دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: جايگاه شركتهاي كوچك و متوسط در نظامهاي اقتصادي اجت

جايگاه شركتهاي كوچك و متوسط در نظامهاي اقتصادي اجت 10 سال 3 هفته ago #67745

مرکز آموزشی واحد 13 تهران

عنوان پروژه: جايگاه شركتهاي كوچك و متوسط در نظامهاي اقتصادي اجتماعي

نام استاد: سرکار خانم گرامی
دانشجو: مهران دادخواه
شماره دانشجویی: 91238049270436
رشته تحصیلی: کاردان حرفه ای مدیریت کسب و کار
نیمسال دوم 93-92
تاریخ تنظیم پروژه :
بهار 1393
جايگاه شركتهاي كوچك و متوسط در نظامهاي اقتصادي اجتماعي
ايجاد و حمايت از بنگاههاي كوچك و متوسط يكي از اولويتهاي اساسي در برنامه هاي توسعه اقتصادي در بسياري از كشورهاي پيشرفته و نو توسعه يافته است. بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط در ايجاد اشتغال، و فراهم كردن بستر مناسب براي نوآوري و افزايش صادرات نقش مهمي دارند. شركتهاي كوچك از انعطاف پذيري بيشتري برخوردارند و كارآفريني و خلاقيت بيشتري در آنها صورت مي پذيرد.
شركتهـاي كــوچك و متوسط راحت تر مي توانند خود را با تغييرات پرشتاب محيطي منطبق كرده و نسبت به عوامل اقتصادي و سياسي سريعتر واكنش نشان دهند. بنگاههاي كوچك و متوسط عامل جذب و اشتغال بخش عظيمي از جمعيت كشورها و آموزش نيروي كار ماهر هستند. تامين نيروي انساني متخصص براي شركتهاي بزرگ توسط شركتهاي كوچك و متوسط صورت مي گيرد.
اشاره
تحولات پيچيده و سريع چند دهه اخير و نيز شتاب گيري روند جهاني شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش كنند تا بيش از پيش خود را براي پذيرش تحول آماده كنند. آنچه كه تا چند دهه پيش به عنوان يك امتياز اقتصادي تلقي مي شد، عبارت بود از برپايي و فعال نگهداشتن شركتهاي بزرگ و چنين استدلال مي شد كه هرچه اين شركتها بزرگتر باشند، اقتصاد پوياتر و قدرتمندتر مي گردد. اگرچه اين تفكر طي چندين دهه رونق گرفت و برپايه آن شركتهاي غول پيكري هم پديدار شدند؛ ولي تحولات اخير و بويژه فشارهاي جمعيتي، نوآوريهاي لحظه به لحظه، پيچيده تر شدن فرايندهاي مديريتي و تصميم گيري، نياز به تصميم گيريهاي آني و ضروري و تجارب حاصل از فعاليتهاي بنگاههاي خرد و متوسط (SMEs) اهميت اين بنگاهها را نمايان ساخته است.

باتوجه به اين اهميت و آثار اجتماعي - اقتصادي گسترش بنگاههاي خرد و متوسط، و نيز توجهي كه در جهان امروز به آن مي شود، سازمان مديريت صنعتي از چندي پيش پرداختن به اين موضوع را در دستور كار خود قرار داده است. در اين راه با برگزاري دوره هاي آموزشي، سمينارها، ارائه خدمات مشاوره اي، و نيز ترويج و نشر مقالات و كتابها، تلاش مي شود تا ابعاد گوناگون اين پديده به جامعه اقتصادي و صنعتي كشور شناسانده شود. به اين ترتيب برنامه اي تدوين شده است تا درقالب آن يك رشته مقالات پژوهشي نوشته و انتشار يابد كه علاوه بر اهميت و مسايل اين بنگاهها، تجربه ديگر كشورها را بويژه در زمينه بسترسازي براي فعاليت اين گونه بنگاهها به زباني ساده و روشن بيان نمايد. مقاله زير به همين منظور تهيه شده است كه به عنوان گام نخست، نگاهي اجمالي و كلان به يك رشته مسايل مهم در زمينـه بنگاههاي خرد و متوسط مي اندازد. اميد است كه در شماره هاي آينده تدبير مسايل اين بنگاهها از ابعاد گوناگون و در كشورهاي مختلف تدوين و انتشار يابد. گروه مطالعات SMEs در سازمان مديريت صنعتي از اظهار نظر و كمكهاي انديشمندان، پژوهشگران و علاقمندان به مسائل بنگاههاي خرد و متوسط استقبال مي كند.گروه مطالعات SMEs سازمان مديريت صنعتي
مقدمه
نگاهي به نظام اقتصاد و اجتماعي در بسياري از كشورهاي پيشرفته و نو توسعه يافته، جهان نشان مي دهد كه ايجاد و حمايت از بنگاههاي كوچك و متوسط ( ALL AND MEDIUM SIZED ENTERPRISES=SMEs ) يكي از اولويتهاي اساسي در برنامه هاي توسعه اقتصادي اين كشورها است. اين بنگاههاي اقتصادي علي رغم آنكه به سرمايه گذاري كمتري نياز دارند، بازدهي بيشتري داشته و درايجاد اشتغال، ايجاد بستر مناسب براي نوآوري و اختراعات و افزايش صادرات اين كشورها، نقش مهمي دارند.
باتوجه به مشكلاتي كه اين گونه بنگاهها با آنها روبه رو هستند، در كشورهاي مختلف قوانين و تسهيلات گوناگوني براي حمايت از آنها به وجود آمده است و ايجاد فضاي مناسب براي كمك به رشد و توسعه آنها يكي از مسئوليتهاي اصلي دولتها است.
تعريف بنگاههاي كوچك و متوسط
بنگاههاي كوچك و متوسط در كشورهاي مختلف جهان داراي شباهتهاي بسياري هستند اما با وجود اين، نمي توان تعريف واحد و يكساني از آنها به دست داد و هر كشور باتوجه به شرايط خاص خود، تعريفي از اين بنگاهها ارائه كرده است.
بيشتر اين تعريفها براساس معيارهاي كمي مانند تعداد كاركنان و ميزان گردش مالي (TURNOVER) مطرح شده اند. مثلاً در ايالات متحده آمريكا، بنگاههايي را كه كمتر از 500 نفر پرسنل داشته باشند، شركت كوچك مي نامند. درحالي كه در آلمان شركتهايي را كه داراي كمتر از ده نفر پرسنل باشند. كوچك و از ده تا 499 نفــر را شــركتهــاي متوسط محسوب مي كنند. براساس معيارهاي اتحاديه اروپا نيز، صنايع كوچك و متوسط برحسب تعداد كاركنان و مبلغ گردش سرمايه سالانه تعريف مي شوند. براين اساس، بنگاهي كوچك يا متوسط ناميده مي شود كه تعداد كاركنان آن كمتر از 250 نفر باشد و مبلغ گردش مالي سالانه آن هم از 40 ميليـون يورو تجاوز نكند. در آسيا نيز براي طبقه بندي شركتهاي كوچك و متوسط از معيارهاي كمي مختلفي استفاده مي شود كه برخي از آنها عبارتند از: تعداد كاركنان، ارزش داراييها، ميزان گردش مالي سالانه، ميزان سرمايه و... جدول شماره يك تعاريف گوناگون و معيارهاي آن را در كشورهاي مختلف آسيا نشان مي دهد.
ميزان گردش مالي شركتها نيز معيار ديگري براي طبقه بندي شركتهاي كوچك و متوسط در آلمان به شمار مي رود. شركتهايي كه گردش مالي آنها تا 25 ميليون يورو در سال باشد، شركت متوسط و شركتهايي كه گردش مالي آنها حدود 250 هزار يورو باشد، شركت كوچك به حساب مي آيند.
هرچند اين تعاريف كمي، تقسيم بندي را راحت تر مي كند، اما معيارهاي كمي هميشه براي طبقه بندي شركتها روش مناسبي نيستند. مثلاً يك شركت فولادسازي كه مجموع كاركنان آن 500 نفر باشد، در صنعت فولاد يك شركت متوسط به حساب مي آيد، درحالي كه يك شركت خدماتي مانند يك شركت مشاوره مالي با حدود پانصد نفر پرسنل، يك شركت بزرگ در زمينه خودش محسوب مي شود. بنابراين، كيفيت و مشخصات كيفي شركتها نيز مهم است.
معمولاً شركتها و بنگاههاي كوچك و متوسط از سه ويژگي كيفي برخوردارند :
1- وحدت مالكيت و مديريت؛
2 - مالكيت فردي و خانوادگي؛
3 - استقلال از ساير بنگاهها.
اهميت و نقش صنايع كوچك و متوسط
نگاهي كوتاه به ساختار نظام اقتصادي كشورهاي مختلف ما را با اهميت و جايگاه شركتها و بنگاههاي كوچك و متوسط بيشتر آشنا مي كند. درخصوص اهميت اين شركتها، همين بس كه حداقل 3/2 ميليون موسسه كوچك و متوسط در آلمان وجود دارد كه تعداد كاركنان آنها 20 ميليون نفر است و 70 درصد كل شاغلان اين كشور را در خود جاي داده اند. در ايالات متحده نيز حدود 25 ميليون بنگاه كوچك وجود دارد كه بيش از 50 درصد از نيروي كار بخش خصوصي را دراختيار دارد. اين بنگاهها به تنهايي نيمي از توليد ناخالص داخلي ايالات متحده را تامين كرده و 96 درصد از كل صادرات اين كشور نيز توسط اين شركتها توليد مي شوند.
اين شركتها به دليل ويژگيهاي خاصي كه دارند، از كاركردهاي بي بديلي برخوردارند:! شركتهاي كوچك از انعطاف پذيري بيشتري برخوردار بوده و كارآفريني، خلاقيت و نوآوري بيشتري در آنها صورت مي پذيرد. اين شركتها راحت تر مي توانند خود را با تغييرات پرشتاب محيطـــي تطابق داده و نسبت به مولفه هاي محيطي همچون عوامل اقتصادي، اجتماعي، تكنولوژيكي سياسي، و قانوني سريعتر واكنش نشان دهند. جالب است بدانيم كه بيش از 55 درصد از نوآوريها و اختراعاتي كه در ايالات متحد آمريكا به ثبت مي رسد، در شركتهاي كوچك و متوسط رخ مي دهد.
! بنگاههاي كوچك و متوسط عامل جذب و اشتغال بخش عظيمي از جمعيت كشورها و آموزش و تربيت نيروي كار ماهر هستند. به عنوان مثال در آلمان، 80 درصد از نيروي كار ابتدا جذب صنايع كوچك و متوسط مي شوند و آموزشهاي لازم و مهارتهاي حرفه اي موردنياز را كسب مي كنند، به گونه اي كه اين صنايع براي دانش آموزان و دانشجويان به كارگاهي براي كسب مهارتهاي فني و حرفه اي تبديل شده اند.

! تامين نيروي انساني متخصص براي شركتهاي بزرگ، غالباً توسط شركتهاي كوچك و متوسط صورت مي گيرد. اين مسئله به صورت يكي از مشكلات كنوني اين گونه بنگاهها درآمده است، زيرا غالباً افراد متخصص پس از كسب تجربه در شركتهاي كوچك و متوسط، جــذب صنــايع بـزرگتر و جذابتر مي شوند.
! از آنجا كه بنگاههاي كوچك و متوسط در مقايســه بــا صنايع بزرگ با سرمايه كمتري مي توانند ايجاد اشتغال كنند، تعداد مشاغلي كه اين دسته از شركتها ايجاد مي كنند بيشتر از شركتهاي بزرگ است.
! امكــان ايجــاد مشـاغلي به صورت، »خويش فرما« (SELF-EMPLOYMENT) باعث مي شود تا كارآفرينان با انگيزه بيشتري به اين دسته از شركتها روي بياورند.
! جذب و پذيرش كاركنان با شرايط خاص در اين بنگاههــا بــا سهـولت بيشتري صورت مي گيرد. اين شركتها توانسته اند امكان اشتغال براي افراد جوان، سالمندان، زنان، كاركنان پاره وقت و حتي افراد معلول نيز فراهم كنند.
! دراين گونه بنگاهها به راحتي مي توان بدون نياز به برنامه ريزي و تغييرات گسترده در ساختار، گروههاي ميان وظيفه اي يا گروههاي كاري با تركيبي ازمتخصصان مختلف را گردهم آورد.

! هزينه بيرون آمدن از صنعت براي اين گونه شركتها در مقايسه با شركتهاي بزرگ كمتر است از اين رو بسياري از كشورهاي جهان توجه خاصي به اين گروه از بنگاهها دارند و با مطالعه و بررسي درمورد مسائل و مشكلات آنها سعي در استفاده از مزيتهاي گوناگوني دارند كه اين شركتها ايجاد مي كنند.
مشكلات بنگاههاي كوچك و متوسط
شركتهاي كوچك و متوسط در اغلب كشورهاي جهان با مشكلات نسبتاً مشابهي مواجه هستند. در اينجا به پاره اي از مشكلات مرتبط با اين شركتها اشاره مي كنيم و در ادامه اقدامات برخي نهادها جهت رفع اين مشكلات را موردبررسي قرار مي دهيم:
! كمبود دانش اقتصادي، مالي و مديريتي بويژه در زمان تاسيس باعث بروز مشكلاتي براي اين گونه شركتها مي شود به گونه اي كه گاهي يك فرد مجبور به انجام كارهاي تخصصي متعددي مي شود كه خارج از صلاحيت حرفه اي وي است.! به علت نبود مراجع حمايت كننده و اثرگذار، صنايع كوچك نمي توانند بر روي تغييرات محيطــي تــاثيـر بگذارند و همين مسئله آسيب پـذيري اين دسته از صنايع را افزايش مي دهد.
! تامين منابع مالي براي اين شركتها در مقايسه با شركتهاي بزرگ مشكل تر است، بويژه آن كه بانكها شرايط سخت تري را ازنظر وثيقه و نرخ بهره بالاتري به آنان تحميل مي كنند.

! تامين و حفظ نيروي انساني از مشكلات هميشگي اين بنگاههاست زيرا بيشتر متخصصان تمايل به فعاليت در شركتهاي بزرگ دارند و حتي ممكن است پس از كسب آموزشهاي لازم در صنايع كوچك، آن جا را ترك كنند.
! اين صنايع نــه تنهـا غالباً از تجارب مديريتي بي بهـره اند، بلكه امكان استفاده از خدمات مشاوره اي متخصصان كارآمد را نيز به لحاظ محدوديت منابع مالي ندارند.

! شرايط خاص فرهنگي در برخي از كشورها عموماً ممكن است براي اين شركتها جايگاهي از نظر مولد بودن قائل نباشد. مثلاً در كشور ما غالباً صنــايـع خــدماتي را مولد محسوب نمي كنند.

! در بيشترموارد اين شركتهاي متوسط و كوچك فاقد هرگونه تشكل حمايت كننده در امور بازاريابي و صادرات هستند و اين امر هزينه هاي صادراتي و ريسكهاي مرتبط با آن را افزايش مي دهد.

! كارآفرينان و بنيانگذاران اين صنايع وقتي به سن بازنشستگي مي رسند، با مشكل پيداكردن جــانشينـي شايسته براي خود مواجهند به گونه اي كه برخي از اين شركتها بعد از مدتي به علت همين مسئله ازبين مي روند.
به علت مزايا و قابليتهاي بسيار زياد شركتهاي كوچك و متوسط و نقش برجسته آنها در اقتصاد كشورها و باعنايت به مسائل و مشكلاتي كه اين گروه از بنگاهها با آن روبرو هستند، در كشورهاي پيشرفته جهان حمايتهاي گوناگوني از اين شركتها به عمل مي آيد كه باعث افزايش كارايي آنان شده به گونه اي كه درحال حاضر بيشتر كشورهاي جهان شاهد افزايش تعداد اين گروه از شركتها است.
در اين بخش به معرفي برخي از نهادهاي حمايت كننده از صنايع كوچك و متوسط و برخي اقدامات آنها در كشور آلمان مي پردازيم.
اتاقهاي بازرگاني
در آلمان تمامي شركتهاي كوچك و متوسط براساس قانون ملزم به عضويت در اين اتاق هستند. اين اتاق نه تنها از منافع و مصالح اعضاي خود دفاع مي كند، بلكه مصالح كل اقتصاد را نيز درنظر مي گيرد. وظيفه مهم اين اتـاق، آموزش كاركنان و آزمون مهارتهاي حرفه اي آنها براساس استانداردهاي تعريف شده در سراسر كشور است.
يكي ديگر از وظايف مهم اتاقهاي بازرگاني، ايجاد رابطه با ديگر كشورهاي جهان براي تسهيل درامر مبادلات اقتصادي و صادرات و واردات است كه از اين طريق خدمات برجسته اي دراختيار شركتهاي كوچك و متوسط قرار مي دهد.
بانكها و موسسات مالي و اعتباري
در بيشتر كشورهاي پيشرفته، نهادهاي مالي با قوانين و تسهيلاتي كه براي حمايت از بنگاههاي كوچك و متوسط شكل گرفته اند، به تامين مالي براي اين گونه شركتها پرداخته اند. مثلاً در كشور آلمان بسياري از اين نهادها از راههاي زير به بهبود وضع اقتصادي و مالي شركتهاي كوچك و متوسط كمك مي كنند:
! اعطاي وامهاي كوتاه مدت مبتني بر برنامه شركتها(BUSINESS PLAN) ؛
! مشاركت در پروژه ها؛
! ارائه تضمينهاي لازم؛
! ارائه مشاوره هاي مالي؛
! ايجاد آژانسهاي مشاركتي براي شركتهاي كوچك و متوسط.
ايـن مــوسسـات معمولاً خدماتي در زمينه هاي زير به شركتهاي كوچك و متوسط ارائه مي كنند:
! ايجاد شركتهاي جديد و كمك به كارآفريناني كه قصد تاسيس اين گونه شركتها را دارند؛
كمك به رشد شركتهاي موجود؛
! كمك در زمينه نوآوريهاي علمي، فني و تكنولوژيكي؛
! حمايت از برنامه هاي كارآموزي و آموزشهاي پيشرفته در اين شركتها.
محورهاي سرمايه گذاري اين بانكها و موسسات اعتباري، از يك طرف تقويت سرمايه شخصي و از طرف ديگر دادن وام با شرايط و تسهيلات مناسب تري به اين بنگاهها است. اين اقدامات، پيامدها و نتايجي براي صنايع كوچك درپي دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
! نرخ بهره مناسب براي وامها؛
! وامها با نرخ بهره ثابت؛
! وامهاي بلندمدت؛
! معافيت از پرداخت سود وام براي چند سال؛
! تقويت نقدينگي شركتها؛
! بهبود وضعيت اعتباري شركتها.
نهادها و مراجع دولتي و قانونگذاري
اين گونه نهادها با وضع قوانين و يا تدوين بودجه و ارائه حمايتها، تسهيلات و راهكارهاي اجرايي مي توانند نقش مهمي درجهت حمايت از شركتهاي كوچك و متوسط ايفا كنند.

برخي از اين نهادها عبارتند از: مجالس قانونگذاري، وزارتخانه هاي صنايع، اقتصاد، بازرگاني و... . سازمان برنامه و بودجه، تشكلهاي كارگري، اتحاديه هاي صنفي و...

عمده ترين خط مشي دولتها براي حمايت مالي از صنايع كوچك و متوسط عبارتند از:
! ايجاد فضاي كارآفريني؛
! ارتقاي كارآفريني؛
! كاهش ماليات؛
! كاهش بوروكراسي اداري؛
! ايجاد موسسات پژوهشي و تحقيقاتي با همكاري صنايع و دانشگاهها.
باتوجه به نقش ويژه اين دسته از شركتها در ايجاد اشتغال و رشد اقتصادي و كمك به ايجاد و حفظ ثبات اجتماعي و باعنايت به نقش ممتاز آنها در افزايش صادرات و ايجاد اختراعات و نوآوريها و ديگر كاركردهاي بي بديل صنايع كوچك و متوسط، به نظر مي رسد كه يكي از بهتريـن شيوه ها براي ايجاد تحول و توسعه همه جانبه اقتصادي و اجتماعي كشور، توجه خاص همه سياستگذاران، برنامه ريزان، نهادهاي قانونگذاري و اجرايي به اهميت و نقش اين دسته از بنگاهها است.
منبع: اينترنت
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

جايگاه شركتهاي كوچك و متوسط در نظامهاي اقتصادي اجت 9 سال 10 ماه ago #91649

با سلام ممنون ملاحظه شد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: مسیحا گرامی