون آخر جدول شمارهگذاري شده است.
Dummy variable
Binary
Binary Dependent Variable Models
Logit
Probit
Logistic
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 193
لاجستيك پيروي ميكند و بدين ترتيب، اين منحني براساس دادههاي واقعي برازش ميشود كشاورز حداد و
آيتي گازار، 1386 ، در مسألهي حاضر استفاده از مدل لاجيت مناسبتر خواهد بود.
يكي از مشكلات اساسي در مدلهاي اقتصادسنجي ازجمله مدلهاي دوجملهاي، تعداد متغيرهاي
توضيحي است. با قرار دادن 25 عامل مؤثر در جانمايي توليدات صنعتي در مدلي به عنوان متغيرهاي
توضيحي و تنها با در اختيار داشتن دادههاي مقطعي استاني، درجهي آزادي مدل به شدت كاهش پيدا
ميكند. بر اين اساس، يا بايد تعداد پارامترهاي برآورد شدني مدل كاهش يابد و يا تعداد مشاهدات افزايش
يابد تا درجهي آزادي مطلوب و متناسب فراهم شود كه با توجه به محدوديت منابع دادههاي استاني،
راهكار دوم امكانپذير نخواهد بود.
مشكل ديگر كه با افزايش تعداد متغيرهاي توضيحي بهوجود ميآيد، افزايش همبستگي ميان متغيرهاي
توضيحي است كه انحراف از معيار ضرايب برآورد را افزايش ميدهد. هرچه متغيرهاي توضيحي همانندتر
باشند، عدم دقت در تعيين اثر نسبي آنها بيشتر ميشود. اين وضعيت، همخطي 1 يا هم خطي چندگانه 2
ناميده ميشود. با يك همبستگي خطي دقيق و كامل، انحراف از معيار به سمت بينهايت ميل ميكند.
(Johnston and Dinardo, 1997)
با ملاحظهي اين توضيحات، لازم است تعداد متغيرهاي توضيحي كه معادل تعداد پارامترهاي مدل است،
به گونهاي كاهش يابد كه باوجود بالارفتن درجهي آزادي مدل و از ميان رفتن همخطي متغيرهاي
توضيحي، حداكثر استفاده از دادههاي مقطعي صورت بگيرد.
يكي از راهكاري مناسب، مراجعه به ديدگاه كارشناسان در زمينهي ضرايب اهميت عوامل مؤثر بر
جانمايي صنعتي است. بدين صورت كه ميتوان تنها عواملي كه از ديد كارشناسان تأثير بهسزايي دارد را به
عنوان متغيرهاي توضيحي در مدل لحاظ و از عناصر كم اهميت چشم پوشي كرد. راهكار ديگر، استفاده از
رهيافت تركيب ابعاد همبسته با استفاده از روش هاي تحليل چند متغيره است. وجه مثبت اين رويكرد حذف
نكردن هيچ يك از ابعاد مؤثر با هر درجهاي از اهميت و استفاده از همهي اطلاعات موجود است.
در اين مقاله اين دو راهكار در چارچوب دو مدل اقتصادسنجي متغير توضيحي دوجملهاي، ارزيابي ميشود.
Collinearity
Multicollinearity
194 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
-2 مدل لاجيت و كاربرد آن در تعيين و تحليل اهميت عوامل مؤثر بر جانمايي 4
مدل احتمال شرطي بهكارگرفتهشده در اين تحقيق، مدل لاجيت است كه با روش حداكثر راست نمايي
براورد مي شود. اين حداكثرسازي به يك روش تكراري نياز دارد؛ اما، در بيشتر موارد اين كار به كندي
انجام مي شود چرا كه توابع لاجيت و پروبيت توابعي به كنش است. ليلين و همكاران، 1375
برعكس روش هاي برآورد حداقل مربعات كه در آن مشاهدات متغيرهاي توضيحي در آزمايش هاي
فرضي تكراري، ثابت فرض شده است، در اين روش چنين فرضي ضرورت ندارد. هدف اين روش پاسخ
به اين پرسش است كه نمونهي پيش روي ما، با حداكثر احتمال به كدام جامعه تعلق دارد؟ درخشان،
1374 ؛ گجراتي، 1385
در راستاي تصريح الگوي لاجيت، رابطه ي زير درنظرگرفته مي شود:
1 | X 1 معادلهي 1
1 e ′
احتمال وقوع حادثهاي است كه احتمال جانمايي صنعت الكترونيك در استان مورد در معادلهي ( 1)،
نظر خواهد بود.
′ ماتريس متغيرهاي توضيحي است كه عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي را در بر ميگيرد.
بردار پارامترهاي متغيرهاي توضيحي بوده و نشانگر اهميت هريك از عوامل تأثيرگذار بر مكانگزيني
نيز پايهي لگاريتم طبيعي است 1. معادلهي ( 1) معرف تابع توزيع تجمعي لجستيك 2 است. e ميباشد و
گجوراتي، 1385
براي سهولت ميتوان معادلهي ( 1) را به صورت زير بازنويسي كرد:
1 | X 1 معادلهي ( 2
1 e
به بين صفر و 1 خواهد بود و نيز تغيير ميكند، مقدار تا ∞ بين ∞ Z در معادلهي ( 2) همچنانكه
نيز β بلكه بر حسب X نه تنها نسبت به مربوط است. در اين معادله، X يعني Z طور غيرخطي به
غيرخطي است. از آنجايي كه دادههاي عوامل مؤثر بر جانمايي توليدات الكترونيك انفرادي است و
گروهبندي شده نيست، براي برآورد پارامترها در اين مدل از روش حداكثر راست نمايي استفاده ميشود.
3 افزون بر اين، براي برجسته كردن تأثيرات متغيرهاي Aldrich and nelson, گجوراتي، 1984,1385
مستقل، از رگرسيون بدون عرض از مبدا استفاده ميشود. سيف، 1381
1- e=2.71828
Cumulative logistic distribution function
-3 براي بحثهاي تكميلي دربارهي استفاده از روش حداكثرسازي تابع راستنمايي به اين منبع مراجعه كنيد:
Alfred Demarsi, Logit Modeling: Practical Applications, Sage Publications, Newbury Park, Calif., 1992.
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 195
-3 كاهش تعداد متغيرهاي توضيحي: آناليز اجزا اصلي 4
براساس آنچه در قسمتهاي پيش گفته شد، براي تعيين عوامل مؤثر بر جانمايي صنايع الكترونيك در
استانهاي كشور و ضرايب اهميت هريك از آن و با توجه به تعدد عوامل مؤثر قابل شناسايي به لحاظ
نظري در جانمايي صنعتي و اينكه نميتوان همهي عوامل گفته شده را در مدل اقتصادسنجي درنظر
گرفت، براساس الگويي علمي، كاهش تعداد عوامل و متغيرهاي توضيحي لازم است. كه در اين پژوهش
از روش آناليز اجزا اصلي استفاده شده است.
پيرسن 1 در سال 1971 ، براي متغبرهاي غيرآماري روش آناليز اجزا اصلي را پيشنهاد كرد. در بيشتر موارد،
روش تحليل اجزا اصلي، ارتباط هايي كه پيشتر حدس زده شده را آشكار مي كند. همچنين، در تحليل اجزا
اصلي در مباحث رگرسيون چند متغيره، آناليز گروه بندي و تجزيهي عوامل بهكارگرفته مي شود. ضمن اينكه،
آناليز اجزا اصلي با اسامي ديگري چون تبديل هتلينگ 2، تبديل كارهانن -لو 3 و بردار هاي ويژه شناخته
Vermunt&Magidson, مي شود. 2005
روش آناليز اجزا اصلي، روشي براي كاهش متغيرها در وضعيتي است كه بين متغيرها همبستگي
وجودداشته باشد و بدون حذف اطلاعات اساسي، متغيرهاي اصلي را به متغيرهاي غيرهمبسته تبديل مي كند
سپس تعداد آنها را كاهش مي دهد. اين متغيرهاي جديد، عامل هاي اصلي ناميده مي شود. كه هركدام
تركيب خطي از متغيرهاي اوليه است. از عوامل اصلي مي توان براي بررسي متغيرهاي اوليه استفاده كرد.
براي بررسي نرمال بودن توزيع متغيرها، تعيين نقاط سرحد و مرزهاي متغيرهاي اوليه بهجاي استفاده از تعداد
بسيار متغيرهاي اوليه، مي توان از نمودار هيستوگرام 4 عوامل اصلي به عنوان جايگزين استفاده كرد. اين روش
بهوسيلهي هاتلينگ 5 در سال 1922 ، گسترش يافته است. فرايند محاسبه را در يك الگوي ساده دو متغيره
موجود باشد، ميانگين x و 2 x مطابق رابطهي زير م يتوان نشان داد. اگر دو نمونهي مشاهده از متغيرهاي 1
را از راه زير بهدست آورد: x و 2 x نمونه از هر متغير را ميتوان محاسبه كرد و 1
1 1 1 x = x − x
Carl Pierson
Hotelling Transform
Karhunen-Live Transform(KLT)
Histogram
Hotelling
2 2 2 x = x − x
196 فصلنامه تحقيقات مدلسازي اقتصادي شماره 5 پاييز 1390
صفر و واريانس آن ها به ترتيب x و 2 x با اين روش ميانگين 1 2
1 و 2 S
2 r و كوواريانس آن ها S
است كه عوامل اصلي c و 2 c خواهد بود. نقش اصلي روش آناليز اجزا اصلي، ايجاد دو متغير جديد 1
به شكل زير تعريف مي شود: x و 2 x ناميده مي شود. اين دو بر اساس تركيب خطي متغيرهاي 1
1 11 1 12 2 c = a x + a x
2 21 1 22 2 c = a x + a x
c و 2 c مقدار 1 N و x و 2 x مشاهدهي 1 N ، a22 ، a21 ، a12 ، a براي هر مجموعه ضرايب 11
صفر و واريانس آ نها به ترتيب مطابق عبارت زير بهدست ميآيد: c و 2 c خواهيم داشت كه ميانگين 1
11 12 1 2
2
2
2
12
2
1
2
1 11 var c = a s + a s + 2a a rs s
21 22 1 2
2
2
2
22
2
1
2
2 21 varc = a s + a s + 2a a rs s
ميباشد، Si2 = var xi : در حالي كه
ضرايب به گونه اي محاسبه م يشود كه سه شرط زير برقرار شود:
بيشترين ميزان ممكن باشد؛ c -1 واريانس 1
نا همبسته باشد؛ c و 2 c مقدار از 1 N -2 همهي
1 -3 2
22
2
21
2
12
2
11 a + a = a + a =
روش آناليز اجزا اصلي را مي توان با بيان نموداري مطابق شكل زير نشان داد:
جابهجا مي كند. c و 2 c را به محورهاي جديد 1 x و 2 x روش آناليز اجزا اصلي در عمل، محورهاي 1
با رسم خطوط عمود بر محور جديد، c و 2 c ارزش 1 ، x و 2 x براي نقطهاي مشخص با مختصات 1
1 مشخص مي شود. كه داراي هر سه ويژگي گفته شده است. صفوي و پردازي مقدم، 1386 c و 2 c
بررسي عوامل مؤثر بر جانمايي صنعتي در ايران 197
مراحل تحليل اجزا اصلي در كاربرد عبارت است از: 1- گرداوري داده ها 2- تنظيم داده ها (كم كردن
دادهي هر دسته از ميانگين آن 3- محاسبهي ماتريس كواريانس 4- محاسبه ي مقادير ويژه و بردارهاي
ويژهي ماتريس كواريانس 5- برگزيدن مؤلفهها و ساختن بردار ويژگي 6- بهدست آوردن داده هاي جديد
Vermunt and Magidson, و كاهش يافته. 2005
-4تصريح مدل نهايي 4
در مدل نهايي براي شناسايي و تحليل عناصر اصلي مؤثر بر جانمايي صنايع الكترونيك در استانهاي كشور، از
مدل لاجيت استفاده ميشود. متغير وابسته در اين مدل، متغيري مجازي با ارزش يك براي استانهاي واجد و
صفر براي استانهاي فاقد اين صنعت است. همچنين متغيرهاي توضيحي، عوامل 25 گانهي معرفيشده در
جدول يك است كه به جهت بالا بودن تعداد، شمار آنها در مدل نهايي به سه سناريو كاهش يافته است. با
توجه به مكانمند بودن متغيرهاي توضيحي مدل، لازم است كه ابتدا اين دادهها به صورت فضايي در آيد.
كاهش تعداد متغيرهاي توضيحي؛ سناريوي اول: در سناريوي اول، با درنظر گرفتن ديدگاه كارشناسان
صنايع الكترونيك، عواملي با نمرهي 1 بالاتر از 5 در ديدگاه كارشناسي، به عنوان متغيرهاي توضيحي در
وضعيت C معادلهي لاجيت قرار داده ميشود. بر اين اساس، عواملي چون دسترسي به مواد اوليه 1
دسترسي به نيرويكار متخصص و ،C وضعيت شبكهي آب و برقرساني 11 C شبكهي مخابرات 10
و سطح درامد C ميزان توان توسعهي صنعتي منطقه 21 C دسترسي به علم و فناوري 18 ،C ماهر 13
به عنوان متغيرهاي توضيحي برگزيده شد ضمن اينكه بود و نبود C اهالي منطقه و مناطق اطراف 25
در نظر گرفته شده است. (Provinces) توليدات صنعت الكترونيك در استانها نيز به عنوان متغير وابسته
كاهش تعداد متغيرهاي توضيحي؛ سناريوي دوم : در سناريوي دوم، براي كاهش تعداد متغيرهاي وابسته از
روش آناليز اجزا اصلي استفاده شده است. به اين منظور، پس از محاسبه ضرايب همبستگي ميان ابعاد
مختلف مؤثر بر جانمايي صنايع الكترونيك معي
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

بررسی صنایع الکترونیک صنعتی در ایران 9 سال 10 ماه ago #91633

با سلام ملاحظه شد گرچه موضوع چندان مرتبط نمي باشد!!
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: علي اكبر آرشي
مدیران انجمن: مسیحا گرامی